با سلام
دو ساله ازدواج کردم،اولش شوهرم خوب بود سر کار میرفت با خونوادم رابطش عالی بود اما بعد از یه سال کم کم سر کارشو ول کرد و بیشتر به دوستاش چسبید و به من خیلی کمتر توجه میکرد همین روال ادامه داشت تا 10 ماه پیش،10 ماه پیش برادرم تصادف کردوفوت کرد،وقتی بررادرم فوت کرد من هفت ماهم بود،پسرم هنوز به دنیا نیومده بود که منو همسرم خیلی دعوای بدی باهم داشتیم،طوری که همسرم دیگه خونه ی پدرم نیومد وبه من پیغام داد که بچه رو بزار تو بیمارستانو خودت برو
اما بعد از حدود یه ماه عموم پادر میونی کرد و منو برد خونه ی خودم،از اون به بعد این ادم مثه قبل نبود و زیادبهمنو بچم توجه نمیکرد و همه ی وقتشوبا دوستاش میگذروندو فقط واسه خواب پیش ما می اومد
خلاصه اینکه 3 ماه پیش طی دعوایی که باهم داشتیم من به عنوان قهر اومدم خونه ی پدرم،اینبار پسر عموم وساطت کردن و با این اقا صحبت کردن اما گفت که ما نمیتونیم باهم زندگی کنیم،اما دوباره چند روز پیش پسر عموم باهاش حرف زده بود و این اقا گفته بود که باید فکرامو کنم
ضمن اینکه مادر ایشون خیلی حرف میبرن و میارن
در کل ادمای صادقی نیستن و هرجا به نفعشون نباشه حرفشونو عوض میکنن
خواستم ببینم به نظر شما ارزش داره اصلا با یه همچین ادمی زندگی کرد؟