میدونید چیه؟ خیلی سخته شریک زندگیتون نسبت به همه دلخوشی های کوچیک و بزرگی که میتونن براتون خاطره انگیز باسن و شما را به زندگی مشترکتون امیدوار کنن بی تفاوت باشه.حتی نسبت به جشن عروسی گرفتن غفلت کنه و هزینشو بده ماشین بخره.من یه خانوم 27 سالم خیلی نسبت به مسایل عاطفی به همسرم بها میدادم اوایل دائما در حال ابراز علاقه بهش بودم.حتی جعبه ها و کارت پستال هدیه هایی که میگرفتم رو خودم میساختم که یادگاری بمونه اما اون حتی مناسبت ها رو یادش میرفت یا خودشو به کوچه علی چپ میزد که مثلا یادش رفته.الان اومدیم توی یه شهر غریب با هیچکس رفت و امد نداریم گردش هم نمیریم حتی همسرم منو از جشن های معمولی داخل شهر هم محروم میکنه . نمیدونم باهاش چیکار کنم. هم بی عاطفه س و هم خسیس.لطفا راهنماییم کنید