نوشته اصلی توسط
Shim4aaaa
سلام من ٣٤ سال دارم دندانپزشك هستم در سن ١٧ سالگي به اجبار خانواده مذهبيم ازدواج ك ردم كه به بعد ٦ماه ازش جدا شدم .من به تحصيلم ادامه دادم دندانپزشك شدم شهر محل تحصيلم با پسري اشنا شدم كه مهندس بود ولي بخاطر اينكه پدر و مادرش داروساز بودن توي داروخانه تامين اجتماعي كار مي كرد و استخدام پيماني بود با اون پسر ازدواج كردم ولي چون توي شهر كوچيك نمي تونستم زندگي كنم و پيشرفت كارم محدود مي شد با پشتيباني زياد خانوادم اومديم تهران و كار همسرم چون از شهر كوچيك به بزرگ نمي شد انتقالي بگيره مجبور به استفا شد در تهران جايي كه پدرم معرفش بودن كار كرد ولي بخاطر اينكه مسئول اونجا از همسرم خوشش نمي يومد راي درمانگاهو زد و همسرم اخراج شد و بعد اون به خاطر سن٣٥ سالش كار دولتي نمي تونه بكنه و از طرفي همه مي گن شما سنتون بالاست كار نمي دن و چون امسالم ارشد قبول شد پنج شنبه جمعه ها بايد بره كلاس ،دانشجو هم نمي پذيرن البته پدرشون فوت كردن ولي مادرشون از نظر مالي اصلا كمك نمي كنه چون مي گه نبايد مي رفتيد تهران البته بيشتر بخاطر اينكه زير دستشو از دست داده
الان بعد ٨ماه نمي دونم چيكار كنم خانواده خودمم منو طرد كردن از زماني كه همسرم اخراج شده و همش به همسرم توهين مي كنن و مي گن داره از من سوء استفاده مي كنه از طرفي همسرم رو دوست دارم از طرفي بيكاريش خيلي اذيتم مي كنه ا. اينكه نون اور خونه من باشم از صبح تا شب كار مي كنم از لحاظي اين همسر دوم من هست اگه بخوام جدا شم خيلي بد مي شه نمي دونم چيكار كنم لطفا كمكم كنيد