نمایش نتایج: از 1 به 9 از 9

موضوع: عدم اعتماد بنفس

1518
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26609
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    13
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عدم اعتماد بنفس

    سلامراستش مشکلات روحی رفتاری زیادی گریبانگیرم هست اما اون مسئله ای که به شدت داره عذابم میده اینه که بسیار از بیان اعتقاداتم، از چیزی که فکر میکنم میترسم، از اینکه مورد سرزنش دیگران قرار بگیرم، از "نه" شنیدن میترسم، از اینکه سر موضوعی کسی مخالف من باشه، اگه کسی سر موضوعی بهم پرخاش کنه میتونه یکی دو روز منو بهم بریزه اینجور نیستم که جوابشو بدم و بعد هم بگم خوب کاریش کردم حقش بود برعکس مدام به این فکر میکنم که اون منو تحقیر کرد با حرف هاش، وقتی قراره بحثی بشه قلبم تند تند میزنه احساس خفگی میکنم و بشدت میلرزم، نسبت به همه چیز دو به شکم و با کوچکترین حرف بقیه سر چیزی که بهش اعتقاد دارم به شک میفتم، برای همین موارد مثلا توی محیط هایی مثل ایسنتاگرام هم اکثرا از کامنت گذاشتن پرهیز میکنم(از کامنت مخالف من و حتی توهین به من)، حتی اگه حق با خودم باشه هم نمیتونم چیزی بگم، کلا نمیتونم به خودم ایمان داشته باشم و شخصیت واحدی داشته باشم، همیشه با دیدن موفقیت دیگران و با شکستم در مقابل دیگران(حتی اگه شکست توی یه بازی باشه) احساس حقارت میکنم، لب مطلب اینه که اصلا نمیتونم اعتماد بنفس داشته باشم و به خودم بگم مشکلی نیست اگه کسی توی یه زمینه ای خیلی خوبه، شاید من هم در زمینه ای خوب باشم، اما همیشه خودمو کوچیک میبینم. ببخشید که زیاد شد

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    با درود

    نشانه هایی که فرمودید ، نشان دهنده اضطراب و روحیه حساس شما هستند. که بخشی ژنتیکی و بخشی هم به دلیل رفتار نادرست خانواده با شما در کودکی است.
    گمان نمی کنم که به تازگی دچار این حالت شده باشید. اگر ممکن است بفرمایید چند سال دارید و از چه هنگامی این نشانه ها آغاز شدند؟
    مشکلات دیگری که دارید را بیان کنید چون معمولا رابطه ای بینشان وجود دارد
    رفتار خانواده با شما چگونه بوده؟

  3. کاربران زیر از خرد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2014
    شماره عضویت
    7974
    نوشته ها
    67
    تشکـر
    53
    تشکر شده 14 بار در 12 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    سلام منم دقیقا مثل شمام. استرس زیاد و عدم ارتباط صحیح. همه به من گفتن اعتماد به نفست باید بره بالا. ولی نمیتونم. ب نظر من اعتماد به نفس ادم از خونه و روابط افراد خونه میتونه داشته باشه ولی من تو افراد خانواده هم اعتماد به نفس ندیدم. خیلی تمرین کردم ولی باز با یه تلنگر کوچیک کم میارم

  5. کاربران زیر از solaleh-rahimi بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26609
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    13
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    با درود

    نشانه هایی که فرمودید ، نشان دهنده اضطراب و روحیه حساس شما هستند. که بخشی ژنتیکی و بخشی هم به دلیل رفتار نادرست خانواده با شما در کودکی است.
    گمان نمی کنم که به تازگی دچار این حالت شده باشید. اگر ممکن است بفرمایید چند سال دارید و از چه هنگامی این نشانه ها آغاز شدند؟
    مشکلات دیگری که دارید را بیان کنید چون معمولا رابطه ای بینشان وجود دارد
    رفتار خانواده با شما چگونه بوده؟
    سلام
    پسر هستم و 21 ساله
    رفتار پدر و مادر از کودکی خوب بوده اما خواهر بزرگترم بشدت اذیت میکرد، از منع تلویزیون دیدن تا اسباب بازی خریدن و سختگیری شدید توی درس، جوری که وقتی 19.75 میشدم جرات نداشتم برم خونه. خواهرم بعضی وقتا هم کارهایی میکرد که صفتی جز دیوونه نمیشد بهش داد، مثلا وقتی برادرم عقد کرد و خواهرم نامزدشو دید چنان گریه میکرد و خودشو میزد به دیوار که نباید با این ازدواج کنه قیافه دخترِ زشته و نمیدونم چی، برادرم هم اعتماد بنفسش ضعیف با اینکه عقد کرده بودن بهم زد، واسه اون یکی برادرم هم همین کارو کرد اما اون نفهمید ماجرا رو وگرنه خواهرمو میزد مثل اون یکی برادرم نیست. البته حالا نه فکر کنید خواهرم واقعا دیوونست داره ارشد میخونه ولی بعضی کاراش خیلی عجیبه. البته خودشم مثه من که الان فوق العاده استرسی شدم روی درسای دانشگاه و حتی شده از اول ترم حالم بخاطر فرجه کم امتحانا روزگارم به استرس بگذره، خودشم همینطوره و مدام میخواد بخاطر درساش گریه کنه و ناامیده.
    این یه سر قضیه، عامل دیگه ای که بنظرم در تشکیل منِ الان نقش داشته اینه که من آدمیم که با اعتقادات مذهبی بزرگ شدم اما از 14 سالگی از روی کنجکاوی روی اندام های بدن با خودارضایی آشنا شدم و ازون به بعد واقعا روزگارم سیاه شد از بس خودم رو سرزنش کردم و مثل دیوونه ها حتی به دیوار میکوبیدم که چرا نمیتونم انجامش ندم و روحیه ای که همیشه خراب بود، واقعا خودمو شخصیتمو خرد کردم با سرزنشام و تکرار مکررات.

    خودم فکر میکنم رفتارهای منفیم بیشترن تا مثبت، زودرنج، استرسی، خود کم بین، خیلی زود کم میارم و از حقم پا پس میکشم، خجالتی و از بیان مشکلاتم خجالت میکشم(همین تاپیک رو که میزنم هم بعدا خجالت میکشم بیام حرف های خودمو بخونم)، افسردگی و..
    بازم ببخشید اگه زیاد شد.

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    سلام دوست عزیز
    من هم دقیقا مثل شما بودم اما وقتی 16-17 سالم بود . اصلا نمی تونستم چطور حرف بزنم و ابراز عقیده و نظر کنم . از جمع بدم میومد و نمی تونستم اصلا ارتباط برقرار کنم با غریبه ها. اما بعد که رفتم سر کار و سنم بالاتر رفت همه چی فرق کرد ، به یه جاهایی رسیدم که باید خودم از خودم دفاع می کردم و دیگه نمی شد که وایسی کنار و فقط نگاه کنی . و مجبور شدم خودم رو تغییر بدم . الان به جایی رسیدم که خیلی از اطرافیانم رو متقاعد می کنم تو حرف زدن.
    و برای راهنمایی بگم بهتره برای اول کار ، سعی کنید که اطلاعات عمومی خودتون رو تو مواردی که اعتقاد خودتون هست و یا می دونید که شاید در موردش بخواید اظهار نظر کنید، بالا ببرید بعد دیگه خیلی وقتها اصلا لازم نیست که فکر کنید می تونید راحت نظر بدید و بقیه هم تصدیق می کنن.
    در ضمن بهتره فکر کنید که همه ما انسانیم و جایز الخطا و اینکه اگر شما تو حرفاتون یا کارتون ایرادی باشه ، تو کار خیلیها هست ، پس زیاد ناراحت نشید از اشتباه انجام دادن کاراتون. بر فرض حالا بیان یه انتقادی هم به حرف شما بکنن، شما هم از عقیده خودتون دفاع کنید.
    و یه چیز دیگه اینکه ممکنه یه آدمی که بهتون ایراد می گیره و شما تا آخر عمرتون اصلا دیگه نبینینش پس چه احتیاجی هست که خجالت بکشید.
    من معمولا به مسائل اینجوری نگاه می کنم که راحت می تونم ابراز عقیده کنم.

  8. 2 کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26609
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    13
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    ممنون اگه دوستان دیگه راهنمایی داشتن بفرمایند

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    ببخشید که دیر پاسخ دادم مشکلی برایم پیش آمده بود.

    با توجه به رفتاری که خواهر شما داشته ، حالات شما کاملا طبیعی است. این وظیفه پدر و مادر شما بوده که جلوی رفتارهای او را بگیرند پس همگی در مورد شما گناهکار هستند.

    تنها چند ، بیماری روانی وجود دارد که مانع درس خواندن می شوند من بسیاری از افراد با بیماری روانی دیده ام که مدرک دکتری دارند بنابراین درس خواندن خواهر شما دلیلی بر سالم بودنش نیست

    برای کمک به شما هم راه هایی وجود دارد که به صورت خصوصی برای شما خواهم فرستاد

  11. کاربران زیر از خرد بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26609
    نوشته ها
    11
    تشکـر
    13
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    نقل قول نوشته اصلی توسط خرد نمایش پست ها
    ببخشید که دیر پاسخ دادم مشکلی برایم پیش آمده بود.

    با توجه به رفتاری که خواهر شما داشته ، حالات شما کاملا طبیعی است. این وظیفه پدر و مادر شما بوده که جلوی رفتارهای او را بگیرند پس همگی در مورد شما گناهکار هستند.

    تنها چند ، بیماری روانی وجود دارد که مانع درس خواندن می شوند من بسیاری از افراد با بیماری روانی دیده ام که مدرک دکتری دارند بنابراین درس خواندن خواهر شما دلیلی بر سالم بودنش نیست

    برای کمک به شما هم راه هایی وجود دارد که به صورت خصوصی برای شما خواهم فرستاد
    ممنون از شما، اگه بفرستید ممنون میشم 🌷

    Sent from my Redmi Note 3 using Tapatalk

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عدم اعتماد بنفس

    بهتر است برای شروع به دنبال دلایلی برویم که روان شناسان آنها را عوامل اصلی نداشتن اعتماد به نفس می دانند.



    ● ترس پنهانی



    حتما شما هم پای صحبت افرادی نشسته اید که مدام از آرزوها و کارهایی که دوست دارند انجام بدهند، حرف می زنند اما وقتی از آنها می پرسید چرا به دنبال کار مورد علاقه شان نمی روند در جواب تان طومار بلند بالایی از موانع و مشکلات را برای تان فهرست بندی می کنند تا نشان دهند تنها عوامل بیرونی که در کنترل آنها نیست دلیل عقب ماندگی آنهاست اما یکی از دلایل عقب نشینی وجود ترس پنهانی است که در این افراد وجود دارد.



    ● احساس گناه



    دلیل شایع دوم برای نداشتن اعتماد به نفس، احساس گناه است. بعضی از افراد بابت هر موضوعی خودشان را سرزنش می کنند و این سرزنش های همیشگی قاتل اعتماد به نفس آن هاست. اگر در حق کسی بدی کرده اید می توانید از او عذرخواهی کنید و مطمئن باشید او شما را خواهد بخشید اما اگر او این بخشش را برای تان قائل نشد، دیگر فکرتان را درگیر این موضوع نکنید چون شما آن بخشی که مربوط به خودتان بوده است را انجام داده اید.



    ● انتظارات غیر واقعی



    سومین دلیل شایع نداشتن اعتماد به نفس، انتظارات غیرواقعی است. اگر از خودتان بیش از توانایی ها و فرصت هایی که در اختیارتان است انتظار داشته باشید باید بگوییم با این کار ضربه بزرگی به اعتمادبه نفس تان می زنید. ممکن است شما انتظار داشته باشید کاری را در یک دوره زمانی خاص که برایش برنامه ریزی کرده اید به اتمام برسانید اما به دلیل شرایطی غیرقابل پیش بینی آن کار انجام نشد. در این شرایط نباید خودتان را سرزنش کنید که چرا نتوانستید این کار را به پایان برسانید.



    ● همیشه داوطلب باشید



    حال که ۳ عامل مهم نداشتن اعتماد به نفس را فهمیدید بهتر است به این موضوع بپردازیم که چطور می شود اعتماد به نفس مان را بیشتر کنیم. سعی کنید برای انجام هر کاری شما نخستین نفری باشید که برای آن کار داوطلب شده اید. این کار به شما فرصتی می دهد که خودتان را ثابت کنید. اجازه ندهید کسی شما را نادیده بگیرد. این جمله را فراموش نکنید که همیشه آدم هایی موفق شده اند که از طرف دیگران مورد توجه و احترام قرار گرفته اند.



    ● مهارت جدید بیاموزید



    این روزها اینترنت کار را برای همه آسان کرده و هر کسی در خانه با یک کلیک می تواند به دنیایی از اطلاعات دست پیدا کند. سعی کنید مهارت های جدیدی را بیاموزید و اطلاعات عمومی تان را افزایش دهید و مطمئن باشید این کار به شما حس خوبی را خواهد داد. علاوه بر آن سعی کنید روابط اجتماعی تان را هم مانند اطلاعات تان بیشتر کنید. افرادی که اعتماد به نفس ندارند خودشان را از دیگران پنهان می کنند. هرچقدر بیشتر با دیگران تعامل داشته باشید حس اعتماد به نفس تان قوی تر خواهد شد.



    ● مسئولیت پذیر باشید



    همه انسان ها اشتباه می کنند حتی رئیس شرکت و اداره ای که در آن کار می کنید هم ممکن است اشتباه کند. به جای این که از اشتباهات تان بترسید و اعتماد به نفس تان را تضعیف کنید سعی کنید که مسئولیت آن را به عهده بگیرید، چون هیچ کس نادیده گرفتن اشتباهات را دوست ندارد اما بیشتر افراد برای کسی که مسئولیت اشتباهش را به عهده می گیرد احترام قائل هستند. داشتن اعتماد به نفس کار سختی نیست. یک ضرب المثل چینی می گوید: «کسی که قله کوه را فتح کرد همانی بود که ابتدا سنگ ریزه های جلوی پایش را برداشت.»
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  14. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نداشتن هدف و اعتماد به نفس
    توسط guest در انجمن اضطراب
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 09-28-2015, 05:58 AM
  2. سلب اعتماد از شوهر
    توسط shiva 24 در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 18
    آخرين نوشته: 09-21-2015, 01:27 PM
  3. عدم اعتماد به نفس
    توسط ghazanfari در انجمن سایر
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 09-18-2015, 03:41 AM
  4. كم بود اعتماد به نفس در ازدواج
    توسط نكيسا در انجمن تیپ و ظاهر
    پاسخ: 8
    آخرين نوشته: 08-16-2015, 03:18 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد