من یک خانم 29 ساله هستم. حدودا 2 ساله که ازدواج کردم و از زندگی خودم راضی ام. پدر و مادرم خیلی وقت ها با هم دعوا دارن و قهر میکنن و سر این مسائلشون کارهای غیرمنطقی زیادی انجام میدن که لج همدیگه رو در بیارن. من از سن نوجوونی روی این مساله خیلی حساس شدم و تاثیر خیلی زیادی روی من داشته. به خصوص اینکه هر دوشون عادت دارن با من حرف میزنن و مشکلات طرف مقابلشون رو با من مطرح میکنن. اگه چیزی بگم قبول نمیکنن. ما چهار تا خواهریم ولی من از همه بیشتر نسبت به این مساله حساسیت نشون میدم. دیروز سر این مساله با مادرم درگیر شدم و با ناراحتی زیادی از خونه اشون اومدم بیرون. همسرم هیچ چیز درباره این مساله نمیدونه و راستش اصلا هم دلم نمیخواد بدونه چون برای پدر و مادرم خیلی احترام قائله و نمیخوام این احترام شکسته بشه. نمیدونم چی کار کنم. خیلی احساس خستگی روحی میکنم. بعضی وقت ها مثل بچه ها میشینم و فکر میکنم شاید اگه من به دنیا نیومده بودم همون اول پدر و مادرم جدا میشدن و شاید الان هر دوشون خوشبخت بودن (من بچه اولم) میدونم این فکر مسخره و بچگانه ایه ولی همیشه با منه. در ضمن پدر و مادر من تقریبا با همه قطع رابطه کردن و من نمیتونم حتی از مادربزرگهام برای این مساله کمک بگیرم. خواهش میکنم راهنمائیم کنید. نمیخوام این مساله بیشتر از این باعث بشه که زندگی اطرافیانم، شوهرم و خواهرام به خاطر رفتار عصبی من در مقابل این مساله تحت تاثیر قرار بگیره. میترسم از اینکه کسی به خاطر من آسیب ببینه