...
...
ویرایش توسط Paria96 : 08-25-2016 در ساعت 01:49 AM
ببینید این آقا مشکل اینجاست که به خودش قبولونده یا باور داره که خیلی چیزهای زندگیش رو به خاطر شما از دست داده . و فکر می کنه به خاطر این فداکاریهای بزرگی که انجام داده باید شما دقیقا طبق میل ایشون باشید. و اینکه یه جورایی شاید فکر کنه که شما اصلا به اندازه اون فداکاری نداشتید براش و از این فکرها.
کاری که شما می کنید به نظر من اینه که یه روز که حالش خوبه بشینید و باهاش کامل صحبت کنید و بهش بگید که شما دوست نداشتید که اون به خاطر شما فداکاری کنه و از خیلی از چیزهاش بگذره و اگه گذشته پس خودش در کمال عقل تصمیم گرفته که اینکار رو کنه پس نباید اصلا دیگه بهش فکر کنه. بهش بگید که این تذکر پیاپیش باعث آزردگی شما می شه و ممکنه که رابطتون رو از بین ببره . حالا فرقی نمی کنه که کجای رابطه باشه . این اخلاق ممکنه که حتی بعد ازدواج هم باعث طلاق بشه. در ضمن در مورد تهمت زدن به خیانت بهش بگید که اگه دوستش نداشتید اصلا این رابطه رو ادامه نمی دادید . و لازم نبود که بخواید در عینه این رابطه با کس دیگه ای هم باشید که چه اتفاقی بیافته؟ دیگه باید بعد این مدت شما رو شناخته باشه.
اما من اگه جای شما بودم این رابطه رو ادامه نمی دادم چون ادمی که الان رفتارش با شما اینطوریه که دوران دوستی و نامزدی هست که همه می گن بهترین دورانه بعد ازدواج دیگه خیلی غیرقابل تحمل تر می شه مطمئنا . اینو در نظر بگیرید ضمن اینکه سنتون خیلی کمه. به خودتون فرصت بدید.
من خودمم موافق اینجور رابطه ها نیستم و فقط با فکر اینکه قصدمون جدیه شروع کردم و با فکر اینکه ما عاشقیم و متعهد ادامه دادم
اما الان با این وضع ازدواج به نظرم اشتباه هست این رابطه یه جورایی مریضه
ویرایش توسط Paria96 : 08-23-2016 در ساعت 03:33 AM
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)