نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: شکنجه و تحقیر روحی روانی

1475
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32245
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    2
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0
    با تشکر از دوستان
    ویرایش توسط hagir : 12-03-2016 در ساعت 04:04 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شکنجه و تحقیر روحی روانی

    در این مورد حتما" با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    دفتر سعادت آباد:
    ۰۲۱-۲۲۳۵۴۲۸۲ خط ویژه


    اگر در گوشه و کنار این مرز و بوم، در روستایی دور افتاده یا در شهری مرزی هنوز ،رسم و رسوماتی وحشتناک و غیر انسانی وجود دارد که زنان را تحت فشار ظلم و ستم در آورده است ،در عوض در کلان شهرهای ما کم نیستند مردان متمدن کم جراتی که روزی چند بار از ازدواج خود اظهار پشیمانی می کنند.



    قدر ناشناسی و بی توجهی نسبت به حقوق شوهر، عدم رعایت حال او در مواقع خستگی و کار ، داشتن توقعات بالا و بیش از حد ،دخالتهای بی جا در مسائل شخصی وی ، به حساب نیاوردن او در تصمیم گیریها،قطع رابطه با خانواده و بستگان درجه یک او، بد زبانی و... شرحی از بدبختی های بسیاری از مردانی است که در عین مظلومیت ،خود را مقصر همه کم و کاستی ها نیز می دانند. مردانی که بیشتر وقتشان را صرف کارهای سخت با درآمدهای کم می نمایند و خود ساده روزگار می گذرانند اما هر چه بیشتر فداکاری می کنند کمتر مراعات حالشان می شود.



    بالا رفتن سن ازدواج و بجا گذاشتن فرزندان تا سنین بالا در خانه پدر ،بالا رفتن سطح تجملات زندگی ،فشار روانی تبلیغات اقتصادی و...مشکلاتی است که بیش از حد مسئولیت پدر خانواده را سنگین کرده است که اگر بنا باشد با بدرفتاری های همسر و فرزندان جمع گردد برزخی ساخته می شود که یک سویش به سمت تحمل فشارها و انزوای روانی و سوی دیگرش به سمت لاابالی گری و فرار از زیر بار مسئولیت اشاره می کند؛ لذا وقتی پای درد دل بسیاری از مردهای گرفتار در دام انحرافات اجتماعی می نشینی چاره ای نداری جز آنکه تا حدی هم به ایشان حق بدهی .



    چنانچه خشونتی در خانواده ای اتفاق می افتد باید شرایط قبل از دعوا و شرایط روحی و جسمی مرد و نوع رفتار و سخن گفتن زن نیز بررسی شود تا قضاوتی درست و راه حلی مناسب به دست آید.خشونت ظاهری همیشه ملاک قضاوت نیست .گاهی وقتها ستمی که یک زن به مرور و در اختفای یک خانواده به مردی روا می دارد بسیار دردناکتر از سیلی مردی است که بر صورت همسرش می خورد.





    قدرناشناسی بدترین ویژگی زنان ناسازگار



    قدر دانی فرمولی دارد که اگر کسی با آن آشنا باشد ،هیچگاه از خیر و منفعت آن صرف نظر نمی کند .قدر دانی همواره موجب افزایش نعمت می شود .اگر زنی ویژگی قدر دانی را در خودش تقویت کند و عادت کند خوبیهای همسرش را درک کرده و با اخلاق و رفتار خود از او سپاسگزاری کند ،خیلی زود متوجه بهتر شدن اخلاق و رفتار او نیز خواهد شد.



    این قانون طبیعی قدر دانی است .خداوند در سوره ابراهیم با توجه به قانونی که خود در طبیعت قرارداده می فرماید: « ...لَئِنْ شَكَرْتُمْ‏ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ»(آیه،7): اگر سپاسگزارى كنید بر نعمت‏ها خواهم افزود و اگر ناسپاس باشید شما را عذاب خواهم كرد.



    روانشناسان از جمله دکتر جان گری یکی ازمهمترین نیازهای روانی مردان را ،نیاز به قدرشناسی معرفی کرده و آن را سبب رفتار بهترشان می دانند(مردان مریخی زنان ونوسی).در دین ما ناسپاسی در مقابل زحمات شوهر گناه بزرگی محسوب می شود.در روایت است که پیامبر (ص) بر گروهى از زنان عبور كرد، فرمود: «سلام بر شما اى كفران نعمت‏كنندگان» ؛ زنها عرض كردند: بخدا پناه مى‏بریم از این كه نعمتهاى خدا را ناسپاسى كنیم. فرمود:«هر كدام از شما وقتى كه از شوهرتان خشمگین مى‏شوید مى‏گویید: هرگز از تو خیرى‏ ندیدم‏»(مجموعه ورام، ص24)



    وقتى زنى به شوهر خود گوید از تو خیرى‏ ندیدم‏ اعمال نیكش از بین می روند. إذا قالت المرأة لزوجها ما رأیت منك خیرا قطّ فقد حبط عملها.(نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص198)



    همانطور که خداوند منت گذاشتن را برای مرد ممنوع کرده است ،قدرناشناسی و ندیدن خوبیها را نیز بر زن حرام کرده است .زنی که لباس تنش ،غذای سفره اش، پول توی کیفش،خانه ای که در آن زندگی می کند ،همه از نعماتی است که با زحمت شوهر یا به اعتبار او به دست آورده است ،چگونه نسبت به او ناسپاس است و قدر نمی داند. درحالیکه وقتی غریبه ای یک لیوان آب به او تعارف می کند خود را ملزم به تشکر و سپاسگزاری می داند ولی در مقابل شریکی که هر روز ساعات زیادی از وقتش را برای رفاه او و فرزندانش کار می کند،سپاسگزار نیست و نسبت به کوچکترین عیوب او سختگیر است.آیا کمترین حد سپاسگزاری ،خود داری از آزار او با زبان و رفتار نیست.



    برخی از زنان گمان می کنند صرف انجام کارهای خانه ،به وظیفه خودعمل کرده اند لذا با وجود تحمل زحمات فراوان در خانه ،ملاحظات اخلاقی ندارند. درحالیکه خداوند بزرگ که خود خالق زن و مرد است با علم به روحیات زن و شوهر ،کارهای خانه را بر زن واجب نساخت اما جلب رضایت شوهر و خوب رفتار کردن با وی را بر او واجب ساخت .اگر در گوشه و کنار این مرز و بوم، در روستایی دور افتاده یا در شهری مرزی هنوز ،رسم و رسوماتی وحشتناک و غیر انسانی وجود دارد که زنان را تحت فشار ظلم و ستم در آورده است ،در عوض در کلان شهرهای ما کم نیستند مردان متمدن کم جراتی که روزی چند بار از ازدواج خود اظهار پشیمانی می کنند.



    قدر ناشناسی و بی توجهی نسبت به حقوق شوهر، عدم رعایت حال او در مواقع خستگی و کار ، داشتن توقعات بالا و بیش از حد ،دخالتهای بی جا در مسائل شخصی وی ، به حساب نیاوردن او در تصمیم گیریها،قطع رابطه با خانواده و بستگان درجه یک او، بد زبانی و... شرحی از بدبختی های بسیاری از مردانی است که در عین مظلومیت ،خود را مقصر همه کم و کاستی ها نیز می دانند. مردانی که بیشتر وقتشان را صرف کارهای سخت با درآمدهای کم می نمایند و خود ساده روزگار می گذرانند اما هر چه بیشتر فداکاری می کنند کمتر مراعات حالشان می شود.



    بالا رفتن سن ازدواج و بجا گذاشتن فرزندان تا سنین بالا در خانه پدر ،بالا رفتن سطح تجملات زندگی ،فشار روانی تبلیغات اقتصادی و...مشکلاتی است که بیش از حد مسئولیت پدر خانواده را سنگین کرده است که اگر بنا باشد با بدرفتاری های همسر و فرزندان جمع گردد برزخی ساخته می شود که یک سویش به سمت تحمل فشارها و انزوای روانی و سوی دیگرش به سمت لاابالی گری و فرار از زیر بار مسئولیت اشاره می کند؛ لذا وقتی پای درد دل بسیاری از مردهای گرفتار در دام انحرافات اجتماعی می نشینی چاره ای نداری جز آنکه تا حدی هم به ایشان حق بدهی .



    چنانچه خشونتی در خانواده ای اتفاق می افتد باید شرایط قبل از دعوا و شرایط روحی و جسمی مرد و نوع رفتار و سخن گفتن زن نیز بررسی شود تا قضاوتی درست و راه حلی مناسب به دست آید.خشونت ظاهری همیشه ملاک قضاوت نیست .گاهی وقتها ستمی که یک زن به مرور و در اختفای یک خانواده به مردی روا می دارد بسیار دردناکتر از سیلی مردی است که بر صورت همسرش می خورد.





    قدرناشناسی بدترین ویژگی زنان ناسازگار



    قدر دانی فرمولی دارد که اگر کسی با آن آشنا باشد ،هیچگاه از خیر و منفعت آن صرف نظر نمی کند .قدر دانی همواره موجب افزایش نعمت می شود .اگر زنی ویژگی قدر دانی را در خودش تقویت کند و عادت کند خوبیهای همسرش را درک کرده و با اخلاق و رفتار خود از او سپاسگزاری کند ،خیلی زود متوجه بهتر شدن اخلاق و رفتار او نیز خواهد شد.



    این قانون طبیعی قدر دانی است .خداوند در سوره ابراهیم با توجه به قانونی که خود در طبیعت قرارداده می فرماید: « ...لَئِنْ شَكَرْتُمْ‏ لَأَزِیدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ»(آیه،7): اگر سپاسگزارى كنید بر نعمت‏ها خواهم افزود و اگر ناسپاس باشید شما را عذاب خواهم كرد.



    روانشناسان از جمله دکتر جان گری یکی ازمهمترین نیازهای روانی مردان را ،نیاز به قدرشناسی معرفی کرده و آن را سبب رفتار بهترشان می دانند(مردان مریخی زنان ونوسی).در دین ما ناسپاسی در مقابل زحمات شوهر گناه بزرگی محسوب می شود.در روایت است که پیامبر (ص) بر گروهى از زنان عبور كرد، فرمود: «سلام بر شما اى كفران نعمت‏كنندگان» ؛ زنها عرض كردند: بخدا پناه مى‏بریم از این كه نعمتهاى خدا را ناسپاسى كنیم. فرمود:«هر كدام از شما وقتى كه از شوهرتان خشمگین مى‏شوید مى‏گویید: هرگز از تو خیرى‏ ندیدم‏»(مجموعه ورام، ص24)



    وقتى زنى به شوهر خود گوید از تو خیرى‏ ندیدم‏ اعمال نیكش از بین می روند. إذا قالت المرأة لزوجها ما رأیت منك خیرا قطّ فقد حبط عملها.(نهج الفصاحة مجموعه كلمات قصار حضرت رسول ص198)



    همانطور که خداوند منت گذاشتن را برای مرد ممنوع کرده است ،قدرناشناسی و ندیدن خوبیها را نیز بر زن حرام کرده است .زنی که لباس تنش ،غذای سفره اش، پول توی کیفش،خانه ای که در آن زندگی می کند ،همه از نعماتی است که با زحمت شوهر یا به اعتبار او به دست آورده است ،چگونه نسبت به او ناسپاس است و قدر نمی داند. درحالیکه وقتی غریبه ای یک لیوان آب به او تعارف می کند خود را ملزم به تشکر و سپاسگزاری می داند ولی در مقابل شریکی که هر روز ساعات زیادی از وقتش را برای رفاه او و فرزندانش کار می کند،سپاسگزار نیست و نسبت به کوچکترین عیوب او سختگیر است.آیا کمترین حد سپاسگزاری ،خود داری از آزار او با زبان و رفتار نیست.



    برخی از زنان گمان می کنند صرف انجام کارهای خانه ،به وظیفه خودعمل کرده اند لذا با وجود تحمل زحمات فراوان در خانه ،ملاحظات اخلاقی ندارند. درحالیکه خداوند بزرگ که خود خالق زن و مرد است با علم به روحیات زن و شوهر ،کارهای خانه را بر زن واجب نساخت اما جلب رضایت شوهر و خوب رفتار کردن با وی را بر او واجب ساخت .
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شکنجه و تحقیر روحی روانی

    نقل قول نوشته اصلی توسط hagir نمایش پست ها
    با سلام
    حقیر هستم 33 ساله، 7 ساله که با خانمم طلا که 31 سالشه ازدواج کردم. صادقانه بگم هیچ علاقه ای نسبت بهش
    نداشتم و ققط به اجبار اون و وعده وعید هایی که میداد و البته تنهایی خودم و دوری از خانواده راضی شدم
    که باهاش ازدواج کنم. در واقع خونوادشم مخالف بودن، چون من یه شهرستانی از یه خانواده فقیر بودم و اونا
    یه خانواده اسم رسم دار توی یه کلانشهر.از روزی که رفتیم زیر یه سقف رفتار همسرم با من به کل عوض شد.
    با اینکه نصف پول خرید خونه رو من داده بودم، حتی نذاشت پدر مادرم بیان خونه رو ببینن. چند شب اول زندگی
    رو به عنوان اعتراض جلو توالت رو پارکت خوابیدم تا راضی شد خونوادم بتونن بیان خونمونو ببینن. از همون
    روزای اول زنم ولخرجی رو شروع کرد البته بیشتر با پولای باباش. تنها خرجی که من میکردم خرج خونه بود و
    البته مسافرت که هزینش معادل 20 تا 30 میلیون در سال میشد. تا اینجا مشکلی نبود.. غیر از رفتارهای
    پرخاشگرانه، متکبرانه و جمله معروف مامانش که ما داریم بهتون کمک مالی می کنیم پس تحملش کن.
    القصه یک سالی میشد که اعتیاد شدید پیدا کرده به برنامه های ازدواج ترکیه و علاوه بر تعقیب همشون چهار
    الی پنج ساعت وقت میزاره تا تو اینستا گرام تعقب کنه شخصیت های برنامه رو... البته بصورت مداوم داره
    مردای برنامه رو میکوبه تو سر من. پرخاشگری هاش خیلی شدید شده، منو مجبور کرده تا از اینستا و تلگرام
    بیام بیرون تا دخترا یهو مخمو نزنن، دایم مردای دیگه رو تحسین میکنه، جلو در همسایه به خاطر چیزای الکی
    مثل چکیدن آب روی کابینت جیغ و داد میکنه و بهم میگه بی عرضه، وقتی می خوام از جر و بحث فرار کنم بیرون
    نمیزاره و بهم حمله ور میشه و با صدای بلند میگه منو نکش یا مثلا بسه نزن تا خجالت بکشم نرم از خونه،
    دایم میگه به باباش بدهکارم مس هر جوری اون میخواد باید رفتار کنم. بر خلاف نظر من بدون اطلاع هر جا بخواد
    میره، از کوچکترین حرفای من واسه مظلوم نمایی پیش خونوادش استفاده میکنه، به خونوادم توهین میکنه ولی
    جلوشون خودشو خوب نشون میده تا حرفای منو راجع به اون زیاد جدی نگیرن، تمارض به بند اومدن زبون و حمله
    قلبی میکنه و از هر اتفاقی برای تحقیرم استفاده میکنه. لابد میگین چرا نبردمش روانپزشک ، چندین بار
    بردم بعد یه هفته استفاده از دارو مامانش فهمیده ، ریختن رو سرم که مگه دختر ما دیوونست تو با دکتر همدستی، بیا
    خودتو ببریم دکتر. باور کنین اینا نه فیلمه نه داستان.
    چند بار مساله طلاق رو پیش کشیدم، هربار تهدید به خودکشی کرده و یا گفته که آبرومو میبره تا نتونم سرمو
    بالا کنم. خوشبختانه از بچه دار شدن جلوگیری کردم. ولی از ترسم نه جرات طلاق دارم و نه جرات زندگی.
    تا عید امسال سه تا گزینه دارم که حتما یکیشو انجام میدم
    1 _ خودکشی بهترین، سریعترین و مطمئن ترین راه واسه رهایی از درد حقارت
    2 _ فرار از خونه و مهاجرت بدون بازگشت به خارج از کشور
    3 _ درخواست کمک از یه نهاد یا موسسه حقوقی که بتونه بهم کمک کنه تا از این شکنجه روحی راحت شم
    و تو پروسه طلاق کمکم کنه. چون پول مهریه رو ندارم، در کمال میل حاضرم برم زندان بشرطی که فقط
    این دیوونه آسیبی بهم نزنه
    لطفا کمک کنید
    سلام

    عزیز متعجبم و متاسفم از وضعیت شما ولی صد در صد خود شما مقصرید گلم!!!!؟؟

    ازدواج غلط و بدی داشته اید, بدون شناخت لازم و کافی از خود و دیگران و طرف مقابل و ازدواج و انسان.

    متاسفانه دچار کمی حرمت و عزت نفس هستید! ایشان هم که با توجه به تعاریف شما که اگر دقیق درست باشه شخصی عصبانی و پرخاشگر و دچار اختلالات هستند و نیازمند درمان!؟

    کوتاه سخن:

    به هیچ وجه بچه دار نشید تا زمان درمان و تصمیم نهایی

    اصلا مهم نیست بقیه چی میگن هر دوی شما یا هم نیاز به مشاوره و دارو دارید پس با هم اقدام کنید

    ازدواج غلطی داشتید پس سعی کنید طلاق غلطی نداشته باشید

    سعی کنید با کمک متخصص و دارو خودتان را پیدا کنید و درست کنید و اگر هم نشد جدایی میتوانه راه درستی باشه بشرطی که درست اعمال شه و به موقع


    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  5. کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شکنجه و تحقیر روحی روانی

    چرا آخه؟

    مگه هنوز برای مهریه زندان میفرستند؟ گفته بودند که برداشته شده
    شما حتما" با یه وکیل مشورت کنبد
    ویرایش توسط siavash_en : 11-20-2016 در ساعت 12:27 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد