صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 67

موضوع: جایگاه اخلاق در دین

3517
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    جایگاه اخلاق در دین



    حجت الاسلام والمسلمین قرائتی:


    در قرآن یک سوره داریم که خدا 11 بار قسم خورده است. «وَالشَّمْسِ» قسم به خورشید، قسم به ماه، قسم به زمین، قسم به آسمان، . . . که: «قَدْ أَفْلَحَ مَن زَکَّیهَا» (شمس/9) رستگار کسی است که اخلاقش را اصلاح کند.


    اخلاق هم چیزی نیست که نیاز به استدلال داشته باشد. قرآن می‌گوید: خودتان هم می‌دانید: «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (بقره/22) خداوند در وجود هرکسی قرار داده که خوب چیه و بد چیه؟ «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها» (شمس/8) ابلیس اصول دینش درست بود. خدا را قبول داشت. به خدا می‌گفت: «خَلَقْتَنی‏ مِنْ نار» (اعراف/12) تو مرا خلق کردی. پس خدا را قبول داشت. نبوت را هم قبول داشت چون گفت: همه را گمراه می‌کنم جز بندگان مخلص تو را که انبیا هستند. معاد را هم قبول داشت. چون گفت: تا روز قیامت به من مهلت بده. آنچه نداشت اخلاق بود. تکبر داشت، به خدا گفت: من به آدم سجده نمی‌کنم! خیلی‌ها حاضر نیستند، خودشان را بشکنند. مشکل ما درون است. یک روز آیت‌الله بروجردی از خانه بیرون می‌آید برود درس. یک پیرمرد فقیر می‌گوید: آقا کمکی بکن. آقا می‌گوید: می‌روم درس و برمی‌گردم. این روستایی پای درس آقا می‌رود و می‌گوید: مسئله دینی دارم. بروم بپرسم. وقتی می‌نشیند جلوی آقای بروجردی، ایشان می‌بیند همان فقیری است که در خانه آمده بود. با تندی می‌گوید: به شما گفتم: بعد از درس بیا! آیت‌الله صافی به آقای بروجردی می‌گوید: ایشان الآن سؤال دینی دارد. آقای صافی می‌گوید: وقتی ایشان درسش تمام شد، از منبر پایین آمد و دست این روستایی را بوسید. آن چیزی که آدم را آقای بروجردی می‌کند، این است که دست یک فقیر را می‌بوسد و می‌گوید: مرا حلال کن. حالا چند تا از مردها اگر در خانه داد بزنند، از خانمشان عذرخواهی می‌کنند؟ چند تا خانم داریم که اگر بداخلاقی کند به شوهرش می‌گوید: معذرت می‌خواهم؟ تملق بد است.


    حضرت امیر می‌فرماید: «یَتَقَارَضُونَ الثَّنَاء» (نهج‌البلاغه/ص307) بعضی‌ها به هم نان قرض می‌دهند چرا؟ خودباختگی، به‌خاطر اینکه قبول ندارد که «فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً» (نساء/139) عزت دست خداست. چه آدم‌های عزیزی که ذلیل شدند. چه ذلیل‌هایی که عزیز شدند. سه تا جمیعاً در قرآن است. «فَإِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمیعاً»، «أَنَّ الْقُوَّهَ لِلَّهِ جَمیعا» (بقره/165)، «فَلِلَّهِ الْمَکْرُ جَمیعا» (رعد/42) عزت دست این نیست که شما کنار رئیس‌جمهور عکس بگیرید یا مقام معظم رهبری تعریفت را بکند، استاندار شوی، سفیر شوی، وکیل شوی، رئیس‌جمهور شوی. خیلی آدم‌ها پول یا پست دارند ولی محبوبیت ندارند. اگر ما ایمان داشته باشیم که رزق دست خداست: «نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُم‏» (زخرف/32) اگر هم کسی رزقش کم است، به قسمت پر لیوان نگاه کند. ممکن است او پولش بیشتر باشد، ولی شما سالم‌تر از او هستی. او در شهر باشد ولی شما هوای بهتری می‌خوری. ریشه مفاسد نداشتن ایمان است. ایمان به اینکه عزت تماماً دست خداست. رزق تماماً دست خداست. تدبیر تماماً دست خداست. نمی‌خواهد خیلی نقشه بکشید. ما اختیار داریم ولی همه کاره نیستیم، مثل کسی که آموزش رانندگی می‌بیند. اختیار دارد، هم می‌تواند گاز بدهد و هم می‌تواند ترمز کند، اما همه کاره نیست. یک گاز و ترمز زیر پای استاد است. ما باید تلاش خودمان را بکنیم، ولی یک گاز و ترمز هم زیر پای خداست. خیلی گاز ندهیم، ممکن است خدا ترمز کند.



  2. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع اخلاق عاشورایی





    جلسه اول ظهر تاسوعا

    کیفیت بالا ( 38mb )

    http://dl.masaf.ir/Ba-Ostad/Sokhanra...95-7-20-80.mp3

    کیفیت متوسط ( 11mb )

    http://dl.masaf.ir/Ba-Ostad/Sokhanra...95-7-20-24.mp3




    جلسه دوم ظهر عاشورا


    کیفیت بالا ( 38mb )

    http://dl.masaf.ir/Ba-Ostad/Sokhanra...95-7-21-80.mp3

    کیفیت متوسط ( 11mb )

    http://dl.masaf.ir/Ba-Ostad/Sokhanra...95-7-21-24.mp3

  4. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    حیف که خیلی از متدین ما از اسلام فقط احکامشو گرفتن و اخلاق و رها کردن

    به همین خاطر که افرادی که متدین هستن غالبشون اخمو هستن

    در صورتی که اسلام دین اخلاقم بود و این مورد فراموش شد
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  6. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27944
    نوشته ها
    4,023
    تشکـر
    3,916
    تشکر شده 2,513 بار در 1,691 پست
    میزان امتیاز
    13

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    میتونم بگم در جامعه ای که اخلاق نباشه خبری از دین نخواهد بود

  8. 2 کاربران زیر از Experience بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    حیف که خیلی از متدین ما از اسلام فقط احکامشو گرفتن و اخلاق و رها کردن

    به همین خاطر که افرادی که متدین هستن غالبشون اخمو هستن

    در صورتی که اسلام دین اخلاقم بود و این مورد فراموش شد
    متاسفانه بله .

    درواقعاً اگر اخلاق نباشه حتی اگر بهشت هم برن مطمعنن نزدیک پیامبر نیستن ، چون بهشت هفت طبیفه داره ...

    در واقعاً به انسان باتوجه به کمالی که در دنیا بدست میاره اون دنیا بهش جایگاه میدهند ، احکام به تنهای برای کمال کافی نیست ، اخلاق هم به همون اندازه مهمه ...


    پيامبر صلى الله عليه و آله:

    أَقْرَبُكُمْ غَداً مِنِّي فِي الْمَوْقِفِ أَصْدَقُكُمْ لِلْحَدِيثِ، وَ آدَاكُمْ لِلْأَمَانَةِ، وَ أَوْفَاكُمْ بِالْعَهْدِ، وَ أَحْسَنُكُمْ خُلُقاً، وَ أَقْرَبُكُمْ مِنَ النَّاسِ.

    نزديك ترين شما به من در قيامت، راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد، خوش اخلاق ترين و نزديك ترين شما به مردم است.

    امالی(طوسی) ص 229 ، ح 403 - بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 72، ص94، ح12

    نقل قول نوشته اصلی توسط تجربه نمایش پست ها
    میتونم بگم در جامعه ای که اخلاق نباشه خبری از دین نخواهد بود
    دقیقاً.

    اصلاً در دین ما اگر کسی هرچقدر هم عمل خوب داشته باشه اما اخلاق نداشته باشه ، یعنی با مردم بد خلقی کنه امکان داره دوزخی باشه . ( چون بد خلقی کردن حق الناسه و خدا نمیتونه ازش بگذره )

    ایمان و اخلاق هر دو با هم باید باشن ، نمیشه یکی باشه یکی نباشه !

  10. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    مراتب ادب

    ادب مراتب دارد. از هر کس یک ادبی انتظار می‌رود.
    از انبیا و فرشتگان حد اعلای ادب را می‌خواهند.

    اینکه در روایات آمده است که برخی از فرشتگان به خاطر کندی در ادب،
    یا اجرای فرمان الهی مورد مؤاخذ قرار گرفتند، یک حقیقت است.

    هنگامی که حضرت یوسف(ع) عزیز مصر شد،
    حضرت یعقوب بعد از چهل سال با فرزندانش برای دیدن یوسف(ع) به مصر آمد.

    حضرت یوسف عزیز و سلطان مصر بود. یک استقبال رسمی ترتیب داده شد.
    پدر پیرش برای دیدن او از کنعان به مصر آمده بود.

    حضرت یوسف باید تمام شؤونات را زیر پا می‌گذاشت و با نهایت ادب به سوی پدرش می‌شتافت.
    ولی یک مقدار رعایت شؤونات را کرد.

    شاید نیتش هم خیر بود؛ چون اوضاع به هم می‌ریخت.
    به این دلیل یک مقدار دیر از اسب پیاده شد و در بوسیدن دست پدرش تأنی کرد.

    جبرئیل نازل شد و دست حضرت یوسف را گرفت و فشار داد.
    نوری از دست حضرت یوسف خارج شد.

    پرسید: این چه نوری بود؟
    گفت: این نور نبوت و پیامبری بود.

    خداوند دیگر در صلب تو پیامبر نگذاشت.
    بنا بود خداوند در فرزندان شما پیامبر قرار دهد،
    ولی به خاطر کمی کوتاهی در احترام به پدر،
    خداوند نور نبوت را از نسل شما بیرون آورد.

  12. 3 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    پیامد عطوفت

    حضرت یوسف(ع) برادری به نام لاوی داشت. او یکی از همان ده برادری بودند
    که حضرت یوسف را در چاه انداختند.

    پیش این‌که یوسف را در چاه بیندازند، تصمیم داشتند او را بکشند.
    لاوی مقداری رحم و انصاف در دلش بود.

    می‌گویند: هر جا جلو ضرر را بگیرید، منفعت است.
    و این حرف درستی است.

    در روایات هم آمده است. هر جا هم جلو گناه را بگیرید،
    بدون تأثیر نیست.

    برادران می‌خواستند یوسف را بکشند، اما لاوی می‌گفت: من طاقت ندارم و نمی‌گذارم.
    گفت: اگر این کار را بکنید، به پدر خبر می‌دهم.

    آن‌ها هم ترسیدند. به خاطر همین مقدار رحم،
    خداوند نبوت را در نسل لاوی قرار داد.

  14. 2 کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    برتر از نماز بیست هزار ساله

    اگر از انبیا و اولیا و فرشتگان الهی ذره‌ای بی‌ادبی بروز کند،
    مشکل ساز است.

    در روایت آمده است: فرشته‌ای در شب معراج به احترام پیامبر خدا دیر از جا بلند شد.
    و این کم‌توجهی برای او مشکل ساز بود.

    فرشتگان معصیت ندارند، ولی ممکن است ترک اولی داشته باشند.
    و این منافاتی با این آیه که می‌گوید فرشتگان نافرمانی خدا نمی‌کنند ندارد.

    لا یَعْصُونَ اللهَ ما اَمَرَهُمْ وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرونَ؛
    از آنچه خدا به آنان فرمان داده است،
    سرپیچی نمی‌کنند و آنچه را که مأمورند، انجام می‌دهند.

    فرشتگان به فرمان خدا هستند و ممکن است گاهی در حد خودشان کوتاهی کنند.
    چنان‌که در داستان فطرس ملک آمده است.

    وقتی این فرشته در ادب و احترام به پیامبر مکث و تأنی کرد،
    جبرئیل به او نهیب زد که مگر نمی‌شناسی؟

    او اول شخصیت عالم هستی و سید انبیا و اولیای الهی است!
    عذر خواهی کرد که اشتباه کردم.

    به محضر رسول الله(ص) رسید. عرض کرد: یا رسول الله،
    من دو رکعت نمازی خوانده‌ام که بیست هزار سال طول کشیده است.

    حاضرم این نماز را به شما هدیه کنم.
    پیامبر فرمودند: من به این نماز نیازی ندارم.
    یک «سبحان الله» پیامبر، بر همة اعمال و عبادات مخلوقات برتری دارد.

    عرض کرد: به امت شما هدیه می‌کنم.
    فرمود: امت هم نیاز ندارد.
    ببینید پیامبر چقدر غنای نفس دارد.

    اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِنایَ فی نَفْسی؛
    خداوند! غنا و بی‌نیازی مرا در نفسم قرار ده!

    فرمود: امت من نیازی ندارد.
    امت گناهکار چگونه نیاز ندارد؟!

    فرمود: به عزت خدا، هر یک از گناهکاران آن‌ها یک مرتبه بر من صلوات بفرستد،
    ثواب آن از این بیست سال طاعت تو بیشتر است و خداوند از برکت
    این صلوات، بیش از نماز تو به آن‌ها ثواب می‌دهد.

    نماز چند هزار سالة فرشته به پای یک صلوات نمی‌رسد.
    صلواتی که برای پیامبر و آل او فرستاده می‌شود،

    از آن نماز چند هزار ساله بالاتر است.

    سعی کنید وقتی نام مبارک پیامبر در مجالس و خانه‌های شما برده می‌شود،
    صلوات بفرستید که برکات بسیار زیادی دارد.

  16. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  17. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    تربیت‌های آسمانی

    در عالم الگو و اسوه‌ای برتر و بالاتر از پیامبر خدا نیست و نخواهد بود.
    خطبة قاصعه یکی از خطبه‌های بسیار زیبا و مهم «نهج البلاغه» است
    که توصیه می‌شود حتماً مطالعه کنید.

    بخش‌های آخر خطبه، مربوط به فضائل خود مولاست.
    و بخش مهمی هم اختصاص به فضائل وجود مبارک پیامبر اکرم(ص) دارد
    که از لسان امیرالمؤمنین(ع) تبیین شده است.

    حضرت می‌فرمایند:
    وَلَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ صلی الله علیه و آله مِنْ لَدُنْ فَطیماً اَعْظَمَ
    مَلَکٍ مِنْ مَلائِکتِهِ یَسْلُکُ بِهِ طَریقَ المکارِمِ وَ مَحاسِنَ اَخْلاقِ الْعالَمِ لَیْلَهُ وَ نَهارَ
    هُ؛

    از همان زمان که رسول خدا(ص) از شیر باز گرفته شد، خداوند بزرگ‌ترین فرشته
    از فرشتگان خویش را مأمور ساخت تا شب و روز وی را به راه‌های
    بزرگواری و درستی و اخلاق نیک عالم راهبری کند.

    این است که پیامبر فرمودند:
    اَدَّبَنی رَبّی وَ أَحْسَنَ تَأْدیبی؛
    خداوند مرا ادب آموخت و چه خوب ادب آموخت!

    بنابراین، پیامبر به وسیلة فرشته‌ای از سوی خداوند،
    شبانه‌روز تحت حفظ و تعلیم و تربیت بوده است.

  18. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  19. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین



    تربیت یافتة پیامبر

    حضرت امیر(ع) می‌فرمایند:
    من از طفولیت این‌چنین تحت تربیت پیامبر خدا بودم:

    وَضَعَنی فی حَجْرِهِ وَ اَنَا وَلَدٌ یَضُمُّنی اِلی صَدْرِهِ وَ یَکْنُفُنی فی فِراشِهِ
    وَ یُمِسُّنی جَسَدَهُ وَ یُشِمُّنی عَرْفَهُ وَ کانَ یَمْضَغُ الشَّیْءَ ثُمَّ یُلْقِمُنیهِ؛


    او مرا در دامن خویش پرورش داد. من کودک بودم. او مرا (همچو فرزندش) د
    ر آغوش خویش می‌فشرد و در استراحتگاه مخصوص خود جای می‌داد.

    بدنش را به بدنم می‌چسباند و بوی پاکیزة او را استشمام می‌کردم.
    غذا را می‌جوید و در دهانم می‌گذاشت.

    پیامبر خدا(ص) بسان مادری دلسوز و مهربان که به فرزندش عشق می‌ورزد،
    امیرالمؤمنین(ع) را که کودکی بیش نبود،

    این‌گونه در دامان مهر و محبت خود پرورش می‌داد و به او عشق می‌ورزید.
    و پس از کودکی نیز او را تربیت کرد و ادب آموخت.
    و امیرالمؤمنین(ع) نیز چه نیکو ادب می‌آموخت!

    وَ لَقَدْ کُنْتُ اَتَّبِعُهُ اتِّباعَ الفَصیل اَثَرَ اُمِّهِ یَرْفَعُ
    لی فی کُلِّ یَومٍ مِنْ اَخْلاقِهِ عِلْماً وَ یَأمُرُنی بِالاقتداءِ بِهِ؛


    و من همچون شتر بچه‌ای که به دنبال مادرش حرکت می‌کند، همواره در پی پیامبر بودم.

    هر روز برای من از اخلاق خود نشانه‌ای بر پا می‌داشت و مرا به پیروی آن می‌گماشت.

  20. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  21. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    تسلیم در برابر حق


    این تعبیر امیرالمؤمنین(ع) است که من همچون بچه‌شتری که دنبال مادرش حرکت می‌کند،
    همیشه به دنبال پیامبر بودم و اخلاق نیک را از پیامبر می‌آموختم.

    در روایت هم مؤمن به شتر تشبیه شده است،
    در حدیثی آمده است که پیامبر خدا(ص) فرمودند:

    فَاِنَّ المُؤْمِنَ کَالجَمَلِ الاَلوفِ حَیثُ ما قیدَ استِقادَ؛
    مؤمن همانند شتری است که بسیار انس و الفت می‌گیرد.
    هر کجا که راهبری شود، رام و مطیع است.

    یعنی این‌قدر نرم و ملایم است!
    در ملایمت و انقیاد شتر گفته‌اند که اگر افسار شتری را
    به یک موشی دهند و آن موش افسار را بکشد، شتر او را همراهی می‌کند.

    این نرمی و ملایمت و انقیاد در برابر حق است.
    مؤمن در برابر حق تسلیم محض است.

    هیچ‌گونه مقاومت و سرسختی ندارد.
    فض و غلیظ و جبهه گیر نیست. رام و آرام و مطیع است.

    امیرالمؤمنین(ع) در همان خطبه می‌گوید که پیامبر خدا به من فرمود:
    اِنَّکَ تَسْمَعُ ما اَسْمَعُ وَ تَری ما اَری اِلّا اَنَّکَ لَسْتَ بِنَبیٍّ؛
    آنچه را می‌شنوم، تو نیز می‌شنوی و آنچه را من می‌بینم، تو نیز می‌بینی.
    تنها فرق من و تو این است که تو پیامبر نیستی.

    خداوند همة چیزهایی را که به پیامبر مرحمت کرده،
    به علی(ع) نیز مرحمت فرموده است.

  22. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    خُلق عظیم

    در هر صورت پیامبر ما تربیت شدة خداست.
    در روایت آمده است که خداوند پیامبرش را تربیت کرد
    و چون به کمال ادب رسید، خداوند به او فرمود:
    اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ؛
    به راستی که تو دارای اخلاق بسیار بزرگوارانه‌ای هستی.

    این مطلب را خدای بزرگ می‌گوید، نه یک انسان معمولی. خدای عظیم می‌گوید:
    «اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ». در این آیه چندین تأکید وجود دارد.

    «علی» برای استیلاست. و این تعبیر بسیار بلندی است. ی
    عنی بر خلق عظیم استیلا پیدا کرده‌ای.
    بر مرکب شاهوار اخلاق عظیم سوار شده‌ای.

    آنچه به پیامبر عزیز عظمت بخشید و خداوند از آن با عظمت یاد کرده است،
    خلق و خوی زیبای پیامبر است.

    و این را می‌توان مهم‌ترین شاخصه
    و ویژگی پیامبر خدا(ص) بر شمرد.

    از این‌رو هرقدر انسان خوش‌اخلاق‌تر باشد، به پیامبر خدا،
    نمونة کامل انسانیت شبیه‌تر و نزدیک‌تر است.

    خود آن حضرت نیز به این حقیقت تصریح فرموده‌اند:
    اَشْبَهُکُمْ بی اَحْسَنُکُمْ خُلْقاً؛
    شبیه‌ترین شما به من کسی است که اخلاقش نیکوتر باشد.

    در روایتی آمده است که شخصی به امیرالمؤمنین(ع) عرض کرد:
    یا علی، اخلاق و اوصاف پیامبر را برای من شرح بده.

    حضرت فرمودند: شما نعمت‌های دنیا را برای من شرح بده،
    تا من برای تو اخلاق و اوصاف پیامبر را روشن سازم.

    عرض کرد: چه کسی می‌تواند
    نعمت‌های دنیا را شرح بده
    د!

  23. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    عظمت خلقت


    در یکی از سایت‌ها آمده بود که تاکنون یازده هزار نوع مورچه کشف شده است.
    شاید بیش از این وجود دارد. و هر کدام چقدر آثار دارند.

    اگر نباشند وضع محیط زیست برخی از مناطق به هم می‌خورد.
    در بعضی از مناطق که پشه و مگس نبود، هوا مسموم شده بود.

    مثل این‌که اگر گیاه و درخت نباشد، اکسیژن هوا کم می‌شود.
    آنچه در دنیا هست، حتماً حکمت و خاصیتی دارد و لازم است.

    جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
    که هر چیزی به جای خویش نیکوست


    یعنی هر چیزی باید به جای خودش باشد.
    در «سفینة البحار» مرحوم شیخ عباس قمی آمده است:
    عالمی به سوسکی رسید که در کود زندگی می‌کند.

    پیش خودگفت: خدا این موجود را برای چه خلق کرده است؟
    موجودی که در کود زندگی می‌کند، منشأ چه اثری است؟!

    دُملی در بدنش پیدا شد. هر چه کرد، خوب نشد.
    پس از چند ماه ناراحتی نزد حکیم حاذقی رفت.

    حکیم پودری به او داد تا روی دمل بریزد.
    همان پودر موجب شد که خوب شود.

    پرسید: این دارو چه بود که درد مرا درمان کرد؟!
    گفت: این پودر همان سوسک است.
    خداوند به این وسیله به او فهماند که هر چیز در جای خودش نیکوست.

    در هر صورت میلیون‌ها نوع ماهی و گیاه و میوه و علف‌های مختلف وجود دارد.
    کیست که بتواند نعمت‌های دنیا را شماره کند!

    کهکشان‌ها و ستاره‌های بی‌شماری در این فضا وجود دارد.

  24. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین



    بیان خلق پیامبر

    امیرالمؤمنین(ع) از سؤال کننده خواست تا نعمت‌های دنیا را برشمرد
    تا حضرت دربارة خلق و خوی پیامبر بگوید. عرض کرد:

    چه کسی قادر است نعمت‌ها را بشمارد!
    حضرت فرمودند: خداوند متعال دربارة نعمت‌های دنیا با همة گستردگی آن می‌فرماید:
    قُلْ مَتاعُ الدُّنیا قَلیلٌ؛ بگو بهرة دنیا ناچیز است.

    خداوند متعال همة دنیا را با این گستردگی می‌گوید:
    «متاعٌ قلیلٌ». ولی همان خدای بزرگ وقتی به خلق و خوی پیامبر می‌رسد،
    می‌گوید: «اِنّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ.»


  25. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    پستی دنیا


    نعمت‌های دنیا کوچک است، اصلاً دنیا کوچک است.
    دنیا یعنی پست و پایین. پیامبر خدا به اباذر فرمودند:

    یا اَباذَر، الدُّنیا مَلْعُونَةٌ وَ مَلْعُونٌ ما فیها اِلّا مَا ابْتُغِیَ بِهِ وَجْهُ اللهِ
    وَ ما مِنْ شَیءٍ اَبْغَضُ اِلیَ اللهِ تَعالی مِنَ الدُّنیا خَلَقَها ثُمَّ اَعْرَضَ عَنْها
    فَلَمْ یَنْظُرْ اِلَیْها وَلا یَنْظُرُ إلَیها حَتّی تَقومَ السّاعَةٌ؛

    ای ابوذر، دنیا و آنچه در آن است لعنت شده است،
    مگر آنچه با آن رضای خدا تحصیل گردد.

    و پیش پروردگار عالم مبغوض‌تر از دنیا نیست.
    آن را بیافرید، سپس از آن اعراض نمود
    و دیدة رحمت بر آن نیفکند و تا قیامت نیز به آن نظر نخواهد فرمود.

    امیرالمؤمنین(ع) دربارة پستی دنیا می‌فرمایند:
    مِنْ هَوانِ الدُّنیا عَلیَ اللهِ اَنَّهُ لا یُعْصی اِلّا فیها وَلا یَنالُ ما عِنْدَهُ اِلّا بِتَرْکِها؛

    برای پستی دنیا همین بس که تنها محل معصیت خدا آنجاست.
    و برای رسیدن به پاداش خدا راهی جز ترک آن نیست.
    اگر کسی از دنیا بگذرد، کارش درست است.

  26. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    هدف بعثت


    پیامبر خدا(ص) چهل سال به صورت عادی بین مردم زندگی می‌کردند.
    سه سال هم دعوت مخفی داشتند. فقط بیست سال به طور علنی
    اظهار دعوت نمودند و نبوت خود را اظهار کردند.

    اگر این بیست سال هم دست روی دست می‌گذاشتند،
    حادثه‌ای به نام اسلام اتفاق نمی‌افتاد.

    چرا چنین تحول عظیمی در عالم ایجاد کردند؟
    مقصدشان چه بود؟

    خودشان مقصد و هدف از بعثت را چنین بیان می‌فرمایند:
    اِنَّما بُعِثْتُ لِاُتَمِّمَ مَکارِمَ الاَخْلاقِ؛
    من تنها برای این مبعوث شدم که مکارم اخلاق را به اتمام برسانم.

    از این معلوم می‌شود که کرامت‌های اخلاقی بسیار مهم است.
    می‌توانستند بگویند: مبعوث شدم تا نماز خوان، روزه‌گیر،
    مجاهد و رزمنده و حاجی درست کنم، ولی دست روی اخلاق گذاردند.

    تعبیر «انّما» در روایت بسیار مهم است؛ چون انحصار را می‌فهماند.
    یعنی تنها هدف از بعثت، اخلاق است. می‌خواهم خوش‌اخلاق درست کنم.

    از این فرمایش پیامبر نیز معلوم می‌شود که هدف
    و مقصد همة انبیا همین اخلاق بوده است؛
    چون پیامبر اسلام که خاتم پیامبران و کامل کنندة ادیان الهی است،
    برای به اتمام رساندن مکارم اخلاق آمده‌اند.

    و این بدان معنا است که پیامبران گذشته هم مقصدشان مکارم اخلاق بوده
    و به وسیلة پیامبر خاتم این مکارم به نهایت و کمال خود خواهد رسید.

    در اهمیت اخلاق همین یک جمله کافی است.
    مقصد آخرین فرستادة خدا و برترین شخصیت جهان هستی
    و کسی که همة انبیا و اولیا دست نشاندة اویند، اخلاق است.

    مقصد سید الاولین و الاخرین، سرور همة فرشتگان و انبیا و امامان
    و کسی که حضرت امیر(ع) فرمود: من عبد و شاگرد اویم، اخلاق است.

  27. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    حقیقت دین

    رسول خدا(ص) پیامبرآور اخلاق است. برای اخلاق مبعوث شد و قیام کرد.
    شخصی به حضور رسول خدا رسید و گفت:

    «یا رَسولَ الله، ما الدّینُ؛ دین چیست؟»
    حضرت فرمودند: «حُسْن الخُلْق؛ خوش‌اخلاقی است.»

    رفت و پس از اندکی از سمت راست آن حضرت آمد و گفت:
    «ما الدّین؛ دین چیست؟»
    حضرت فرمودند: «حُسْنُ الخُلق؛ خوش‌اخلاقی.»

    رفت و دوباره از سمت چپ آن حضرت آمد و گفت:
    «ما الدین؛ دین چیست؟»
    حضرت باز فرمودند: «حُسن الخُلق؛ خوش‌اخلاقی.»

    دوباره رفت و از پشت سر آن حضرت آمد و پرسید:
    «ما الدّین؛ دین چیست؟»
    حضرت نگاهی به او کردند و فرمودند: «اَمَا تَفقَهُ الدَّینُ هُوَ اَنْ لا تَغْضَبَ؛

    آیا دین را نیافته‌ای؟ دین آن است که خشمگین نشوی.»
    حقیقت و اساس حسن خلق این است که غضب نکنی، نرمخو و ملایم باشی.

    و در جایی دیگر حقیقت اسلام را حسن خلق بر می‌شمارند:
    اَلْاِسلامُ حُسْنُ الخُلْقِ؛ حقیقت اسلام خوش‌اخلاق بودن است.


  28. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    اخلاق در میزان عمل

    اخلاق خوب انسان را عاقبت به خیر می‌کند، هر چند کافر باشد.
    اخلاق خوب نجاتبخش انسان است.

    ممکن است کسی غرق گناه باشد
    و خوش‌اخلاقی موجب نجات او شود.

    پیامبر خدا(ص) فرمودند:
    اَوَّلُ ما یُوضَعُ فی میزانِ الْعَبْدِ یَوْمَ القِیامَةِ حُسْنُ خُلْقِهِ؛

    نخستین چیزی که روز قیامت برای سنجش اعمال انسان
    در میزان گذارده می‌شود، خوش‌اخلاقی اوست.

    و در روایتی دیگر فرمودند:
    ما مِنْ شَیءٍ اَثْقَلُ فِی المیزانِ مِنْ خُلُقٍ حَسَنٍ؛
    در میزان سنجش اعمال انسان چیزی گرانسنگ‌تر از اخلاق نیکو نیست.

  29. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    تقویت ایمان و کفر


    مهم‌ترین عنصری که موجب تقویت ایمان انسان می‌شود،
    حسن خلق و سخاوت است.

    و آنچه که موجب استحکام کفر می‌شود،
    بداخلاقی و بخل است.

    پیامبر خدا(ص) در روایتی این حقیقت را این‌چنین تبیین فرموده‌اند:
    اَفْضَلُ ما یوزَنُ فِی الْمیزان حُسنُ الخُلْقِ وَ السَّخاءِ وَ لَـمّا خَلَقَ اللهُ تعالی
    الایمانَ قالَ اللّهُمَّ قَوِّنی فَقَوّاهُ بِحُسْنِ الخُلْقِ وَ السَّخاء وَ لَـمّا خَلَقَ اللهُ الْکُفْرَ
    قالَ اللّهُمَّ قَوِّنی فَقَوّاهُ بِالْبُخْلِ وَ سُوءِ الخُلْقِ؛


    برترین چیزی که در میزان اعمال برای سنجش گذارده می‌شود،
    حسن خلق و سخاوت است.
    هنگامی که خدای تعالی ایمان را آفرید، ایمان گفت: خداوندا، مرا قوت بخش.
    و خداوند او را به حسن خلق و سخاوت قوت بخشید.

    و هنگامی که خداوند کفر را آفرید، کفر گفت: خداوندا،
    مرا قوت بخش، و خداوند او را به بخل و بداخلاقی قوت بخشید.

    خوش‌اخلاقی و سخاوت ایمان آدمی را جلا می‌دهد
    و قوّت می‌بخشد و در برابر آن بداخلاقی و بخل تقویت کنندة کفر است.

  30. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    به سوی بهشت


    اخلاق آن‌قدر مهم است که کافر خوش‌اخلاق و با سخاوت ممکن است
    عاقبت به خیر شود و به بهشت برود،
    ولی مسلمان بخیل و بداخلاق سر از جهنم در بیاورد.

    در «خصال» شیخ صدوق آمده است که سه نفر از کفار حربی
    نقشة ترور پیامبر را داشتند و هم قسم شدند که آن حضرت را به قتل برسانند.

    امیرالمؤمنین(ع) به تنهایی به سوی آنان رفت.
    یکی را کشت و دو نفر از آنان را دستگیر کرد.

    به فرمان پیامبر یکی از آنان را آوردند.
    حضرت به او فرمود: شهادتین بگو و جان خود را آزاد کن.
    از شهادتین امتناع ورزید. او را اعدام کردند.

    نفر دیگر نیز از شهادتین امتناع ورزید.
    حضرت فرمان قتل او را نیز صادر فرمودند.

    امیرالمؤمنین(ع) قصد داشتند او را اعدام کنند
    که جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت:

    یا مُحَمَّد اِنَّ رَبَّکَ یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَ یَقولُ:
    لا تَقْتُلْهُ فَاِنَّهُ حَسَنُ الخُلْقِ سَخِیٌّ فِی قَوْمِهِ؛


    ای محمد، پروردگارت بر تو درود می‌فرستد و می‌گوید:
    او را اعدام نکن که او در میان قومش دارای اخلاقی نیکو و سخاوت است.

    آن مرد مشرک که زیر شمشیر بود گفت:
    آیا این فرمان از جانب پروردگار تو آمده است؟!

    حضرت فرمودند: بله. گفت: درست گفته است.
    من همیشه سعی می‌کردم به دیگران انفاق کنم و خوش‌اخلاق باشم.
    و شهادتین گفت و مسلمان شد.

    رسول خدا(ص) فرمودند:
    هذا مِمَّن جَرَّهُ حُسْنُ خُلْقِهِ وَ سَخاؤُهُ اِلی جَنّاتِ النَّعیمِ؛
    این شخص کسی است که خوش‌اخلاقی و سخاوتش او را به سوی بهشت پر نعمت کشاند.

    معلوم می‌شود خوش‌اخلاقی و سخاوت با ریشة کفر مبارزه می‌کند
    و کفر را به ایمان مبدل می‌سازد و بداخلاقی و بخل ایمان انسان را
    از بین می‌برد و به کفر تبدیل می‌کند.

  31. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    رهایی از بخل نفس


    انسان سخاوتمند معمولاً عاقبت به خیر و تمام گناهانش آمرزیده می‌شود.
    آثار سخاوت، فراوان و بسیار مهم‌اند.

    سخاوت آن‌قدر مهم است که یکی از راویان حدیث می‌گوید
    : امام صادق(ع) را دیدم که از اول شب تا به صبح گِرد خانة خدا طواف می‌کرد و می‌گفت:
    اَللّهُمَّ قِنی شُحَّ نَفْسی؛ خداوندا، مرا از بخل نفسم حفظ فرما!

    این مطلب برای بعضی موجب تعجب شد که مگر دعای دیگری نیست
    که امام صادق(ع) این‌گونه دعا می‌کنند.
    لذا بعد از طواف از حضرت پرسیدند: این چه دعایی است؟! فرمودند:

    اَیُّ شَیْءٍ اَشَدُّ مِنْ شُحِّ النَّفْسِ اِنَّ اللهَ یَقُولُ: وَ مَنْ یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَاُولئِکَ هُمُ المُفْلِحونَ؛
    چه چیز سخت‌تر و دشوارتر از بخل نفس است.
    چرا که خداوند می‌فرماید:
    و کسانی که از بخل خویشتن مصون بمانند، از رستگاران‌اند.

    انسان باید مال بدهد، آبرو بدهد، جان بدهد. اگر از این گردنة دشوار رد شد،
    از همه چیز رد شده است. بعد از این گردنه سرازیری است.

    لذا می‌فرمایند: برترین چیزی که در میزان گذارده می‌شود،
    حسن خلق و سخاوت است.

  32. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    سرآغاز نامه عمل مومن


    پیامبر خدا(ص) مظهر اخلاق حسنه بودند. اخلاق را خیلی مهم بگیرید.
    اخلاق خوب این‌قدر مهم است که در روایت آمده است
    که امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب(ع) فرمودند:
    عِنوانُ صَحیفَةِ المُؤْمِنِ حُسْنُ خُلْقِهِ؛ سرآغاز نامة عمل مؤمن زیبایی اخلاق اوست.

    یعنی پرونده را که باز می‌کنند و می‌خواهند بدانند که این فرد بهشتی است یا جهنمی،
    بررسی می‌کنند که آیا خوش‌اخلاق است، یا بداخلاق. اگر خوش‌اخلاق بود،
    پرونده به اجرائیات بهشت می‌رود. ولی اگر بداخلاق بود، کارش تمام است.

    حدیثی دیگر نیز دربارة عنوان صحیفة مؤمن آمده است
    که مقایسة این دو روایت بسیار جالب است.

    انس بن مالک می‌گوید:
    وَ اللهِ الَّذی لا اِلهَ اِلّا هو سَمِعْتُ رَسولَ اللهِ صلی الله علیه و اله یَقُولُ:
    عِنوانُ صَحیفَةِ المُؤْمِنِ حُبُّ عَلیِّ بْنِ اَبی طالبٍ علیه السلام؛

    سوگند به خدایی که معبودی جز او نیست،
    شنیدم که رسول خدا می‌فرمود:
    عنوان نامة عمل مؤمن محبت علی بن ابی طالب(ع) است.

    در حقیقت اخلاق و محبت علی(ع) در کنار هم و همسنگ هم‌اند.
    یعنی محبّ امیرالمؤمنین(ع) دارای حسن خلق است.

  33. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    معیار انتخاب همسر


    روایاتی که در باب گزینش همسر آمده است،
    به روشنی بیانگر اهمیت حسن خلق است
    و می‌توان آن را به عنوان نخستین و مهم‌ترین
    ملاک و معیار برای انتخاب همسر دانست.

    یکی از اصحاب امام باقر(ع) می‌گوید:
    نامه‌ای به آن حضرت نوشتم و دربارة معیار برای
    گزینش همسر برای دخترانم از آن حضرت راهنمایی خواستم.

    امام باقر(ع) در پاسخ نامه با خط مبارکشان چنین مرقوم فرموده بودند:
    قال رسول الله(ص): اِذا جاءَکُمْ مَنْ تَرْضَوْنَ خُلْقَهُ وَ دینَهُ فَزَوِّجُوهُ
    اِلّا تَفْعَلُوا تَکُنْ فَتَنَةٌ فِی الاَرْضِ وَ فَسادٌ کَبیرٌ؛

    رسول خدا(ص) فرمودند:
    هرگاه کسی به خواستگاری آمد که اخلاق و دینش را می‌پسندید،
    او را به دامادی بپذیرید. اگر چنین نکنید،
    فتنه و فساد بزرگی در زمین روی می‌دهد.

    نخستین معیاری که برای خواستگار مطرح شده است، اخلاق است.
    حتی اخلاق فرد را بر دین او مقدم داشته است.

    چون با یک نفر خوش‌اخلاق، هر چند ایمان کاملی نداشته باشد،
    می‌توان همسفر شد، همسایه شد و حتی با او زندگی کرد،
    ولی مسلمانی که اخلاق ندارد، قابل تحمل نیست.

    یک زن و شوهر اگر اخلاقشان خوب باشد و با یکدیگر مهربان باشند،
    با صلح و صفا زندگی می‌کنند، هر چند از نظر مادی در تنگنا باشند.
    بدون خانه و ماشین و با وجود مشکلات اقتصادی، اما با خلق
    خوش و مهر و محبت به راحتی می‌توان زندگی کرد.

  34. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    گنجینه های رزق


    اصلاً یکی از چیزهایی که رزق را زیاد می‌کند، خوش‌اخلاقی است.
    امیرالمؤمنین(ع) در یکی از خطبه‌هایشان که به «خطبة الوسیلة» معروف است، چنین می‌فرمایند:

    فِی سِعَةِ الأَخْلاقِ کُنُوزُ الاَرْزاقِ؛

    گنجینه‌های رزق، در خوش‌خلقی است.

    این یک حقیقت است. کسی که اخلاق خوب دارد، برایش هدیه می‌فرستند.
    کسب و کارش رونق می‌گیرد. اصلاً سر او دعواست.

    اما کسی که هنر و صنعت دارد، ولی تعهد و اخلاق ندارد،
    همه از او گریزان‌اند. اگر هم به سراغ او بروند، با اکراه می‌روند.


  35. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    بهشت خانه


    اگرزن و شوهر بهترین خانه و وسائل زندگی و امکانات را داشته باشند،
    ولی اخلاق نداشته باشند، خانه‌شان جهنم است. مرتب با یکدیگر درگیرند.

    اما زن و شوهری که با محبت و صلح و صفا و خلق خوش زندگی می‌کنند
    و دل‌هاشان با هم یکی است، خانه‌شان بهشت است.

    حاج آقای دولابی بارها می‌فرمودند: اگر دو تا دل با هم یکی شود،
    سومی آن‌ها خدا و امام زمان(ع) و خوبان عالم‌اند.

    یعنی باید «من» را کنار بگذارند و با هم یکی باشند.
    این زندگی چقدر لذت‌بخش است.

    می‌فرمودند: من یک زن و شوهری را در تهران دیدم
    که در یک اتاق کوچک زندگی می‌کردند.

    فرش زیر پایشان یک زیلو بود و با یک سماور کهنه
    و چند استکان و اندکی ظرف به سر می‌بردند،
    ولی به یکدیگر عشق می‌ورزیدند.

    از نظر مادی چیزی نداشتند،
    اما از نظر معنوی و لذت زندگی هیچ
    سلطانی به گردشان نمی‌رسید.

    می‌فرمودند: من هرگاه به خانة آن‌ها می‌رفتم،
    تا چند وقت لذت زندگی این‌ها در کامم می‌ماند.

    شهری که همه دارند برای تشریفات و تجملات می‌دوند،
    این‌ها به همین ناچیز قناعت کرده‌اند و خوش‌اند.

    به قول مولانا:
    پادشاهان جهان از بد رگی
    ورنه ادهم وار سرگردان و دنگ

    بو نبردند از شراب بندگی
    ملک را بر هم زدندی

    بی‌درنگ اگر واقعاً خوردن و خوابیدن لذت باشد، حیوانات هم دارند.
    هنر انسان به خلق و صفات اوست. خداوند طعم قناعت
    و رضا و اخلاق را به ما بچشاند!

  36. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    آشتی با خدا

    انسان باید با خدا هم آشتی باشد.
    برخی از افراد خلقشان با خدا هم تنگ است و از خدا ناراحت‌اند.

    می‌گویند: به یک نفر این‌قدر مال داده است و به دیگری نداده.
    شاکی از خدا بسیار است.

    خوش‌اخلاقی فقط نسبت به خلق نیست.
    انسان باید با خدا هم خوش‌اخلاق باشد.

  37. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین



    برخورد زیبای پیامبر

    اَنَس بن مالک یازده سال در خدمت پیامبر خدا بود.
    داستان‌های زیبایی از سیره و رفتار و اخلاق آن حضرت نقل می‌کند.

    می‌گوید: در محضر پیامبر خدا بودم.
    بر دوش پیامبر عبایی بود
    که حاشیه‌ای خش داشت.

    یک عرب بادیه‌نشین و بی‌فرهنگ با دو شتر نزد حضرت آمد
    و عبای آن حضرت را گرفت و محکم کشید.
    آن‌چنان‌که گردن آن حضرت آزرده شد.

    و همانند کسی که از پیامبر طلب دارد، با بی‌ادبی گفت:
    «یا مُحَمَّدُ اِحْمَلْ بَعیریَّ هذینِ مِنْ مالِ اللهِ
    الَّذی عِنْدَکَ فَاِنَّکَ لا تَحْمِلُ لِی مِنْ مالِکَ وَ لا مالِ اَبیکَ؛

    ای محمد، این دو شتر مرا از مال خدا که نزد توست پر کن.

    گمان نکن که از مال خودت یا مال پدرت
    به من می‌دهی.» این‌ها مال خداست.

    اگر ما بودیم حتماً با او درگیر می‌شدیم.
    اما پیامبر(ص) خدا سکوت کردند.

    بعد فرمودند: «المالُ مالُ اللهِ وَ اَنَا عَبْدُهُ؛
    مال، مال خداست و من بندة اویم.»

    آن‌گاه فرمودند: «وَ یُقادُ مِنْکَ یا اعرابیّ ما فَعَلْتَ بی؛
    با این برخورد تندی که کردی من هم باید قصاص کنم؟!»

    عرض کرد: نه. فرمودند: چرا؟
    عرض کرد: «لِاَنَّکَ لا تُکافئُ بالسَّیِّئَةِ؛

    چون شما به بدی مکافات نمی‌کنی.»
    پیامبر هم تبسم فرمودند.

    آن‌گاه فرمان دادند تا یک بار شتر گندم
    و یک بار شتر خرما به او بدهند.

    پیامبر نه تنها او را مؤاخذه نکردند،
    بلکه به او هدایا هم دادند.

    این برخوردهای پیامبر بود که تحول عجیبی در عالم به وجود آورد.
    خداوند به برکت اهل‌بیت: به همة ما اخلاق پسندیده عنایت فرماید!


  38. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    تخلق به اخلاق الهی

    اگر صلوات هیچ خاصیتی جز تخلق به اخلاق الهی، نداشته باشد،
    برای اهمیت والای آن کافی است. صلوات همکاری با خداست.

    در قرآن کریم، فقط در یک جا «یا اَیُّها الَّذینَ آمَنوا»
    در وسط آیه آمده است. آن هم آیه صلوات است:

    اِنَّ اللهَ وَ مَلائِکتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبیِّ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمنوا صَلّوا عَلَیه وَ سَلِّمُوا تَسلیماً؛
    خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند. ای کسانی که ایمان آورده‌اید،
    بر او درود فرستید و به فرمانش بخوبی گردن نهید.

    صلوات همکار و همنوا شدن با خداست.
    و از این بالاتر اطاعت و امتثال امر الهی است.

    «یُصَلُّون» یعنی دائماً صلوات می‌فرستند. «صَلّوا» امر است
    و اگر دلیلی بر استحباب آن نباشد، ظاهرش وجوب است.

    در هر صورت صلوات فرمان خداست.
    اگر کسی می‌خواهد همیشه فرمان خدا را امتثال کند
    و صفات و اخلاق خدایی در او به وجود بیاید،
    باید دل و جانش را با ذکر صلوات بر محمد و آل محمد نورانی کند.

  39. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    همراهی با پیامبر

    بحث اخلاق از مهم‌ترین مباحث دینی و اسلامی است.
    خداوند از پیامبرش را به خاطر خلق و خوی زیبایش ستایش کرده است:

    اِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ عَظیمٍ؛
    به راستی تو اخلاق عظیم و پسندیده‌ای داری.

    اخلاق را باید جدی گرفت. اهمیت آن از نماز و روزه بیشتر است.
    اخلاق در رأس واجبات است. بلکه واجبات مقدمه برای اخلاق است.

    پیامبر ما یک وقتی که می‌خواستند به سفر حج بروند، فرمودند:
    مَنْ کانَ سَیِّیءَ الخُلْقِ وَ الجِوارِ فَلا یَصْحَبُنا؛
    کسی که بداخلاق و بد همسایه است، با ما همسفر نشود.

    پیامبری که مظهر خلق عظیم است، می‌فرماید:
    انسان بداخلاق با ما همسفر نشود. این هشدار بزرگی است!

    چون انسان بد‌اخلاق حال همه را می‌گیرد. مثل فضلة موش است
    که همه را آلوده می‌کند.

    همه می‌خواهند کاری انجام دهند،
    او ساز مخالفت می‌زند و فتنه درست می‌کند.

    این‌قدر بداخلاقی زشت است که پیامبر خدا
    که مظهر رحمت است، او را نمی‌پذیرد.

    اگر فرمودند: بداخلاق با ما همسفر نشود،
    فقط مربوط به قافلة ظاهری نیست.

    می‌توانید آن را توسعه بدهید؛ هر کس بد‌اخلاق است،
    دارد از پیامبر فاصله می‌گیرد.
    پیامبر او را نمی‌پذیرد و نمی‌تواند با پیامبر همراهی کند.


  40. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    اخلاق همون دینه

  41. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  42. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین



    بهشت و جهنم ناگزیز


    اخلاق آن‌قدر مهم است که فرمودند:
    کافر خوش‌اخلاق بالاخره عاقبت به خیر می‌شود و به بهشت می‌رود.

    ولی مسلمان بداخلاق که بداخلاقی ملکه او شده،
    همین اخلاق بد، او را به آتش جهنم می‌کشاند.

    و این بسیار مهم است. پیغمبر خدا(ص) فرمودند:
    عَلَیْکُمْ بِحُسْنِ الخُلْقِ فَاِنَّ حَسَنَ الخُلْقِ فِی الجَنَّةِ
    لامَحالَةَ وَ ایّاکُمْ وَ سُوُءَ الخُلْقِ فَاِنَّ سَیِّیءَ الخُلْقِ فِی النّارِ لامَحالَةَ؛

    بر شما باد به حسن خلق؛ که انسان خوش‌خلق ناگزیر در بهشت است.

    و بپرهیزید از بداخلاقی؛
    که انسان بد‌اخلاق ناگزیر در آتش است.

    «عَلَیکُم» یعنی بر شما واجب است.
    این یک فرهنگ غلطی است که در جامعه چنین رواج یافته
    که نماز و روزه را واجب می‌دانند، ولی اخلاق خوب را واجب نمی‌دانند
    و بداخلاقی را چندان زشت نمی‌شمارند.

    باید این ذهنیت را اصلاح کرد که اخلاق خوب
    مستحب نیست، بلکه از واجبات است.

  43. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  44. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    گناه نابخشودنی


    بر اساس فرهنگ واقعی اهل‌بیت:
    باید بداخلاقی را از گناهان کبیره برشمرد.

    گاهی می‌گویند: فلانی خیلی آدم خوبی است،
    فقط بداخلاق است.

    گویا بداخلاقی را یک امر مکروه می‌دانند و این درست نیست.
    یکی از معیارهای مهم خوبی و بدی انسان اخلاق اوست.

    بداخلاقی موجب می‌شود که انسان از پیامبر و اهل‌بیت:
    جدا شود و به سوی جهنم سوق داده شود.

    چیزی که انسان را به آتش جهنم می‌کشاند، مسلماً حرام است.
    اخلاق بد این‌قدر مذموم است که پیامبر خدا فرمودند:

    سُوءُ الخُلْقِ ذَنْبٌ لا یُغْفَرُ؛
    بداخلاقی گناهی است که بخشوده نمی‌شود.

    بسیاری از گناهان قابل بخشش است و با توبه و استغفار بخشیده می‌شود،
    اما بداخلاقی گناهی نابخشودنی است.

    یعنی تا زمانی که انسان بداخلاق است، گناهانش پاک نمی‌شود.
    دست کم خود گناه بداخلاقی پاک نمی‌شود.


  45. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  46. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    دربند گناه


    در روایتی دیگر از رسول خدا(ص) چنین نقل شده است:
    اَبیَ اللهُ لِصاحِبِ الخُلْقِ السَّیِّیءِ بالتَّوْبَةِ؛
    خداوند از پذیرش توبة انسان بداخلاق امتناع می‌ورزد.

    سؤال شد: «کَیْفَ یا رسولُ اللهِ؛
    چگونه است که خداوند از پذیرش توبه او امتناع می‌ورزد؟»
    فرمودند:لِاَنَّهُ تابَ مِنْ ذَنْبٍ وَقَعَ فِی ذَنْبٍ اَعْظَمُ مِنْهُ؛
    چون او از گناهی توبه می‌کند و در گناه بزرگ‌تر از آن قرار می‌گیرد.

    هر چه استغفار می‌کند، نماز شب می‌خواند،
    العفو می‌گوید، توبه‌اش قبول نمی‌شود.

    چون کسی که تند و خشن و بداخلاق است،
    اوضاع دیگران را هم به هم می‌زند.

    از یک گناه بیرون می‌آید،
    در گناه بزرگ‌تر وارد می‌شود.

    از یک چاه بیرون می‌آید،
    در چاه بزرگ‌تر سقوط می‌کند.

    دوباره عصبانی می‌شود و کاسه کوزه‌ها را به هم می‌ریزد
    و آرامشی برای کسی باقی نمی‌گذارد.

    توبه این فرد این است که
    از رذیلة بداخلاقی بیرون بیاید.

    خداوند گناهان انسان خوش‌اخلاق را می‌آمرزد،
    هر چند استغفار نکند، اما توبة بداخلاق پذیرفته نیست،

    چون با بداخلاقی حق دیگران را ضایع کرده است.
    حق‌الناس است. باید اطرافیان خودش را راضی کند.


  47. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  48. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    همسان شرک به خدا

    پیامبر اکرم(ص) بداخلاقی را همسان شرک به خدا قرار داده است.
    چون خداوند در قرآن می‌فرماید:

    اِنَّ اللهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ مادُونَ
    ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُشْرِکْ بِاللهِ فَقَدِ افْتَری اِثْماً عَظیماً؛

    خداوند هرگز شرک را نمی‌بخشد و پایین‌تر از آن را برای هر کس بخواهد
    و شایسته بداند می‌بخشد. و آن کس که برای خدا شریکی قرار دهد،
    گناه بزرگی مرتکب شده است.

    خدا می‌گوید: من شرک را نمی‌بخشم، ولی غیر شرک را می‌بخشم.
    بداخلاقی هم مثل شرک است.

    یعنی مثل شریک قرار دادن برای خدا، گناه بزرگی است.
    این است که می‌گوییم: بداخلاقی از گناهان کبیره است.

    در هر صورت اخلاق فاسد انسان را جهنمی می‌کند
    و از این بدتر نمی‌شود. فرمودند:

    بر شما باد به حسن خلق؛ که انسان خوش‌خلق حتماً به بهشت می‌رود
    و از بداخلاقی بپرهیزید و فرار کنید؛ که انسان را جهنمی می‌کند.

    تعبیر «لا محاله» یعنی تضمین شده است که انسان
    خوش‌اخلاق عاقبت بهشتی می‌شود و همراه پیامبر و امامان: است.



  49. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  50. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    آتش نقد


    انسان بداخلاق همین الآن هم در آتش است. حاج آقای دولابی می‌فرمودند:
    آیات و روایات را نقد معنا کنید. آدم بداخلاق همین الآن یک گلوله آتش است.

    هم خودش و همدیگران را در این آتش می‌سوزاند.
    آدم بداخلاق همین الآن در فشار قبر است.

    اِنَّ الأَبْرارَ لَفی نَعیمٍ وَ اِنَّ الفُجّارَ لَفی جَحیمٍ؛
    به یقین نیکان در نعمتی فراوان‌اند و بدکاران در دوزخ‌اند.

    یعنی ابرار همین الآن در بهشت‌اند و بدکاران همین الآن در جهنم‌اند.
    وگرنه می‌گفت: بعداً در بهشت‌اند، یا در جهنم‌اند.

    اگر کسی باطن و حقیقت آن‌ها را نگاه کند، می‌بیند.
    آدم بداخلاق با همه قهر است.

    روح او در فشار است و دیگران را هم در فشار و زحمت قرار می‌دهد.
    یعنی بهانه‌گیر و تنگ‌نظر است. معاشرت با او آدم را اذیت می‌کند.

    وعده‌های خدا نقد است. همه را نقد معنا کنید. به قول حافظ:

    من که امروزم بهشت نقد حاصل می‌شود
    وعـدة فـردای زاهـد را چـرا باور کـنم


  51. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  52. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    وعدهای خداوند


    وعده‌های خدا عین موعد است.
    ممکن نیست خدا وعده بدهد و ما
    بعد از چند هزار سال دیگر به آن برسیم.

    در حدیث آمده است که «مزد کارگر را
    قبل از این‌که عرقش خشک شود بدهید.»

    و از این بهتر این است که اگر به او مطمئن هستی،
    همان اول صبح مزدش را بدهی تا بانشاط کار انجام بدهد.
    بداند مزدش را پیشاپیش گرفته است.

    خدای متعال هم وفیّ است.
    یعنی به وعده‌هایش وفا می‌کند
    و مزد ا نسان را نقد می‌دهد.

    خدا نسیه‌کاری ندارد. مزد را زود می‌دهد.
    یعنی همان موقعِ عمل می‌دهد. منتهی ما نمی‌بینیم.

    اگر کار خوب می‌کنی و دلت باز می‌شود،
    مسرور می‌شوی و فضای روحت عوض می‌شود؛

    اگر دست روی سر یتیم می‌کشی و احساس آرامش می‌کنی؛
    اگر بر سر مظلوم می‌زنی و پکر می‌شوی و دلت می‌گیرد؛

    این‌ها همه نشانة این است که خداوند مزدت را نقد داده است.
    اگر کسی از شما درخواستی کرد و می‌توانستی
    در خواست او را عمل کنی و نکردی، دلت می‌گیرد.

    اما اگر درخواست او را عملی کردی،
    آرامش وجدان پیدا می‌کنی.

  53. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  54. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    درخواست و اجابت

    انسان هر چه بتواند درخواست کسی را رد نکند،
    خوب است. خود قرآن هم فرموده است:
    وَ اَمّا السّائِلَ فَلا تَنْهَرْ؛
    درخواست‌کننده را از خود مران.

    اگر کسی نیاز مادی دارد،یا از شما کمکی
    در حل امورش می‌خواهد، سعی کنید
    او را اجابت کنید.

    امام باقر(ع) فرمودند:
    لَوْ یَعْلَمُ السّائِلُ ما فِی المَسْأَلَةِ ما سَأَلَ اَحَدٌ اَحَداً
    وَلَوْ یَعْلَمُ المُعْطی ما فِی العَطِیَّةِ ما رَدَّ اَحَدٌ اَحَداً؛

    اگر کسی بداند در درخواست کردن چیست،
    کسی از دیگر درخواستی نمی‌کرد.

    و اگر کسی می‌دانست در عطا کردن چیست،
    کسی دیگری را رد نمی‌کرد.

    در سؤال و درخواست ذلت خوابیده است.
    انسان تا می‌تواند به کسی جز خدا رو نزند.

    امام صادق(ع) فرمودند:
    شیعَتُنا مَنْ لا یَسْأَلُ النّاسَ شَیْئاً وَلَوْ ماتَ جُوعاً؛
    شیعة ما کسی است که از مردم چیزی
    درخواست نکند، هر چند از گرسنگی بمیرد.

    هر چه بتوانید به کسی رو نزنید و درخواستی نکنید،
    برد کرده‌اید. اگر مردم بدانند در رد کردن سائل
    چقدر بدی خوابیده است، کسی، کسی را رد نمی‌کرد.
    اگر کسی حاجت مشروعی دارد، تا می‌توانید رد نکنید.


  55. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  56. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    اجابت نکردن موسی


    وقتی زمین قارون را گرفت و در خود فرو می‌برد،
    به حضرت موسی التماس می‌کرد تا نجاتش بدهد.

    حضرت موسی هم در پاسخ او گفت:
    «یَابْنَ لاوی لا تَزِدْنی مِن کَلامِکَ؛
    ای پسر لاوی زیاد حرف نزن.»
    تا این‌که زمین قارون را با همة ثروتش در خود فرو برد.


    حضرت موسی شب هنگام به مناجات رفت.
    خدا هم در پاسخ او گفت:
    «یَابْنَ لاوی لا تَزِدْنی مِن کَلامِکَ.»
    همان پاسخی که حضرت موسی به قارون داد.

    چون حضرت موسی قارون را رد کرد،
    خدا هم با همان لحن او را رد کرد
    و حضرت موسی چنان پکر شد که حد ندارد.

    موسی کلیم الله، سفیر خدا و نمایندة الهی است.
    خدا به او بگوید من جوابت را نمی‌دهم!

    این مطلب حضرت موسی را داغ کرد.
    پرسید: خدایا، چرا داغم می‌کنی؟ گفت:
    چون پسرخاله‌ات، قارون را داغ کردی.
    خلاصه رد کردن چیز خوبی نیست.



  57. کاربران زیر از reza1 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  58. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    جــزای نقــــد

    در هر صورت جزا و عقاب را باید نقد گرفت.
    باید دانست که خدا مزد انسان را نقد می‌دهد.

    اگر دلی را بسوزانی، حتماً دلت را می‌سوزانند.
    اگر دلی را شاد کنی، دلت را شاد می‌کنند.

    اگر انسان جزاها را نقدی ببیند،
    رفتار او عوض می‌شود.

    بد‌اخلاقی جهنم حاضر است.
    خدا نصیب نکند که یکی از اعضای خانواده
    بداخلاق و خشن و بهانه‌گیر باشد.
    وضع خانه را به هم می‌ریزد.

    اما اگر اعضای خانه، همه خوش‌اخلاق و مهربان
    و باگذشت و با سعه صدر باشند، بهشت نقد است.

  59. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    زمامداران بهشت و جهنم


    انسان خوش‌اخلاق ناگزیر به سوی بهشت می‌رود.
    یعنی همین اخلاق خوب بالاخره او را عاقبت به خیر و بهشتی می‌کند.

    در یک روایت زیبا و هشدار دهنده
    از پیامبر اکرم(ص) چنین نقل شده است:

    حُسنُ الخُلْقِ زِمامٌ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ فی اَنْفِ صاحِبِهِ وَ الزِّمامُ بِیَدِ المَلَکِ
    وَ المَلَکُ یَجُرُّهُ اِلَی الخَیْرِ وَ الخَیْرُ یَجُرُّهُ اِلَی الجَنَّةِ
    وَ سُوءُ الخُلْقِ زِمامٌ مِنْ عَذابِ اللهِ فِی اَنْفِ صاحِبِهِ وَ الزِّمامُ
    بِیَدِ الشَّیْطانِ وَ الشَّیْطانُ یَجُرُّهُ اِلَی الشَّرِّ وَ الشَّرُّ یَجُرُّهُ اِلَی النّارِ؛


    خوش‌اخلاقی زمامی از رحمت خدا در بینی صاحب آن است.
    و آن زمام به دست فرشته‌ای است.

    و آن فرشته آن انسان خوش‌اخلاق را به سوی کارهای خیر می‌کشاند
    و کارهای خیر او را به سوی بهشت می‌کشاند.

    و بداخلاقی نیز زمامی از عذاب خدا در بینی صاحب آن است.
    و آن زمام به دست شیطان است.

    و شیطان آن انسان بداخلاق را به سوی کارهای بد می‌کشاند
    و کارهای بد هم او را به سوی آتش جهنم می‌کشاند.

    مهربانی، نرمی، ملاطفت، گفتار نرم و زیبا،
    برخورد با روی باز، خواهی نخواهی انسان را
    به سوی نیکی‌ها و بهشت سوق می‌دهد.

    یعنی این قبیل انسان‌ها فقط به درد بهشت می‌خورند.
    جایگاهی جز بهشت ندارند.

    در برابر آن آدم بدخلق، تند و خشن، کسی که مدام
    به دنبال دعوا و خشونت و داد و فریاد است،
    کسی که زبان گزنده دارد و همیشه
    عبوس و چهره در هم کشیده است،
    فقط به درد جهنم می‌خورد.

    این اخلاق و رفتار، ناگزیر او را جهنمی می‌کند.
    چون افسارش به دست شیطان است.

    و او را به هر جایی که می‌خواهد می‌کشاند
    و شیطان جز به بدی و بدکرداری و جهنم سوق نمی‌دهد.

    اگر می‌خواهید زمام امورتان به دست فرشتة خوبی‌ها باشد،
    ناگزیر باید خوش‌اخلاق باشید. و الا زمام خود را به دست شیطان سپرده‌اید.

  60. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    گرایش به اخلاق


    اگر اخلاق خوب باشد،
    همة خوبی‌ها را به دنبال خودش می‌آورد.

    یک زن و شوهر خوش‌اخلاق
    تا آخر عمر در کنار هم راحت زندگی می‌کنند.

    یک معلم خوش‌اخلاق، چقدر به شاگردانش آرامش می‌بخشد.
    تا آخر عمر از او به نیکی یاد می‌کنند،
    هر جا او را ببینند، احترامش می‌کنند.

    اما خدای نکرده اگر معلمی بداخلاق و خشن و
    بهانه‌گیر باشد، می‌گویند: خدا کند گیر کسی نیفتد.

    این مطلب حدیث و سند و مدرک نمی‌خواهد.
    یک امر فطری و وجدانی و عرفی و عقلی است.

    ببینید مردم به یک کاسب خوش‌اخلاق چقدر گرایش دارند.
    از راه دور می‌آیند و از او خرید می‌کنند.

    اما همه از اطراف کاسب بدعنق و عبوس و بهانه‌گیر پراکنده می‌شوند.
    این خصوصیت اخلاق است.

    خداوند هم در قرآن به همین نکته اشاره دارد.
    فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ؛
    به برکت رحمت الهی در برابر مردم نرم و مهربان شدی.
    اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده می‌شدند.

    تمام ذکرها، دعاها، عبادت‌ها و خیرات
    و برکات به برکت اخلاق پیامبر است.

    یعنی معجزة بزرگ، اخلاق پیامبر است.
    خُلق بزرگ پیامبر بر اساس قرآن است.
    در حقیقت پیامبر تجسم خارجی اخلاق قرآنی و الهی است.


  61. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین


    ملامت ممنوع!

    ما نمی‌توانیم کسی را ملامت کنیم.
    ما فقط می‌توانیم درس عبرت بگیریم.

    یکی از احادیث کلیدی و کاربردی روایتی است
    که از امام جعفر صادق(ع) نقل شده که فرمودند:
    لَوْ عَلِمَ النّاسُ کَیْفَ خَلَقَ اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالی هذَا الخَلْقَ لَمْ یَلُمْ اَحَدٌ اَحَداً؛
    اگر مردم می‌دانستند که خداوند تبارک و تعالی این خلق را چگونه آفرید،
    هیچ کس دیگری را ملامت و سرزنش نمی‌کرد.

    یعنی اگر انسان سر از خلقت در بیاورد
    که خداوند چگونه این انسان را آفریده است، جرئت
    ملالت و سرزنش به خود نمی‌داد.

    عبرت گرفتن، امر به معروف و
    خیر خواهی بسیار خوب است،
    اما سرزنش و ملامت امر ناپسندی است.

    ما نباید دیگران را ملامت کنیم.
    در حدیث هم آمده است که اگر کسی را ملامت کنید،
    به سر خودتان می‌آید. مواظب باشید!

    مَنْ عَیَّرَ مُؤْمِناً بِشَیْءٍ لَمْ یَمُتْ حَتّی یَرْکَبَهُ؛
    هر کس بندة مؤمنی را به خاطر کار نکوهیده‌اش
    ملامت و سرزنش کند، نمی‌میرد تا خود مرتکب آن شود.

    اگر یک شخص وسواسی را مسخره کردیم،
    خودمان به آن مبتلا می‌شویم.

    نصیحت و خیرخواهی و دلسوزی و محبت و دعا کردن
    خوب است، ولی تحقیر و اهانت و سرزنش بد است.

  62. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    کرامت شیخ جعفر

    مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطا از عالمان بزرگ
    و استوانه‌های فقهای شیعی است.

    در نجف به سر می‌برده و از شخصیت‌های معروف
    و سرشناس آن دیار به شمار می‌رفته است.


    حالات فوق العاده‌ای داشته است.
    در حالات ایشان نوشته‌اند:

    یک روز داشت برای اقامة نماز جماعت به مسجد می‌رفت.
    یک سید گرفتار و فقیری جلوی او را گرفت و بند شیخ جعفر شد
    که به من پول بدهید. حتماً مشکلاتی داشته است.



    آن سید عصبانی وقتی دید شیخ جعفر کاشف الغطا
    اظهار بی‌پولی کرد. آب دهانی به صورت شیخ جعفر انداخت.

    آب دهان به صورت یک مرجع تقلید و عالم بزرگ!

    اگر ما بودیم تند می‌شدیم.
    اما ایشان آن آب دهان را به سر و صورت خود می‌مالد
    و می‌گوید: آب دهان سید تبرک است. بعد می‌فرماید:
    من از تو خواهش می‌کنم که صبر کن
    تا موقع نماز، من برایت کاری بکنم.

    می‌گویند: شیخ جعفر پس از نماز ظهر بلند شد
    و عبای خود را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:

    ای مردم! اگر من پیش شما آبرو دارم
    و آبروی من برای شما عزیز است،
    پول بریزید داخل این عبا که میهمانی داریم.

    و خودش بین صفوف جماعت حرکت کرد
    و برای آن سید فقیر پول جمع کرد.
    مردم هم هر قدر توان داشتند کمک کردند.

    شیخ جعفر نگفت این بندة خدا آب دهان به صورت من انداخته
    تا مردم پدرش را در بیاورند.

    خودش برای او پول جمع کرد.
    کاری که ما هم عارمان می‌شود انجام دهیم.

    شیخ جفعر کاشف الغطا پول جمع کرد
    و با کمال ادب به این سید فقیر داد و گفت:
    مرا حلالم کن. این کرامت است!

    اگر در پروندة شیخ جعفر کاشف الغطا
    در همة عمرش چیزی نباشد، جز همین حرکتش،
    برای نجات او کافی است.
    بنده معتقدم این کارش از میلیون‌ها نماز شب با ارزش‌تر است.


  63. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    اهل گذشت

    العفو گفتن کاری ندارد. خوارج نهروان هم
    این‌قدر نماز شب خوانده بودند که پیشانی‌هایشان پینه بسته بود.

    اهل تلاوت قرآن بودند. اما مهم این است
    که تلاوت قرآن و نماز شب را در خودمان پیاده کنیم.

    آیا ما هم اهل العفو شده‌ایم؟
    آیا همان‌طور که انتظار داریم خدا گناهانمان را ببخشد،
    از دیگران در می‌گذریم؟؟
    آیا اهل العفو هستیم یا اهل علف!

    حاج ملا آقاجان با حاج هادی ابهری
    که هر دو از بیدار دلان و اهل مکاشفه و شهود بودند،
    شب جمعه‌ای به زیارت حضرت عبدالعظیم آمده بودند.

    چراغ‌ها خاموش و مردم مشغول
    دعای کمیل بودند و صدای العفو بلند بود.

    مرحوم حاج ملا آقاجان به حاج هادی می‌گوید:
    ببین این‌ها چه می‌خواهند.

    حاج هادی می‌گوید:
    من نگاه کردم دیدم همة آن‌ها می‌گویند:
    علف، علف، علف ...

    همه به دنبال علف و متاع دنیا بودند.
    همه می‌گفتند: خدایا، به ما دنیا بده؛ پول، خوراک، مسکن.

    العفو، یعنی این‌که خودت
    مظهر عفو و گذشت شوی.

    اگر مزة عفو و گذشت را بچشید
    و درک کنید، می‌بینید که چقدر شیرین و لذت بخش است.
    این‌ها مهم است.

  64. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    آیت الله بروجردی


    مرحوم آیت الله بروجردی مرجع علی الاطلاق بود.
    عالم بزرگی که تنها مرجع تقلید زمان خودش بود.

    مرحوم آیت الله بهاءالدینی می‌فرمودند:
    حضرت امام راحل برای آوردن ایشان به قم بسیار تلاش کرد.

    اهتمام تمام حوزة علمیه قم به یک طرف
    و اهتمام امام راحل هم یک طرف.

    ایشان را به عنوان یک مرجع بزرگ به قم آوردند.
    امام و آیت الله گلپایگانی با این‌که خودشان مجتهد بودند،

    به درس ایشان می‌آمدند تا ایشان به عنوان استاد
    و مرجع مطلق معرفی گردد.

    ایشان در سن هشتاد سالگی
    برای طلبه‌ها درس می‌گفت.

    برخی از طلبه‌ها گاهی اشکال می‌کردند
    و روی اشتباه خود پافشاری می‌کردند
    و وقت درس و استاد را می‌گرفتند.

    یک مرتبه ایشان نسبت به یکی از این افراد
    تند شدند و آن فرد ناراحت شد.

    این مرجع بزرگ، شب به منزل آن طلبه رفتند
    و به او پول و عبا دادند و عذرخواهی کردند
    که ما جلو جمعیت به شما تند شدیم.

    معلوم می‌شود که این مسألة مهمی بوده است
    که ایشان برای رفع آثار آن این‌قدر مایه گذاشتند.


  65. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    حاج میرزا علی آقای شیرازی


    مرحوم شهید مطهری داستانی را
    دربارة حاج میرزا علی آقا شیرازی
    رضوان الله تعالی علیه ـ نقل کرده است
    که من از نوة ایشان پرسیدم و ایشان گفتند واقعیت دارد.

    حاج میرزا علی آقای شیرازی داستان‌های شیرینی دارد.
    مرحوم آیت الله دیباجی که از شاگردان ایشان بود، می‌گوید:

    برای تبلیغ به اطراف کرج رفته بودم.
    شب فوت حاج میرزا علی آقا شیرازی خواب ایشان را دیدم
    که در آغوش حضرت امیرالمؤمینن(ع) است.

    و این اشعار سعدی را می‌خواند
    و گریه می‌کند و در همان حال جان داد.

    در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم به آن امید دهم
    جان که خاک کوی تو باشم به وقت صبح قیامت
    که سر ز خاک بر آرم به گفت و گوی تو خیزم

    به جست و جوی تو باشم حدیث روضه نگویم
    گل بهشت نبویم جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم

    می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان مرا
    به باده چه حاجت که مست روی تو باشم بعد از آن به قم آمدم.

    گفتند: آیت الله بروجردی برای
    حاج میرزا علی آقای شیرازی مجلس ختم گرفته است.

    گفتم: مگر ایشان فوت کرده است؟
    گفتند: بله، فلان شب. دیدم همان شبی است
    که من خواب ایشان را دیدم.

    حاج میرزا علی آقای شیرازی کسی است که مرحوم شهید مطهری می‌فرماید:
    او مرا با «نهج البلاغه» آشنا کرد و به حق عالم ربانی بود.

    انسان زاهد و وارسته‌ای که پشت پا
    به مقام و ریاست و شهرت زده بود.

    ایشان زمانی در مسجدی نماز جماعت می‌خواند.
    دیده بود که مساجد اطراف خلوت شده بود
    و همه به نماز ایشان می‌آیند.

    نماز جماعت را رها کرده بود.
    گاهی که برای خواندن روضه به مجلسی می‌رفت،

    وقتی روضه خوان قبلی کمی طول می‌داد،
    ایشان خوشحال می‌شد و خدا را شکر می‌کرد
    که بار مسئولیت را از روی دوش او برداشته است.

  66. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    مدارا با همسر

    خانم این مرد بزرگ علویه بود.
    یکی از شاگردان ایشان می‌گفت:

    ایشان وقتی با دختر دائی خودش ازدواج کرد،
    شرط کرد که بدون اجازة خانمش مسافرت نکند.

    این خیلی جالب است.
    معمولاً خانم‌ها بدون اجازة شوهر جایی نمی‌روند،

    ولی ایشان برعکس کرده بود.
    گاهی به قم می‌آمد و دو شب می‌ماند و می‌گفت
    خانمم بیش از این اجازه نداده است.

    این‌قدر این خانم را احترام می‌کرد!
    چون علویه بود.

    یک شب دیر وقت به در منزل می‌رسد
    و کلید هم همراه نداشته، پشت در خانه می‌خوابد،
    مبادا ایشان از خواب بیدار شود.

    این‌ها زن ذلیلی نیست، بلکه از روی
    قدرت و توجه است.این‌ها مداراست.

    پیامبر خدا با وجود آزار و اذیت عایشه و حفصه
    چقدر به آن دو محبت می‌کردند!
    این‌ها مداراست.

    شما ممکن است به من اهانت کنی و
    من قدرتی ندارمو جواب شما را می‌دهم.

    گاهی قدرت دارم، ولی هر چه اهانت می‌کنی،
    من سکوت می‌کنم و گاهی هم دعایت می‌کنم.

    این‌ها ذلت نیست. این از روی قدرت و بزرگی
    و غلبه بر هوی و هوس است.

  67. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31895
    نوشته ها
    185
    تشکـر
    29
    تشکر شده 92 بار در 71 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    نقل قول نوشته اصلی توسط reza1 نمایش پست ها
    مدارا با همسر

    خانم این مرد بزرگ علویه بود.
    یکی از شاگردان ایشان می‌گفت:

    ایشان وقتی با دختر دائی خودش ازدواج کرد،
    شرط کرد که بدون اجازة خانمش مسافرت نکند.

    این خیلی جالب است.
    معمولاً خانم‌ها بدون اجازة شوهر جایی نمی‌روند،

    ولی ایشان برعکس کرده بود.
    گاهی به قم می‌آمد و دو شب می‌ماند و می‌گفت
    خانمم بیش از این اجازه نداده است.

    این‌قدر این خانم را احترام می‌کرد!
    چون علویه بود.

    یک شب دیر وقت به در منزل می‌رسد
    و کلید هم همراه نداشته، پشت در خانه می‌خوابد،
    مبادا ایشان از خواب بیدار شود.

    این‌ها زن ذلیلی نیست، بلکه از روی
    قدرت و توجه است.این‌ها مداراست.

    پیامبر خدا با وجود آزار و اذیت عایشه و حفصه
    چقدر به آن دو محبت می‌کردند!
    این‌ها مداراست.

    شما ممکن است به من اهانت کنی و
    من قدرتی ندارمو جواب شما را می‌دهم.

    گاهی قدرت دارم، ولی هر چه اهانت می‌کنی،
    من سکوت می‌کنم و گاهی هم دعایت می‌کنم.

    این‌ها ذلت نیست. این از روی قدرت و بزرگی
    و غلبه بر هوی و هوس است.
    عالی بود عااااااااالی. مرسسسسی

  68. کاربران زیر از ؛آیسان؛ بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  69. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    دست بالای دست

    خدا کربلایی احمد را رحمت کند. می‌گفت:
    یک داد سر بچه‌ام می‌زنم،
    می‌گویند چرا داد می‌زنی؟!
    می‌گفت: بچه‌ها در خانه شلوغ می‌کردند.

    عصبانی شدم. مشتم را گره کردم که بچه را بزنم.
    در عالم مکاشفه حضرت امیر(ع) را بالای سرم دیدم.

    فرمود: اگر بزنی می‌زنم.
    این جزای نقد است.

    اگر انسان بداند که اگر بزند،
    امام زمان(ع) هم می‌زند،
    آیا دیگر جرأت می‌کند دست از پا خطا کند.

    اگر بزنی به قرآن و امام زمان زده‌ای.
    این خانم را نگاه نکن، حضرت زهرا(س) را ببین.

    خانة شما شعبه‌ای از خانة اهل‌بیت: است.
    شعبه‌ای از کعبه است.

    به قول مولانا:
    ای بسا کس را که صورت راه زد
    قصـد الله کـرد و بر صـورت بزد

    یعنی چه بسیار افرادی که صورت و ظاهر کار،
    آنان را گمراه کرد و به خیال صورت ظاهر،
    علیه او قیام کرده، ولی در واقع با خدا ستیز کرده است.

  70. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6691
    نوشته ها
    4,297
    تشکـر
    18,649
    تشکر شده 9,823 بار در 3,399 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : جایگاه اخلاق در دین

    حرمت اهل ایمان

    روایات فراوانی به این مضمون داریم
    که اگر کسی به مؤمنی بزند،
    به خدا و پیامبر زده است.

    مثل این است که کعبه را ویران کرده
    و سنگ‌هایش را هم تکه تکه کرده است.

    پیامبر گرامی اسلام(ص) فرمودند:
    مَنْ آذی مُؤمناً بَغیرِ حَقٍّ فَکَاَنَّما هَدَمَ مَکَةَ وَ بَیْتَ اللهِ المَعْمورَ عَشْرَ مَرّاتٍ؛
    هر کس مؤمنی را به ناحق آزار کند،
    گویا ده مرتبه مکه و بیت المعمور را منهدم کرده است.

    گاهی انسان خانه‌ای را ویران می‌کند
    و آثاری از آن باقی نمی‌گذارد.

    به این انهدام می‌گویند. می‌گوید:
    کسی که مؤمنی را بزند،
    مکه و بیت المعمور را منهدم کرده است.

    و نیز فرمودند:
    مَن آذی مُؤمِناً فَقَدْ آذانی وَ مَنْ آذانی فَقَدْ آذی الله؛
    کسی که مؤمنی را بیازارد، مرا آزرده است
    و کسی که مرا بیازارد، خدا را آزرده است.

    در روایتی دیگر آمده است که پیامبر خدا فرمودند:
    مَنْ آذی مُؤمِناً وَلَوْ بِشَطْرِ کَلِمَةٍ جاءَ یَوْمَ الْقیامَةِ
    مَکتوباً بَیْنَ عَیْنَیهِ آیسٌ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ وَ کانَ کَمَنْ هَدَمَ
    الْکَعَبَةَ وَ الْبَیْتَ المُقَدَّسَ وَ قَتَلَ عَشَرَةَ آلافٍ مِنَ المَلائِکَةِ؛


    اگر کسی مؤمنی را آزار دهد،
    هر چند به یک جمله، روز قیامت
    در حالی که در پیشانی او نوشته شده است:
    «نا امید از رحمت خدا»، محشور می‌شود.

    و مانند کسی است که کعبه و بیت المقدس را
    خراب کرده و ده هزار فرشته را کشته است.

    مؤمن این‌قدر حرمت دارد.
    حرمت او از کعبه و بیت المقدس
    و فرشتگان بالاتر است.

    حاج میرزا علی آقا فرموده بود:
    من گاهی یک ذره تندی کرده‌ام،
    این طور منعکس شده است.

    همین یک ذره هم نباید باشد.
    هر جا هم که دیدی نمی‌توانی خودت را کنترل کنی،

    به اهل‌بیت: پناهنده شو. با توسل و دعا
    و التماس باید مشکلات لاینحل را حل کرد.

صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد