نمایش نتایج: از 1 به 17 از 17

موضوع: همسر پرتوقع

2253
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2513
    نوشته ها
    169
    تشکـر
    50
    تشکر شده 53 بار در 35 پست
    میزان امتیاز
    11

    همسر پرتوقع

    با سلام خدمت همه دوستان گلم که همیشه کمک کرید و با لطف شما دوستان جون میگیرم خواهش میکنم ایندفعه یک راهی پیش روم بزارید دارم روانی میشم کم اوردم دیگه همینطور که میدونید من با همسرم خیلی مشکلات دارم و دیگه بریدم نمیدونم چطوری ادامه بدم همه کار برای بدست اوردن دلش کردم و لی بی چشم رو زنه من همچشمی داره و دنبال پز و دور بریاش یاد میدن چیکاا کنه مشکلاتم اینطوری شدید شده میخام براتون مشکلات جدید تعریف کنم شما بگید چیکا کنم ببخشید طولانیه.
    1 همینطور میدونی نزدیک 3 ساله بلاخر دارهم میریم سر خونم 1 ماهه دیگه من شرکتم واگزار کردم تا بعد عید بزرگترش به لطف خداوند شروع کنم و ماه عسلمم همین 1 ماه پیش رفتم که بعد عید شلوغه سرم رفته باشم مشکل اینجاست من با خانومم رفتیم کیش و از روز اول گفتم هرجی میخایی برای خودت و خانوادت بخر حتی خودم تا روز اخر برای خودم چیزی نخرید که اگر پول موند چیزی بخرم فقط بررای بچه داداشم که نزدیک 3 ماهش بود چیزی خریدم و من عادت دارم برای خانوادم سوغاتی بیارم دوست ندارم دست خالی بیام مشکله اینه که برای من تعین تکلیف میکنم همسرم وقتی اومدیم مشهد میگه تو برای من کم چیزی اوردی اخه تقصیر من چیه ؟؟؟
    2: من خونه گرفتم و برای یک کار فنی که برادرم مهندس هستند مشکل برططرف کنند و ایشونم خانومشون اوردن تا خونرو ببینیم من زنم خیلی حسوده و به دلش ریخته من اونارو بردم و لی خودش هرکار بکنه هیچ اشکالی نداره با وجودی که برداشته همین اول کاری خالش برده خونرو ببینه بدم میگه چه اشکال داره اگر من میکردم من از وسط ..... میداد
    3:زنم حرفای غیرتی و ناموثی خیلی میزنه حتی فوشم میده دسته کتکم داره ما 15 جلسه مشاوره رفتیم ولی فایده نداشته
    4 من دیشبم برای 3 بار با مادرشون قاطع حرف زدم ولی ایشون به مسخره میگیره و همش طرفدار دخترش و حتی یاد میده به دخترش چیکا کنه خانوم من نمیتئنه خودش تصمیم بگیره چیکا کنم؟؟
    5: مشکل بعدی سر شاپاباش های عروسی بود ما برای اینکه فشار نیاد بهشون گفتیم نامزدید نگیرید عروسی نصف باشه هرکی مهمونا خودش بده و همسرم گفت ممکنه نصفش بابام بگیره بنظر شما درسته مگه شاپباش مال سرمایه عروس داماد نیست ترو خدا کمک فرمایید
    6: مشکل دیگه سر وسیله خریدم بحثمون شد ما یخچال ساید قبول نکردیم باباشون قبول کردن الان فوشاش اینا دختر ایشون به من میزنه اخه به من چه ربطی داره
    7: خونه که گرفتیم بنگاه به ما گفت 3 تا کولر داره حالا یکی بیشتر صاحب خونه نمیزاره من چیکا کنم همش اورد میده
    8 از دیشبم قهر کردیم و با ادرشون صحبت کردم فقط طرفداری کردن از دخترشون ایشون اگر مادر خوبی بودن دخترشون گوشش میگرفتن و میگفتن برو از دل شوهرت در بیار نه که تشویقش کنن
    9 موقع خرید مبل بود من میخاستم پول بدم و چیزی میخاستم نخاست و دعوا کردیم کلی ولی من بخاطر دل ایشون ا ز خواسته خودم گزشتن همش میگه خونه منه خونه زن بتوچه
    چیکا کنم
    10 مورد دیگه به من میگه دیشب تو اشغالی تو نفهمی بهش گفت به مرگ بابام دیگه باهات زندکی نمیکنم تا عزر خواهی نکنی نمیبخشمت گفت کور خوندی .برای اینکه باز نگه خود خواهی بهش پیام دادم و خیلی خودش برده بالا همه چوب زندگی من از بالای مادر ایشون چیکا کنم
    ویرایش توسط behzad211 : 02-15-2017 در ساعت 08:35 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2513
    نوشته ها
    169
    تشکـر
    50
    تشکر شده 53 بار در 35 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمک فوری تروقران کمکم کنید دیوانه شدم

    کمکم کنید لطفا

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2015
    شماره عضویت
    12497
    نوشته ها
    390
    تشکـر
    1,041
    تشکر شده 580 بار در 275 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : کمک فوری تروقران کمکم کنید دیوانه شدم

    ضمن عرض سلام و احترام

    با توجه به تاپیکهای بی پایان شما با مسائل تکراری که توی چند ماه اخیر از مشکلات و گلایه های شما دیدم و با توجه به گفته هاتون و تمامی نکات و زوایا...برداشت بنده این هست یا در واقع :

    میتونم مشکل رو اینطور بیان کنم که هردوی شما بزرگواران حدودا یک 10 سالی زود ازدواج کردید.امیدوارم خوب متوجه پیام حرف بشید.منظور این نیست که برید مثلا 10 سال بعد ازدواج کنید.بلکه

    منظور اصلی نشان از عمق اشتباه و فاجعه وار شروع این زندگیه مشترک هست که بدون هیچ درک درست و منطقی و همینطور پختگی لازم از طرف هر دو نفر شکل گرفته و بسیار عجولانه بوده.

    وقتی جوانان ما بدون رسیدن به پختگی و تجربه لازم برای سختی های زندگی مشترک فقط از روی احساسات جوشان لحظه ای و خیلی عجولانه ازدواج میکنند خب مشخصا نتیجش همین میشه

    بنده نمیخوام بیشتر وارد جزئیات بشم و یا نقصها و معایب رو بیان کنم و برای رفع این مشکل خیلی مستقیم به شما چیزی بگم.همه چیز تو صحبتهای شما به وضوح مشخص هست...

    فقط بعنوان کمک و مشورت به گفتن این ضرب المثل قدیمی اکتفا میکنم که میگن : ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است...امیدوارم خوب متوجه پیام حرف شده باشید.

    از خودتون بپرسین؟ آدم چندبار باید یک چنین اشتباهات دردناکی رو تکرار و تحمل کنه تا بالاخره ازشون درس بگیره؟آیا اینهمه تکرار و زجر و عذاب و تاپیکهای تکراری باعث نشده که درک کنین

    شاید واقعا کاری نیست که برای درست شدنه این رابطه بشه کرد؟شاید بهتره بعضی مواقع باور کنیم که بهترین راه در واقع بدترین راهه؟کمی برای خودتون ارزش قائل بشین و از اون دنیا بیرون بیاین

    از توجه بیخودی به جزئیات کم اهمیت بگذرین.مسائل کوچیکی مثل امروز چی گفت دیروز چیکار کرد یا فلانجا اون رفتار رو داشت.اینجور حرفها و تفکرات رو دور بریزید.ریشه ای تر و عمیقتر فکر کنید

    ببینید واقعا تمامی این اشتباهات و مشکلات که آسایش شمارو گرفتن آیا بر نمیگرده به صحبتهایی که بنده بالاتر بهشون اشاره کردم ؟ مشکل از یه مشکل و دو مشکل نیست.مشکل از عقیده و

    ذات شخص مورد نظر شما و همینطور خود شماست.نگرش ایشون به زندگی و همینطور نگرش شما و نحوه ی برخوردتون در تقابل با ایشون از بیخ اشتباهه.هر دو در اشتباهید.پس در نتیجه :

    نکته ی مهم در آخر اینه که اگر کاری اشتباهه پس باید برای درست انجام شدنش کاری کرد.وقت برای زندگیه مشترک و دوباره هست.بهتره اول تمرکز و تلاش روی خودسازیه فردی و شخصیتی باشه

    هراونچه که لازم میدونستم رو به شما گفتم.شاید غیر مستقیم اما صحبتهام واضح بود.باز هم تفکر بسیار لازمه و تصمیم نهایی با شماست.امیدوارم به اندازه ی کافی صحبتها مفید واقع بشه.

    سلامت و سربلند باشید.
    ویرایش توسط YAshin.SAhAkiyAn : 02-15-2017 در ساعت 09:08 PM

  4. کاربران زیر از YAshin.SAhAkiyAn بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2513
    نوشته ها
    169
    تشکـر
    50
    تشکر شده 53 بار در 35 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : کمک فوری تروقران کمکم کنید دیوانه شدم

    نقل قول نوشته اصلی توسط YAshin.SAhAkiyAn نمایش پست ها
    ضمن عرض سلام و احترام

    با توجه به تاپیکهای بی پایان شما با مسائل تکراری که توی چند ماه اخیر از مشکلات و گلایه های شما دیدم و با توجه به گفته هاتون و تمامی نکات و زوایا...برداشت بنده این هست یا در واقع :

    میتونم مشکل رو اینطور بیان کنم که هردوی شما بزرگواران حدودا یک 10 سالی زود ازدواج کردید.امیدوارم خوب متوجه پیام حرف بشید.منظور این نیست که برید مثلا 10 سال بعد ازدواج کنید.بلکه

    منظور اصلی نشان از عمق اشتباه و فاجعه وار شروع این زندگیه مشترک هست که بدون هیچ درک درست و منطقی و همینطور پختگی لازم از طرف هر دو نفر شکل گرفته و بسیار عجولانه بوده.

    وقتی جوانان ما بدون رسیدن به پختگی و تجربه لازم برای سختی های زندگی مشترک فقط از روی احساسات جوشان لحظه ای و خیلی عجولانه ازدواج میکنند خب مشخصا نتیجش همین میشه

    بنده نمیخوام بیشتر وارد جزئیات بشم و یا نقصها و معایب رو بیان کنم و برای رفع این مشکل خیلی مستقیم به شما چیزی بگم.همه چیز تو صحبتهای شما به وضوح مشخص هست...

    فقط بعنوان کمک و مشورت به گفتن این ضرب المثل قدیمی اکتفا میکنم که میگن : ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه است...امیدوارم خوب متوجه پیام حرف شده باشید.

    از خودتون بپرسین؟ آدم چندبار باید یک چنین اشتباهات دردناکی رو تکرار و تحمل کنه تا بالاخره ازشون درس بگیره؟آیا اینهمه تکرار و زجر و عذاب و تاپیکهای تکراری باعث نشده که درک کنین

    شاید واقعا کاری نیست که برای درست شدنه این رابطه بشه کرد؟شاید بهتره بعضی مواقع باور کنیم که بهترین راه در واقع بدترین راهه؟کمی برای خودتون ارزش قائل بشین و از اون دنیا بیرون بیاین

    از توجه بیخودی به جزئیات کم اهمیت بگذرین.مسائل کوچیکی مثل امروز چی گفت دیروز چیکار کرد یا فلانجا اون رفتار رو داشت.اینجور حرفها و تفکرات رو دور بریزید.ریشه ای تر و عمیقتر فکر کنید

    ببینید واقعا تمامی این اشتباهات و مشکلات که آسایش شمارو گرفتن آیا بر نمیگرده به صحبتهایی که بنده بالاتر بهشون اشاره کردم ؟ مشکل از یه مشکل و دو مشکل نیست.مشکل از عقیده و

    ذات شخص مورد نظر شما و همینطور خود شماست.نگرش ایشون به زندگی و همینطور نگرش شما و نحوه ی برخوردتون در تقابل با ایشون از بیخ اشتباهه.هر دو در اشتباهید.پس در نتیجه :

    نکته ی مهم در آخر اینه که اگر کاری اشتباهه پس باید برای درست انجام شدنش کاری کرد.وقت برای زندگیه مشترک و دوباره هست.بهتره اول تمرکز و تلاش روی خودسازیه فردی و شخصیتی باشه

    هراونچه که لازم میدونستم رو به شما گفتم.شاید غیر مستقیم اما صحبتهام واضح بود.باز هم تفکر بسیار لازمه و تصمیم نهایی با شماست.امیدوارم به اندازه ی کافی صحبتها مفید واقع بشه.

    سلامت و سربلند باشید.
    خیلی ممنونم از لطفتون ولی لگر میشه واضح تر بگید ایا اینجا من مقصرم چرا میگید 10 سال دیگه مگه من چکار اشتباهی کردم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2513
    نوشته ها
    169
    تشکـر
    50
    تشکر شده 53 بار در 35 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : همسر پرتوقع

    دوستان به کمکاتون شدیدا احتیاج دارم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jul 2016
    شماره عضویت
    29853
    نوشته ها
    160
    تشکـر
    50
    تشکر شده 64 بار در 53 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر پرتوقع

    دوست گرامی
    من مانند زندگی شما چندین نمونه دیدم. این خانم روز به روز بدتر خواهد شد. و اگر بچه دار شود زندگی شما را جهنم می کند. اگر می توانید هر چه زودتر جدا شوید.

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2016
    شماره عضویت
    30396
    نوشته ها
    47
    تشکـر
    31
    تشکر شده 28 بار در 18 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر پرتوقع

    سلام دوست عزیز جنگ اول به از صلح اخر!با توجه به گفته های شما مثه اینکه همسرتون زیاد جدی نمیگیرن نه مشاوره رفتنتون و نه حرفاتون رو پس نمیتونین باایشون به نتیجه ای برسین برای یه زندگی مشترک خوب!شما باید با مهربانی و ارامش و البته قاطعانه با ایشون حرف بزنید

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2513
    نوشته ها
    169
    تشکـر
    50
    تشکر شده 53 بار در 35 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : همسر پرتوقع

    دوستان لطفا کمک بیشتر کنید درست بشو نیست همسرم

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jan 2015
    شماره عضویت
    11132
    نوشته ها
    3,135
    تشکـر
    6,908
    تشکر شده 4,097 بار در 2,142 پست
    میزان امتیاز
    14

    پاسخ : همسر پرتوقع

    سلام آقا بهزاد

    چقدر ناراحت میشم وقتی تاپیکهاتون رو میخونم .

    من فکر میکنم این تقصیر بیشتر متوجه همسرتونه و کمتر شما .

    همسر شما سنش کمه علاوه بر اون اصلا اون آمادگیه عقلی و رشد رو برای ازدواج نداشته ، رفتارهای ناپخته و بچه گانه البته نمیگم شما بی تقصیرید چون چیز زیادی از رفتارهای شما نمیدونم فقط این رو متوجه شدم که شما منعطف ترید و به راه تر .

    مشاوره هم که رفتید فایده نداشته .

    تنها چیزی که به ذهنم میرسه " صبر " هست . نزدیکای عروسی و حتی یکسال بعد از ازدواج مشکلات و ناراحتیا به اوج خودش میرسه .

    بعد یکسال دختر و پسر کم کم یاد میگیرن که چطور زندگی کنن و درواقع پخته تر میشن و مشکلاتشون هم کمتر میشه .

    فقط حواستون باشه بچه دار نشید .

    خانمتون خیلی خودرأی و خودسر شدن . باز هم تلاش کنید باهاش صحبت کنید اگر رفتارهاش درست نشد تصمیم دیگه بگیرید !! چون قراره شما یک عمر باهاش زندگی کنید نه یک عمر عذاب بکشبد .

    امیدوارم درست بشه همه چیز .

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : همسر پرتوقع

    سلام
    ناراحت کننده است
    به نظرم شما و همسرتون مشکل در شناخت همدیگه و عدم تفاهم با هم دارین
    نمیدونم همسرتون چند سالشونه ولی به با توجه به گفته هاتون شما منعطف تر به نظر میاین
    مشاور بهتون چی گفته؟
    بشینین کامل و دقیق و محترمانه با همسرتون سنگاتونو وا بکنید
    توقعات و انتظارات هم رو بیان کنید و و تحلیلشون کنید
    سعی کنین مسائلتونو تا حد امکان خودتون حل کنین
    خانوما چون احساسی هستن و متاسفانه اکثرا وقت ها مادرا و خونواده شون بیشتر طرف اونارو میگیرن
    سعی کنین منطقی و مهربون باهاشون حرف بزنین و راه نفوذشونو پیدا کنین
    فعلا هم بچه دار نشین به نظر من.
    ولی سعی کنین پرده ی حرمت بینتون از بین نره و به همسرتون بگین موقع عصبانیت سعی کنن هر چیزی تو دهنشون میاد رو بیان نکنن
    خدا نکنه پرده ی حرمت از بین بره که دیگه بعدش به نظرم باید فاتحه ی اون زندگی رو خوند...
    فحاشی کردن تو زندگی مشترک ریشه ی محبت رو از بین میبره و حریم ها رو میشکنه
    بزرگی میگه همیشه بین خودت و همسرت بازه ای نگاه دار تا به خواری گرفتار نشوی...
    اگه با حرف زدن خودتون حل نشد برین پیش یه مشاور مجرب و همه چیز رو بیان کنین که راهی پیش پاتون بذاره.
    به همسرتون هم بگین دلیلی نداره دعوای بین شما رو سریع برن پیش مادرشون و خونواده شون بیان کنن که اونا هم بیان بدترش کنن و تشویقش کنن که ره اشتباهاتش پی ببره
    بعد هم اسم این کار رو بذارن محبت و دلسوزی
    اگه دخترشونو دوست دارن باید دومادشونم دوست داشته باشن و خوبی هاشو مد نظر داشته باشن.
    امیدوارم براتون حل بشه.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 02-18-2017 در ساعت 03:37 PM

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27657
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    8
    تشکر شده 32 بار در 20 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر پرتوقع

    سلام
    شما همه راهها رو امتحان کنید ،اینم به عنوان راه حل آخر در نظر بگیرید،به نظرم شما اقتدار لازمو ندارید ،همسرتونم عرصه رو واسه زورگویی و سواستفاده باز میبینه،جنبه نداره
    یه کار کنید زندگیشو در خطر ببینه ،کاملا هم جدی ،محکم برخورد کنید ، حرف خودتونو به کرسی بنشونید طوری که نتونه کاری کنه ،اینقدر ضعف نشون ندید ،چرا اینقدر مستاصلید؟ باور کنید متنتونو خوندم انگار یه خانم نوشته اینا رو،اینقدر قوی و محکم برخورد کنید تا اوضاع وفق مرادتون شه،بعد کم کم طوری که جو گیر نشه اختیارات کنترل شده بهش بدید .از اول باید واسه چنین کسی سفت میگرفتید.

  13. کاربران زیر از Sepideh7273 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2014
    شماره عضویت
    2513
    نوشته ها
    169
    تشکـر
    50
    تشکر شده 53 بار در 35 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : همسر پرتوقع

    کاملا درست میگید دوستان تقصیر خودم بوده و الانم ارادم قوی کردم سر حرفم هستم فقط با حرفاتون ارومم کنید و بگید چکارا بکنم

  15. کاربران زیر از behzad211 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : همسر پرتوقع

    نقل قول نوشته اصلی توسط behzad211 نمایش پست ها
    کاملا درست میگید دوستان تقصیر خودم بوده و الانم ارادم قوی کردم سر حرفم هستم فقط با حرفاتون ارومم کنید و بگید چکارا بکنم
    انقدر روحیه تونو به این خاطر پایین نیارید
    شما قراره این موضوع رو حل کنید پس اول باید خودتون آرامشتون رو حفظ کنید که بتونید درست فکر کنید و تصمیم درستی بگیرید
    شما مرد هستین سعی کنین همیشه قوی باشین
    برای هر مسئله ای راه حلی هست سعی کنید با قدرت پیداش کنید و وارد عمل بشید.

  17. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : همسر پرتوقع

    نقل قول نوشته اصلی توسط یلدا 25 نمایش پست ها
    انقدر روحیه تونو به این خاطر پایین نیارید
    شما قراره این موضوع رو حل کنید پس اول باید خودتون آرامشتون رو حفظ کنید که بتونید درست فکر کنید و تصمیم درستی بگیرید
    شما مرد هستین سعی کنین همیشه قوی باشین
    برای هر مسئله ای راه حلی هست سعی کنید با قدرت پیداش کنید و وارد عمل بشید.
    همونطور که دوستمون فرمودن طرز برخورد با همسرتون خیلی مهمه
    سعی کنید جذبه ی مردونه داشته باشید نه اینکه صداتونو بلند کنید تو خونه و یا کتک کاری کنید
    سعی کنین تو حرف زدن و عمل کردن به تصمیماتتون مصمم و قوی باشی که خانومتون هم حساب ببره و حد خودشو بشناسه
    متاسفانه بعضی خانم ها از محبت و صمیمیت زیادی همسرشون سوع استفاده میکنن و بر این اساس میخوان افسار زندگی رو خودشون به عهده بگیرن
    در حالیکه زندگی مشترک مانند نیازمند پارو زدن دوطرفه هست در یه قایق مشترک
    بزرگی میگه آدم ها رو به اندازه ی لیاقتشون دوست داشته باش و به اندازه ی ظرفیتشون ابرازش کن
    برادر من هم قبلنا مشکلاتی از این دست داشت
    تو خونواده ی خودش زیاد بهش توجه نکردن ولی بعد ازدواجش ما و به خصوص برادرم خیلی بهش اهمیت میدادیم
    بعد دیدیم متاسفانه عوض اینکه با محبت و احترام برخورد کنه برعکس عمل کرد
    دیگه ما هم رفتارامونو عوض کردیم
    حتی بعضی وقتا من به داداشم میگم بیشتر بهش توجه کن میگه ظرفیت نداره همین براش کافیه وگرنه خودشو گم میکنه.

  18. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8192
    نوشته ها
    6,105
    تشکـر
    8,084
    تشکر شده 8,594 بار در 3,929 پست
    میزان امتیاز
    19

    پاسخ : همسر پرتوقع



    باورم نمیشه

    خدایا حکمتت چیه...

  19. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر پرتوقع

    سلام
    میتونم بپرسم شما چند سال دارید؟
    به نظر من بحث اقتدار و اراده شما مطرح نیست عده معدودی از خانم ها اخلاق خاص دارند اصطلاحش جالب نیست و درست نیست استفاده کنم
    با همچین زن هایی هیچ مردی قادر نیست زندگی کنه و حریف شه دیگه شما که بسیار جوان و بی تجربه اید بماند
    با توجه به 15 جلسه مشاوره و رفتارهایی که از همسرتون و خانواده ایشون نوشتید و اینکه اوضاع بهتر نشده هیچ بدتر هم شده ... یک فرصت دیگه به ایشون یدید واسه اینکه خیالتون راحت شه کوتاهی از سمت شما نبوده
    من بعید میدونم رفتار همسرتون تغییر کنه چون این سیستم تربیتی و رفتاری درونشون نهادینه شده و خصوصا اینکه خانواده از ایشون حمایت میکنه حتی اگر بخوان تغییر کنند خانواده این اجازه رو نمیده
    شما یا باید با این اخلاق و رفتارها بسازید که در آینده به مراتب بدتر میشه
    با صبرکنید ببینید آبا در آینده تغییر و بهبودی در رفتارشون صورت میگیره که این یک پروسه طولانی چند ساله است و ممکن هست پای بچه هم وسط بیاد و به ریسکش نمی ارزه
    یا اینکه تکلیف زندگیتون رو درست شدن یا نشدن رو در همین ابتدا و قبل از زیر یک سقف رفتن مشخص کنید
    احساسات رو کنار بگذارید و منطقی تصمیم گیری کنید

  20. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30886
    نوشته ها
    1,578
    تشکـر
    1,236
    تشکر شده 2,029 بار در 1,083 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : همسر پرتوقع

    یک مورد دیگه رو اضافه کنم زندگی که درونش برخورد فیزیکی بین زن و شوهر آن هم به کَرات صورت بگیره باید فاتحه ش رو خواند
    ما که مرد هستیم جرات نمیکنیم اصلا به خودمان اجازه نمیدیم دست بلند کنیم چطور همسرتون شما رو کتک میزنه؟
    شما چطور اجازه میدی و چطور اجازه میدی تکرار شه؟
    یه کم بشین فکر کن ببین چقدر جای کار داری تا بتوانی یه زندگی رو جمع کنی
    امیدوارم مشکلات زندگیتون برطرف شه
    ویرایش توسط siavash_en : 02-22-2017 در ساعت 02:25 AM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تاخیر در پریود
    توسط arezoom24 در انجمن قاعدگی - پریود
    پاسخ: 16
    آخرين نوشته: 03-06-2017, 02:05 PM
  2. لحظات مادر وفرزندی در دنیای حیوانات
    توسط ستیلا در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 4
    آخرين نوشته: 08-18-2015, 10:12 AM
  3. بهترین حیوان خانگی برای درمان افسردگی
    توسط mona_liza در انجمن افسردگی
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-11-2015, 08:39 PM
  4. دیوانه وارترین سرگرمی دنیا
    توسط mahastey در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 08-03-2015, 09:12 PM
  5. شباهت های انسان با حیوانات +عکس
    توسط aida68 در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 10
    آخرين نوشته: 07-04-2015, 10:23 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد