نمایش نتایج: از 1 به 8 از 8

موضوع: طلاق بعد از 8 ماه عقد

1429
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32531
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    طلاق بعد از 8 ماه عقد

    سلام
    من 18 سالمه و حدود 8 ماهه که با یک اقای طلبه که یکسال از خودم بزرگتره عقد کردم وهنوز عروسی نکردم
    در کل بگم در این 8 ماه حتی یک لحظه هم احساس آرامش نکردم من یک دختر مدهبی هستم و یک خانواده مذهبی دارم و میخاستم یک زندگی مورد قبول اسلام رو داشته باشم به خاطر همین تصمیم گرفتم با طلبه ازدواج کنم و خواستکار طلبه نیز خیلی داشتم ...اما حالا می بینم این آقا همه چیز هست جز طلبه...از بی نوجهی به واجبات دینی مثل نماز و روزه گرفته تا بد خلقی و بد رفتاری با من.و دیگران..
    مثلا اصلا احترام خانوادش را نگه نمی داره و مرتبا باهم دعوا دارند نماز میخونه اما خیلی کاهل نمازه به طوری که خیلی اوقات نماز صبحش قضا میشه...و حتی خیلی از مسایل دینی رو هم قبول نداره حتی حرف مرجع تقلیدش رو هم قبول نداره
    تو رفتاراش هم فوق العاده بد دهنه و اصلا عفت کلام نداره مدام با حرفاش دل منو میش************ه دروغ میگه به همه حتی به مادر و پدرش و دوستای صمیمیش.غیبت میکنه. تهمت میزنه ناسزا میگه. مدام به خانوادم توهین میکنه مثلا سطح اقتصادی ما پایین تر ازو اوناس مدام سطح اقتصادیمونو تو سرم میزنه و میگه شما گدایین. با اینکه خودش خونه نداره اما همخودش هم خانوادش انتظار جهیزیه خوب از من دارن پدرش قبل عقد بهمون قول خونه داده بود ولی بعد زدن زیرش و وقتی من اعتراض کردم که چرا زیر قولتون زدین گفتم تو مادی گرا و رفاه طلبی.تو لیاقت همسر طلبه بودنو نداری با اینکه من اصلا تو مادیات نیستم و خانوادتا از تجملات بدمون میاد اما میگن تو دنبال پول ما بودی اومدی ازدواج کردی با ما...
    میگه خرجیتو بابات باید بده تو عقد و یه چیزی که برام میخره همش تو سرم میزنه اما هرجا میخای بری و هرکاری میخای بکنی باید از من اجازه بگیری حتی حالا که عقدیم خیلی جاها را نمیذاره برم
    خیلی هم ظرفیتش پایینه مثلا سر کوچک ترین مسایل حسابی عصبییییییی میشه بی نهایت. خودشو میزنه چیز پرتاب میکنه.میگه خودکشی میکنم سر چیزای بیخودی میگم خودکشی حرامه میگه برام مهم نیس.
    دارم دیوانه میشم از درون دارم منفجر میشم بعضی وقتا میگم نباید ناشکری کنم اما من اینو نمیخاستم و میخاستم یک زندگی ساده و بی آلایش با نهایت عشقو داشته باشم اما تو این 8 ماه همش کارم شده گریه و اضطراب و استرس....
    ما که حالا عقدیمو باید بهترین روزای زندگیمونو بگدرونیم اما...
    پس دیگه بعد عروسی چی میشه
    همش صبر میکنم دعا میکنم ایشالا همه چیز درست میشه اما روز به روز بدتر میشه من نسبت بهش سرد تر میشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2014
    شماره عضویت
    3222
    نوشته ها
    196
    تشکـر
    356
    تشکر شده 287 بار در 145 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    سلام
    یعنی شما وقتی که تو سن 17 سالگی بودید و ایشون 18 ساله بودند با هم عقد کردید ؟!
    یه مسئله ای رو باید پذیرفت
    شما از یک بچه 10 ساله بپرسید که عالم هستی به چه معناست و بهش بگید که براتون همه چیز رو شرح بده !
    مسلما نمیتونه، به علت اینکه هنوز تجربه کافی رو از دنیا و اطرافش کسب نکرده و بالاطبع همین طور سرد و گرم روزگار رو نچشیده و رفتارش نسبتا سنجیده نیست !
    تو این سنی که شما و اون دوست عزیزمون هستید ، دوره ورود از نوجوانی به جوانی هست و به هیچ وجه نمیشه انتظاری از زندگی مشترک داشت ...
    حداقل سن ازدواج برای یه پسر کم کم 23 سالگی و بالاتر هست
    پس با این وضعیت نمیشه با ایشون زیر یه سقف رفت . نمیگم که ایشون آدم درستی نیستند
    ولی حتی سنشون به حدی نرسیده که بشه تصمیم گرفت مرد زندگی و خانواده هستند یا نه !!!
    بدون شک توانایی اداره یک زندگی رو ندارند ؛ پس فعلا دست نگهدارید و با مراجعه به مشاور یا راهنمایی خواستن از اطرافیان ؛ تصمیم بگیرید که باید چند سال صبر کنید یا ازشون جدا بشید
    دوره نامزدی و عقد هم دوره شناخته، خیلی بهتره که آدم تصمیم زندگیش رو تو همین دوره بگیره به جای اینکه 50 سال توی زندگی مشترک زجر بکشه و روزگارش سیاه بشه !

  3. 3 کاربران زیر از positive بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2015
    شماره عضویت
    14456
    نوشته ها
    541
    تشکـر
    6
    تشکر شده 575 بار در 298 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    سن تون خیلی کمه. اون اقا کاملا مشخصه به بلوغ فکری نرسیده. چرا اینقدر زود عقد کردین؟ کاش لااقل یه مدت رفت و امد میکردین و با اخلاق هم بیشتر اشنا میشدین.
    به هرحال اینجور که معلومه زندگی مشترکتون هم اینده خوبی نخواهد داشت. یا باید زجر بکشین و دم نزنین.
    یا جدا بشین که اون هم تبعات خودشو داره و مسلما در تعداد و نوع خواستگارانتون تاثیر میذاره.
    اگه همسرتون قبول میکنه بیاد مشاوره که بعید میدونم، حتما برید پیش مشاور.
    اگرهم نمیاد، از بزرگترهاتون حتما کمک بگیرین و از کسانی که ازشون حرف شنوی داره بخواین باهاش حرف بزنن.

  5. کاربران زیر از talieh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2016
    شماره عضویت
    27442
    نوشته ها
    1,301
    تشکـر
    2,179
    تشکر شده 2,242 بار در 1,070 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیک بانو نمایش پست ها
    سلام
    من 18 سالمه و حدود 8 ماهه که با یک اقای طلبه که یکسال از خودم بزرگتره عقد کردم وهنوز عروسی نکردم
    در کل بگم در این 8 ماه حتی یک لحظه هم احساس آرامش نکردم من یک دختر مدهبی هستم و یک خانواده مذهبی دارم و میخاستم یک زندگی مورد قبول اسلام رو داشته باشم به خاطر همین تصمیم گرفتم با طلبه ازدواج کنم و خواستکار طلبه نیز خیلی داشتم ...اما حالا می بینم این آقا همه چیز هست جز طلبه...از بی نوجهی به واجبات دینی مثل نماز و روزه گرفته تا بد خلقی و بد رفتاری با من.و دیگران..
    مثلا اصلا احترام خانوادش را نگه نمی داره و مرتبا باهم دعوا دارند نماز میخونه اما خیلی کاهل نمازه به طوری که خیلی اوقات نماز صبحش قضا میشه...و حتی خیلی از مسایل دینی رو هم قبول نداره حتی حرف مرجع تقلیدش رو هم قبول نداره
    تو رفتاراش هم فوق العاده بد دهنه و اصلا عفت کلام نداره مدام با حرفاش دل منو میش************ه دروغ میگه به همه حتی به مادر و پدرش و دوستای صمیمیش.غیبت میکنه. تهمت میزنه ناسزا میگه. مدام به خانوادم توهین میکنه مثلا سطح اقتصادی ما پایین تر ازو اوناس مدام سطح اقتصادیمونو تو سرم میزنه و میگه شما گدایین. با اینکه خودش خونه نداره اما همخودش هم خانوادش انتظار جهیزیه خوب از من دارن پدرش قبل عقد بهمون قول خونه داده بود ولی بعد زدن زیرش و وقتی من اعتراض کردم که چرا زیر قولتون زدین گفتم تو مادی گرا و رفاه طلبی.تو لیاقت همسر طلبه بودنو نداری با اینکه من اصلا تو مادیات نیستم و خانوادتا از تجملات بدمون میاد اما میگن تو دنبال پول ما بودی اومدی ازدواج کردی با ما...
    میگه خرجیتو بابات باید بده تو عقد و یه چیزی که برام میخره همش تو سرم میزنه اما هرجا میخای بری و هرکاری میخای بکنی باید از من اجازه بگیری حتی حالا که عقدیم خیلی جاها را نمیذاره برم
    خیلی هم ظرفیتش پایینه مثلا سر کوچک ترین مسایل حسابی عصبییییییی میشه بی نهایت. خودشو میزنه چیز پرتاب میکنه.میگه خودکشی میکنم سر چیزای بیخودی میگم خودکشی حرامه میگه برام مهم نیس.
    دارم دیوانه میشم از درون دارم منفجر میشم بعضی وقتا میگم نباید ناشکری کنم اما من اینو نمیخاستم و میخاستم یک زندگی ساده و بی آلایش با نهایت عشقو داشته باشم اما تو این 8 ماه همش کارم شده گریه و اضطراب و استرس....
    ما که حالا عقدیمو باید بهترین روزای زندگیمونو بگدرونیم اما...
    پس دیگه بعد عروسی چی میشه
    همش صبر میکنم دعا میکنم ایشالا همه چیز درست میشه اما روز به روز بدتر میشه من نسبت بهش سرد تر میشم
    سلام دوست عزیز
    گمان میکنم شما صرف طلبه بودن با این آقا ازدواج کردید
    در صورتی که باید میدانستی تنها طلبه بودن ملاکی بر با ایمانی بودن شریک مناسب زندگی ایشون نخواهد بود
    خیلیا الان به خاطر مزایاش میرن طلبه میشن
    و طلبه ی واقعی خیلی کم پیدا میشه
    شما میبایست تحقیقات گسترده قبل از عقد انجام میدادی
    مشاوره میرفتید که ببینید به درد هم میخورید یا نه!
    چندین ماه خودتونو و خانواده هاتون رفت و آمد میکردید
    حالا که با این همه تناقض عقد کردید
    مراقب باشید
    اولا تا مطمئن نشدید راجع به زندگیتون عروسی نکنید و رابطه جنسی کامل برقرار نکنید
    دوما حتما و ضرورتا پیش چند تا مشاور خوب برید و تلاش خودتونو بکنید
    اما این طور که من از صحبت هاتون متوجه شدم با خصوصیات متناقض اون آقا طلاق راه خوبیه بهتره الان این کار رو انجام بدید تا پس فردا با یه بچه مجبور بشید با جبر زندگی کنید
    توی این مسائل مهم برای کسی دلسوزی نکنید و تحت احساسات قرار نگیرید ازدواج بحث یک عمر زندگیه و باید عاقلانه بهش نگاه کنید.
    موفق باشی
    امضای ایشان

    Don't GIVE UP
    if you wait for the perfect time you will never get anything done

  7. 2 کاربران زیر از miss eli vrn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    نقل قول نوشته اصلی توسط نیک بانو نمایش پست ها
    سلام
    من 18 سالمه و حدود 8 ماهه که با یک اقای طلبه که یکسال از خودم بزرگتره عقد کردم وهنوز عروسی نکردم
    در کل بگم در این 8 ماه حتی یک لحظه هم احساس آرامش نکردم من یک دختر مدهبی هستم و یک خانواده مذهبی دارم و میخاستم یک زندگی مورد قبول اسلام رو داشته باشم به خاطر همین تصمیم گرفتم با طلبه ازدواج کنم و خواستکار طلبه نیز خیلی داشتم ...اما حالا می بینم این آقا همه چیز هست جز طلبه...از بی نوجهی به واجبات دینی مثل نماز و روزه گرفته تا بد خلقی و بد رفتاری با من.و دیگران..
    مثلا اصلا احترام خانوادش را نگه نمی داره و مرتبا باهم دعوا دارند نماز میخونه اما خیلی کاهل نمازه به طوری که خیلی اوقات نماز صبحش قضا میشه...و حتی خیلی از مسایل دینی رو هم قبول نداره حتی حرف مرجع تقلیدش رو هم قبول نداره
    تو رفتاراش هم فوق العاده بد دهنه و اصلا عفت کلام نداره مدام با حرفاش دل منو میش************ه دروغ میگه به همه حتی به مادر و پدرش و دوستای صمیمیش.غیبت میکنه. تهمت میزنه ناسزا میگه. مدام به خانوادم توهین میکنه مثلا سطح اقتصادی ما پایین تر ازو اوناس مدام سطح اقتصادیمونو تو سرم میزنه و میگه شما گدایین. با اینکه خودش خونه نداره اما همخودش هم خانوادش انتظار جهیزیه خوب از من دارن پدرش قبل عقد بهمون قول خونه داده بود ولی بعد زدن زیرش و وقتی من اعتراض کردم که چرا زیر قولتون زدین گفتم تو مادی گرا و رفاه طلبی.تو لیاقت همسر طلبه بودنو نداری با اینکه من اصلا تو مادیات نیستم و خانوادتا از تجملات بدمون میاد اما میگن تو دنبال پول ما بودی اومدی ازدواج کردی با ما...
    میگه خرجیتو بابات باید بده تو عقد و یه چیزی که برام میخره همش تو سرم میزنه اما هرجا میخای بری و هرکاری میخای بکنی باید از من اجازه بگیری حتی حالا که عقدیم خیلی جاها را نمیذاره برم
    خیلی هم ظرفیتش پایینه مثلا سر کوچک ترین مسایل حسابی عصبییییییی میشه بی نهایت. خودشو میزنه چیز پرتاب میکنه.میگه خودکشی میکنم سر چیزای بیخودی میگم خودکشی حرامه میگه برام مهم نیس.
    دارم دیوانه میشم از درون دارم منفجر میشم بعضی وقتا میگم نباید ناشکری کنم اما من اینو نمیخاستم و میخاستم یک زندگی ساده و بی آلایش با نهایت عشقو داشته باشم اما تو این 8 ماه همش کارم شده گریه و اضطراب و استرس....
    ما که حالا عقدیمو باید بهترین روزای زندگیمونو بگدرونیم اما...
    پس دیگه بعد عروسی چی میشه
    همش صبر میکنم دعا میکنم ایشالا همه چیز درست میشه اما روز به روز بدتر میشه من نسبت بهش سرد تر میشم
    اتباه شما این بود ک فک کردین طرف طلبه اس پ نیازی نیست درموردش تحقیق کنید و فک کردین چون تو این راه رفتن ادم پاک و درستی هستن.
    ببخشید اما من دوتا برادرم طلبه هستن و خیلی طلبه دیدم
    بنظر من اگه واسه ی ادم عادی با شغل و رشته دیگه ی هفته تحقیق میکنی و جواب میدی واسه ی طلبه لازمه ی ماه تحقیق کنید و بعد جواب بدین چون واقعا بعضیاشون یا بهتر بگم بیشتراشون اسلام واقعی را نمیشناسن و هرچی ک به نفعشون هست و مردا و قدرتشون را تضمین میکنه را قبول دارن و بقیه را قبول ندارن.
    همسرت از نظر روانی مشکل داره شاید طلبه شدنش فقط برای فرار از سربازی و راحت طلبی اش باشه.


    یا علی مدد

  9. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33493
    نوشته ها
    19
    تشکـر
    0
    تشکر شده 10 بار در 8 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    شما یه نکته رو در نظر گرفتین و اونم فقط طلبه بودنه
    من خودم توی شرایطی مشابه بزرگ شدم نه از نظر شغل پدر نه ، از نظر اخلاقیات صرفا و مادرمم سوخته و ساخته
    ولی من فرزند لحظه ای احساس ارامش نکردم و نمیکنم
    بدونید فردا روزی در قبال انجام کاراتون مسئولید و نه تنها خودتون بلکه باید بار اشتباهات و سرخوردگی فرزندانتون رو هم بکشید
    امضای ایشان
    امضا
    because went no problem

  11. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33431
    نوشته ها
    189
    تشکـر
    176
    تشکر شده 98 بار در 78 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    مگه چند سالته که کارت شده گریه همش 18 سالته خیلی جوونی اگه میبینی مناسب نیست ازش جدا شو دیگه گریه نداره دختر خوب زندگیتو بساز از نو شروع کن

  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33604
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : طلاق بعد از 8 ماه عقد

    سلام عزیزم بهت یه پیشنهاد خواهرانه دارم.اصلا پیش خودت فکر نکن عروسی کنید خوب میشه مخصوصا که الان حتی خانوادشم احترامتو ندارن.البته کسی جز خودت صلاح زندگیتو نمیدونه ولی با این شرایط اصلا زیر یه سقف نرید.دوران عقدو نامزدی برا شناخته پس خوب بشناسش.ولی پیش خودت رفتارت خودتم بسنج.شاید رفتار خودتم باعث شده که بدتر بشه.اگرهم به این نتیجه رسیدی که جدا بشید اصلا خودتو سرزنش نکن.برای زندگی آیندت تجربه های زیادی بدست میاری.که ان شالله عاقبتت بخیر باشه
    ویرایش توسط Atefe H : 01-24-2017 در ساعت 02:54 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد