نمایش نتایج: از 1 به 19 از 19

موضوع: مشکل جهیزیه

1687
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    مشکل جهیزیه

    بابام برشکسته شده و تموم سرمایشو از دست داده و بدهیو وام زیادی داره...تو این وضع من عقدکرده هستم..و چهار ماه دیگه عروسیمه...سعی کردم منطقی باشم و چون عاشق پدرومادرمم انتظاری ازشون نداشته باشم خودمو به ده ملیون وام ازدواجی که قرار بود بگیرم قانع کردم گفتم من با این مقدارم کلی چیزای خوشگل می تونم بگیرمو می تونم خلاق باشمو مدیریت کنم تا با همش جهیزیمو بگیرم...با این که هیچ منبع درآمدی ندارم قرار گذاشتم شده با تایپه شبانه روزی قسطشو خودم بدم...
    خودمو با این چیزا دلگرمو خوشحال کرده بودم
    تا اینکه یکی از وامای بابام که ضامنش داییم بود به مامانم فشار آورد اونم بابامو تو فشار گذاشته که باید هرطور شده این ده ملیون وامو حداقل تصفیه کنه
    بابام بیچاره تو بد وضعیه دیگه نمیتونه به کسی رو بزنه و خلاصه تو فشاره شدیدیه..
    همش خدا خدا می کردم از ده ملیون وام ازدواج من انتظاری نداشته باشه آخه خیلی براش زحمت کشیدم تا بیاد تو حسابم...
    اما چیزی که ازش می ترسیدم اتفاق افتاد...
    با کلی مقدمه چینی ازم خواست به مدت بیست روز این پولو بش قرض بدم
    با اینکه دلم نمیخواد به بابام بی اعتماد باشم و اصلا در این مورد چیزی به روش نیاوردم...مطمئنم این پول از حسابم بیرون بره دیگه برنمی گرده...نه اینکه بابام بد باشه...اما وقتی الان ده تومن جور نمیشه بیست روز دیگه هم قرار نیست معجزه بشه!!!
    اما نمی تونم بش نه بگم...ینی اول گفتم ولی بعد که ناراحتیو فشارو تو چشماش دیدم پشیمون شدم...با اینکه با مهربونی گفت اشکال نداره ولی بیشتر از اینکه پول نداشتن ناراحتش کنه اینکه حتی دختره خودشم بش اعتماد نداره داقونش می کرد...واسه همین با اینکه تو دوراهی بزرگی بودم...وجدانم می گفت خدایی نکرده زبونم لال پسفردا یه اتفاقی واسه بابام بیوفته من چجوری خودمو می بخشم که حتی از محبته دخترانم محرومش کردم....و نهایتا بدونه اینکه در جریانه غمگین بودنم قرارش بدم بش گفتم هرجور صلاح می دونی و هر موقع خواستی بگو این پولو بریم دربیاریم از حساب....
    ولی هنوز دستام واسه این کار می لرزه آخه این انصاف نیست منم گناه دارم این ده ملیون تمومه چیزیه که دارم ...بماند که باید شبانه روز تایپ کنم تا قسطشو بدم
    من نمی دونم باید چیکار کنم....این دو راهی واقعا سخته ...

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryammaryam نمایش پست ها
    بابام برشکسته شده و تموم سرمایشو از دست داده و بدهیو وام زیادی داره...تو این وضع من عقدکرده هستم..و چهار ماه دیگه عروسیمه...سعی کردم منطقی باشم و چون عاشق پدرومادرمم انتظاری ازشون نداشته باشم خودمو به ده ملیون وام ازدواجی که قرار بود بگیرم قانع کردم گفتم من با این مقدارم کلی چیزای خوشگل می تونم بگیرمو می تونم خلاق باشمو مدیریت کنم تا با همش جهیزیمو بگیرم...با این که هیچ منبع درآمدی ندارم قرار گذاشتم شده با تایپه شبانه روزی قسطشو خودم بدم...
    خودمو با این چیزا دلگرمو خوشحال کرده بودم
    تا اینکه یکی از وامای بابام که ضامنش داییم بود به مامانم فشار آورد اونم بابامو تو فشار گذاشته که باید هرطور شده این ده ملیون وامو حداقل تصفیه کنه
    بابام بیچاره تو بد وضعیه دیگه نمیتونه به کسی رو بزنه و خلاصه تو فشاره شدیدیه..
    همش خدا خدا می کردم از ده ملیون وام ازدواج من انتظاری نداشته باشه آخه خیلی براش زحمت کشیدم تا بیاد تو حسابم...
    اما چیزی که ازش می ترسیدم اتفاق افتاد...
    با کلی مقدمه چینی ازم خواست به مدت بیست روز این پولو بش قرض بدم
    با اینکه دلم نمیخواد به بابام بی اعتماد باشم و اصلا در این مورد چیزی به روش نیاوردم...مطمئنم این پول از حسابم بیرون بره دیگه برنمی گرده...نه اینکه بابام بد باشه...اما وقتی الان ده تومن جور نمیشه بیست روز دیگه هم قرار نیست معجزه بشه!!!
    اما نمی تونم بش نه بگم...ینی اول گفتم ولی بعد که ناراحتیو فشارو تو چشماش دیدم پشیمون شدم...با اینکه با مهربونی گفت اشکال نداره ولی بیشتر از اینکه پول نداشتن ناراحتش کنه اینکه حتی دختره خودشم بش اعتماد نداره داقونش می کرد...واسه همین با اینکه تو دوراهی بزرگی بودم...وجدانم می گفت خدایی نکرده زبونم لال پسفردا یه اتفاقی واسه بابام بیوفته من چجوری خودمو می بخشم که حتی از محبته دخترانم محرومش کردم....و نهایتا بدونه اینکه در جریانه غمگین بودنم قرارش بدم بش گفتم هرجور صلاح می دونی و هر موقع خواستی بگو این پولو بریم دربیاریم از حساب....
    ولی هنوز دستام واسه این کار می لرزه آخه این انصاف نیست منم گناه دارم این ده ملیون تمومه چیزیه که دارم ...بماند که باید شبانه روز تایپ کنم تا قسطشو بدم
    من نمی دونم باید چیکار کنم....این دو راهی واقعا سخته ...

    سلام بابت اتفاقی که افتاده خیلی ناراحت شدم

    خب الان شما گفتین هر طور صلاح میدونین

    پدرتون هم میدونه که شما به این پول نیاز داری

    داییت باید تو این شرایط کمی تحمل میکرد مادر ت باید پدرت درک کنه


    بنظرم صبر کن ببین پدرت چی میگه

    یه سوال نامزدتون چطور ادمیه به اینکه مشکل مالی پیدا کردین چه واکنشی نشون میده ؟
    امضای ایشان
    ​یا علی

  3. کاربران زیر از masoume بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    میگن مرد بودن سخته ولی به خدا زن بودنم کم از اون سخت نیست...به نظر می رسه دو تا مرد پشتمن با اینکه خدارو شکر می کنمو عاشقه هردوشونم ولی خیلی تنهام ...چون همش باید وانمود کنم ناراحت نیستم

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط masoume نمایش پست ها
    سلام بابت اتفاقی که افتاده خیلی ناراحت شدم خب الان شما گفتین هر طور صلاح میدونین پدرتون هم میدونه که شما به این پول نیاز داری داییت باید تو این شرایط کمی تحمل میکرد مادر ت باید پدرت درک کنه بنظرم صبر کن ببین پدرت چی میگه یه سوال نامزدتون چطور ادمیه به اینکه مشکل مالی پیدا کردین چه واکنشی نشون میده ؟
    داییمم مشکلات خودشو داره جوونه و تازه زندگیشو شروع کرده از حقوقش کم می کنن خب....بماند که اون اصلا از مشکلاته ما خبر نداره و ما به شدت با سیلی صورتمونو سرخ نگه داشتیم..ممنون به خاطر همدردیتون...همسرم خیلی آدمه خوبیه و داره شبانه روز زحمت می کشه تا هرچی زودتر خونه بگیره و زندگیمونو شروع کنیم و نه به صورته کامل ولی کم و بیش در جریانه مشکلاته مالیمون هست و همش به من میگه تو نگران هیچی نباش من در مورد جهیزیه هیچ انتظاری ازت ندارم ولی قطعا منظورش این نیست که دیگه ده تومن وامم هیچی نگیرم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29873
    نوشته ها
    279
    تشکـر
    178
    تشکر شده 171 بار در 110 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryammaryam نمایش پست ها
    داییمم مشکلات خودشو داره جوونه و تازه زندگیشو شروع کرده از حقوقش کم می کنن خب....بماند که اون اصلا از مشکلاته ما خبر نداره و ما به شدت با سیلی صورتمونو سرخ نگه داشتیم..ممنون به خاطر همدردیتون...همسرم خیلی آدمه خوبیه و داره شبانه روز زحمت می کشه تا هرچی زودتر خونه بگیره و زندگیمونو شروع کنیم و نه به صورته کامل ولی کم و بیش در جریانه مشکلاته مالیمون هست و همش به من میگه تو نگران هیچی نباش من در مورد جهیزیه هیچ انتظاری ازت ندارم ولی قطعا منظورش این نیست که دیگه ده تومن وامم هیچی نگیرم

    خب با این وضع شما واقعا شرایط سختی دارین

    مطمئنا پدرتون دست خالی نمیفرستن شمارو خونه بخت

    ان شاالله مشکلتون حل بشه

    دل پدرتون رو نش************ین
    امضای ایشان
    ​یا علی

  7. کاربران زیر از masoume بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    تو بد وضعیم چند بارم پول دستی ازم گرفته ...منم از رو کادوهای عقدم بهش می دم...مامانم که واسه خونه پول نیاز داره به بابام می گه بابامم به من میگه منم نمی تونم به مامانم بگم...چون اگه بش بگم اونم میزه به بابام اعتراض می کنه که از من نگیره اونوقت دعوا تو دعوا میشه و مشکلات چند برابر ...واقعا خستم...جنگیدن با زندگی برام سخته ...میگن با آرامش ترین جای دنیا خونه و خونواده و همسر آدمن ولی واقعا آرامشی که من تو خونه و پیش همسرم دارم مثله آتیشه زیر خاکستره

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryammaryam نمایش پست ها
    تو بد وضعیم چند بارم پول دستی ازم گرفته ...منم از رو کادوهای عقدم بهش می دم...مامانم که واسه خونه پول نیاز داره به بابام می گه بابامم به من میگه منم نمی تونم به مامانم بگم...چون اگه بش بگم اونم میزه به بابام اعتراض می کنه که از من نگیره اونوقت دعوا تو دعوا میشه و مشکلات چند برابر ...واقعا خستم...جنگیدن با زندگی برام سخته ...میگن با آرامش ترین جای دنیا خونه و خونواده و همسر آدمن ولی واقعا آرامشی که من تو خونه و پیش همسرم دارم مثله آتیشه زیر خاکستره
    عزیزم توکل کن به خدا

    مطمئن باش این آزمون هست برای تو

    من مطمئنم اگه دل پدرت رو شاد کنی خدا جوری شادت میکنه که خودت باورت نشه چطور جهیزیه ات جور شد

    من میدونم واقعا خیلی سخته

    ما هم یه بار تو همچین شرایطی بودیم

    با اینکه پدرم وضع مالیه خوبی داره اما یه سال مجبور شدیم همه طلاهامون رو بفروشیم

    من وقتی به پدرم النگوهامو دادم گفت تو نمیخواد بدی همینا کافیه

    ولی میدونستم کافی نیست

    و به پدرم گفتم این النگوها رو برداره من بعدا هم میتونم بهترشو داشته باشم

    پدرم برداشت

    ولی من دیدم تو چشماش

    دیدم غرورشو و نگرانیشو که چطور دلش میلرزه

    میخواستم اون لحظه دنیا تموم بشه اما پدرم ناراحت نباشه

    الان خیلی وقت از اون موقه میگذره خدا رو شکر همه چی خوب شد

    منم الان النگو خریدم درسته با اینکه اصلا هم نمیپوشمشون

    ولی خوشحالم اون لحظه پدرم رو درک کردم

    هیچوقت روی پدرت رو زمین نذار هیچوقت

    همسرت هم اگه واقعا دوستت داره که میگی داره پس درکت میکنه

    میتونی براش توضیح بدی و عروسیت رو عقب بندازی

    ولی من مطمئنم تو توکل کنی به خدا، خدا خودش به بهترین شکل جوابت رو میده

    من خودم گذاشتم جای تو

    من به جات بودم پولمو میدادم به بابام حتی اگه همسرم ترکم میکرد!

    نمیدونم شاید حرف من درست هم نباشه و فقط نظر شخصی من هست

    کما اینکه من امسال ارشد دانشگاه بین الملل قبول شدم اما نرفتم

    میدونم پدرم پولشو بهم میده

    اما اینو هم میدونم خرج های مهمتر از دانشگاه من هم هست

    با اینکه امسال مجبور شدم عینک بزنم انقد که درس خوندن به چشمام فشار آورده بود

    تو برای رضای خدا پدرت رو خوشحال کن، همون کسایی که خداوند انقد سفارششون رو به ما کرده

    مطمئن باش خدا بی اجرت نمیذاره

    یادت بیار که وقتی خیلی بچه بودی پدر و مادرت از چیزای خواستنی خودشون میزدن تا برای تو بهترین ها رو بخرن

    سرزنششون نکن و بی چشم داشت بهشون ببخش

  10. 4 کاربران زیر از رزمریم بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2015
    شماره عضویت
    24128
    نوشته ها
    324
    تشکـر
    833
    تشکر شده 326 بار در 199 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    من هم تو اين شرايط بودم پدرم يك كارمند ساده بود
    ما دو تا خواهر پشت هم عقد كرديم در عرض يك ماه
    من به خاطر شرايط پدرم تمام جهيزيه ام رو خودم با چنرغاز حقوقي كه مي گرفتم خريدم و از اون طرف نصف جهيزيه خواهرم و هم خودم خريدم
    بدون هيچ اعتراض و چشم داشت و انتظار بازگشتي ولي به عينه تو زندگيم ديدم خدا چه جاهايي دستم و گرفت
    تو تو بدترين شرايط دل پدرت و شاد كردي من ايمان دارم چون واسم بارها اتفاق افتاده من ايمان دارم خدا لطفت و بي جواب نمي زاره
    باور كن من نفسم از جاي گرم بلند نمي شه
    من هم تا خرخره تو قرض و بدهي افتادم ولي هيچ وقت ناشكري خدا رو نكردم
    حسرت پولي كه به خواهر و پدرم دادم و نخوردم
    واسه همين خدا هزار برابرش و تو اين مدت بهم از طريق هاي مختلف داد
    من مطمئنم خدا گره كارت و باز مي كنه
    چون تو زندگي وقتي دل پدر و مادرت و شاد كني خدا دلت و شاد مي كنه
    من بهش ايمان دارم
    بازم خدا رو شكر كه شوهرت ادم با درك و فهمي هستش
    از ته دل راضي باش كه دست پدرت و گرفتي باور كن خدا دستت رو مي گيره
    بهش ايمان داشته باش

  12. کاربران زیر از مري موجي بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    سلام گلم
    ی چیزی میگم ناراحت نشین
    برین موسسه خیریه و وضع تون را براشون توضیح بده اونا کمک میکنن و بهت وام میدن واسه خرید کالا و ی جایی معرفی تون میکنن ک برین قسطی وسیله ضروری زندگی را بخرین و قسطش را کم کم بدین
    و پول وام ازدواج را بابات گرفت بهش بگو ک قسطش هم خودش کم کم بده چون شما جای دیگه قسط دارین
    مطمینا این کمترین کاری ک پدرتون میتونه بکنه.

    فرستاده شده از GT-I9105ِ من با Tapatalk

  14. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مشکل جهیزیه

    در این مورد مادرتون میتونه کمک کنه و اگر به صلاح ندونه مانع این کار بشه

    چون خودتون بهتر از هر کسی میدونید چه اتفاقی افتاده و اگر پول رو بدید و یا ندید چی رخ خواهد داد

    پس در این مورد از ایشون کمک بگیرید ... از یک واسطه خانوادگی که میتونه شرایط رو از دو طرف خوب درک کنه
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  16. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مشکل جهیزیه

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    در این مورد مادرتون میتونه کمک کنه و اگر به صلاح ندونه مانع این کار بشه

    چون خودتون بهتر از هر کسی میدونید چه اتفاقی افتاده و اگر پول رو بدید و یا ندید چی رخ خواهد داد

    پس در این مورد از ایشون کمک بگیرید ... از یک واسطه خانوادگی که میتونه شرایط رو از دو طرف خوب درک کنه
    اجباری در کار نیست که من بخوام از مادرم یا کس دیگه ای که مانع بشه یا وساطت کنه ..!!!!

  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط رزمریم نمایش پست ها
    عزیزم توکل کن به خدا

    مطمئن باش این آزمون هست برای تو

    من مطمئنم اگه دل پدرت رو شاد کنی خدا جوری شادت میکنه که خودت باورت نشه چطور جهیزیه ات جور شد

    من میدونم واقعا خیلی سخته

    ما هم یه بار تو همچین شرایطی بودیم

    با اینکه پدرم وضع مالیه خوبی داره اما یه سال مجبور شدیم همه طلاهامون رو بفروشیم

    من وقتی به پدرم النگوهامو دادم گفت تو نمیخواد بدی همینا کافیه

    ولی میدونستم کافی نیست

    و به پدرم گفتم این النگوها رو برداره من بعدا هم میتونم بهترشو داشته باشم

    پدرم برداشت

    ولی من دیدم تو چشماش

    دیدم غرورشو و نگرانیشو که چطور دلش میلرزه

    میخواستم اون لحظه دنیا تموم بشه اما پدرم ناراحت نباشه

    الان خیلی وقت از اون موقه میگذره خدا رو شکر همه چی خوب شد

    منم الان النگو خریدم درسته با اینکه اصلا هم نمیپوشمشون

    ولی خوشحالم اون لحظه پدرم رو درک کردم

    هیچوقت روی پدرت رو زمین نذار هیچوقت

    همسرت هم اگه واقعا دوستت داره که میگی داره پس درکت میکنه

    میتونی براش توضیح بدی و عروسیت رو عقب بندازی

    ولی من مطمئنم تو توکل کنی به خدا، خدا خودش به بهترین شکل جوابت رو میده

    من خودم گذاشتم جای تو

    من به جات بودم پولمو میدادم به بابام حتی اگه همسرم ترکم میکرد!

    نمیدونم شاید حرف من درست هم نباشه و فقط نظر شخصی من هست

    کما اینکه من امسال ارشد دانشگاه بین الملل قبول شدم اما نرفتم

    میدونم پدرم پولشو بهم میده

    اما اینو هم میدونم خرج های مهمتر از دانشگاه من هم هست

    با اینکه امسال مجبور شدم عینک بزنم انقد که درس خوندن به چشمام فشار آورده بود

    تو برای رضای خدا پدرت رو خوشحال کن، همون کسایی که خداوند انقد سفارششون رو به ما کرده

    مطمئن باش خدا بی اجرت نمیذاره

    یادت بیار که وقتی خیلی بچه بودی پدر و مادرت از چیزای خواستنی خودشون میزدن تا برای تو بهترین ها رو بخرن

    سرزنششون نکن و بی چشم داشت بهشون ببخش
    ممنونم تقریبا با حرفاتون مطمئن شدم به بابام کمک کنم ولی یه مسئله ی بزرگ وجود داره اونم اینه که باور کنین تنها دلیلم برای اینکه تا حالا کمک نکردم ،خودخواهی و خودم نبوده
    من اگه نخواستم بدم به خاطر خودشونم بوده ....اوایل برشکستگی که بابام به خاطره یه فشاره دیگه ماشینمونو برد فروخت هیشکی هیچی نگفت....بعد از چند وقت بابام می گفت من اون موقع تو فشار بودم و اونقد قدرت تحلیل نداشتم...ای کاش شما مانع می شدین تا اینجوری ماشینو ندم ارزون بره و الانم بدون وسیله بمونیم....الانم می ترسم همین بشه ینی بعدا که موقع رفتن من به خونه ی خودم برسه بابام بگه ای کاش بم نمی دادی و شرمندم بشه ...اینه که من موندم....اگه بدم....هیچی ندارم و معلوم نیست از کجا باید قسطاشو بیارم....و معلومم نیست آیندمو عروسیم چجور میشه...هرچند شوهرم خیلییی خوبه و من اگه با یه چمدونم برم خونش هیچی نمیگه ولی این دلیل نمیشه که من سواستفاده کنم ....قطعا تا حداقل جهیزیرو نخرم وارد زندگی نمیشم....اگه بدم شرمنده ی بابام نمیشم و این احساسو بهش میدم که تو برام مهمتر از همه چی هستی
    ولی ممکنه بعدا پشیمون بشه و شرمنده ی من ....به اضافه ی اینکه قرار نیست با این ده تومن مشکلات ما حل شه....ما حداقل هفتاد هشتاد تومن بدهی داریم بدون هیچ سرمایه ای ...به خدا اگه می دونستم قراره با این ده تومن مشکلات مالی خونوادم حل شه اصلا ذره ای به فکر خرید جهیزیم نمی افتادم

  19. 2 کاربران زیر از maryammaryam بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryammaryam نمایش پست ها
    ممنونم تقریبا با حرفاتون مطمئن شدم به بابام کمک کنم ولی یه مسئله ی بزرگ وجود داره اونم اینه که باور کنین تنها دلیلم برای اینکه تا حالا کمک نکردم ،خودخواهی و خودم نبوده
    من اگه نخواستم بدم به خاطر خودشونم بوده ....اوایل برشکستگی که بابام به خاطره یه فشاره دیگه ماشینمونو برد فروخت هیشکی هیچی نگفت....بعد از چند وقت بابام می گفت من اون موقع تو فشار بودم و اونقد قدرت تحلیل نداشتم...ای کاش شما مانع می شدین تا اینجوری ماشینو ندم ارزون بره و الانم بدون وسیله بمونیم....الانم می ترسم همین بشه ینی بعدا که موقع رفتن من به خونه ی خودم برسه بابام بگه ای کاش بم نمی دادی و شرمندم بشه ...اینه که من موندم....اگه بدم....هیچی ندارم و معلوم نیست از کجا باید قسطاشو بیارم....و معلومم نیست آیندمو عروسیم چجور میشه...هرچند شوهرم خیلییی خوبه و من اگه با یه چمدونم برم خونش هیچی نمیگه ولی این دلیل نمیشه که من سواستفاده کنم ....قطعا تا حداقل جهیزیرو نخرم وارد زندگی نمیشم....اگه بدم شرمنده ی بابام نمیشم و این احساسو بهش میدم که تو برام مهمتر از همه چی هستی
    ولی ممکنه بعدا پشیمون بشه و شرمنده ی من ....به اضافه ی اینکه قرار نیست با این ده تومن مشکلات ما حل شه....ما حداقل هفتاد هشتاد تومن بدهی داریم بدون هیچ سرمایه ای ...به خدا اگه می دونستم قراره با این ده تومن مشکلات مالی خونوادم حل شه اصلا ذره ای به فکر خرید جهیزیم نمی افتادم
    درک میکنم

    واقعا سخته انتخاب کردن تو اینجور دو راهی ها

    امیدوارم بتونید بهترین تصمیم رو بگیرید

    نه شما شرمنده ی پدرتون بشید و نه پدرتون شرمنده ی شما

    دعا میکنم به خوبی گره باز بشه از مشکلتون

  21. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31631
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    4
    تشکر شده 2 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جهیزیه یا کمک کردن به پدر

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    سلام گلم
    ی چیزی میگم ناراحت نشین
    برین موسسه خیریه و وضع تون را براشون توضیح بده اونا کمک میکنن و بهت وام میدن واسه خرید کالا و ی جایی معرفی تون میکنن ک برین قسطی وسیله ضروری زندگی را بخرین و قسطش را کم کم بدین
    و پول وام ازدواج را بابات گرفت بهش بگو ک قسطش هم خودش کم کم بده چون شما جای دیگه قسط دارین
    مطمینا این کمترین کاری ک پدرتون میتونه بکنه.

    فرستاده شده از GT-I9105ِ من با Tapatalk
    بابام اگه می تونست قسطشو بده که قسطای وامی که داییم ضامنش بود رو هم انباشته نمی شد....البته زبونا می گه من می دم ....همین الانشم میگه ده ملیونرم ندی بازم وظیفه ی منه قسطاشو بدم....ولی عملا از پسش برنمیاد فعلا....ما حدوده 4 تومن درآمد داریم....و حدود 6 تومن قسطه هفتاد هشتاد تومن وامو....ینی منفی دو ملیون درآمد!!!یه همچین وضعیتی داریم....
    با این حساب حتی اگه موسسه ی خیریه ای هم وجود داشته باشه که بدون دنگو فنگهای اداریو صد تا شاهدو نوبت دهیو از این مسائل قسطی بم وسایل بده بازم من به هیچ عنوان از پس این قسطو اون قسط رو هم برنمیام...
    اونوقت با خودم فکر می کنم این همه دغدغه بکشم که چی؟ که جهیزیه جور کنم برم خونه ی خودم که چی؟ که باعث آرامش بیشتر زندگی شوهرم بشم...؟
    در صورتی که اگه شوهرم بفهمه وسایل خونش از موسسه ی خیریه اومده،له میشه و همون یه ذره آرامشیم که داشته از بین میره....
    ببخشید حرفام بیشتر جنبه ی دردو دل داره با خودم الان مسئله ی من واقعا جهیزیه نیست فقط موندم دادن این پول به بابام کار درستیه یا نه با توجه به اینکه امکان داره بعدا پشیمون شه این پولو از من گرفته و با توجه به اینکه این ده ملیون هیچ دردیو دوا نمی کنه...

  22. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشکل جهیزیه

    خوب پس بهش نده
    بهش بگو ک بابا این ده میلیون مشکل تو را کامل حل نمیکنه اما مشکل جهیزیه منو کامل حل میکنه.

    فرستاده شده از GT-I9105ِ من با Tapatalk

  23. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6159
    نوشته ها
    13,512
    تشکـر
    10,854
    تشکر شده 13,740 بار در 6,988 پست
    میزان امتیاز
    24

    پاسخ : مشکل جهیزیه

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    خوب پس بهش ندهبهش بگو ک بابا این ده میلیون مشکل تو را کامل حل نمیکنه اما مشکل جهیزیه منو کامل حل میکنه.فرستاده شده از GT-I9105ِ من با Tapatalk
    با 10 میلیون چه جهیزیه ای میشه اخه
    امضای ایشان
    زندگی سه دیدگاه داره

    دیدگاه شما
    دیدگاه من
    حقیقت

  24. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : مشکل جهیزیه

    نقل قول نوشته اصلی توسط پریماه. نمایش پست ها
    با 10 میلیون چه جهیزیه ای میشه اخه
    خودش میگه میتونه با ده میلیون ی جهیزیه ساده بخره
    میشه اما خیلی ساده و وسایل ضروری

    فرستاده شده از GT-I9105ِ من با Tapatalk

  25. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jun 2015
    شماره عضویت
    17322
    نوشته ها
    3,619
    تشکـر
    3,638
    تشکر شده 6,747 بار در 2,688 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : مشکل جهیزیه



    با گوشی اپ کردم رو عکس کلیک کنید
    تا در اندازه بزرگتر مشاهده بشه
    امضای ایشان
    خدا مرهم تمام دردهاست هر چه عمق

    خراش های وجودت بیشتر باشد

    خدا برای پر کردن آن بیشتر در وجودت جای می گیرد

    خدایا دردهایم دلنشین می شود

    وقتی درمانم " تویی "

  26. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : مشکل جهیزیه

    سلام دوست عزیزم
    به نظر من قبل از هر کاری باید با پدرتون و خانواده صحبت کنید و بهشون وضعیت رو بگید و بگید که به خاطر خانواده حاضر هستید این مبلغ رو پرداخت کنید اما از طرفی هم نمی تونید که بدون جهیزیه ازدواج کنید و خانواده همسرتون هم انتظاراتی دارن.
    به نظر من مشکل مالی حل می شه و شکی نیست تا یکی دو سال دیگه ممکنه اصلا اثری از این چند ده میلیون بدهی نباشه. اما جهیزیه نبردن تا همیشه تو ذهن شما و همسرتون و خانوادش می مونه.
    بهتره درست فکر کنید و تصمیم بگیرید . درسته که پدرتون رو با این کار خوشحال می کنید اما باید حواستون باشه که موجبات سرافکندگی ایشون و خودتون رو برای بعد فراهم نکنید.
    موفق باشید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مهریه و جهیزیه حضرت فاطمه(علیهاالسلام)
    توسط ستیلا در انجمن دینی، مذهبی و پند آموز
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 05-10-2016, 08:17 AM
  2. جهیزیه و شوهر
    توسط سیما211 در انجمن سایر موارد ازدواجی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 02-28-2016, 10:09 AM
  3. تهیه جهیزیه
    توسط immortal در انجمن سایر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 08-22-2015, 03:12 AM
  4. جهیزیه
    توسط immortal در انجمن سایر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 04-22-2015, 01:44 PM
  5. آزمون فیزیک و عدم تمرکز
    توسط مهسا370 در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 11-25-2014, 11:04 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد