اعتیاد شوهرم

[فراموش شده]

سلام دوستان من تازه با این سایت آشنا شدم،
پنج سال هست ازدواج کردم،مشکلات زیادی دارم تو زندگی مشترکم اما بزرگترینشون اعتیاد شوهرم هست که همیشه انکارش کرده تا دیروز که گفت اعتیاد داره اما دیگه میخواد ترک کنه،ولی مشکل من اینه که بهش اعتماد ندارم،من فکر میکنم الان فقط بخاطر شرایط بد مالی میگه میخوام ترک کنم و اصلا قصد ترک نداره،لطفا کمکم کنید خودمم بخاطر مشکلات زیاد زندگی از لحاط روحی کم آوردم

[polis]

سلام دوستان من تازه با این سایت آشنا شدم،
پنج سال هست ازدواج کردم،مشکلات زیادی دارم تو زندگی مشترکم اما بزرگترینشون اعتیاد شوهرم هست که همیشه انکارش کرده تا دیروز که گفت اعتیاد داره اما دیگه میخواد ترک کنه،ولی مشکل من اینه که بهش اعتماد ندارم،من فکر میکنم الان فقط بخاطر شرایط بد مالی میگه میخوام ترک کنم و اصلا قصد ترک نداره،لطفا کمکم کنید خودمم بخاطر مشکلات زیاد زندگی از لحاط روحی کم آوردم

بحث اعتیاد به شدت به نظر کارشناس و مشاور نیاز داره,
بعضی وقتا شده همسری به شوهرش گفته چرا اعتیاد داری این چیه میکشی چرا میکشی و این حرفا اون هم بهش گفته بیا یه دود بگیر تا بدونی چرا ...! چشمت روز بد نبینه شروع شده دیگه ...!!!

یا طرف اصلا مسئله اش خاص نبوده ولی به خاطره حساسیت زیاد سر از کمپ و زندان در آورده و اوضاع بد تر شده,

ولی خب یه چیزی که واقعا مشخص شده و معلومه و ثابت شده اینه که اطرافیان واقعا تاثیر گذار هستند در ترک این عادت برای اون فرد,
نه میشه زیاد بهش نزدیک شد نه میشه تنهاش گذاشت باید درکش کرد

[شهرام2014]

سلام دوستان من تازه با این سایت آشنا شدم،
پنج سال هست ازدواج کردم،مشکلات زیادی دارم تو زندگی مشترکم اما بزرگترینشون اعتیاد شوهرم هست که همیشه انکارش کرده تا دیروز که گفت اعتیاد داره اما دیگه میخواد ترک کنه،ولی مشکل من اینه که بهش اعتماد ندارم،من فکر میکنم الان فقط بخاطر شرایط بد مالی میگه میخوام ترک کنم و اصلا قصد ترک نداره،لطفا کمکم کنید خودمم بخاطر مشکلات زیاد زندگی از لحاط روحی کم آوردم

سلام

متاسفم از آنچه که خواندم ولی به طور اختصار چون سوال فرمودید پاسخهای کوتاهی رو خدمتتون عرض میکنم:

معتاد باید بپذیره که معتاده و نیاز پیدا کنه که برگرده به زندگی طبیعی و احتیاج به ترک و کمک متخصصان امر رو داره

عدم اطمینان و سر کوفت و بدبینی اطرافیان شخص معتاد به شخص معتاد در جهت ترک, نه تنها راه گشا نیست بلکه انگیزه رو در شخص معتاد از بین میبره

در مورد کیس شما این شمائید که میتوانید تصمیم بگیرید در این زندگی بمانید و یا بروید ولی عدم تشویق و ترس و اطمینان به ترک ایشون هیچ مشکلی رو حل نمیکنه و اصلا عمری با شک نمیشه زندگی کرد

به هیج وجه فعلا بچه دار نشید بچه مشکلی رو حل نمیکنه

سعی کنید کاری داشته یاشید و استقلال مالی

تکنیک 12 قدم بهبودی انجمنهای گمنام بسیار موثر بوده در ترک معتادین.

موفق باشید

سپاس
دکتر

[فراموش شده]

ممنون که راهنماییم کردید،در مورد استقلال مالی داشتن خیلی دوست دارم سر کار برم اما همسرم بشدت مخالفت میکنه،و دلیل این مخالفتش هم اینه که تو از دنیای بیرون خبر نداری!!!!!

[رنگو]

زندگی با همسر معتاد، چه زن چه مرد، مشکلات خاص خودش را دارد. با این حال و با طرح چند پرسش می توان به این نتیجه رسید که آیا می توان به ادامه زندگی با زن یا مرد معتاد امیدوار بود یا خیر؟ اولین پرسش این است که این فرد آیا کسی است که بتواند ترک کند؟ تصمیم به انجام چنین کاری دارد و به اصطلاح مرد این کار است یا فقط حرفش را می زند؟ خانواده و زن و بچه اش برایش مهم هستند؟ یا خانواده چندان برایشان مهم نیست و تلاش چندانی برای ترک مواد نمی‎کند؟ مدت زمان مصرفش چقدر است؟ چه نوع موادی مصرف می کند؟ تزریقی است؟

برای امیدوار بودن به یک فرد معتاد باید به چند عامل توجه کرد. اگر زن یا مرد معتاد شخصیتی خانواده مدار داشت و زن و بچه اش برایش مهم بود، ویژگی خلقی آرام تری داشت، دست بزن نداشت، میزان موادی ‎ که مصرف می کند کم است، نوع مواد مخدر مصرفی اش از جنس شیشه، کراک و هروئین نیست و حاضر است به کمپ برود و مواد را ترک کند، می توان امیدوار بود به یک زندگی سالم و به آغوش گرم خانواده بازگردد.

اما اگر فرد معتاد مدت زمان زیادی است که موادمخدر مصرف می کند، از موادمخدر صنعتی همچون شیشه و کراک استفاده می کند، میزان مصرفش زیاد است، از نظر شخصیتی ضعیف است، ادامه زندگی با او همراه با تنش و مشکلات است، به کرات تصمیم گرفته به کمپ برود و ترک کند، اما موفق به ترک نشده یا حاضر نیست برای ترک به کمپ برود.

[رنگو]

باید بدانیم که برخورد اولیه خانواده با بیمار از اهمیت ویژه ای برخوردار است داشتن برنامه و کنترل خشم و عصبانیت خانواده یکی از اصول اولیه می باشد . افرادی که اعتیاد را جرم می انگارند اغلب با زندانی کردن بیمار در منزل ، تحقیر ، سرزنش و رفتارهای خشونت آمیز قصد اصلاح او را دارند. این روش نتیجه ای بدنبال ندارد و تنها باعث می شود بیمار نسبت به خانواده بدبین شود و کدورت و دشمنی بجای روابطه دوستانه که یکی از اجزای لازم برای موفقیت در درمان است را بگیرد.

با کسب اطلاعات صحیح از پزشک ، مشاور ، روانشناس و افراد ذیصلاح شیوه های مختلف درمان را برای بیمار توضیح دهید و با کلمات محبت آمیز به او تفهیم نمایید که از درمانش حمایت می نمایید و تا زمانیکه او داوطلب درمان باشد همراهیش می کنید و همچون بیماریهای دیگر، در این بیماری هم امید به درمان زیادی وجود دارد و افرادی زیادی تحت درمان بوده و بهبود یافته اند .

محدودیت و فشار قبل و بعد از درمان اگر معقول و منطقی باشد و زیر نظر یک درمانگر صورت گیرد می تواند در این مسیر به خانواده و بیمار کمک نماید . مثلا پول و منابع مالی باید محدود شود ولی برای بیمار توضیح دهید که این کار به دلیل این است که پول خود وسوسه انگیز است و یک از برانگیزانها محسوب می شود . جایی که بیمار در آن مواد مصرف می نموده را باید بلوکه کرد مثلا ماشین، پشت بام، انباری، زیر زمین ، اتاق و...

لازم به ذکر است که این محدودیتها اگر با توضیحات کافی و لحن مناسب در یک محیط حمایت گر انجام شود بیمار احساس همدلی و همراهی خانواده را درک می نماید و انگیزه او برای درمان افزایش می یابد.

تجربیات بالینی نشان داده اند ، اعضاي خانواده فرد مصرف كننده به علل متفاوتی نظیر استرسهاي ناشي از مصرف مواد فرد معتاد و یا حتی قبل از ابتلا فرد به اعتياد ، عملكرد مناسبی نداشته اند و اقدام به رفتارهايي می كنند كه به ظاهر برای كمك به بيمار است، ولي درواقع به ادامه اعتياد در فرد كمك می نمایند . مثالهایی از رفتارهای نادرست خانواده که باعث بروز مشکل در اعضاي خانواده است، عبارتند از:

• بخشش و چشم پوشي در مورد رفتارهاي پرخطر معتاد مانند مخفي كردن رفتارهاي غلط بيمار (براي مثال با رفتار شخص مانند يک راز برخورد می شود)

• در اختيار گذاشتن منابع مالي بدون حساب در حالي كه ممكن است بيمار آن را صرف خريد مواد نمايد اعضاي خانواده ممكن است از روبروشدن معتاد با مشکلاتش جلوگيري كنند و يا کمک كنند فرد بيمار از عوارض، آسيبها و مشکلات حاصل از مصرف مواد (مانند مشکلات شغلي، اقتصادي، قانوني و...) خلاص گردد. گاهي اين رسيدگي بيش از حد به بيمار تا اندازه هاي افراطي ميگردد كه خانواده ممكن است هر کاري را که شخص بايد انجام دهد برايش انجام دهد يا حتي به جاي معتاد اقدام به تهيه مواد براي او نمايد.

• خانواده ممكن است در زمان هايي براي مصرف خودسرانه ساير مواد و يا دارو توسط معتاد دلیل تراشي كند يا آن را توجيه نمايد. مثلاً بعضي از اعضاي خانواده ممكن است به غلط عقيده داشته باشند كه زمان هايي وجود دارد که مصرف اجتنا ب ناپذير است، يا بالآخره بعضي اوقات بايد اجازه داد تا فرد معتاد با مصرف مواد جشن بگيرد و يا عقيده داشته باشند كه در زمان استرس و عصبانيت، بيمار براي تسکين، نياز به مصرف مواد دارد.

• در بعضي از مواقع خانواده ممكن است حتي مصرف کنترل شده را تأييد نمايند.

• افراط و تفريط در حمايت از بيمار مانند حمايت افراطي در مقابل رهاکردن ناگهاني و در نهايت خسته شدن. گاهی ديده شده است كه اعضاي خانواده به جاي نظارت مناسب بر بيمار و كمك به او در رفع مشكلاتي كه در درمان ايجاد شده وقت خود را برای سرزنش ديگران هدر می دهند. لازم است ضمن پذيرش غيرمؤثربودن رفتارهاي نادرست خود، سعي کنيم از واکنشهاي احساسي و حمايتهاي غلط پرهيز کرده و در جهت انجام رفتارهاي صحيح تلاش نماييم.

[farokh]

زندگی با همسر معتاد، چه زن چه مرد، مشکلات خاص خودش را دارد. با این ‌حال و با طرح چند پرسش می‌توان به این نتیجه رسید که آیا می‌توان به ادامه زندگی با زن یا مرد معتاد امیدوار بود یا خیر؟ اولین پرسش این است که این فرد آیا کسی است که بتواند ترک کند؟ تصمیم به انجام چنین کاری دارد و به اصطلاح مرد این کار است یا فقط حرفش را می‌زند؟ خانواده و زن و بچه‌اش برایش مهم هستند؟ یا خانواده چندان برایشان مهم نیست و تلاش چندانی برای ترک مواد نمی‎کند؟ مدت زمان مصرفش چقدر است؟ چه نوع موادی مصرف می‌کند؟ تزریقی است؟
برای امیدوار بودن به یک فرد معتاد باید به چند عامل توجه کرد. اگر زن یا مرد معتاد شخصیتی خانواده‌مدار داشت و زن و بچه‌اش برایش مهم بود، ویژگی خلقی آرام‌تری داشت، دست بزن نداشت، میزان موادی‌‎ که مصرف می‌کند کم است، نوع مواد مخدر مصرفی‌اش از جنس شیشه، کراک و هروئین نیست و حاضر است به کمپ برود و مواد را ترک کند، می‌توان امیدوار بود به یک زندگی سالم و به آغوش گرم خانواده بازگردد، اما اگر فرد معتاد مدت زمان زیادی است که موادمخدر مصرف می‌کند، از موادمخدر صنعتی همچون شیشه و کراک استفاده می‌کند، میزان مصرفش زیاد است، از نظر شخصیتی ضعیف است، ادامه زندگی با او همراه با تنش و مشکلات است، به کرات تصمیم گرفته به کمپ برود و ترک کند، اما موفق به ترک نشده یا حاضر نیست برای ترک به کمپ برود.
با نشانه‌های گفته شده روی این فرد نمی‌توان به عنوان شریک زندگی حساب کرد و به اعتقاد من بهتر است از او جدا شد، زیرا ادامه زندگی با تنش همراه خواهد بود.

در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

021-88472864

[parisa1140]

مطالب مفید بود مرسی

[behnam1991]

با سلام
خواهرمن بهت اطمینان میدم که انشاالله مشکی حادی نیست !!!!
از چیزی باید ترسید ک ناشناخته باشه و از دسته بیماریهای باشه که درمانش ممکن نباشه! اما اعتیاد یک بیماری قابل درمان هست بشرطی که بروش درستی متوسل بشین!
متاسفانه اکثر مردم به دلیل عدم آگاهی به درمان دایمی و سلامتی کامل نمیرسن. چراکه اعتیاد جسم و روان فرد قربانی رو به بند میکشه و فردی که بیش از 2 سال با مصرف مواد مخدر گذرونده (هر گونه مواد سنتی و صنعتی)و در این مدت با هر بار مصرف آسیب های بسیاری به جسم و روانش وارد شده نمیشه تعوقع داشت با چند روز نکشیدن درمان بشه. البته بعد از یک هفته اگر آزمایش بده جوابش منفی خواهد شد و توی این مدت مورفین یا هر مخدری از خون فرد معتاد خوارج میشه اما موضوع فقط همین نیست مشکلاته روانی فرد بیمار چی؟ سایر مشکلاتش که توی این مدت برا خودش درست کرده چی؟هیچ تضمینی نیست با کمترین فشار روانی برگرده! درست مثل اینه که شهری رو بمب باران کرده باشن خب حتما خسارات شدیدی بهش وارد شده حالا بمب باران تموم شده بنظرتون با بیرون آوردن پوکه هی بمب ها از شهر میشه شهر رو سالم فرض کرد؟ میشه به ساکنینش گفت برین توی شهرتون زندگی کنین؟ اونام اگه بخوان برگردن کجپا برن ؟توی کدوم خونه بخوابن؟ همه جا ویران شده! باید بازسازی بشه تا بشه زندگی کرد.
پس ترک های موقتی 21 روزه اصلا کاره درستی نیست بجز فشار زیادی و رفتار دور از شان دیگران با شوهرتون و بازگشت به اعتیادش با تخریب بیشتر از قبل هیچ اصری نمیگذاره.سایر روشهای رایج هم همین طور نتیجه عکس میده هرگز اونا رو امتحان نکنین!!!! اینو بعنوان یه برادری که قبلا بار ها بارها ترک ناموفق داشته و همه ی روش هایی ک میشناخته رو امتحان کرده بهتون میگم!
خواهرم کسی که به این بیماری گرفتار میشه هر چقدم قوی باشه امکان بازگشتش هست مگر اینکه درمان بشه با ترک های موقتی کمتر کسی میتونه جواب بگیره چه بسا آدمای مغرور و گمراهی بودن ک سالها خودشون رو به هر دری زدن تا پاکیشونو حفظ کنن یا برگشتن یا اگه برنگشتن و تونستن تا امروز پاک بمونن هر لحظه با ترس از بدام افتادن دوباره مثل فراری ها زندگی کردن و دایم از جاهایی ک حتی سالهای پیش اونجا مصرف کردن هم باید هضر کنن تا مبادا وسوسه بشن و...
البته نباید ناامید شد! امروز بلطف و مرحمت خدای بزرگ من 5 ساله درمان شدم و هیچ حراسی از اعتیاد و دامهای فریبنده ش ندارم چون آگاهم نسبت به این بیماری و حتی تونستم بحمدلله کنترل زندگی خودم رو بدست بگیرم و از دیدگاه خیلی ها به موفقیت رسیدم. خدارو شکر همه چی خوبه و روز بروز بهتر میشه.
و این اآزادی و سلامتی و احساس خوب رو برای همسرتون از خدا میطلبم وبه شمام نوید میدم که شک نکنین اگه از مسیری ک من و خیلی از همدردایی که آزادانه بدون هیچ بندی زندگیمونو میکنمیم استفاده کنین قطعا هم همسرتون به درمان و رهایی و حتی سعادت میرسه و هم در ادامه شما و خونوادش رو به سعادت و خوشبختی میرسونه.
راهی برای درمان نیست جز راه راستین (انجمن احیای انسانی کنگره 60) که بنیانگذارش هم یک بزرگمرد ایرانی هستش که ثابت کرد درمان قطعی بدون هیچ بازگشتی وجود دارد و پس از درمان خودش روشی ک کشف کرده بود رو به اثبات رسوند و بعد به همراه خانواده ش زندگیشونو وقف اینراه کردن و هرروز به گمراهانی ک قصد باز گشت به زندگی و حفظ حرمت انسانیشون رو دارن رو بکمک سایر رها شدگان یاری میکنن.
خواهرم توکل کن به خدا و بسپار به خودش شما راه درست رو انتخاب کن قدم بگذار داخل مسیر باقیش با کسی که سخاوتمندانه دست هر کسی که ازش کمک میخواد رو میگیره و کاری به گذشته ی اونا یا فقیر یا غنی بودنشون نداره. خداوند ارحم الرحمین
سخته خیلی هم سخته ولی اولین قدمش سخته فقط حرکت کنه خدا کمکش میکنه انشاالله مثه من و خیلی های دیگه که فکرشم نمیکردیم اما بحمدلله شد!