یکسال و چندماهه که با شوهرم ارتباطی ندارم 8 ماه که طلاق گرفتم یه دختر 5 ساله دارم حدود چندماهی هست که ماهیانه مبلغی برای دخترم پرداخت میکنه و میاد بچه رو می بینه و می ره اما چون کارثابتی نداره با اینکه پولداره و چیزی به نامش نیست نمی تونم ازش مهریه ام رو بگیرم و باتوجه به اینکه آخرین حکمی که مجلس تایید کرده اینه که به خاطر مهریه دیگه نمی شه خکم جلب گرفت با هیچ شرایطی نمی تونم مهریه ازش بگیرم با توجه به اینکه من شاغل بودم و تمام دریافتی خودم رو خرج زندگی با اون کردم اما اون هیچ احساس دینی نمی کنه
جالا بهش پیشنهاد دادم که با نصف مهریه ام یه جایی رو رهن کنه برامون به اسم من اونوفت منم باهاش صیغه میکنم و به خاطر بچه یه بار دیگه شانسمون رو امتحان کنیم و یه فرجه چند ماهه کنار هم باشیم ولی از این می ترسم که اگر دوباره به اختلاف بخوریم که مطمئنم می خوریم به روحیه بچه آسیب نمی خوره چون یکسال و چند ماهه که عادت کرده با من تنها باشه و اگر دوباره بعد از چند ماه تنها بشیم آسیب روحی می خوره یانه ؟ اما منم چاره ای ندارم از خودم پولی ندارم باید به خاطر پول و بچه این کارو امتحان کنم لطفا منو راهنمایی کنید ؟
در ضمن علت جداییمون خودش و خودش یه روز گذاشت رفت و هز چی داشت و به حساب باباش گذاشت که اگه من اقدام کردم دستم به هیج حا بند نباشه و بعد از سه ماه پیداش شد و گفت اشتباه کردم اما اصلا حاضر نیست حق و حقوق منو بده
لطفا کمکم کنید بگید باید چیکارکنم دارم داغون می شم الان خونه مادرم هستم ولی برام خیلی سحت دیگه انگیزم و برای همه چیز از دست دادم با این که بهم نازو زده اما نمی توم بهش نازو بزنم از خدا می ترسم حق هیچکش و پایمال نکردم این زندگیمه وای به روزی که این کارو بکنم دلم میخواد پولو بگیرم و صیغه هم نشم تا بسوزه اما به خاطر دحترم می خوام یه بار دیگه امتحان کنم البته اگه بتونم چون حتی تحمل اینکه دست به دستم بخوزه رو ندارم امیدوارم خدا بهم صبر بده و یه بار دیگه کمکم کنه