نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

6014
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    33957
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    31
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    8

    مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    چطور میتونیم خودمون رو دوست داشته باشیم و کارهایی که باید براش بکنیم چطور باید بفهمیم که از روی خودخواهی هست یا نه؟
    چطور خودمون رو دوس داشته باشیم و با کسی که زندگی میکنیم این حس رو بهش ندیم که به یکدفعه ادم خودخواهی شدیم ؟
    من شوهرم رو خیلی دوس دارم و همیشه اول اونو دیدم بعد خودم ولی با این دید تازه بهم میگفت من خودخواهم حالا چطوری باید خودمو دوس داشته باشم که این تصور رو نداشته باشه؟

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    خیلی از افراد گمان می‌کنند جواب مثبت به این سؤالات، علامت خودخواهی و خودشیفتگی است و بدین معنی است که آنها از خودراضی و خودبین هستند. اما دسته‌ای از افراد بر این باورند که تنها آدم‌هایی بیمار یا خودخواه، خودشان را دوست دارند و افراد فروتن و متواضع اینطور نیستند. این افراد از عشق ورزیدن به خود می‌ترسند و احساس گناه می‌کنند.



    برعکس، عده‌ای از افراد هستند که در پاسخ به این سؤالات می‌گویند: بله، خودم را دوست دارم. در نظر آنها دوست داشتن خود، ربطی به خودخواهی و خودبینی ندارد، بلکه در نظر آنها دوست داشتن خود یعنی اعتماد به خود و ارزش قائل شدن برای خود و توانایی‌هایی که خداوند به آنها ارزانی داشته است، حالا به نظر شما، کدامیک از این دو گروه درست می‌گویند؟ دسته اول یا دوم؟



    ممکن است عجیب به نظر برسد اما هر دو گروه درست می‌گویند و هر دو از زاویه خاص خود به موضوع، به چیزی اشاره می‌کنند که خالی از حقیقت نیست، زیرا چیزی که تعیین کننده درستی یا نادرستی عشق ورزیدن به خود است، نوع آن دوست داشتن است. بدین معنی که وقتی دوست داشتن خود، از حد و مرز خاصی بگذرد و توجه به خود و به منافع خود در اولویت، و قبل از همه کارها قرار بگیرد و انگیزه انسان صرفاً برآوردن نیاز و خواسته‌های خود باشد، آن‌ وقت می‌توان گفت دوست داشتن خود، به خودخواهی شبیه شده است. در واقع، این مهم است که بدانیم و تشخیص دهیم چقدر خود را دوست داریم؟ چه چیزی را در خود دوست داریم، چرا خود را دوست داریم و وقتی پای دوست داشتن منافع پیش می‌آید، تا چه اندازه منافع خود را به دیگران ترجیح می‌‌دهیم؟



    عشق به خود، هیچ مغایرتی با عشق به دیگران ندارد و اگر انسانی، انسان‌های دیگر را دوست دارد، خودش را هم حداقل در حد یک انسان دیگر، می‌تواند دوست داشته باشد.انسانی که فقط و فقط بتواند دیگران را دوست داشته باشد و از دوست داشتن خود عاجز باشد، در حقیقت اصلاٌ معنای عشق را نمی‌داند! هرگز خودخواهی و عشق به خود، یکی نیستند، آنها ضد یکدیگرند.
    تفاوت‌های خودخواهی و عشق به خود:



    عشق به خود، در بردارندۀ احترام به خود، ارزش قائل شدن برای توانمندی‌های خود، اعتماد به خود و گرامی‌داشتن نیازها و احساسات، برداشت‌ها و باورهای خود است، بدون این که به آنها بچسبیم، و نیز داشتن انعطاف لازم است برای رشد و ارتقای مهارت‌ها و توانمندی‌ها، در حالیکه برخلاف تصور رایج، آدم خودخواه، نه تنها خود را بیش از حد دوست ندارد و ارزش و احترامی برای خود قائل نیست، بلکه در بسیاری از موارد از خودش متنفر است و حتی به اندازۀ یک فرد معمولی نمی‌تواند خود را قبول یا دوست داشته باشد.



    از آن جا که او در عمق وجود، عشقی را نسبت به خود احساس نمی‌کند، فقدان عشق و علاقه و دلسوزی واقعی نسبت به خود موجب می‌شود که به تکاپو بیافتد تا لذت دوست داشتن را که خود برخود حرام کرده، از دیگران و از زندگی برباید و امکانات موجود را به خدمت خود بگیرد. البته در ظاهر به نظر می‌رسد او به شدت دلسوز خود است، اما در حقیقت او بیهوده می‌کوشد دلسوز نبودن و دوست نداشتن خود حقیقی‌اش را بپوشاند و جبران کند.
    خودخواهی حالتی است که فرد، عشق خود را از دیگران بریده و همه را به سوی خود معطوف می‌کند. در نتیجه اگر چه افراد خودخواه، توانایی مهر ورزیدن به دیگران را ندارند، اما در حقیقت قادر به دوست داشتن خودشان هم نیستند و برای جبران این احساس بی‌محبتی، دست به اعمال و رفتارهایی می‌زنند که از دید ناظر بیرونی به شدت خودخواهانه است. آنها با این رفتارها و محافظت اغراق‌آمیز از منافع و تمایلات، در واقع دارند تظاهر می‌کنند که خود را دوست دارند و برای خود ارزش قائلند. در حالی که در عمق وجود، به شدت تنهایند، عشق و محبت را لمس نکرده‌اند و به شدت احساس بی‌ارزشی می‌کنند.
    برای همین است که خوددوستی و عشق به خود، با خودخواهی تفاوت دارد.



    چه چیزهایی عشق به خود نیستند؟
    - ترجیح همیشگی منافع خود به منافع دیگران، عشق به خود نیست.
    - خود را برتر و مهم‌تر از دیگران قلمداد کردن، عشق به خود نیست.
    - ایجاد مانع در رشد دیگران و توجه صرف به رشد خود، عشق به خود نیست.
    - تنها در راه رضای نیازهای شخصی قدم برداشتن، عشق به خود نیست.
    و ...



    چه چیزهایی خودخواهی نیست؟
    - احترام به خود، خودخواهی نیست.
    - ارزش قائل شدن برای توانمندی‌های خود، خودخواهی نیست.
    - قبول داشتن خود و داشتن اعتماد به نفس، خودخواهی نیست.
    - تشخیص و شناخت نقاط مثبت خود و پرورش آنها، خودخواهی نیست.
    و ....
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  3. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2016
    شماره عضویت
    31648
    نوشته ها
    436
    تشکـر
    92
    تشکر شده 186 بار در 148 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط yekdokhtar نمایش پست ها
    چطور میتونیم خودمون رو دوست داشته باشیم و کارهایی که باید براش بکنیم چطور باید بفهمیم که از روی خودخواهی هست یا نه؟
    چطور خودمون رو دوس داشته باشیم و با کسی که زندگی میکنیم این حس رو بهش ندیم که به یکدفعه ادم خودخواهی شدیم ؟
    من شوهرم رو خیلی دوس دارم و همیشه اول اونو دیدم بعد خودم ولی با این دید تازه بهم میگفت من خودخواهم حالا چطوری باید خودمو دوس داشته باشم که این تصور رو نداشته باشه؟
    سلام.ببین عزیزم، با توجه به تاپیک های قبلیتون، شاید شوهرتون منظورش ازین حرفش این بوده که چرا اینقدر محدودش میکنی، چرا اینقدر حساسی بهش و ... . احتمالا اینا در نظر شوهرتون خودخواهی به حساب میاد، همچنان هم نظرمن اینه که منشا مشکلات شما اعتماد به نفستونه، اعتماد به نفستونو که بالا ببرید حساسیتتون هم کمتر میشه و این جملات رو هم نمی شنوید...
    موفق باشید

  5. کاربران زیر از توسکا2016 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    شکست عشقی اخیر که بنده خوردم برا همین خودخواهی بود
    طرف گفت برا داداشم یه سایت رایگان طراحی کن
    گفتم باشه چشم تا اخر اسفند تحویل میدم
    بعدش دیدیم میگه یا تا هفته دیگه اماده میکنی یا روابطمو باهات قطع میکنم برا همیشه
    هیچی دیگه الان در حال فراموش کردنشم
    یادتون باشه که یه عاشق اگه واقعا دوستتون داشته باشه کنارتون میمونه و با همه سختی های شما کنار میاد .....

  7. کاربران زیر از Tarah بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    33957
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    31
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    خیلی از افراد گمان می‌کنند جواب مثبت به این سؤالات، علامت خودخواهی و خودشیفتگی است و بدین معنی است که آنها از خودراضی و خودبین هستند. اما دسته‌ای از افراد بر این باورند که تنها آدم‌هایی بیمار یا خودخواه، خودشان را دوست دارند و افراد فروتن و متواضع اینطور نیستند. این افراد از عشق ورزیدن به خود می‌ترسند و احساس گناه می‌کنند.



    برعکس، عده‌ای از افراد هستند که در پاسخ به این سؤالات می‌گویند: بله، خودم را دوست دارم. در نظر آنها دوست داشتن خود، ربطی به خودخواهی و خودبینی ندارد، بلکه در نظر آنها دوست داشتن خود یعنی اعتماد به خود و ارزش قائل شدن برای خود و توانایی‌هایی که خداوند به آنها ارزانی داشته است، حالا به نظر شما، کدامیک از این دو گروه درست می‌گویند؟ دسته اول یا دوم؟



    ممکن است عجیب به نظر برسد اما هر دو گروه درست می‌گویند و هر دو از زاویه خاص خود به موضوع، به چیزی اشاره می‌کنند که خالی از حقیقت نیست، زیرا چیزی که تعیین کننده درستی یا نادرستی عشق ورزیدن به خود است، نوع آن دوست داشتن است. بدین معنی که وقتی دوست داشتن خود، از حد و مرز خاصی بگذرد و توجه به خود و به منافع خود در اولویت، و قبل از همه کارها قرار بگیرد و انگیزه انسان صرفاً برآوردن نیاز و خواسته‌های خود باشد، آن‌ وقت می‌توان گفت دوست داشتن خود، به خودخواهی شبیه شده است. در واقع، این مهم است که بدانیم و تشخیص دهیم چقدر خود را دوست داریم؟ چه چیزی را در خود دوست داریم، چرا خود را دوست داریم و وقتی پای دوست داشتن منافع پیش می‌آید، تا چه اندازه منافع خود را به دیگران ترجیح می‌‌دهیم؟



    عشق به خود، هیچ مغایرتی با عشق به دیگران ندارد و اگر انسانی، انسان‌های دیگر را دوست دارد، خودش را هم حداقل در حد یک انسان دیگر، می‌تواند دوست داشته باشد.انسانی که فقط و فقط بتواند دیگران را دوست داشته باشد و از دوست داشتن خود عاجز باشد، در حقیقت اصلاٌ معنای عشق را نمی‌داند! هرگز خودخواهی و عشق به خود، یکی نیستند، آنها ضد یکدیگرند.
    تفاوت‌های خودخواهی و عشق به خود:



    عشق به خود، در بردارندۀ احترام به خود، ارزش قائل شدن برای توانمندی‌های خود، اعتماد به خود و گرامی‌داشتن نیازها و احساسات، برداشت‌ها و باورهای خود است، بدون این که به آنها بچسبیم، و نیز داشتن انعطاف لازم است برای رشد و ارتقای مهارت‌ها و توانمندی‌ها، در حالیکه برخلاف تصور رایج، آدم خودخواه، نه تنها خود را بیش از حد دوست ندارد و ارزش و احترامی برای خود قائل نیست، بلکه در بسیاری از موارد از خودش متنفر است و حتی به اندازۀ یک فرد معمولی نمی‌تواند خود را قبول یا دوست داشته باشد.



    از آن جا که او در عمق وجود، عشقی را نسبت به خود احساس نمی‌کند، فقدان عشق و علاقه و دلسوزی واقعی نسبت به خود موجب می‌شود که به تکاپو بیافتد تا لذت دوست داشتن را که خود برخود حرام کرده، از دیگران و از زندگی برباید و امکانات موجود را به خدمت خود بگیرد. البته در ظاهر به نظر می‌رسد او به شدت دلسوز خود است، اما در حقیقت او بیهوده می‌کوشد دلسوز نبودن و دوست نداشتن خود حقیقی‌اش را بپوشاند و جبران کند.
    خودخواهی حالتی است که فرد، عشق خود را از دیگران بریده و همه را به سوی خود معطوف می‌کند. در نتیجه اگر چه افراد خودخواه، توانایی مهر ورزیدن به دیگران را ندارند، اما در حقیقت قادر به دوست داشتن خودشان هم نیستند و برای جبران این احساس بی‌محبتی، دست به اعمال و رفتارهایی می‌زنند که از دید ناظر بیرونی به شدت خودخواهانه است. آنها با این رفتارها و محافظت اغراق‌آمیز از منافع و تمایلات، در واقع دارند تظاهر می‌کنند که خود را دوست دارند و برای خود ارزش قائلند. در حالی که در عمق وجود، به شدت تنهایند، عشق و محبت را لمس نکرده‌اند و به شدت احساس بی‌ارزشی می‌کنند.
    برای همین است که خوددوستی و عشق به خود، با خودخواهی تفاوت دارد.



    چه چیزهایی عشق به خود نیستند؟
    - ترجیح همیشگی منافع خود به منافع دیگران، عشق به خود نیست.
    - خود را برتر و مهم‌تر از دیگران قلمداد کردن، عشق به خود نیست.
    - ایجاد مانع در رشد دیگران و توجه صرف به رشد خود، عشق به خود نیست.
    - تنها در راه رضای نیازهای شخصی قدم برداشتن، عشق به خود نیست.
    و ...



    چه چیزهایی خودخواهی نیست؟
    - احترام به خود، خودخواهی نیست.
    - ارزش قائل شدن برای توانمندی‌های خود، خودخواهی نیست.
    - قبول داشتن خود و داشتن اعتماد به نفس، خودخواهی نیست.
    - تشخیص و شناخت نقاط مثبت خود و پرورش آنها، خودخواهی نیست.
    و ....
    مرسی درسته ولی تشخیص و به کارگیری اش یکم سخته
    چطور باعث سوتفاهم نشم که دیگران فکر نکنن دوست داشتن طبیعی خودم به یک باره خودخواهی براشون دیده نشه؟

  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    33957
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    31
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط توسکا2016 نمایش پست ها
    سلام.ببین عزیزم، با توجه به تاپیک های قبلیتون، شاید شوهرتون منظورش ازین حرفش این بوده که چرا اینقدر محدودش میکنی، چرا اینقدر حساسی بهش و ... . احتمالا اینا در نظر شوهرتون خودخواهی به حساب میاد، همچنان هم نظرمن اینه که منشا مشکلات شما اعتماد به نفستونه، اعتماد به نفستونو که بالا ببرید حساسیتتون هم کمتر میشه و این جملات رو هم نمی شنوید...
    موفق باشید
    دقیقا فکر میکنم درست میگین
    ولی من سعی دارم میکنم دیگه محدودش نکنم ولی بعضی جاها کم میارم خب
    دلم غصه میخوره مثلا ولی دیگه محدودش نمیکنم چون اون واقعا مشکلی نداره و هر محدودیتی که من ایجاد میکردم مربوط میشده به بازتابی از گذشته. ولی خب نمیخوام زندگی الانمون تحت تاثیر گذشته باشه ولی عملی کردنش خیلی سخته

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    33957
    نوشته ها
    52
    تشکـر
    31
    تشکر شده 6 بار در 5 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : مرز بین دوست داشتن و خودخواهی

    نقل قول نوشته اصلی توسط Tarah نمایش پست ها
    شکست عشقی اخیر که بنده خوردم برا همین خودخواهی بود
    طرف گفت برا داداشم یه سایت رایگان طراحی کن
    گفتم باشه چشم تا اخر اسفند تحویل میدم
    بعدش دیدیم میگه یا تا هفته دیگه اماده میکنی یا روابطمو باهات قطع میکنم برا همیشه
    هیچی دیگه الان در حال فراموش کردنشم
    یادتون باشه که یه عاشق اگه واقعا دوستتون داشته باشه کنارتون میمونه و با همه سختی های شما کنار میاد .....
    جمله آخرتون رو من توی عمل خلافشو دیدم
    من همسرم خیلی دوستم داره فکر کنم ولی میخواست ازم جدا بشه
    همسرم خیلی دوستم داره ولی میگه اگه یه روز بهش بگم دوستش ندارم دیگه زنش نیستم و میخواد ازم جدا بشه
    این خیلی دردناکه چون بعضی خانم ها گاهی دلشون میخواد کسی رو چند ساعت دوست نداشته باشن عین یه بچه ک به مامانش میگه نه من دیگه دوستت ندارم و دو ساعت بعد دوستش داره و اینا فقط لفظ هستن و واقعا دوستش دارن و گاهی وقتا دوس دارن بدونن شوهرشون حتی اگه اونا رو دوس ندارن اونا دوستشون دارن و برای نگه داشتنشون هر کاری میکنن ولی من اینطوری حس نمیکنم اینجا و دوس ندارم اینو و خیلی سخته
    من شوهرمو دوس دارم برای حفظش هر کاری میکنم
    دوس دارم شوهرم هم اینطوری باشه و نشون بده خب

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد:پیشنهاد رابطه جنسی بین دختر و پسر
    توسط saeed021 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 01-26-2020, 01:46 AM
  2. پاسخ: 92
    آخرين نوشته: 10-13-2019, 10:54 AM
  3. اینگونه از دوست پسر یا دوست دختر خود ببرید!!!
    توسط saeed021 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 02-01-2017, 10:12 PM
  4. آینده ازدواج دوست دختر و دوست پسر
    توسط محمدزاده در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-29-2016, 04:26 PM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-28-2015, 01:31 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد