نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: زندگی پس از مرگ

2353
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32041
    نوشته ها
    2
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    زندگی پس از مرگ

    با سلام در سن بلوغ میباشم.چند وقتی هست فکر و افکار من شدید درگیر یه سری چیز ها هست عقیده ی من عوض شده و از این موضوع رنج میبرم و از بعضی چیز ها ناراحت هستم
    نمونه ای از این سوال های درون ذهنم اینه که چند وقتیه میخام بدونم که پس از مرگ چه اتفاقی میفته (شاید عجیب باشه ولی مسخره نیس) ممنون میشم ازراهنمایی

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : افکار جدید (لطفا کمک کنید)

    سلام
    خب شما توضیح کاملی ندادید . اما این چیزا تو سن بلوغ عادیه و کلا تو سن بلوغ اعتقادات و افکار آدم به چالش کشیده می شه بهتره که هر موضوعی که سرش مشکل دارید به متخصصش مراجعه کنید در مورد تحقیق کنید و درستش رو فرا بگیرید. اینجوری هم زیاد بهش فکر بی مورد نمی کنید و هم اینکه تمام جوانبش رو یاد می گیرید.

  3. کاربران زیر از merina بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : افکار جدید (لطفا کمک کنید)

    وقتی به دنیا میایم با اطلاعات صفر قدم در دنیای ناشناخته ای میزاریم که ابتدای زندگیمونو ابتدا با تقلید کردن رفتار و حرکات بزرگترها و بعد که علممون بیشتر و بزرگتر میشیم دلمون میخوات خودمون جهان اطرافمونو کشف کنیم علت اصلی همه ی اختراعا و پیشرفتا به خاطر همین سوالایی هست که برای ما پیش میاد مطمنن برای هر سوالی جوابی وجود داره وقتی درمقابل سوالای ذهنمون قرار میگیریم و دنبال جوابش میگردیم ( البته باید هرسوالی رو از کسی که تو اون زمینه تخصص داره پرسید) یا جوابش پاسخ داده میشه یا اینکه میشه به عنوان یه هدف که برای فهمیدنش در اون مسیر قرار بگیریم و شاید باعث بشه یه کشفی در این بین انجام بشه و شاید خودمون اولین کسی باشیم که جوابشو میفهمیم
    اما در رابطه با یکسری سوالا مثلا قیامت و مرگ وروح .. سوالایی هست که نمیشه با چشم دید در نتیجه تا اخر عمرمون ذهنمون درگیرش خواهد بود البته از طریق قران و احادیث که در این رابطه صحبت شده یا حتی افرادی که تجربه مرگ رو داشتن و روح برای مدتی از بدنشون خارج شده تا حدودی میشه از اسرار اون دنیا باخبر شد ولی دانستن این حقایق و درکش نیاز به مطالعه زیاد و صحبت با افرادی هست که علمشو دارن ولی تا اخرعمر ذهنتون درگیر این سوالا و حتی سوالای جدیدتر و پیچیده تر از این خواهد بود
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  5. 3 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ازندگی پس از مرگ

    انسان ها به هنگام مرگ و لحظات غم انگیز تشییع جنازه، حالت یکسان و یکنواختی ندارند، بلکه به تناسب ایمان و کفر و نیز شدت و ضعفی که در این زمینه دارند، حالات گوناگونی خواهند داشت.
    « و المرءُ فی سَکرَةٍ مُلهثَةٍ ، وَ غَمرَةٍ کارثَةٍ، و أنّةٍ مُوجِعَةٍ ، وجَذبَةٍ مُکرِبَةٍ ، و سَوقَةٍ مُتعِبَةٍ . ثم اُدرجَ فی أُکفانِهِ مُبلساً ، و جُذب مُنتقاداً بَسلِساً ، ثُمَّ أُلقِیَ علی الأعواد رجیع وصبٍ ، و نِضوَ سَقَمٍ ، تَحمِلُهُ حفدةُ الوِلدان ، وحشدةُ الاخوان ، الی دار غربته ، و منقطع زورته ، و َمُفرَدِ وحشته ... »۱


    شرح گفتار

    بی تردید در دنیا حوادث تلخ و رنج آوری وجود دارد که هر یک به نوبه خود می تواند بار سنگینی از مصیبت را بر دوش آدمی نهاده و آینه ی دلش را از طوفان غم و غصه غبار آلود نماید.

    در این میان آنچه از هر حادثه ای برای انسان ، تلخ تر و غم انگیز تر است، حادثه ای انکار ناپذیر مرگ است.

    مرگ بگونه ای است که با آن کام وجود بازماندگان تلخ و خاطرشان آزرده می شود، چرا که آنها به اندازه ای به عزیز خود دل بسته اند که جدایی از او برایشان امری است غیر منتظره، که پذیرش آن به سختی در صفحه ی ذهنشان نقش خواهد بست.

    اما این یک روی سکّه است، روی دیگر آن که از اهمیت والایی برخوردار است، خود میّت و احساساتی است که به هنگام مرگ و لحظاتی پس از آن به او دست می دهد، احساساتی برخاسته از جان که درک آن برای ما زنده ها امکان پذیر نیست.

    امیر متقیان علی (علیه السلام) در فرازی از خطبه ۸۳ نهج البلاغه صحنه غم انگیز مرگ وجان کندن را در قالب گفتار به زیبایی به تصویر کشیده و در این باره می فرماید: «انسان در حالت بیهوشی و سکرات مرگ، و غم و اندوه بسیار، و ناله ی دردناک، و درد جان کندن، با انتظاری رنج آور، دست به گریبان است.پس از مرگ او را مأیوس وار در کفن پیچانده، در حالی که تسلیم و آرام است، برمی دارند و بر تابوت می گذارند، خسته و لاغر به سفر آخرت می رود، فرزندان و برادران او را به دوش کشیده، تا سر منزل غربت، آنجا که دیگر او را نمی بیند، و آنجا که جایگاه وحشت است، پیش می برند...»


    نکته ی حائز اهمیت پیرامون کلام امیر بیان علی (علیه السلام) آن است که انسان ها به هنگام مرگ و لحظات غم انگیز تشییع جنازه، حالت یکسان و یکنواختی ندارند، بلکه به تناسب ایمان و کفر و نیز شدت و ضعفی که در این زمینه دارند، حالات گوناگونی خواهند داشت. مطابق روایات معتبری که در این باره وجود دارد، انسانهای مومن و پرهیزکار، در این لحظات حساس، بسیار خوشحال و شادمان بوده، و از اینکه رخت از این جهان بسته و به دیار باقی سفر می نمایند، سر از پا نمی شناسند، چرا که دنیا برای آنها قفس تنگ و تاریکی بوده که بودن در آن، خاطرشان را آزرده و روح و جانشان را معذّب می ساخته است، و لذا مطابق روایاتی که از پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) در این زمینه وارد شده است، هنگامی که جنازه ی او را حرکت می دهند، صدا می زند که مرا زودتر به منزلم برسانید، و نیز هنگام غسل دادن در جواب فرشته ای که به او می گوید: آیا دلت می خواهی به دنیا بازگردی؟! می گوید: خیر، دیگر نمی خواهم به سختی و تعب دنیا برگردم.

    اما در مقابل کافران و نیز گنهکارانی که عمری در مسیر ضلالت و گمراهی قدم نهاده اند و غرق در شهوت و هواپرستی دنیا بوده اند، از اینکه مرگ به سراغشان آمده، و قصد شکارشان را دارد بسیار خشمگین و ناراحتند، زیرا دنیا در منظرشان همچون کاخ زیبا و دلربایی بوده که در آن بزم عیش و شادی به راه انداخته، و به خیال خام خود از این طریق لحظات شیرین و لذت بخشی را برای خود دست و پا کرده اند، و لذا از مرگ که بساط عیش و نوش آنها را بر هم زده، و کاخ آرزوهایشان را ویران ساخته است، بسیار غمگین و هراسانند.


    پرسش و پاسخ های عالم قبر

    در موضوع مرگ و رخدادهای پیرامون آن، آنچه بر سختی و رنج فراوان این پدیده انکارناپذیر می افزاید، پرسش و پاسخ هایی است که انسان در عالم قبر با آنها مواجه می شود.

    امیر متقیان علی (علیه السلام) در ادامه ی همین فراز از خطبه ی نورانی ۸۳ به این مهّم پرداخته و در این باره به زیبایی فرموده است: «هنگامی که تشییع کنندگان بروند و مصیبت زدگان بازگردند، او را برای پرسش های حیرت آور، و امتحان لغزش زا، در گودال قبر می نشانند»۲ با دقت در کلام امیر بیان علی (علیه السلام) می یابیم که موضوع پرسش و پاسخهای عالم قبر حقیقتی است که هیچ گونه شک و تردیدی در موردش روا نیست. در روایتی که از ششمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، امام صادق (علیه السلام) در این زمینه وارد شده است، آن حضرت می فرماید: «هنگامی که جنازه ی انسان را دفن می کنند، دو فرشته به نام ن************ و منکر نزد او می آیند، که صدایشان مانند رعد غرّنده، و چشم هایشان مانند برق خیره کننده است که زمین را با نیش های خود می شکافند، و پاهای خود را همراه با موهای خود به شدت بر زمین می کوبند و به سوی مرده می آیند.»۳

    البته چگونگی برخورد آنها با میّت، براساس میزان ایمان و انحراف او متفاوت خواهد بود، و آنها متناسب با وضعیت ایمان و عقیده ی میت با او رفتار خواهند نمود.

    مطابق روایات فراوان، این دو فرشته هنگامی که به سراغ مرده می آیند، با طرح سوألاتی او را مورد بازجویی قرار داده و از این طریق است که نخستین دادگاه الهی پس از مرگ انسان، آغاز می شود.

    اما اینکه آن دو فرشته الهی از چه می پرسند و چه اموری را مورد بازجویی قرار می دهند، امری است که با مراجعه به گفتار پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) کاملاً واضح و روشن می شود.

    به طور کل روایات موجود در این موضوع، حکایت از این دارد که از مواردی که در ذیل به آنها اشاره می شود، سوأل می کنند:

    ۱- خدایت کیست؟ ۲- پیامبرت کیست؟ و رهبر و امامت کدام است؟ ۳- دینت چیست؟ ۴- عمرت را در چه راهی صرف کرده ای؟ ۵- اموالت را از چه راهی به دست آورده ای و در چه راهی به مصرف رسانده ای؟ ۶- قبله ات کجاست؟ ۷- کتاب آسمانی ات چه نام دارد؟ ۸- نماز. ۹- زکات. ۱۰- روزه. ۱۱- حج


    مژده به شیعیان واقعی!

    مطابق آنچه بیان شد، انسان پس از مرگ با حوادث هولناک و صحنه های غم انگیزی مواجه خواهد بود، حوادثی که هر یک به تنهایی می تواند به راحتی آرامش روحی آدمی را بر هم زده، و راحتی و آسایش را از او سلب نماید.

    اما در این میان باید این مژده را به شیعیان واقعی امامان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) داد، که آنها در این باره ترسی به دل راه ندهند و با خاطری آسوده و خیالی راحت به حیات خویش ادامه دهند، چرا که خالق هستی به پاس ولایت پذیری و پیروی واقعی از امامان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) حساب آنها را از سایرین جدا نموده و با آغوشی گرم و محبّت آمیز از آنها استقبال خواهد نمود.

    در حقیقت شیعه ی واقعی بودن، وسیله ای است نجات بخش که همچون پناه گاهی مستحکم و استواری می تواند آدمی را در گردنه های صعب العبور یاری رسانده و آنها را از خطرات کمر شکن عالم قبر و قیامت ایمنی بخشد. در حدیث معروف، رسول گرامی اسلام پرده از روی این حقیقت کنار زده، و در این باره به صراحت فرموده است: «مَثَلُ أهل بَیتی فیکم کمثل سفینة نوح فی قَومِهِ، مَن رکبها نجی و مَن تخلّف عَنها غَرِقَ.» ۴

    مثل اهل بیت من، در میان شما مردم همچون کشتی نوح در قومش می باشد کسی که سوار بر این کشتی شد نجات یافته و کسی که از آن جا بماند غرق شده است.


    بنابراین طبق فرمایش پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) دشمنان و مخالفین امر امامت و ولایت، در طوفان بلا، و مصیبت از کشتی حمایت اهل بیت محروم، و از عذاب و سختی های طاقت فرسای پس از مرگ در امان نخواهند بود.


    گرز آتشین بر سر مخالف علی (علیه السلام)

    مرحوم علامه طباطبایی از قول استاد برجسته خود «حاج میرزا علی آقا قاضی» داستان تکان دهنده ای را در زمینه سزای مخالفت با امامت علی (علیه السلام) را بیان می کند که ما در اینجا به گزیده ای از آن اشاره می کنیم: ایشان می فرماید: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما مادری از دنیا رفت، به هنگام دفن آن ما در، دخترش درا ثر شدت علاقه ای که به مادر داشت فریاد می زد: «من از مادرم جدا نمی شوم»

    بازماندگان هرچه تلاش کردند تا او را آرام کنند، نتوانستند، سرانجام تصمیم بر آن شد که او نیز همراه مادرش در قبر بخوابد. اما روی قبر را نپوشاندند، بلکه تخته ای روی آن قرار دادند تا هرگاه بخواهد از آن بیرون آید.

    آن شب دختر کنار جنازه ی مادر در قبر خوابید، فردای آن شب به سراغ آن قبر آمدند تا از احوال آن دختر مطلع شوند، هنگامی که تخته را برداشتند، ناگهان دیدند تمام موهای سر او سفید شده است! از او سوأل کردند چرا این طور شده ای؟ در پاسخ گفت: آن شب درکنار جنازه ی مادر خوابیدم، ناگهان دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف من ایستادند، و یک شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول بازجویی از عقاید مادرم شدند مادر به آن سوألات پاسخ درست می داد. تا اینکه رسیدند به این پرسش که امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود، فرمود: «لَستُ لها بإمام» من امام او نیستم. آن مرد محترم امام علی (علیه السلام) بود.

    در آن هنگام آن دو فرشته، چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه کشید، من در اثر وحشت و ترس زیاد، به این وضع که می بینید در آمدم...۵

    گر مهر علی به سینه داری خوش باش ویرانه صفت، دفینه داری، خوش باش

    روزی که شوند غرق یَمّ، ناخلفان تو نوح صفت، سفینه داری خوش باش
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  7. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2015
    شماره عضویت
    23156
    نوشته ها
    364
    تشکـر
    593
    تشکر شده 396 بار در 211 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازندگی پس از مرگ

    کلا حق کسی را نخوری و دل کسی را نشکنی و تا جایی که بتونی به بقیه همنوعات خوبی کنی ، مطمعن باش بعد از مرگت اتفاق بدی برات نمیفته ! تنها راه اینکه بفهمیم چه اتفاقی میفته هم اینه که بمیریم و هیشکی هم نبوده که بره اون دنیا و بیاد تعریف کنه که چی بود چی نبود ! در هر صورت چون سنت حساسه سعی کن به مرگ فکر نکنی ، یعنی براش آماده باشی ، ولی اینکه بخوای مو شکافانه بهش نگاه کنی و مفاهیمی مثل زندگی بی نهایت و ... ممکنه بهت حمله عصبی ذست بده و مغزت سعی کنه همشو انکار کنه چون مفهمومی مثل عمر بی نهایت برای ذهن بشر قابل هضم نیست و یا جنون یا کفر میاره !

    بچسب به درس و بدبختیت فعلا داداشم
    امضای ایشان
    There is a charm about the forbidden that makes it unspeakably desirable

    -Mark Twain

  9. 2 کاربران زیر از ehsan1966 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازندگی پس از مرگ

    آدم دارای جسم و روح است جسم انسان ماده است و فانی و از بین رفتنی است ولی روح انسان مجرد است و باقی است مرگ در حقیقت جدا شدن روح از جسم است هر گناهی که انسان می کند روحش مورد آسیب قرار می گیرد و هر کار خوبی انجام می دهد روح انسان شاد می شود مسلما انسانهای خوب روحشان در این دنیا هم در آرامش است و بالعکس.تنها سرگرمی ها و لذایذ و مصایب دنیوی ما را از این حقیقت دور می سازد و لذا پس از مرگ در عالم برزخ احساس عذاب و یا پاداش در روح انسان بیشتر می شود

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    26207
    نوشته ها
    711
    تشکـر
    1,293
    تشکر شده 666 بار در 415 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : ازندگی پس از مرگ


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. گپ خودمانی : پس نی نی ما کی میاد؟
    توسط talieh در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 11
    آخرين نوشته: 12-21-2015, 11:55 PM
  2. عشقمو بهم پس بدین
    توسط ahmadreza در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 12-21-2015, 02:14 PM
  3. دوری از خانواده پس از ازدواج
    توسط laleh26 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 07-22-2015, 08:48 PM
  4. پس این چی ؟! …
    توسط ASSASSIN در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 02-10-2015, 06:21 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد