نوشته اصلی توسط
امل
سلام از کاری نامزدم زود به زود عصبی میشم نمیدونم چرا اصلا نمیتونم رفتاراشو هضم کنم مثلا اینکه وقتی از سرکار میام خونه و میرم همیش بهش خبر میدم اتفاقی امروز وقتی از سرکار رفتم خونه و میدونه ک چ ساعتی میرم و داداشم میادا امرو اتفاقی تند تند رفتم خبر ندادم وقتی رسیدم گفتم رسیدم گفت دیگه حلا خبر نمیدی منم عصبی شدم گفتم واقعا ک یهو داداش اومد چرا اینجوری تو حالا ک رسیدم خبر دادم یا اینکه وقتی ناهار خوردم خوابم بورد زود و خوابیدم وسط خوابم دوبار ز زدم میفهمه ک من وسط خواب ز بزنه بیدار شم سردرد میگرم قطع کردم تو روش الان ک بیدار شدم همینجور حرف میزدیم خودش حرفو پیش کشید گفت یه خبر نمیدی چرا گفتم خبر چی بدم وقتی ج ندادم خودت نمیفهمی گفت من از کجا بفهمم خوابی گفتم اصلا این تو هم نفهمی یه درصد به خودت احتمال بده من دستم بند باشه شماره تو ک دیدم ز میزنم اصلا ز هم نزدم خودت نمیتونی این موقع ظهر پیش بینی کنی اخه این موقه ظهر با اینکه بهت هم خبر دادم خونم خودت ز زدی ج ندادم بفهم یا خوابم یا دستم بنده دیگه بازم دعوا کردیم قطع کردیم دعوا هم ک میکنیم باز بعد بیست دیقه باز ز میزنه یه حرفی بارم میکنه کلا نمیتونم باهاش اروم بهش ک هیچ وقتی بهش میگم ز نزن باز ز میزنه درکل خیلی بهم ز میزنه من سرکارم ظهر با عصر حوصله حرف زدن ندارم اما تایمش که رسید خودم به وقتش ب خدا باهاش حرف میزنم صحبتم میکنیم اما باز کمشه انگار باز ز میزنه مثلا الان صحبت کردیم ربع ساعت یا بیست دقیقه دیگه باز ز میزنه خوب من سرکارم . تازه هم نامزد نکردیم ک بگم اولشه ن بابا هر چی بهش میگم سر خیلی چیزا ن تنها این موردا باز کار خودشو میکنه ب انگار نمیفهمه زبونم مو درمیاره