من یه پسر ۱۷ ساله ام. من از محبت های خانواده به خصوص پدرم نسبت به خودم خسته شدم.فک کنم چون مثلا بچه اول تو خانواده پدریمم اینقد روم حساسن.بابامو که نگو.زیادی بهم وابسته اس.وقتی سنم پایین تر بود این اتفاق برام جالب هم بود.ولی الان همش دردسره.مثلا همین تازگی خودمو کشتم یه مسافرت دو روزه ( اونم اردو مدرسه) به یکی از شهر های اطراف برم.اصن نذاشت.دلیلشم این بود که نمیتونه منو از خودش جدا کنه.مورد مشابه زیاد بوده.حالا من می خوام یکم از این محبت افراطی کم شه.نه اینکه روابطمون سرد شه یا دعوا بگیریمو اینجور چیزا... البته بگم خیلی هم به من اعتماد داره
نمیدونم دلیل نارضایتیم دقیقا چیه،شاید بخاطر سنم باشه ولی کلا خسته شدم،البته میدونم همین آرزو خیلیاس ایشالله خدا پدر مادرمو بالا سرم حفظ کنه ولی خوب اینم مشکل ما دیگه
لطفا اگه پیشنهادی برام دارید بهم بگید.هرچه سریع تر بهتر
ممنون