نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: رابطه عاطفی خیلی شدید

795
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34120
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    رابطه عاطفی خیلی شدید

    سلام من حدود 3 سال پیش با خانمی آشنا شدم توی به گفته خودشون همون نگاه اول ایشون به من علاقه پیدا کرده بودن اما چیزی نگفتن یه مدت از آشنایی گذشت تا اینکه احساس کردم من به ایشون علاقه دارم و خیلی زود علاقمو ابراز کردم و پس از یه کم امتناع قبول کردن که باهم باشیم.یه دل نه صد دل عاشق هم بودیم همه تو دانشگاه و محل کار و همه جا به عشق بین ما حسودی میکردن و تصمیم من برای ادامه رابطه ازدواج بود .همه چی داشت خوب پیش میرفت درسته خطبه ای بین ما خونده نشده بود اما واقعا خیلی نزدیک هم بودیم.ایشون تمام معیار های من برای همسری رو داشت 100% معیارهامو داشت . همیشه ابراز علاقه میکرد بهم و همیشه میگفت که بدون من زندگی براش سخته تا اینکه بخاطر یک سو تفاهم الکی به من شک کرد و من ثابت کردم که هیچ اتفاقی نیفتاده و خودشم اینو قبول کرد و بازم همه چی ادامه داشت که پدرش فوت کرد و بازم اون موضوع رو بهونه کرد و گفت نمیخواد دیگه با کسی باشه بعد از 3 سال زندگی خوب الان رفته و من هنوز عاشقشم میگه منو دوست نداره میگه هیچوقت دوسم نداشته میگه من هیچ وقت نگفتم عاشقتم و این حرفا منو به جنون کشونده چیکار کنم؟داره دیوونم میکنه این حرفا اینکه زیر همه چی میزنه اینکه قبول میکنه اتفاقی نیفتاده اما میگه مسیرمو عوض کردم
    اینم اضافه کنم که کس دیگه ای توی زندگیش نیست از این 100% مطمئنم

    ویرایش توسط hadihh7 : 02-27-2017 در ساعت 01:12 PM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    33849
    نوشته ها
    107
    تشکـر
    170
    تشکر شده 134 بار در 76 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : رابطه عاطفی خیلی شدید

    نقل قول نوشته اصلی توسط hadihh7 نمایش پست ها
    سلام من حدود 3 سال پیش با خانمی آشنا شدم توی به گفته خودشون همون نگاه اول ایشون به من علاقه پیدا کرده بودن اما چیزی نگفتن یه مدت از آشنایی گذشت تا اینکه احساس کردم من به ایشون علاقه دارم و خیلی زود علاقمو ابراز کردم و پس از یه کم امتناع قبول کردن که باهم باشیم.یه دل نه صد دل عاشق هم بودیم همه تو دانشگاه و محل کار و همه جا به عشق بین ما حسودی میکردن و تصمیم من برای ادامه رابطه ازدواج بود .همه چی داشت خوب پیش میرفت درسته خطبه ای بین ما خونده نشده بود اما واقعا خیلی نزدیک هم بودیم.ایشون تمام معیار های من برای همسری رو داشت 100% معیارهامو داشت . همیشه ابراز علاقه میکرد بهم و همیشه میگفت که بدون من زندگی براش سخته تا اینکه بخاطر یک سو تفاهم الکی به من شک کرد و من ثابت کردم که هیچ اتفاقی نیفتاده و خودشم اینو قبول کرد و بازم همه چی ادامه داشت که پدرش فوت کرد و بازم اون موضوع رو بهونه کرد و گفت نمیخواد دیگه با کسی باشه بعد از 3 سال زندگی خوب الان رفته و من هنوز عاشقشم میگه منو دوست نداره میگه هیچوقت دوسم نداشته میگه من هیچ وقت نگفتم عاشقتم و این حرفا منو به جنون کشونده چیکار کنم؟داره دیوونم میکنه این حرفا اینکه زیر همه چی میزنه اینکه قبول میکنه اتفاقی نیفتاده اما میگه مسیرمو عوض کردم
    اینم اضافه کنم که کس دیگه ای توی زندگیش نیست از این 100% مطمئنم

    سلام دوست خوبم
    در مرحله ی نخست شاید باید بگذارید مقداری زمان (حداقل 3 ماه) بر او بگذرد. سپس می توانید از مشاوره برای راضی کردن یا متقاعد کردن ایشان استفاده کنید.
    اما اگر جوابی نگرفتید، راستش کاری که باید انجام بدهید "فراموش" کردن انسانی است که به حرف و سخن خودش متعهد نیست. گرچه من نیک میدانم گفتن "فراموش" کردن آسان ولی انجامش سختر از دشوار است. اما اندیشیدن به دو نکته شاید مرهمی باشد بر آلام شما: اولا کار دیگری از شما بر نمی آید. ثانیا به نظر نمی آید با انسانی که با سختی ها کنار نمی آید ( یا حداقل توان تصمیم گیری را در سختی ها از دست می دهد) بتوان راحت زندگی کرد. به هر حال ایشان شخصی است که با توجه به بهانه ها زندگی می کند نه با در نظر گرفتن بها، همانطور که مرحوم شهید بهشتی فرمود: "بهشت را به بها می دهند و نه به بهانه". به هر صورت اگر ایشان واقعا اهل تعقل و خرد می بود بجای شکستن همه چیز و ورود به یک تعصب غلیظ، از شما در خواست زمان برای تسکین یافتن مصیبت وارده میکرد تا بتواند با خودش کنار بیاید نه با بهانه های واهی و تکذیب آنچه خود او بر زیان جاری کرده است، به نوعی شما را در سیبل ناراحتی شخصی خویش قرار داده و به شما شلیک کند.
    در هر حال پیشنهاد من این است حداقل سه ماهی به ایشان فرصت دهید و سراغی ازشان نگیرید، بعد کم کم جویای احوال شوید و از مشاوره بهره بگیرید.
    ویرایش توسط AmirAli65 : 02-27-2017 در ساعت 02:21 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد