نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: اختلاف با والدین

913
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    33057
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    اختلاف با والدین

    با سلام
    من دختری 19 ساله هستم و در یک خانواده ی 4 نفره زندگی میکنم که یک خواهر بزرگ تر از خودم دارم که ازدواج کردن و در حال حاضر من تک فرزند خانواده ام
    پدرم عصبی اما احساساتین و مادرم بسیار لجباز و عصبی و عاجز از بیان احساساتشون هستن که در واقع هسته ی اصلی بسیاری از مشکلات خانوادگی ما با همین رفتار تنش زا و ناهمگون پدر و مادرم هست
    مشکل من در حال حاضر تنهایی بیش از اندازه چه روحی و چه فیزیکی داخل خانوادس. با مادرم بسیار استحکاک دارم و با پدرم هم بواسطه ی نداشتن رابطه ی صمیمی و نزدیک چندان وارد جزییات نمیشیم که به مشکلی بربخوریم
    بیشتر اختلاف من با مادرم هست. ایشون زبون تندی دارن و متاسفانه هنر بسیار خارق العاده ی در رنجوندن و دلزدگی همه دارن. مشکل من اینجاست که من بلعکس مادرم دختر بسیار بسیار عاطفی هستم و بعد از هر بحثی که داریم حرفای مادرم من رو خیلی عذاب میده و از زندگی ناامید میکنه بطوری که تا چند وقت حالت افسردگی و بیزاری نسبت به زندگیم دارم و افکار خیلی منزجر کننده ای به سرم میزنه
    و ایرادی که همیشه از خودم میگیرم اینه که حرف اطرافیانم من جمله نزدیکانم کاملا میتونه من رو نسبت به ایندم ناامید و دلزده کنه و اونقدر اعتماد بنفس من رو پایین میاره که همه ی ایندمو پوچ میبینم و وقتی انقدر با مادرم توی زندگی مشکل دارم حس میکنم هیچ امیدی به داشتن زندگی خوب با هیچ ادمی در اینده نیست
    جدیدا انقدر این خلا عاطفی و تنهایی داخل زندگی من زیاد شده که برای فرار از این موضوعات خوابم میاد و همش میخوابم و در مواقع بیداری هم گریه میکنم و انقدر فکرم مشغوله که حتی نمیتونم درس بخونم
    مادر من اصلا راضی به اومدن به مراکز مشاوره نمشن و چند باری هم که بخاطر وخامت حالات روحی من اومدن بعد از دو جلسه گفتن تو مشکلی نداری و لزومی به مشاوره نیست که من ادامه ندادم
    به نظر شما من با این افکار ازار دهنده و این افسردگی چکار کنم؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    32417
    نوشته ها
    996
    تشکـر
    607
    تشکر شده 1,198 بار در 636 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : اختلاف با والدین

    سلام عزیزجان خیلی سخته ادم با مادرش مشکل داشته باشه ولی بدون اگر مادرت در لحظه حرفی بهت میزنه منظوری نداره و تو دلت واقعا عاشقته چون همه پدرو مادرا عاشق بچشونن ولی خب اونام ادمن اونام خسته میشن از کارای روزمره از همدیگه و...
    ببین تو نمیتونی پدرومادرت تغییر بدی ولی باید یاد بگیری باهاشون مدارا کنی باید بدونی چی مادرت رو عصبانی میکنه و سعی کنی اونکارارو انجام ندی تا ارامشت بهم نخوره و بیشتر تمرکزت رو بزار روی درست فقط به این فکر کن که اونها دوستت دارن و این رفتاراشون تغییر پیدا کردنی نیست چون شخصیتشون شکل گرفته ولی تو چون جوونی انعطاف پذیر تری و میتونی ارامش به خونتون برگردونی
    پس در درجه اول سعی کن عصبانیش نکنی
    درجه دوم اگر خواست باهات وارد بحث بشه تو ادامه نده و سکوت کن
    همه جوره بهشون احترام بزار و سعی کن تمرکزت روی درست باشه نمیدونم دانشگاه میری یا نه ؟ اگر میری میتونی تعداد واحدای بیشتری برداری تا سرت بیشتر گرم بشه یا اسمتو کلاسای مختلف بنویسی بعد از درستم سریعتر کار پیدا کن تا با روحیه بدت بجنگی و بشی سرحال و پر انرژی
    امضای ایشان
    أَلَم تَرَ كَيفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصلُها ثابِتٌ وَفَرعُها فِي السَّماءِ

    حرفی که می‌زنی می‌شه بذری که
    می‌کاری توی دل آدم‌ها
    و یه روز
    درخت می‌شه

  3. کاربران زیر از حناء بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32999
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : اختلاف با والدین

    سلام عزیزم من خودم مادر 2تا دختر هستم دختر بزرگم 15سالشه وکوچیکه9سالشه شاید منم این مشکل با دخترم دارم ولی همیشه سعی میکنم باهاش دوست باشم این اختلاف ها بین تمام مادرو دخترا هست عزیزم به نظر من تو دوربین از روی مادرت بردا رو روی خودت زوم کن ببین تو چه ایرادی داری که باعث میشه مادرت رو برنجونی تمام مامان ها خوبن ولی مشکلات باعث میشه ما یکم نسبت به اطرافیانمون یکم بی اهمیت باشیم تو ب عنوان یه انسان بالغ عواقب سعی کنی خودت رو عوض کنی نه مادرت رو عزیزم یه کش مکش ها بین همه پیش میاد شما هم الان سن حساسی داری وفکرکنم زود رنج هستی به خودت بیا بگو رویا بهتر از این باید باشه ن یه دختر افسرده و گوشه نشین یه پیشنهاد سعی کن هراز گاهی با مامانت برس کافی شاپ رستوران کمک میکنه به نزدیک تر شدنتون کاری که من با دختر ام انجام میدم دوست دارم نتایجش رو برامون تایپ کنی موفق باشی

  5. کاربران زیر از سو گل بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد