نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: بی علاقه و بی انگیزگی شغلی

1107
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32243
    نوشته ها
    76
    تشکـر
    22
    تشکر شده 30 بار در 24 پست
    میزان امتیاز
    8

    بی علاقه و بی انگیزگی شغلی

    سلام خدمت بزرگواران
    من 30 سالمه و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد یک رشته مهندسی از یک دانشگاه خیلی خوبم.
    به مدت 4 سال تو یه شرکتی در قسمت مدیریتی مشغول به کار بودم که بی ربط هم به رشته م نبود. من تو زمینه مدیریتی ادم بسیار موفقی بودم تو محل کارم و همه من رو به چشم یک مدیر اجرایی خیلی قوی میشناسند. بصورت امتحانی ازمون دکترای رشته خودم رو شرکت کردم و در یه دانشگاه خیلی خوب قبول شدم.
    الان با گذشت یک ترم از سال تحصیلی میبینم هیچ علاقه ای به مباحث و درسها ندارم. و همش ذهنم تو مدیریته. من تو این 4 سال که کار کردم تازه خودمو علاقه هام رو پیدا کردم. به نحوی که اگر برگردم سر خونه اول و انتخاب رشته حتما میرم سراغ رشته مدیریت. ولی الان نمیدونم چیکار کنم.
    از طرفی رشته خودم رشته نون و آبداریه. ولی خیلی خیلی سخته. یعنی من رسما تو تمام مدت دکترا باید پوست خودمو بکنم تا بتونم به جائی برسم. از طرفی هم هیچ علاقه ای به مباحث درسهای خودم ندارم و همه رو از سر اجبار دارم میخونم. همش برنامه نویسی و سر کله زدن با امار و ریاضیه که اصلا تو خون من نیست. فقط به این امید که شاید از این رشته فارغ شدم بتونم یه جای خوب پست مدیریتی بگیرم.
    این فکر من رو آزار میده که نکنه دارم اشتباه میکنم. وقتی من هیچ علاقه ای ندارم چرا باید منتظر زمان بمونم تا منو یه جایی قرار بده؟ چرا از الان تغییر رشته ندم برم مدیریت که منو برای مدیریت آماده کنه!؟؟؟ ولی باز نا امید میشم میگم نکنه همین فرصتی هم که این دکترا جلو پای من گذاشته از دست بدم و برم وارد یه راه دیگه بشم که نمیدونم تهش چه اتفاقی میفته؟
    نمیدونم چکار کنم.. از طرفی به رشته م بی علاقه م و اصلا دوست ندارم... اونقدر که با گریه درس میخونم از بس بدم میاد.. از طرفی هم وسوسه دکترا و اینده ای که در پیش داره نمیذاره من درست تصمیم بگیرم.
    چیگار کنم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : بی علاقه و بی انگیزه م! :( کمکم کنید.

    سلام دوست عزیز
    از اینکه انسان موفق و پرتلاشی هستین خداروشاکر باشین، چرا که این موقعیت شما خواسته بسیاری از جوونا از جمله خودم هست
    اول از همه سعی کنین آروم باشین که بتونین درست فکر کنین چون هر مسئله ای راه حلی داره پس گریه چرا؟
    یا بشینین چند دقیقه گریه کنین بعد که ذهنتون آروم شد دقیق همه چی رو مورد بررسی قرار بدین
    خلاصه اینکه با آرامش فکر کنین
    به نظر من یه قلم کاغذ بیارین برای خودتون اولویت بندی کنین
    خواسته هاتون رو از زندگی، تحصیل و کار بنویسین
    اینکه در آینده میخواین کجا باشین و چه چه چیزی یبشترین لذت رو بهتون میده
    اینجوری باعث میشه علاقه هاتون رو دقیقتر پیدا کنین
    مثلا پول و جایگاه شغلی براتون مهمتره یا اینکه علاقه رو ترجیح بدین
    بعدش با توجه به این ها راه حل ها رو برای رسیدن به مقصر بنویسید
    بهتره از کسانی که در این زمینه مجرب و صاحب نظر هستن هم یه مشورت بگیرین
    بعدش با توجه به نتایج بدست اومده بهترین راه رو انتخاب کنین
    یه ضرب المثل هست که میگه:
    اگه یک روز لذت رو میخوای برو تفریح
    اگه یک هفته میخوای برو مسافرت
    اگه یک ماه میخوای برو ازدواج کن
    و اگه لذت رو برای همه عمرت میخوای کاری رو انجام بده که بهش علاقه داری
    علاقه به نظرم یه فاکتور مهم توی انتخاب هاست چه برای شغل و یا ازدواج و یا تصمیمات مهم دیگه
    وقتی به چیزی علاقه داشته باشی اونقدر بهت دلگرمی و انگیزه برای ادامه و پیشرفت میده که نه تنها خستگی رو خیلی کم حس میکنی
    بلکه میتونی داشته های باارزش زیادی رو بدست بیاری که اطرافیان رو به وجد میاره و آدم به عنوان یک فردی که خودش و استعدادهاش رو شناخته موفق میشه
    شاید بشه از راههای دیگه هم به پول و مقام رسید اما همشون مورد علاقه اش نیستن
    خودتون تجربه دارین و میبینین کم نیستن تعداد آدمایی که به خاطر فاکتورهای دیگه اعم از پول و جایگاه شغلی و اجتماعی از علاقه شون زدن
    حالا این بین بعضیا چون انگیزه براشون مهمتره ادامه مسیر رو زیاد سختشون نیست و با همون اغنا میشن
    اما بعضی ها هم نه وقتی میفهمن اگه علاقه رو انتخاب میکردن خیلی شادتر بودن پشیمون میشن
    پس هر کسی با توجه به شرایط و علایق شخصی خودش باید سعی کنه بهترین رو انتخاب کنه
    اگه امکانش هست بفرمایید چه رشته ای تحصیل میکنید که ما هم بتونیم از تجارب مفید و باارزشتون بهره ببریم.
    شاد و موفق باشید.

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : بی علاقه و بی انگیزه م! :( کمکم کنید.

    به خاطر گرفتن مدرک دکترا بیخود وقتت را تلف نکن برو در رشته ای که هم علاقه داری و هم در آن موفق هستی شما در سنی هستید که لابد تجربه کافی برای تصمیم گیری داری زیاد به حرف مردم کار نداشته باش خیلی کسها به دنبال فقط مدرک رفتن الان پشیمونن. من فقط نظرم گفتم شما باید خودت به یک تصمیم درست برسی

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : بی علاقه و بی انگیزه م! :( کمکم کنید.

    نقل قول نوشته اصلی توسط diba95 نمایش پست ها
    سلام خدمت بزرگواران
    من 30 سالمه و فارغ التحصیل کارشناسی ارشد یک رشته مهندسی از یک دانشگاه خیلی خوبم.
    به مدت 4 سال تو یه شرکتی در قسمت مدیریتی مشغول به کار بودم که بی ربط هم به رشته م نبود. من تو زمینه مدیریتی ادم بسیار موفقی بودم تو محل کارم و همه من رو به چشم یک مدیر اجرایی خیلی قوی میشناسند. بصورت امتحانی ازمون دکترای رشته خودم رو شرکت کردم و در یه دانشگاه خیلی خوب قبول شدم.
    الان با گذشت یک ترم از سال تحصیلی میبینم هیچ علاقه ای به مباحث و درسها ندارم. و همش ذهنم تو مدیریته. من تو این 4 سال که کار کردم تازه خودمو علاقه هام رو پیدا کردم. به نحوی که اگر برگردم سر خونه اول و انتخاب رشته حتما میرم سراغ رشته مدیریت. ولی الان نمیدونم چیکار کنم.
    از طرفی رشته خودم رشته نون و آبداریه. ولی خیلی خیلی سخته. یعنی من رسما تو تمام مدت دکترا باید پوست خودمو بکنم تا بتونم به جائی برسم. از طرفی هم هیچ علاقه ای به مباحث درسهای خودم ندارم و همه رو از سر اجبار دارم میخونم. همش برنامه نویسی و سر کله زدن با امار و ریاضیه که اصلا تو خون من نیست. فقط به این امید که شاید از این رشته فارغ شدم بتونم یه جای خوب پست مدیریتی بگیرم.
    این فکر من رو آزار میده که نکنه دارم اشتباه میکنم. وقتی من هیچ علاقه ای ندارم چرا باید منتظر زمان بمونم تا منو یه جایی قرار بده؟ چرا از الان تغییر رشته ندم برم مدیریت که منو برای مدیریت آماده کنه!؟؟؟ ولی باز نا امید میشم میگم نکنه همین فرصتی هم که این دکترا جلو پای من گذاشته از دست بدم و برم وارد یه راه دیگه بشم که نمیدونم تهش چه اتفاقی میفته؟
    نمیدونم چکار کنم.. از طرفی به رشته م بی علاقه م و اصلا دوست ندارم... اونقدر که با گریه درس میخونم از بس بدم میاد.. از طرفی هم وسوسه دکترا و اینده ای که در پیش داره نمیذاره من درست تصمیم بگیرم.
    چیگار کنم
    سلام. خب گرایش های دیگ رشته خودتونو دوست ندارید؟ میشه بگید چ رشته ای خوندید؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بی انگیزگی در زندگی
    توسط nimax در انجمن افسردگی
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 07-14-2015, 10:57 PM
  2. بی انگیزه بودن
    توسط مرضی 27 در انجمن افسردگی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 06-09-2015, 01:30 AM
  3. هدف دارم ولی انگیزه برای درس خوندن ندارم؟
    توسط amir0098 در انجمن مشاوره تحصیلی
    پاسخ: 5
    آخرين نوشته: 05-18-2015, 11:15 PM
  4. داشتن هدف در زندگی و ایجاد انگیزه
    توسط r.k.can i در انجمن افسردگی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 05-11-2015, 11:07 AM
  5. بی انگیزه بودن فرزندم
    توسط farzaneh-sh در انجمن مشکلات فرزندان
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 01-08-2015, 05:29 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد