خجالت كشیدن موجب عقب ماندگی است. انسان باید در برخورد با دیگران اعم از بزرگترها یا همسن وسالان خود خیلی «راحت» باشد. به این جهت كه پیش هیچ كس خود را حقیر و بی ارزش احساس نكند.
اگر چنین حالتی، یعنی شرمساری، وجود داشته باشد، آدمی نمی تواند احساس ضمیر خود را بیان یا از حقوق خویش دفاع كند، در نتیجه از قافله زندگی عقب می ماند. احساس خجالت یك بیماری است كه به آسانی می توان آن را با تلقین و ممارست مداوا كرد.
ویرایش توسط رنگو : 02-10-2017 در ساعت 06:36 PM
قدتون که خوبه لااقل 6 سانت از من بلندتریدنوشته اصلی توسط فرهاد تنها
فقط باید کمی چاق بشید و وزنتون رو نرمال کنید پس اون لینکی که داده بودم رو بخونید و بهش عمل کنید
وقتی کسی بهم محبت میکنه اما من تو دلم ازش راضی نیستم...خجالت میکشم بهش بگم که نمیخوام دیگه باهاش دوست باشم
...
ویرایش توسط amir-b : 05-25-2018 در ساعت 10:39 PM
سعی کن طرز فکرتو عوض کنی و یجورایی تو کف دخترا و رابطه باهاشون نباشیدرود
از اینکه وقتی تویه یک جمع بخوام حرف بزنم, مخصوصا وقتی که اون جمع ساکت باشن و بهم نگاه بکنندمخصوصا اینکه در این شرایط زبانمم میگیره و اوضاع بدتر میشه.
البته از خیلی چیزهای دیگر هم خجالت کشیدم مثلا وقتی که بخواهم با دختری زیبا رو یا پسری خوشتیپ صحبت بکنم,البته معمولا اگر من هم خودم را کشته و صحبت بکنم یقینا آنها جوابم را نمیدن و یا نهایت دکلمه بیست خطه من رو با یک "بله" "خیر" "نمیدانم" پاسخ میدهند.
البته بیشتر منبع این خجالت شرایط نامساعد خودمه مثلا اینکه آنقدر ندارم که یک تیپ فشن بزنم یا قدم کوتاه هست یا قیافه جذابی ندارم و خوب همه اینها باعث میشه آدم خجالتی بشود.
سعی کن به فکر ازدواج باشی
اینجوری احساس رضایت از خودت بیشتر ميشه و اعتماد به نفست میره بالا
ادم وقتی خودشو تحقیر کنه جلو جمع خجالت میکشه
از خدااااااااااااااااااااااا اااااااااااااا
داری بد جور خودزنی می کنیدرود
از اینکه وقتی تویه یک جمع بخوام حرف بزنم, مخصوصا وقتی که اون جمع ساکت باشن و بهم نگاه بکنند
البته از خیلی چیزهای دیگر هم خجالت کشیدم مثلا وقتی که بخواهم با دختری زیبا رو یا پسری خوشتیپ صحبت بکنم,البته معمولا اگر من هم خودم را کشته و صحبت بکنم یقینا آنها جوابم را نمیدن و یا نهایت دکلمه بیست خطه من رو با یک "بله" "خیر" "نمیدانم" پاسخ میدهند.
البته بیشتر منبع این خجالت شرایط نامساعد خودمه مثلا اینکه آنقدر ندارم که یک تیپ فشن بزنم یا قدم کوتاه هست یا قیافه جذابی ندارم و خوب همه اینها باعث میشه آدم خجالتی بشود.
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
اره عزیزمدرود
جالب است بنده چند خط نوشتم بحث طولانی پیرامون خجالت در جمع گفتم و اشاراتی گسترده به موارد متعدد کردم که رابطه با دختر هم جزوی از آنها بود (ولی همه اش نبود) اینکه شما فقط به این یک مورد بحث بنده اشاره فرمودید(شاخکتان رویش تیز شد) به زبان بی زبانی گویای این است که خودتان چطور گرفتار "در کف بودن دخترها" هستید
الان شما این گزینه را کنار گذاشتید (ظاهرا؟) اعتماد بنفستان خیلی زیاد شده؟ما که چنین نمیدانیم...
منم وقتی بچه بودم همیشه ارزوی داشتن دوس دختر داشتم
اما سنم رفت بالا متوجه شدم ارزوم خیلی غلط و مسخره بوده
وقت بخیردرود
آسفالت زدن ندارد چون پهن کف خیابان است....
ممنونم بابت اینکه قابل دانستید و نظر دادید,ولی حقیقت چنین است مثلا بیاییم به دروغ بگوییم رییس جمهور آمریکا هستیم چیزی که عوض نمیشود بگزارید لااقل حقیقت را بگوییم گرچه تلخ است اما,اما بهتر از خواب خیالی در هواپیمای در حال سقوط است.
ما داریم تو ایران زندگی می کنیم با فرهنگ ایرانی توقع خیلی چیزا رو نمیشه داشت
یک سری عیوب هم همه دارند کیه که نداره نظر عموم مردم دراینباره مهم نیست چه مثبت چه منفی
با موضوع عزت نفس آشنایید؟؟؟
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
من وقتایی که خانوادم رو ناراحت میکنم واقعا خجالت زده میشم
کسانی که در خود احساس حقارت می کنند
به دیگران رحم می کنند
اما به دلیل غرورشان دم نمی زنند!
یعنی درد می کشند و می خواهند با دیگران هم دردی کنند.
کسانی که با دیگران همدردی می کنند به دلیل دردمند بودن خودشان است.
فریدریش نیچه
عزت یا حرمت نفس خیلی طولانی و گسترده است و من دانشش رو ندارم کتاب و فایل صوتی تو نت هست می تونید مطالعه کنید و روی خودتون کار کنید برای من خیلی جالب و مفید بود
تعریف در ویکی پدیا
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9...86%D9%81%D8%B3
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
عزت نفس چرند نیست
قضاوت ما نسبت به خودمون تاثیر مستقیم و زیادی روی رفتارا و حالات و احوال ما می زاره
اینکه میبینیم یکی از همه طلبکاره یکی خیلی وابسته است یک نفر خیلی حساسه و ... می تونه ارتباط زیادی با نبود عزت نفس داشته باشه
با دونستن این قضیه شما متوجه میشین برای زندگی بهتر و لذت بیشتر چه اشتباهایی در باور و اعتقاداتوت وجود داره
اگه خواستین شروع کنین 3 تا فایل 1.5 ساعته از آقای محمدرضا شعبانعلی در اینباره وجود داره (البته این مسئله رو با نگاهی به کار کردن و مسائل کاری و مذاکره جلو میبره) رایگان هم هست تو نت می تونی دان کنی اگه پیدا نکردی بگو بهت بدم
دکتر هلاکویی هم 6 فایل داره تو یوتوب به اسم حرمت نفس که این با افکار و عقاید شما سازگارتره من اولیشو دارم گوش میدم
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
قرار نیست کسی به شما بگه فکر خوب کن همه چیز خوب میشه با قانون جذب و سایر خرافات این مدلی فرق داره
در پی براورده کردن آرزوهاتون نیست
یک مسئله علمی روانشناسیست و دو دو تا چهار تا داره
ویرایش توسط آرش67 : 05-03-2017 در ساعت 12:00 AM
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
فعلا موردی پیش نیومده که باعث بشه خجالت بکشم.خیلی راحت تو جمع حرف میزنم و کنفرانس میدم.و فکر میکنم بزرگترین دلیلی که باعث شده اینجور بشم این بوده که هیچ وقت نگران قضاوت مردم نیسم.
اینو گوش کنید
http://uupload.ir/view/jura_masir-e-asli-1_(2).mp3
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
هیچکدوم از اینایی که گفتی فکر و شعور و معرفت ندارن!!!!
آدم رو با اینا مقایسه میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
با دروددرود
بانو رزمریم مصداق عرض کردم...
نگاه بکنید مثلا من : قد کوتاه, لاغر اندام, از لحاظ جثه بسیار ضعیف و بیماری قلبی هم دارم: آیا میتوانم بشوم رضازاده؟! آیا میتوانم بشوم پله؟! آیا میتوانم بشوم جردن باروز؟
من : از لحاظ مالی بسیار ضعیف, امکان کار در کشور هم که خودتان میبینید: آیا میتوانم مثل بیل گیتس میلیاردر شوم؟
من : از لحاظ هوش بهر پایین هستم : آیا میتوانم انیشتن بشوم؟ ارشمیدس چطور؟
منظور من این بود رویا باید با واقعیت جور باشد, این دوست بزرگوارمان (البته به قصد نیت خیر , این را فهمیدم) سعی داشت به من روحیه بدهد(دستش درد نکند) اما ایشان فرمودند مثلا با عزت نفس پیدا کردن میتوانی پیشرفت کنی حرفشان هم متین بود بله منتهی بحث من این زیرساختها بود این چیزهایی که من ندارم و نخواهم داشت .
حرف من به طور خلاصه این بود : این حرفها برای کسانیست که یک توانایی دارند (مثلا طرف پولدار است, خوش قیافه است, خوش صداست) میتواند با کار روی این استعدادش چیزی بشود ولی کسی که هیچکدام را ندارد زدن این حرفها بهش فقط موجب این میشود بیشتر احساس بدبختی بکند....
دوست گرامی
شما درست می فرمایید از بیانات شما بسیار لذت بردم
حق با شماست
مگه ما چنتا رضا زاده و ارشمیدس و بیل گیتس و .... میخوایم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟درود
بانو رزمریم مصداق عرض کردم...
نگاه بکنید مثلا من : قد کوتاه, لاغر اندام, از لحاظ جثه بسیار ضعیف و بیماری قلبی هم دارم: آیا میتوانم بشوم رضازاده؟! آیا میتوانم بشوم پله؟! آیا میتوانم بشوم جردن باروز؟
من : از لحاظ مالی بسیار ضعیف, امکان کار در کشور هم که خودتان میبینید: آیا میتوانم مثل بیل گیتس میلیاردر شوم؟
من : از لحاظ هوش بهر پایین هستم : آیا میتوانم انیشتن بشوم؟ ارشمیدس چطور؟
منظور من این بود رویا باید با واقعیت جور باشد, این دوست بزرگوارمان (البته به قصد نیت خیر , این را فهمیدم) سعی داشت به من روحیه بدهد(دستش درد نکند) اما ایشان فرمودند مثلا با عزت نفس پیدا کردن میتوانی پیشرفت کنی حرفشان هم متین بود بله منتهی بحث من این زیرساختها بود این چیزهایی که من ندارم و نخواهم داشت .
حرف من به طور خلاصه این بود : این حرفها برای کسانیست که یک توانایی دارند (مثلا طرف پولدار است, خوش قیافه است, خوش صداست) میتواند با کار روی این استعدادش چیزی بشود ولی کسی که هیچکدام را ندارد زدن این حرفها بهش فقط موجب این میشود بیشتر احساس بدبختی بکند....
چرا خودتون رو مقایسه میکنین؟؟؟
من یه دوستی داشتم که این حرفش رو هیچوقت فراموش نمیکنم....
گفت تا زمانی که خودت رو با دیگران مقایسه میکنی هیچوقت پیشرفت نمیکنی...اما وقتی خودت رو با دیروز خودت مقایسه کردی نقاط ضعفت رو شناختی و نقاط قوتت رو پرورش دادی اونوقت تو مسیر پیشرفت قرار میگیری!!!
اون کسی که قدش بلنده ممکنه ماشین بهش بزنه کلا ویلچر نشین بشه
اون کسی که چشم داره ممکنه چیزی به چشمش بخوره و چشماشو از دست بده
اون کسی که هیکلی و خوش فرمه ممکنه مریض بشه و همه اینا رو از دست بده و آدم ضعیفی بشه
اما بعد از همه اینا چی میمونه؟؟؟؟ این فکر و شعور آدماست که ماندگار
وگرنه جسم و ماشین و پول و .... همه دست میرن
چرا سعدی انقدر ماندگاره؟ چرا حافظ رو کسی فراموش نکرده؟؟ کی میدونه پوریای ولی چی میپوشیده؟؟؟
انقدر فکرشون بزرگ و منششون متعالی بود که ماندگار شدن...پوریای ولی فقط به خاطر جوانمردی که داشت انقد زبون زد شد
شما به نظر من قلم فوق العاده ای دارید... و میتونید خیلی عالی و قوی بنویسید!
ولی مشکل اینجاست که شما زوم کردید رو ظواهر ( طرف پولدار است، خوش قیافه است، خوش صداست) و تفکر و شعور آدما رو نادیده گرفتید
من خیلی ها رو میشناسم که خوش قیافه ان اما وقتی دو دقیقه باهاشون حرف میزنی انقد از درون خالین که آدم دوس داره زودتر ترکشون کنه
یا همین صادق هدایت که شما خیلی طرفدارشی....از نظر من قیافه ی خوبی نداره! ولی اونقدر قلمش رو ریز چرخونده که حتی کسی که تفکراتش رو قبول نداره دوس داره کتاباشو بخونه
مطمئن باشید که هرکسی به جایی رسیدی نقاط قوت رو پرورش داده و از زوم کردن رو ناتوانایی هاش دست برداشته
شما به جای تمام این چیزایی که گفتی ندارم...چیزایی که داری رو بنویس....
هیچی هم که نداشته باشی...همین که میتونی بخونی، بنویسی، راه بری..نگاه کنی، حرف بزنی،
و این چیزی که انسان احتیاج داره...شما قلم روانی دارید...همون چیزی که خداوند بهش قسم خورده و این برتری نداره!!! ( میدونم که خداوند رو قبول ندارید فقط میخوام بگم خیلی چیز ارزشمند و مهمی هست)
شما بیشتر از توانایی هاتون رو ناتوانایی هاتون تمرکز کردید...و خب هرکسی باشه اینجوری کم میاره.
منم خیلی کارارو نمیتونم انجام بدم....
ورزش سنگین نمیتونم انجام بدم، زبانم خیلی خوب نیست، کار و شغل پردرآمدی ندارم، ریاضیم فوق العاده ضعیفه ، هیچوقت شیمی و فیزیک رو دوست نداشتم...کسی که خیلی دوسش داشتمو از دست دادم، دوستام همه یا ازدواج کردن و یا ارشد میخونن اما من چی؟
پس باید بگم من آدم بدبخت و فلک زده ایم؟؟؟
به نظر شما چی؟ من میتونم دلیلی برای خوشبختیم پیدا کنم؟؟
درود
بانو رزمریم مصداق عرض کردم...
نگاه بکنید مثلا من : قد کوتاه, لاغر اندام, از لحاظ جثه بسیار ضعیف و بیماری قلبی هم دارم: آیا میتوانم بشوم رضازاده؟! آیا میتوانم بشوم پله؟! آیا میتوانم بشوم جردن باروز؟
من : از لحاظ مالی بسیار ضعیف, امکان کار در کشور هم که خودتان میبینید: آیا میتوانم مثل بیل گیتس میلیاردر شوم؟
من : از لحاظ هوش بهر پایین هستم : آیا میتوانم انیشتن بشوم؟ ارشمیدس چطور؟
منظور من این بود رویا باید با واقعیت جور باشد, این دوست بزرگوارمان (البته به قصد نیت خیر , این را فهمیدم) سعی داشت به من روحیه بدهد(دستش درد نکند) اما ایشان فرمودند مثلا با عزت نفس پیدا کردن میتوانی پیشرفت کنی حرفشان هم متین بود بله منتهی بحث من این زیرساختها بود این چیزهایی که من ندارم و نخواهم داشت .
حرف من به طور خلاصه این بود : این حرفها برای کسانیست که یک توانایی دارند (مثلا طرف پولدار است, خوش قیافه است, خوش صداست) میتواند با کار روی این استعدادش چیزی بشود ولی کسی که هیچکدام را ندارد زدن این حرفها بهش فقط موجب این میشود بیشتر احساس بدبختی بکند....
من جبر زمان مکان و استعداد رو قبول دارم و دنیا هم عدالتی ندارد که هیچ ظلمهای شدید هم درش زیاد است
شما نوعی تازه اگه هوش بالا هم داشته باشید انیشتن شدنتان احتمالش کم است
این قضیه عزت نفس هم شاید به درد عده ای بخورد و برای بعضیها هم بی فایده باشد
انسانی که از لحاظ روحی سالم باشد قائدتا آرزوی محال ندارد ، دائم مقایسه نمی کند و ... بعضی رفتارها خواسته ها نشانه بیماریهای خفیف در آدم هست
بدون خشم و بدبینی زندگی بهتری تجربه خواهیم کرد پس باید اونو باید درمان کنیم ( البته بدون خودفریبی )
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
اینکه میگید همه مثل من فکر نمیکنندرود
ممنونم بنده را لایق دانستید و از وقت گرانبهایتان برای من گذاشتید.
ایندفعه قفل کردم نمیدانم چه بگویم...
ای کاش همه مثل شما فکر میکردند ای کاش ...دریغ از اینکه این نظرات شما فقط مخصوص خودتان است و خیلی از مردم این چیزها را نمیبینند.
میدانم مقایسه کردن خصیصه بدیست میپذیرم این ایراد به من وارد است,خب به احترام شما مقایسه نمیکنیم این بخش را کنار میگذاریم.
خب میرویم سر بحث اصلی شاید قفل و گره کور مغزمان باز شود:
بیس کلامتان این بود قیافه و پول هیکل مقام ممکن است روزی از بین برود درست است؟ بله حرفتان متین اما مشکل از آنجا پا میگیرد که خود شما هم دارید میگویید این(چیزهای خوب) رفتنی هستند (یعنی این خوبی ها هم امکان تغییرشان هست) و ممکن است بد بشوند,خب ...گمانم متوجه بشوید خودتان هم میگویید رفتن اینها سبب افول آدم میشود دیگر پس کسی که این ها را ندارد در افول است.
پوریای ولی هم قدرت داشت دیگر یعنی هم قدرت داشت هم اخلاق خب اگر قدرت نداشت مرامش به چندرغاز نمی ارزید و الان هم از ایشان اصلا اسمی نمیبود,بله قبول داریم قدرت و ثروت زیبایی به تنهایی بدون داشتن درون مایه با اخلاق چندرغاز نمی ارزد اما داشتن بهترین اخلاق هم بدون آن سه خصیصه چندغاز نمی ارزد.(شاید هم نظرم غلط است؟)
خوب خواندن نوشتن راه رفتن شد نان آب زندگی؟شد ازدواج؟ شد تشکیل خانواده؟ شد خوشبختی؟ نشد دیگر
قلم ما خوب است؟ خودتان که قبلا فرمودید ما دو خط مینویسیم خط سوم بی معنی میشود حالا شدیم خوش قلم...
میدانید مشکل من هم دقیقا همین است اصلا هیچ توانایی ندارم که رویش متمرکز بشوم, اگر یک کوچولو هم داشتم باور کنیم حال روزم چنین نبود .
بله شما استعداد دارید روانشناس حاذقی میشوید تنها کسی بودید که فهمیدید من واقعا چه بیماری دارم و این را 6 روانپزشک تشخیص نداد...
یعنی طرز فکر دیگران رو خیلی مهم میدونین تو زندگیتون و این حتما و قطعا اشتباهه...چون هیچ آدمی رو پیدا نمیکنی که تمام دنیا باهاش موافق باشن و کلا اگر مخالف نباشه اگر ضد نباشه آدم متوجه ایراداتش نمیشه
من گفتم این چیزها از بین میرن اما لزوما خوب نیستن...ببین یه وقتی یکی چشمای خوبی داره اما مدام دیگران رو دید میزنه، یکی خوب راه میره اما از دیوار مردم میره بالا...یکی دست داره اما مدام رشوه میگیره...به نظرت اینا کجاشون خوبه؟ این چشم و دست و پا دیگه چه ارزشی دارن؟؟؟؟
وقتی میگم از بین میره یعنی نباید آدم رو اینا تکیه داشته باشه...تکیه اصلی باید رو فکر باشه
من اصلا منظورم این نبود که نبودن اینها باعث افول آدم میشه...گفتم وقتی اینا نباشن چی؟ آدم باید دیگه زندگی رو ببوسه بذاره کنار؟؟؟
من استادی داشتم که نابینا بود...هیچی به جز سیاهی نمیدید...اما بهترین و صبورترین استاد دانشگاه بود
از صدای بچها تشخیصشون میداد...هیچوقت ندیدم کسی دستشو بگیره و ببره...همیشه خودش با همون عصای سفیدش میرفت و میومد
یا مستند دخترای کوری که با حس لامسه رنگ ها رو تشخیص میدادن!!!
یا خانمی که دست نداشت ولی با پاهاش بهترین تابلوهای نقاشی رو خلق کرده بود و حتی تو رانندگی هم موفق بود تو هرچیزی که بگی
من میگم باید ببینی اگر اینها نباشه آدم چقدر میتونه زندگی کنه؟؟؟
مگه ما بلانسبت حیوونیم که فقط مقید به همین چهارتا دست و پا باشیم که اگه نباشه دیگه باید بمیریم؟؟؟
تو باید به این خواندن و نوشتنت رنگ بدی، معنی بدی...ازش هزارتا هنر بکشی بیرون
باید یه فرقی داشته باشی با اونی که نمیتونه بخونه، نمیتونه راه بره...وقتی تو میتونی...یعنی باید ازش استفاده کنی...
تو ببین تمام فعل ها و حرفات مطلق هست..در حالیکه تو این دنیا همه چی نسبیه
میگی "هیچی ندارم" "اصلا نمیشه" "اونا حتما دارن"
همین طرز فکرته که جلوی آزادی ذهنت رو میگیره و نمیذاره جلوتر بری!!!
رها کن خودتو از این قید و بند مطلق
من سر یه بحث مشخص گفتم حرفات بی معنی میشه...و فحوای کلامت رو گفتم فقط در مورد همون موضوع...نه به طور کامل
البته اون موقع هم درگیر امتحانات بودم و مجبور شدم بلاکت کنم چون فرصت نمیکردم بخونم و جواب بدم ولی الان میبینی که دوس دارم بهت کمک کنم چون واقعا تواناییت رو میبینم
اون روز کلی اطلاعات به من دادی در مورد گوشی و هدفون و ... خب من اصلا اینا رو بلد نیستم...به نظرت این نقصه؟ باید غصه بخورم که چرا تو بلدی و من بلد نیستم؟؟؟؟
باید بشکنی این مطلق گراییت رو ...باید حق بدی که همه چیز این دنیا نسبیه
الان خیلی از دخترا هستن که از من زیباترن...موفقیت های بسیاری دارن...با اونی که دلشون میخواد ازدواج کردن
خب من باید چیکار کنم؟؟؟ بشینم غصه ی اونا رو بخورم؟؟؟ منم پزشکی خیلی دوست داشتم ولی نشد که برم بخاطر خیلی مسائل
حتی تا سوم دبیرستان نمیدونستم میخوام چیکاره بشم و چه شغلی رو دوس دارم
تا اینکه با روانشناسی آشنا شدم.....الانم خیلی ها منو مسخره میکنن
چون کنکور ارشد دادم دوبار و قبول نشدم و برای بار سوم که شرکت کردم همه میگفتن نمیتونی...اما من دست نکشیدم....چون برام مهم نیست دیگران چه فکری میکنن
خودم مهمم که تو مسیری باشم که علاقه دارم...
شاید از نظر خیلی ها من زیبا نباشم...اما من میخوام به خودم برسم...خودمو همینجوری که هستم دوست دارم ، و سعی میکنم با همینی که هستم بهترین باشم...
اینجوری بهتر میتونم به آدما نفوذ کنم تا جوری باشم که اصلا نیستم و حتی خودمم باورش ندارم
توانایی تو توی بحث کردن فوق العادست بخاطر اطلاعاتی که داری
به نظرم اگر میرفتی فلسفه بخونی...حتما موفق میشدی...چون حافظه ی فوق العاده ای داره برا نگهداشتن مطالب
ولی اینکه دیگه این مسیر رو انتخاب کردی که همش سنگ به سر خودت بکوبی و بگی دیگران چقدر بهترن و من هیچی ندارم
باور کن راه به جایی نمیبری جز اینکه از زندگیت لذت نمیبری و فرصت ها رو از دست میدی....
دیگه انتخاب با خودته که کدوم شیوه رو در پیش بگیری
به قول اون دوستمون رو عزت نفست باید خیلی کار کنی، چون تو کاملا خودتو از درون تخریب کردی و باور نداری خودتو.
تصمیم زندگیت دست خودته...با بلند شی و با همینایی که داری بهترین باشی...یا حسرت زندگی دیگران رو بخوری و خودت هیچ کاری نکنی.
من هرچی حرفاتو میخونمدرودبانو
ممنونم قصد دارید کمکم کنید و پیشاپیش از این لطفتان تشکر میکنم.(یعنی ممنون وقت گرانبهاتان را به خاطر من هدر میدهید)
بله خوب طرز تفکر افراد خیلی مهم است , نه اینکه بگوییم قرار است هم غممان این باشد که مطابق تفکر جمع باشیم, خیر (خودتان هم دارید میبینید عملا خلاف عرف جامعه هستیم)
چیزی که خیلی بولد و روشن هست توشون...اینکه دیگران فلان دیگران بهمان دیگران آنطور دیگران اینطور....خب یعنی چی؟؟؟
ببین منم وقتی میخواستم برم رشته انسانی کلی آدم مانعم شدن
که وای تو زرنگی ، تو حیفی، نرو انسانی...از خانوادم و دوستام گرفته...تا حتی مدیر مدرسه!!!
اما من... بدون نظر دیگران ( چیزی که تو خیلی روش زوم میکنی ) رفتم رشته انسانی! چون توانایی خودمو میسنجیدم نه نظر دیگران رو!
هرکاری که خودت فک میکنی درسته باید انجامش بدی...نباید فک کنی دیگران چی میگن!!!
نمیدونم فیلم ذهن زیبا رو دیدی یا نه...یه فردی که دچار اسکیزوفرنی میشه و به شدت مورد تمسخر دیگران قرار میگیره...اما راهش رو همچنان ادامه میده تا میشه نخبه و نابغه ریاضی!!
دختر همسایه ما با یه آقایی ازدواج کرده که حتی قدش هم از خودش کوتاه تره....یعنی یه چیزی حول و حوش 150 تا 155
کی این حقو میخواد از کسی بگیره؟؟؟؟؟ کی میخواد بهش بگه چون قدت کوتاهه حق ازدواج نداری؟؟؟؟
خب مسلما منی که خودم شرایطم اینجوریه باید برم سراغ یکی مثل خودم!
رشتتو عوض کن...برو واسه یه رشته دیگه شرکت کن! برو اونجایی که فک میکنی حالتو بهتر میکنه...مگر مجبوری تو همین شرایط بمونی؟
کی گفته باید و حتما تو همین جایی که هستی باشی؟؟؟؟
برو سراغ زندگیت...اونجوری که دلت میخواد...خیلی ها الان حتی به عنوان شاگرد مغازه قبولشون ندارن چون دستشون کجه
به نظرم تنها راهی که داری اینکه نظر دیگران رو کاملا بریزی دور...و اونجوری زندگی کنی که دلت میخواد.
فرصت هایی هم که گفتم هست...تو میگی نیست...چون واقعا اگر به عنوان فرصت میدیدیشون که از دستشون نمیدادی!
از اینکه با جنس مخالف صحبت کنم
از اینکه دختری که بهش علاقه داشتم رو بهش بگم دوست دارم
از عشق از رابطه عاطفی و از گفتن دوست دارم ترس دارم
شاید باور نکنید من ۲۹ سالمه و تا حالا رابطه عاطفی با دختری نداشتم یعنی بوده دختری که ازش خوشم بیاد و احساس کردم دوسش دارم ولی نتونستم عشقم رو به زبون بیارم و بهش بگم دوست دارم و این خیلی واسم درد آوره بعد دوسال مطالعه و مشاوره روانشناسی همه چیو تو خودم تونستم حل کنم به جز همین مساله
هر وقت با پدر و مادر و همسرم و دوستای خوبم رفتار خوبی نداشتم خجالت کشیدم...
هر وقت دروغ گفتم (البته خیلی کم دروغ میگم) از خودم بدم اومده و خیلی شرم سار شدم از رفتار زشتم
با دروددرودبانو
ممنونم قصد دارید کمکم کنید و پیشاپیش از این لطفتان تشکر میکنم.(یعنی ممنون وقت گرانبهاتان را به خاطر من هدر میدهید)
بله خوب طرز تفکر افراد خیلی مهم است , نه اینکه بگوییم قرار است هم غممان این باشد که مطابق تفکر جمع باشیم, خیر (خودتان هم دارید میبینید عملا خلاف عرف جامعه هستیم
نگاه بکنید از آن جهت طرز تفکر افراد مهم است چون بالاخره ما هم در این اجتماع هستیم و داریم با همان آدمها (یعنی همان طرز فکرها) زندگی میکنیم.
مثلا جمعیت قلیلی(بسیار قلیل) مثل شما احترام و اخلاق را ارزش میدانند اما اهم جامعه 99% این چنین نیستند.برای نمونه وقتی آدم میرود خاستگاری اولین سوالی که میشود این است : کارت چیست ؟ خانه داری؟
و دقیقا اگر به قبل خاستگاری بنگرید دخترها اصولا پسران خوشتیپ تر (قد بلندتر,خوش سیماتر یعنی مثلا هیکلشان ورزش باشد)پولدارتر (مثلا پز بدهند بی افشان سانتافه دارد) میپسندند این را هم منکر نمیشوم پسران هم دنبال دخترانی با مشخصاتی خاص هستند, بحث من این بود که متاسفانه حرفهای درست شما در عمل عملا فقط روی کاغذ است و با واقعیت فاصله دارد.
خودتان کلاهتان را قاضی کنید سوال اولی که در مراسم خاستگاری از داماد پرسیده میشود چیست؟ "خانه داری؟ کار داری؟ پول داری؟"
نمیگویم نپرسند بله بپرسند اصلا نوش جانشان منتهی این هاست که ملاک جامعه است کاری هم نداریم غلط است یا درست بالاخره هست دیگر نمیشود عوضش کرد,طبیعتا ما هرچقدر هم به قول شما قلممان خوب باشد هرچقدر هم استدلال یا فلسفه بافیمان خوب باشد وقتی اصلا کسی محلمان نمیدهد (چون آن خصوصیات را نداریم) باید بگزاریم در کوزه آبش را تناول کنیم, غیر از اینست؟
طبیعتا خودتان هم باشید بین یک پسر بدقیافه قد کوتاه بی پول و یک پسر خوش قیافه قد بلند پولدار دومی را انتخاب میکنید(کاری به این ندارم ممکن است در آینده به مشکل بخورند و جدا بشوند بحث این است که آن بدبخت اولی سرش بی کلاه ماند دیگر....)
دوست گرامی
شما به حق از آن ۹۹درصد گله دارید. ولی خودتان که فرمودید خانم رزمریم از همان یک درصدی هستند که اخلاق مدار بوده و کردار نیک برایشان ارزشمند است.
پس به ایشان پیشنهاد آشنایی بدهید. چون اندیشه های ایشان را که خواندم نباید با شما مشکلی داشته باشند
باید دید در عمل هم پایبند به گفتارشان هستند
ویرایش توسط خرد : 05-09-2017 در ساعت 02:38 AM
با توجه به اینکه مانند ایشان خیلی سخت پیدا می شود. چرا کار خودتان را دشوار می کنید و می خواهید دوباره به دنبال چنین کسی بگردید؟درود
99.9999 دوره گردش 9
بله باید یک نفر مثل بانو رزمریم پیدا کنم اگرچه تک هستند و نظیر ندارند
البته مشکل که چرا ما 180 درجه اختلاف عقیده داریم....
حتما سریالهای کره ای را دیده اید که معمولا دختر و پسری که نقش اصلی را دارند در آغاز با هم اختلاف عقیده شدید دارند اما تا پایان سریال عاشق هم می شوند.
اول که اسم کاربریتون رو خوندم فک کردم خِرد هست به معنای عقل
اما الان که حرفاتون رو میخونم متوجه شدم که خُرد هست به معنای کم عقل
احتمالا شما همون عضو معلوم الحال سایت باشید که بازهم کاربری دیگه ای انتخاب کردید
و گرنه هیچوقت به خودتون اجازه نمیدادید در مورد دیگران انقدر جسورانه و بی ادبانه نظر بدید
شما که ملاک زندگیتون سریال های کره ای هست بهتره برای زندگی خودتون تصمیم بگیرید نه دیگران....
اگر جای دیگری در مورد من اینجوری صحبت کنی مطمئن باش دیگه با این ملایمت باهات برخورد نمیکنم.
از کوزه همان درآید که دراوست
نیاز نیست تربیت خانوادگی شون رو به همه نشون بدین
ویرایش توسط آرش67 : 05-09-2017 در ساعت 05:08 PM
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
ترس دارید یا خجالت میکشید؟؟ این دوتا با هم فرق دارن هااااز اینکه با جنس مخالف صحبت کنم
از اینکه دختری که بهش علاقه داشتم رو بهش بگم دوست دارم
از عشق از رابطه عاطفی و از گفتن دوست دارم ترس دارم
شاید باور نکنید من ۲۹ سالمه و تا حالا رابطه عاطفی با دختری نداشتم یعنی بوده دختری که ازش خوشم بیاد و احساس کردم دوسش دارم ولی نتونستم عشقم رو به زبون بیارم و بهش بگم دوست دارم و این خیلی واسم درد آوره بعد دوسال مطالعه و مشاوره روانشناسی همه چیو تو خودم تونستم حل کنم به جز همین مساله
این نشون دهنده ی وجدان بیدار و خودآگاهی شماست...ان شاءالله که دیگه برات پیش نیاد
خودش نشان داده ، نه من
ویرایش توسط خرد : 05-09-2017 در ساعت 09:51 PM
ادب محیط عمومی رو رعایت کن
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
معمولا اشخاص هنگامی که کم می آورند با توجه به سطح خانواده و شخصیت خودشان واکنش نشان می دهند
واکنش شما هم مانند جاهل های قدیم یعنی بهم ریختن کافه بود و مقداری هم ناسزا گویی مانند ...
چیزی که شما را برآشفته کرده سخن من نیست چون اصلا مخاطب من جناب Aamir2020 بود.
اما مدتی هست که می بینم شما با گفتاری بی پایه که با واقعیت جامعه هیچگونه سازگاری ندارد و اکنون مشخص شد خودت هم به آن باور نداری ، ساعتها وقت ایشان را می گیری
می خواستم مشخص شود برخلاف اینکه تلاش می کنی خودت را مثبت و متفاوت نشان دهی، شما هم همان افکار را داری
که بسیار زودتر از آنچه انتظار داشتم به هدفم رسیدم
عزیزم ابتدا پارسی را یاد بگیر سپس پست بده
تربیت خانوادگیشان، منظور سوم شخص است
باید می نوشتی تربیت خانوادگیتان تا من متوجه منظورت بشوم
ویرایش توسط خرد : 05-09-2017 در ساعت 09:49 PM
منتظر میشم تا خود @Aamir2020@ بیان و به این پست پاسخ بدن.
آقا آرش با ایشون بحث نکنین...چون مجبورین در حد خودشون سطحتون رو پایین بیارید...
من از امیر میخوام که بیاد جواب بده...شما چیزی نگین...ممنون که حواستون بود
درود
پوزش میطلبم بحثتان با من باعث شد بعضی ها اینطوری فکر کنند.
حالا فکر کنم واضحتر بشود گفت,نمیشود به حرف مردم بی اعتنا بود.
ایکاش
حرفی نمیزدم که سبب کدورت نمیشدم.جواب این دست آدما رو میذارم خدا بده
چون من نه میشناسمشون...و نه اونا منو میشناسن...اما قضاوتم میکنن
حتی تو این دنیا اگرچه دیر...اما خوب جواب همچین افرادی رو میده
دوست گرامی
شما درست متوجه منظور من نشدید. شما نوشته بودید که این شخص نظیر ندارد ولی مشکل این است که ۱۸۰ درجه اختلاف نظر دارید من هم این سریالها را مثال زدم
وگرنه می دانستم که این شخص هیچ علاقه ای به شما ندارد
و پس از عمری زندگی می دانم که اکثر دخترها به چه چیزی جذب می شوند ولی در ظاهر سخن دیگری می گویند
شما هم روانی نیستید فقط سرنوشت خوبی نداشتید
با امید واهی دادن و شعار هم موضوعی حل نمی شود
در پایان باید بگویم شاید کمتر کسی به اندازه من روی ادب حساس باشد. و هرچه که گفتم مودبانه بوده و مخاطب هم شما بودید
اگر به نوشته های من و این شخص، با انصاف نگاه کنید روشن است که کدام بی ادبانه است.
درست نیست که انسان بنا به هر دلیلی بر روی حقیقت، پا بگذارد.
ویرایش توسط خرد : 05-10-2017 در ساعت 02:03 AM
هم خجالت هم ترس در واقع ترس که نه یه جور احساس ضعف میکنم نسبت به جنس مخالف که اونم دلیل و ریشه داره
عزت نفسم در این زمینه پایینه که البته اونم فک کنم به خاطر شرایط اقتصادی و بیکاری و ... هستش چون کار و پول ندارم و فک میکنم اون دختر با این شرایط منو قبول نمیکنه منو قضاوت میکنه چی راجبم فک میکنه و چون شرایط اقتصادی مناسبی ندارم ولم میکنه یا شاید بعدا بهم خیانت کنه و .... در صورتی که من حتی هنوز بهش پیشنهاد ندادم و اون هنوز شرایط بده من رو نمیدونه و من یه جور پیشداوری میکنم
وقتی با کسی آشنا میشم و میخوام پیشنهاد بدم فک میکنم که منو تحویل نمیگیره و از دید اون من ضعیف تر و پایین تر و ... هستم جوری که بیخیالش میشم ولی خیلی وقتها دیدم که برخلاف تصورم کاملا برعکس اینو راجبم فکر میکردن
خب پس میشه گفت مشکل شما برمیگرده به ذهن خوانی کردن افراد بدون اینکه اصلا چیزی گفته باشن!!!هم خجالت هم ترس در واقع ترس که نه یه جور احساس ضعف میکنم نسبت به جنس مخالف که اونم دلیل و ریشه داره
عزت نفسم در این زمینه پایینه که البته اونم فک کنم به خاطر شرایط اقتصادی و بیکاری و ... هستش چون کار و پول ندارم و فک میکنم اون دختر با این شرایط منو قبول نمیکنه منو قضاوت میکنه چی راجبم فک میکنه و چون شرایط اقتصادی مناسبی ندارم ولم میکنه یا شاید بعدا بهم خیانت کنه و .... در صورتی که من حتی هنوز بهش پیشنهاد ندادم و اون هنوز شرایط بده من رو نمیدونه و من یه جور پیشداوری میکنم
وقتی با کسی آشنا میشم و میخوام پیشنهاد بدم فک میکنم که منو تحویل نمیگیره و از دید اون من ضعیف تر و پایین تر و ... هستم جوری که بیخیالش میشم ولی خیلی وقتها دیدم که برخلاف تصورم کاملا برعکس اینو راجبم فکر میکردن
به نظرم سه تا مشکل تو این چیزایی که گفتین وجود داره
یکی اینکه همون عزت نفستون که گفتید پایین هست
دوم اینکه به نظر و تفکر دیگران خیلی بیش از اندازه اهمیت میدید
و سوم همین ذهن خوانی که گفتم...بدون اینکه بدونین خودتون پیش داوری میکنین و فک میکنین که حتما درسته
خب گفتید که سطح مطالعتون بالاست برای اینکه اشکالات خودتون رو برطرف کنین
رو این سه تا هم اگه فک میکنین من درست گفتم فکر کنین و با مطالعه و مشاوره گرفتن درستش کنین
تا دیگه این استرس رو هم بذارید کنار و راحت تر زندگی کنین
یعنی چی؟درود
بله قضاوت چیز بدیست موافقم.
اما تفکر قضاوت کردن از کجا آمد؟
آره از مواردی که گفتید دو موردش درستهخب پس میشه گفت مشکل شما برمیگرده به ذهن خوانی کردن افراد بدون اینکه اصلا چیزی گفته باشن!!!
به نظرم سه تا مشکل تو این چیزایی که گفتین وجود داره
یکی اینکه همون عزت نفستون که گفتید پایین هست
دوم اینکه به نظر و تفکر دیگران خیلی بیش از اندازه اهمیت میدید
و سوم همین ذهن خوانی که گفتم...بدون اینکه بدونین خودتون پیش داوری میکنین و فک میکنین که حتما درسته
خب گفتید که سطح مطالعتون بالاست برای اینکه اشکالات خودتون رو برطرف کنین
رو این سه تا هم اگه فک میکنین من درست گفتم فکر کنین و با مطالعه و مشاوره گرفتن درستش کنین
تا دیگه این استرس رو هم بذارید کنار و راحت تر زندگی کنین
ذهن خوانی کردن رو قبول دارم قبل از اینکه به اون دختر پیشنهادی بدم و جوابی بده همش فکر میکنم چی ممکنه بگه یا چی راجب من فکر میکنه
ولی اصلا به حرف دیگران اهمیت نمیدم عزت نفسم هم کمی پایینه و تاثیر داره البته بیشترش به خاطر شرایط و مشکل کار و پول هستش واسه یه مرد وقتی پول نداری و کار نداری خود به خود عزت و نفس و اعتماد به نفس رو میاره پایین و وقتی به دختر مورد علاقم میرسم بیشتر به این فکر میکنم چون کار و پول ندارم حتما تحویلم نمیگیره یا من چجوری میتونم خوشبختش کنم و ... و فکر میکنم دختری نیست که واقعا یه پسرو به خاطر خودش بخواد و باید حتما پول داشته باشی
نمونش چند وقت پیش با یه دختری آشنا شدم و با کلی کلنجار رفتن با خودم بلاخره بهش ابراز علاقه کردم و گفتم که دوستش دارم رابطمون کلا ۲ ماه طول کشید بهم گفت چون واقعا پسر خوبی بودی و به خاطر صداقتت جذبت شدم ولی کم کم بهم گفت باید فلانقدر حقوق داشته باشی و بدون پول نمیشه زندگی کرد و چرا تا الان کار ثابت نداشتی و پول نداری و ... و آخرشم گفت من دیگه نمیتونم باشم و خداحافظ
آره مطالعات روانشناسیم زیاده یه تیم روانشناسی هستیم و همایشهای روانشناسی در زمینه یونگ پژوهی برگزار میکنیم دو سال پیش رفتم پیش یه مشاور که جالبه مشاورشم خانم بود و کم کم با هم دوست شدیم و صمیمی شدیمالبته همدیگرو دوست داریم مثل یه خواهر و برادر و ارتباطمون با رعایت همه ی موازین اخلاقی و ... هستش و هر کدوم حد خودش رو میدونه
یه لحظه فک کنین...به این چیزی که میگم:آره از مواردی که گفتید دو موردش درسته
ذهن خوانی کردن رو قبول دارم قبل از اینکه به اون دختر پیشنهادی بدم و جوابی بده همش فکر میکنم چی ممکنه بگه یا چی راجب من فکر میکنه
ولی اصلا به حرف دیگران اهمیت نمیدم عزت نفسم هم کمی پایینه و تاثیر داره البته بیشترش به خاطر شرایط و مشکل کار و پول هستش واسه یه مرد وقتی پول نداری و کار نداری خود به خود عزت و نفس و اعتماد به نفس رو میاره پایین و وقتی به دختر مورد علاقم میرسم بیشتر به این فکر میکنم چون کار و پول ندارم حتما تحویلم نمیگیره یا من چجوری میتونم خوشبختش کنم و ... و فکر میکنم دختری نیست که واقعا یه پسرو به خاطر خودش بخواد و باید حتما پول داشته باشی
نمونش چند وقت پیش با یه دختری آشنا شدم و با کلی کلنجار رفتن با خودم بلاخره بهش ابراز علاقه کردم و گفتم که دوستش دارم رابطمون کلا ۲ ماه طول کشید بهم گفت چون واقعا پسر خوبی بودی و به خاطر صداقتت جذبت شدم ولی کم کم بهم گفت باید فلانقدر حقوق داشته باشی و بدون پول نمیشه زندگی کرد و چرا تا الان کار ثابت نداشتی و پول نداری و ... و آخرشم گفت من دیگه نمیتونم باشم و خداحافظ
آره مطالعات روانشناسیم زیاده یه تیم روانشناسی هستیم و همایشهای روانشناسی در زمینه یونگ پژوهی برگزار میکنیم دو سال پیش رفتم پیش یه مشاور که جالبه مشاورشم خانم بود و کم کم با هم دوست شدیم و صمیمی شدیم
شما ( بالفرض) یه آدم پولدار ( حالا متوسط خیلی هم نه ) با یه خونه ی شیک، با یه ماشین خوب، با حقوق مناسب هستید
خب حتما عزت نفستون خیلی بالاست میخواید با یه دختر خانم حرف بزنید و خوشحالید که چیزی برای گفتن هم دارید!
رابطتون هم خوب پیش میره...عالی...
اما...میزنه و یه شب همه چی برعکس میشه...شما ورشکست میشید، مجبور میشید خونه و ماشینتون رو بفروشید تا اوضاع رو درست کنین
و درآمدتون هم میشه 1/5 ( یک پنجم ) چیزی که قبلا بوده...
یعنی برمیگردید به همین شرایطی که الان هستید نه خونه نه ماشین نه حقوق پردرآمد!!!
خب اون دخترخانم هم میذاره میره!!! چون دیگه چیزی برای موندن نداره....
به نظر شما چقدر میشه رو همچین دخترایی برای زندگی مشترک حساب کرد؟؟؟
به نظر من که هیچی!! چون آدم همیشه رو دور قشنگ و شیک زندگی نیست...اگر کسی نمیتونه ما رو با این شرایطی که هستیم بپذیره پس چطور میتونه ادعای دوست داشتن ما رو داشته باشه؟؟؟
اگه ما رو فقط وقتی همه چی اوکی هست میخواد...از کجا معلوم وقتی همه چی اوکی نبود بازهم بمونه؟؟؟؟
من نمیگم بدون پول میشه زندگی کرد...نه واقعا نمیشه!!!
اما میگم هستن دخترایی که پای کسی که دوسش دارن میمونن تا شرایطش بهتر بشه
بالاخره شما مرد هستی نمیذاری که وضعیت زندگیت تا آخر اینجوری باشه...تلاش میکنی کار میکنی درستش میکنی!!
اگر دختری نمیتونه اینو بپذیره...مطمئنن بعدها هم وقتی به مشکل بربخورید باز هم پشت شما رو خالی میکنه
اما دختری که برای شما صبر میکنه، شرایط اقتصادی جامعه رو درک میکنه و به شما فرصت میده تا خودت رو جمع کنی مسلما برا همیشه میشه به عنوان همراه خوب میشه روش حساب کرد
پس اینو یه نقص ندونین که باعث بشه عزت نفستون کم بشه...الان اکثر جوونا شرایط شما رو دارن
دنبال کسی باشین که حتی اگر روزی به جز پیرهن تنتون چیزی نداشتین باز هم شما رو بخواد
در واقع شما باید نوع انتخابتون رو عوض کنین...اگر میبینین دختری ملاکش فقط پول هست خودتون باید دورش رو خط بکشین
امیدوارم منظورمو رسونده باشم...
فقط یه سوال...در مورد اینکه تیم روانشناسی دارین...خودتون هم روانشناسی میخونین؟؟ چه گرایشی؟؟ ببخشید که میپرسم البته...اگه دوست نداشتین جواب ندین.
...
ویرایش توسط moeinvk : 05-13-2017 در ساعت 02:34 AM دلیل: شش
دقیقا منم اینو میدونم خیلی ها که بهم میگن هر وقت شرایطش رو داشتی این دختر خوبه و بهت جواب میده منم بهشون میگم هر وقتم این داراییها رو از دست بدم شاید دیگه منو نخواد اصلا خیلی دوست دارم تو همین شرایط بدم با کسی آشنا بشم و بهم فرصت بده حداقل اینجوری میدونم منو واسه خودم قبول کرده نه چیزه دیگه و از یه مردی که پولداره و با شرایط خوب ازدواج کرده احساس خوشبختی بیشتری میکنم و احساس نمیکنم که طرفم منو شاید به خاطر پول بخواد شما نمیدونین این واسه یه مرد چقدر لذت بخشه
ولی سوالم اینه آیا واقعا همچین دختری هست؟ شما که دخترین و جنس دخترهارو بهتر میشناسین بگین
من اگه به دختر مورد علاقم صادقانه بگم واقعا دوستش دارم و شرایطم رو براش توضیح بدم و بگم بهم فرصت بده تا حداقل هارو فراهم کنم قبول میکنه؟؟!!
آیا واقعا دخترهایی هستند که خودشون رو حفظ کردن به خاطر کسی که آینده قراره بیاد تو زندگیشون؟؟ آیا هستند دخترایی که اگه یه زمانی تو زندگیت شرایط سختی بوجود بیاد که با توجه به شرایط جامعه بعید هم نیست پات وایستن و ازت حمایت کنن؟؟ یا واقعا من به خاطر شرایط بدبین شدم؟؟
شما گفتین :''دنبال کسی باشین که حتی اگر روزی به جز پیرهن تنتون چیزی نداشتین باز هم شما رو بخواد'' : واقعا هستند همچین کسایی؟!چون فک میکنم همچین دختری نیست منم میترسم کسی رو انتخاب کنم و به خاطر شرایطم از دستش بدم واسه همین هم نمیتونم به کسی که دوسش دارم بگم
چون تو آقایون هر دو تاش هست هم پسری که به حرمت کسی که در آینده میخواد وارد زندگیش شه خطایی نمیکنه و هم پسر لاشی
خواهش میکنم نه من روانشناسی نمیخونم من it میخونم ولی با توجه به نیازم و علاقه دو سالیه به سمت روانشناسی رفتم البته به صورت کاربردی و نه تءوری و فک میکنم از دوستانم که فارغ التحصیل لیسانس روانشناسین اطلاعاتم تو این زمینه بیشتره خیلی از دانشجویان روانشناسی اصلا یونگ رو نمیشناسن الان در حدیم که حداقل بتونم تیپ شخصیتی یه نفر رو تشخیص بدم و بتونم رفتارش رو تجزیه تحلیل کنم و بر اساس اون واکنش مناسبی نشون بدم
و اینکه هر رفتاری از سوی هر نفر ناشی از چیه
یه ضرب المثل هست میگه کبوتر با کبوتر باز با باز شاد و پرواز
هر دختر و پسری تو شرایط مالی خاصی بزرگ شده و خودش رو هماهنگ کرده در نتیجه به طور معمول و منطقی انتظار داره طرفشم شرایطی نزدیک به خودش داشته باشه دخترا معمولا اوضاع بهتر مالی طرف مقابل رو با روی باز قبول میکنن ولی پایینترو در حالت معمول نه ( حق هم دارن کار منطقی و درستیه)
اینکه در آینده چه اتفاقی پیش بیاد رو کسی نمی تونه پیش بینی کنه
بیشتر گمانه زنی ها و بالا پایین کردن ها در مورد زندگی نرماله به عبارتی شما اگه کسی پیدا کردی که در حالت نرمال باهم توافق داشتین باید خوشحال باشی همه الان آرزو دارن تو همین وضع معمولی خوب باشن شما رفتی چسبیدی به حالت ورشکستگی
در حالات خاص پیش بینی صحیح واکنش دیگران به سختی امکان داره حتی خود فرد هم شاید نتونه برای خودش جواب درستی بده . خود شما الان صادقانه یه ادعایی می کنی و همه هم قبول میکنن ولی در مواجه با واقعیت با مسائل جدیدی روبرو می شی که تصورش رو هم نمی کردی در نهایت میبینی رفتار متفاوتی انجام دادی
به نظرم زن و شوهر در حالت معمول اگه با هم بسازن در زمان گرفتاری هم با هم می مانند
تعداد دخترایی که حرمت ها رو رعابت می کنن برابر با پسرهایی که حرمت ها رو رعایت می کنن چون رابطه دو طرفه است دخترا که با خودشون نمیرن رفیق شن
اینم بگم موقع ازدواج هیچ دختری نمیاد بگه من قبلا جوونی کردم و فلان سال با یه آقا پسری دوست بودم همه میگن ما حرمت و رعایت کردیم
ویرایش توسط آرش67 : 05-13-2017 در ساعت 03:31 AM
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
راستش قبول دارم این روزها دخترا پرتوقع شدن ولی در مقابل پسرها هم از لحاظ ظاهری پرتوقع شدن
یعنی هر دو طرف مادی گرا و ظاهر بین شدن و خب میبینیم که نتیجش هم بالا رفتن روز به روز آمار طلاق هست
ولی در مورد اینکه هنوزم باشن دخترایی که با حداقل ها بسازن...بله فک میکنم چیز خیلی عجیبی هم نیست.
چون کسی که درک مناسبی از زندگیش داشته باشه...و البته شرایط اقتصادی جامعه مطمئنن از یه پسر 25، 26 ساله که تازه راه افتادی انتظار میلیاردی بودن رو نداره!
و من تو اطرافم دیدم دختر و پسری که حتی پسر هم الان بیکار شده ولی باهم خوبن و زندگیشون رو بهرحال حفظ میکنن
یا حتی دوست من فقط یه جشن مختصر گرفت اونم تو خونه خودشون...با حضور حداقل فامیل!! چون پسر پولی نداشت
ولی الان بعد از دو سه سال وضعشون بهتر شده و خونشون رو هم بردن تو یه منطقه ی خیلی بهتر!
به نظرم این حق شماست که دنبال کسی باشید که بتونه با شما تو هر شرایطی سازگار باشه، چون آدم از آیندش خبر نداره که قراره چی بشه
پس این مسئله رو کامل برا خودتون حل کنین و اتفاقا باید عزت نفس بالا هم داشته باشید که بیخودی کسی رو دلخوش نمیکنین.
واقعا هستن همچین کسایی...چرا نباشن؟ دنیا هنوز به آخرش نرسیده آقای جوان...انقدر ناامید نباشید
من رشتم روانشناسی هست واسه همین ازتون پرسیدم...خوشحالم که انقدر اطلاعاتتون بالاست...چون میتونه تو زندگی خیلی بهتون کمک کنه.
موفق باشید.
یه ضرب المثل هست میگه کبوتر با کبوتر باز با باز شاد و پرواز
هر دختر و پسری تو شرایط مالی خاصی بزرگ شده و خودش رو هماهنگ کرده در نتیجه به طور معمول و منطقی انتظار داره طرفشم شرایطی نزدیک به خودش داشته باشه دخترا معمولا اوضاع بهتر مالی طرف مقابل رو با روی باز قبول میکنن ولی پایینترو در حالت معمول نه ( حق هم دارن کار منطقی و درستیه)
اینکه در آینده چه اتفاقی پیش بیاد رو کسی نمی تونه پیش بینی کنه
بیشتر گمانه زنی ها و بالا پایین کردن ها در مورد زندگی نرماله به عبارتی شما اگه کسی پیدا کردی که در حالت نرمال باهم توافق داشتین باید خوشحال باشی همه الان آرزو دارن تو همین وضع معمولی خوب باشن شما رفتی چسبیدی به حالت ورشکستگی
در حالات خاص پیش بینی صحیح واکنش دیگران به سختی امکان داره حتی خود فرد هم شاید نتونه برای خودش جواب درستی بده . خود شما الان صادقانه یه ادعایی می کنی و همه هم قبول میکنن ولی در مواجه با واقعیت با مسائل جدیدی روبرو می شی که تصورش رو هم نمی کردی در نهایت میبینی رفتار متفاوتی انجام دادی
به نظرم زن و شوهر در حالت معمول اگه با هم بسازن در زمان گرفتاری هم با هم می مانند
تعداد دخترایی که حرمت ها رو رعابت می کنن برابر با پسرهایی که حرمت ها رو رعایت می کنن چون رابطه دو طرفه است دخترا که با خودشون نمیرن رفیق شن
اینم بگم موقع ازدواج هیچ دختری نمیاد بگه من قبلا جوونی کردم و فلان سال با یه آقا پسری دوست بودم همه میگن ما حرمت و رعایت کردیم
سلام ارش جان ممنون از اینکه وقت گذاشتی و نظرت رو نوشتی
این ضرب المثلی هم که نوشتی کاملا درسته و منم به شدت قبولش دارم منظور منم این نبود که مثلا منم با شرایط پایینتر توقع داشته باشم یه دختری که شرایط مالی به مراتب بهتر از من رو داشته باشه انتخاب کنم و نتونم اون رو جذب کنم. از لحاظ اجتماعی و اقتصادی خانه ی پدری من تو یه منطقه مرفه نشینه و بالا شهره و وضعیت ظاهری و تیپ و لباس و ... من هم مناسبه خودروی شخصی هم دارم و تو طبقه اجتماعی متوسط رو به بالا بزرگ شدم و ... در حد خودمم تخصص دارم و کار پارت تایم و اعتبار خوبی هم دارم . من پدرم اصرار داره ازدواج کنم و میگه تمام هزینه های ازدواجت رو میدم و بهترین تالارهای شهر رو واست میگیرم فقط بعدش با خودته. ببین بحث من اصلا موقعیت مالی من یا اون دختر نیست منظورم اینه مشکلات اجتماعی و اقتصادی و بیکاری کشور ربطی به طبقه اجتماعی و پولدار و بی پول نداره بلاخره یه روزی باید خودمون مستقل بشیم و خودمون بریم سر کار کسی هم که بخواد استخدام کنه به قول تو نمیگه تو توی یه خانواده با شرایط مالی خوب بزرگ شدی پس بیا بهت کار بدم و ... این شرایط واسه همه یکسانه اقتصاد کشورکه مشکل داشته باشه بیکاری که باشه و ...هرکسی در سطح خودش در هر طبقه ای به مشکل میخوره .من بر فرض تمام هزینه های ازدواجمم پدرم داد بعدش هرماه نمیتونم برم در خونه پدرم بگم پول بده من زن گرفتم و خودم باید در حد حداقل های خودم درآمد داشته باشم و مستقل عمل کنم
من مشکلم در اصل در پیدا کردن اون شخص مناسب نیست اتفاقا تا الان ۳ تا پیشنهاد ازدواج از جانب خانواده دختر داشتم مشکل اصلی اینه که فراهم کردن شرایط در حد خودت تو جامعه الان کار سختی شده و وقتی هم این شرایط نباشه و برقرار کردنش سخت باشه امید دادن الکی و دلخوش کردن کسی به خودت کار درستی نیست و بعدا به مشکلات عدیده ای میخوری بعدشم به نظرم این حق هر آدمی که دنباله کسی باشه که از هر لحاظ باهاش مچ باشه و بدونه تو هر شرایطی باهات کنار میاد میخوای شریک زندگی انتخاب کنی لباس که نیست بعدا بتونی عوضش کنی آدم باید وسواس داشته باشه و با دقت انتخاب کنه تمام مشاوره ها تاکید دارند که انتخاب درست خیلی از آسیبهای بعد از ازدواج و طلاق رو کاهش میده پس حساسیت باید باشه
منم نگفتم که میتونم همشه واکنش دیگران رو پیش بینی کنم یا ... اصلا هیشکی نمیتونه این کار بکنه علوم انسانی اصلا مرز نداره و به قول ما کامپوتریها صفر و یک نیست من گفتم میتونم تا حدودی رفتار بقیه رو تجزیه و تحلیل کنم این با پیش بینی فرق داره و با تجریه و تحلیل میتونی بفهمی این رفتاری که این شخص نشون داد ناشی از چی بوده و بر اساس اون بتونی با هر کسی رفتار مناسب خودش رو داشته باشی این با پیش بینی فرق داره فک میکنم منظور حرف من رو درست متوجه نشدی
دقیقا در روانشناسی فروش هم همینکار رو میکنن و میدونن به هر کسی بر اساس شخصیتش چه جوری باید بفروشن ما خودمون به سازمانها آموزش میدیم بر اساس اگوی رفتاری D I S C چه کارمندهایی استخدام کنن یا با هر کارمند چه رفتاری داشته باشن که بهترین بهره وری رو داشته باشه و اینو هم بدون وقتی شخصیت کسی رو بتونی تشخیص بدی به راحتی هم در اکثر موارد میتونی رفتارهاش رو پیش بینی کنی و واکنش مناسب نشون بدی و اوضاع رو به نفع خودت پیش ببری تمام شرکتهای موفق دنیا سیساستمدارها دولتها و ... بر اساس الگوی رفتاری شما واکنش نشون میدن و به اهدافشون میرسن
اینم که میگی هیچ دختری نمیاد بگه من قبلا جوونی کردم و ... بله کاملا درسته و ما هم نمیتونیم بریم گذشته اون خانم رو در بیاریم ولی این برمیگرده به نوع انتخاب و ملاک انتخاب شما وقتی تو انتخابت حساسیت داشته باشی و یه انتخاب درست داشته باشی تا حد زیادی از این قضیه هم میتونی مطمین بشی و حساسیت زیاد من هم واسه همینه همش برمیگرده به انتخاب درست
یه مثالم بزنم که میگی نمیشه رفتار بقیه رو پیش بینی کرد و اینکه هیچ دختری نمیگه قبلا رابطه داشتم و خودش رو پاک نشون میده بهت میگم که میشه من با یک دختری آشنا شدم و ازش خواستگاری کردم با همین ترفندهای روانشناسی و شخصیت شناسی تونستم ازش حرفهایی رو بکشم که اصلا دوست نداشت بگه و تو هفته اول خودش اعتراف کرد قبلا ۳ تا رابطه داشته و بعدشم فرداش پشیمون شد که چرا اینهارو گفته و گفت تو این رابطه تو احساس قدرت میکنی و من احساس ضعف میکنم
آرش جان قدرت روانشناسی رو اصلا دست کم نگیر
راستش قبول دارم این روزها دخترا پرتوقع شدن ولی در مقابل پسرها هم از لحاظ ظاهری پرتوقع شدن
یعنی هر دو طرف مادی گرا و ظاهر بین شدن و خب میبینیم که نتیجش هم بالا رفتن روز به روز آمار طلاق هست
ولی در مورد اینکه هنوزم باشن دخترایی که با حداقل ها بسازن...بله فک میکنم چیز خیلی عجیبی هم نیست.
چون کسی که درک مناسبی از زندگیش داشته باشه...و البته شرایط اقتصادی جامعه مطمئنن از یه پسر 25، 26 ساله که تازه راه افتادی انتظار میلیاردی بودن رو نداره!
و من تو اطرافم دیدم دختر و پسری که حتی پسر هم الان بیکار شده ولی باهم خوبن و زندگیشون رو بهرحال حفظ میکنن
یا حتی دوست من فقط یه جشن مختصر گرفت اونم تو خونه خودشون...با حضور حداقل فامیل!! چون پسر پولی نداشت
ولی الان بعد از دو سه سال وضعشون بهتر شده و خونشون رو هم بردن تو یه منطقه ی خیلی بهتر!
به نظرم این حق شماست که دنبال کسی باشید که بتونه با شما تو هر شرایطی سازگار باشه، چون آدم از آیندش خبر نداره که قراره چی بشه
پس این مسئله رو کامل برا خودتون حل کنین و اتفاقا باید عزت نفس بالا هم داشته باشید که بیخودی کسی رو دلخوش نمیکنین.
واقعا هستن همچین کسایی...چرا نباشن؟ دنیا هنوز به آخرش نرسیده آقای جوان...انقدر ناامید نباشید
من رشتم روانشناسی هست واسه همین ازتون پرسیدم...خوشحالم که انقدر اطلاعاتتون بالاست...چون میتونه تو زندگی خیلی بهتون کمک کنه.
موفق باشید.
آره قبول دارم که پسرها هم توقشون از لحاظ ظاهری زیاده و قصدم متهم کردن دخترها نبود فقط از دید خودم که یه پسرم در انتخاب دختر مورد علاقم مساله رو نگاه کردم ولی در کل در این شرایط جامعه شرایط و انتخاب برای پسرها سخت تر شده تا دخترها
آره واقعا به قول شما دنیا هنوز به آخرش نرسیده من یکم زیادی نا امید شدم یه مدت واقعا اگه همچین دختری رو پیدا کنم به هیچ وجه ولش نمیکنم و تمام سعیم رو میکنم تا خوشبختش کنم امیدوارم زودتر بتونم پیداش کنم و تا وقتی پیداش نکردم به حرمت روزی که بخواد وارد زندگیم بشه سعی میکنم خودم رو حفظ کنم چون همچین توقعی هم از اون دارم و وقتی خودم اینطوری نباشم مسلما همچین کسی گیرم نمیادواقعا هستن همچین کسایی...چرا نباشن؟ دنیا هنوز به آخرش نرسیده آقای جوان...انقدر ناامید نباشید
ممنونم بسیار عالی رشته خیلی خوبی انتخاب کردین من خیلی روانشناسی دوست دارم اگه میتونستم میرفتم دوباره دانشگاه رشته روانشناسی هم میخوندم روانشناسی علمیه که واسه همه فارغ از هر رشته ای تو زندگیشون لازمه و اصلا علم زندگی کردنه و مشکل خیلی از ماها اینه که این آموزشهارو ندیدیم
ممنون که وقت گذاشتین کلی روحیم رو برگردوندین و انرژی گرفتم بدون تعارف فک میکنم شما مشاور خوبی هستین و میتونین تو رشتتون خیلی موفق بشین
موفق باشید
وقت بخیر
یه مثالم بزنم که میگی نمیشه رفتار بقیه رو پیش بینی کرد و اینکه هیچ دختری نمیگه قبلا رابطه داشتم و خودش رو پاک نشون میده بهت میگم که میشه من با یک دختری آشنا شدم و ازش خواستگاری کردم با همین ترفندهای روانشناسی و شخصیت شناسی تونستم ازش حرفهایی رو بکشم که اصلا دوست نداشت بگه و تو هفته اول خودش اعتراف کرد قبلا ۳ تا رابطه داشته و بعدشم فرداش پشیمون شد که چرا اینهارو گفته و گفت تو این رابطه تو احساس قدرت میکنی و من احساس ضعف میکنم
آرش جان قدرت روانشناسی رو اصلا دست کم نگیر
1- ازین کارا یاد منم بده
بازجویی می کردی بدبختو یا جور دیگه وارد شدی اگه میشه یکم توضیح بده
2-منظورم پیش بینی صد در صد بود وگرنه تا حدودی میشه آدما رو شناخت
3- یک مشکل که من دارم شاید برای تو هم به وجود اومده باشه اینه که در آمد من خیلی کمتر از پدر و مادرمه (کمتر از یک چهارم)و برای ازدواج تو این مسئله گیر دارم امید چندانی هم برای تغییر اساسی در آینده نزدیک نیست که بگم صبر می کنم تا شرایطم بهتر بشه همین جوری 1- 2 سال بیخودی صبر کردم الانم هرجا لازم به توضیح باشه واقعیت رو میگم و احتمالات رو توضیح میدم و دلخوشی برای کسی درست نمیکنم من فکر میکنم تعداد زیادی از دخترا با مسائل مالی کنار میان و در واقعیت هم اینو دیدم
4-به نظرم نگرانی از آینده جامعه تا اندازه ای مفیده که باعث بشه ما تو تصمیم ها و رفتارا حواسمون جمع باشه که اشتباه نکنیم .
میفهمم با توجه به روحیه استقلال طلبی و پیشرفتی که تو هر کس وجود داره طبیعی که یه سری نگرانی ها داشته باشه ولی از طرفی هم به این جهت که شما از نظر مالی تا حدی امکانات و پشتوانه ای که در خانواده داری میتونی در درون خودت به عنوان روز مبادا دلگرمیهایی داشته باشی(این دلگرمی نباید باعث بشه تنبل بشی با مغرور که بگی فلان کارو انجام نمی دم)
5- درباره ملاکهای درست در انتخاب هم حرفت رو قبول دارم و هم دلی پر درد
6- اگه دختر مناسبی هست و اونها راغبن و شما هم خوشت میاد برو جلو و شرایطت رو بگو و منتظر باش چه تصمیمی می گیرند
امیدوارم موفق باشی
ویرایش توسط آرش67 : 05-13-2017 در ساعت 05:30 PM
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
سلام.
آره واقعا به قول شما دنیا هنوز به آخرش نرسیده من یکم زیادی نا امید شدم یه مدت واقعا اگه همچین دختری رو پیدا کنم به هیچ وجه ولش نمیکنم و تمام سعیم رو میکنم تا خوشبختش کنم امیدوارم زودتر بتونم پیداش کنم و تا وقتی پیداش نکردم به حرمت روزی که بخواد وارد زندگیم بشه سعی میکنم خودم رو حفظ کنم چون همچین توقعی هم از اون دارم و وقتی خودم اینطوری نباشم مسلما همچین کسی گیرم نمیاد
دوس داشتم در این مورد نمونه هایی که خودم دیدم براتون مثال بزنم تا نسبت به شرایط جامعه زیادم ناامید نباشید.
من دختری رو میشناسم که زمان عروسیش چون شوهرش واقعا پول نداشت و دستش خالی بود طلاهاشو فروخت تا با پولش بتونن عروسی آبرومندانه و ساده ای بگیرن تا شوهرش شرمنده خانومش و خونواده خانومش نشه و به جای طلا یک سرویس بدل سی هزار تومنی واسه عروسیش گرفت!
دوست خودم به دلیل اختلافات دو تا خانواده درباره اجرای رسم و رسومات عروسی حاضر شد قید عروسی رو بزنه تا اختلافات فروکش کنه.
درسته تعدادشون نسبت به سابق کمتر شده ولی هنوزم هستن دخترانی که عمق زندگی مشترک براشون از هر چیزی مهمتره.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
