نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

2396
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    261
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    سلام و خسته نباشید محمد هستم 20 سال سن دانشجوی بورسیه کشتیرانی... از وقتی یادم میاد همیشه با همه خوب بودم ینی کلا کسی نبود ار از من بدش بیاد یه آدم ساکت مخ کامپیوتر ولی شیطون که شیطونیای خاص خودمو داشتم... در ظاهر خیلی آروم به نظر میام ولی خوب اینطوری نبود. از نظر مرام و مهرفتم بگم که تا حالا هرکی بم هر کاری گفته تا اونجا که از دستم بر میومده براش انجام میدادم.ینی اگه برام را داش خدایی ن نمیوردم برا طرف همه کار می کردم، در صوذتی که وقتی کار من گیر یکی از اونا میوفتاد الکی میپیچوندن....(اینم بگم گه تعداد اونایی که میپیچوندن کم بود) ولی خوب به قول بگه ها احمقم نیستم و میدونم برا کیا کار انجام بدم مشکل من اینه که نمی دونم چرا نمی تونم یه حداقل یه دوست صمیمی پیدا کنم، اخه زندگی خوابگاهی خیلی دلگیره آدم حوصلش سر میره از آدمای اینجا به یه نفر نزدیک شدم که اونم کم کم داریم سرد میشیم ن اون مایله دوستی ادامه پیدا کنه ن من آخه بهم نمی خوریم.اون تو فاز Dans من کارم گرافیک.نه که پسر بدی باشه فقط یکم زیادی جلفه.یادم میاد ترم اوایل با چند نفر ازبچه های کرمان وشمالی دوست بودیم ولی بعد این که چنباری باهم رفتن بیرون و مارو پبچوندن کم کم سرد شدیم. در صورتی که من کلا اخلاقم خوبه ینی صب وقتی می خوایم بریم سر کلاس با همه ی بچه ها (فکر کنم 100 و خورده ای نفر) سلام و احوال پرسی می کنیم اوناهم همیشه گرم ج منو میدن درسمم خدارو شکر بد نیست... و اینکه تا حالا با دخترا رابطه آنچنانی نداشتم، ینی gf نداشتم در صورتی که اینجا همه دارن و خیلی راحت تور می کنن ولی خوب من نمی تونم ینی تاحالا نتوستم... کلا با این که تو جمعم ولی خیلی احساس تنهایی می کنم.... نگرانم این بعدا برام مشکل ساز بشه.. راستی چه چیز دیگه چجوری باید به اکیپ باحالای دانشگاه ملحق شد؟ من فکر می کنم همه شرایتش رو دارم تعریم از خود نباشه ولی تیپ و سر وضم خوبه اخلاقمم که از اون بهتر ؟ در ضمن اون اکیپ باحالا همون رفقای سابقن که گفتم کرمان و شمالین؟؟؟؟

  2. کاربران زیر از mohammad533 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    سلام ترم اول هستی؟

  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط خدایا تنهایم مگذار نمایش پست ها
    سلام
    منم 27 سالمه یه دوستم ندارم
    چون اخلاقم به هیشکی نمیخوره
    من مثل خودت دلم صافه و بامرامم
    تو کارام هم دقت بالایی دارم
    اما کسی منو دوس نداره چون اهل بگو بخند و مسخره کردن و رقاصی و جلف بازی نیستم
    تو جمع چندتا مرد همه دارن از مسخره کردن و داد و هوار لذت میبرن من اونجا احساس تنهایی میکنم
    ببستر با بززگتر از خودم رابطم خوبه و با جوونا نمیتونم یه کلمه هم صحبت کنم چون جوونای امروز بشدت سوسول و خوش گذرون هستن

    شما
    از اونایی هستی که با یه آدم سالمند بهتر ارتباط میگیری تا یکی به سن خودت

    و این طبیعی هستش

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34374
    نوشته ها
    275
    تشکـر
    337
    تشکر شده 212 بار در 131 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad533 نمایش پست ها
    سلام و خسته نباشید محمد هستم 20 سال سن دانشجوی بورسیه کشتیرانی... از وقتی یادم میاد همیشه با همه خوب بودم ینی کلا کسی نبود ار از من بدش بیاد یه آدم ساکت مخ کامپیوتر ولی شیطون که شیطونیای خاص خودمو داشتم... در ظاهر خیلی آروم به نظر میام ولی خوب اینطوری نبود. از نظر مرام و مهرفتم بگم که تا حالا هرکی بم هر کاری گفته تا اونجا که از دستم بر میومده براش انجام میدادم.ینی اگه برام را داش خدایی ن نمیوردم برا طرف همه کار می کردم، در صوذتی که وقتی کار من گیر یکی از اونا میوفتاد الکی میپیچوندن....(اینم بگم گه تعداد اونایی که میپیچوندن کم بود) ولی خوب به قول بگه ها احمقم نیستم و میدونم برا کیا کار انجام بدم مشکل من اینه که نمی دونم چرا نمی تونم یه حداقل یه دوست صمیمی پیدا کنم، اخه زندگی خوابگاهی خیلی دلگیره آدم حوصلش سر میره از آدمای اینجا به یه نفر نزدیک شدم که اونم کم کم داریم سرد میشیم ن اون مایله دوستی ادامه پیدا کنه ن من آخه بهم نمی خوریم.اون تو فاز Dans من کارم گرافیک.نه که پسر بدی باشه فقط یکم زیادی جلفه.یادم میاد ترم اوایل با چند نفر ازبچه های کرمان وشمالی دوست بودیم ولی بعد این که چنباری باهم رفتن بیرون و مارو پبچوندن کم کم سرد شدیم. در صورتی که من کلا اخلاقم خوبه ینی صب وقتی می خوایم بریم سر کلاس با همه ی بچه ها (فکر کنم 100 و خورده ای نفر) سلام و احوال پرسی می کنیم اوناهم همیشه گرم ج منو میدن درسمم خدارو شکر بد نیست... و اینکه تا حالا با دخترا رابطه آنچنانی نداشتم، ینی gf نداشتم در صورتی که اینجا همه دارن و خیلی راحت تور می کنن ولی خوب من نمی تونم ینی تاحالا نتوستم... کلا با این که تو جمعم ولی خیلی احساس تنهایی می کنم.... نگرانم این بعدا برام مشکل ساز بشه.. راستی چه چیز دیگه چجوری باید به اکیپ باحالای دانشگاه ملحق شد؟ من فکر می کنم همه شرایتش رو دارم تعریم از خود نباشه ولی تیپ و سر وضم خوبه اخلاقمم که از اون بهتر ؟ در ضمن اون اکیپ باحالا همون رفقای سابقن که گفتم کرمان و شمالین؟؟؟؟

    ادم ها براتون مهم نباشن . اصلا اخلاقشون . هدف هاشون و...

    البته تا جایی که ضرر نکنین .

    یه جورایی که حریم دور خودتون بکشین .

    خب این قسمت برای شما و شخصیت شماست .

    خالا اطراف این حریم خیلیا میتونن باشن . اصلا هم روی ادم ها وسواس زیاد به خرج ندین . اصلا هم دلسوزی و کمک بی دلیل نداشته باشین

    این مدلی باشین به طرز عجیبی تعداد دوست هاتون زیاد میشه ...
    امضای ایشان

    لیلی
    کنج محراب
    بال هایش از کتاب رویید
    تا به افلاک رسید .

  6. 2 کاربران زیر از nazanin1371 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    261
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط nazanin1371 نمایش پست ها
    ادم ها براتون مهم نباشن . اصلا اخلاقشون . هدف هاشون و...

    البته تا جایی که ضرر نکنین .

    یه جورایی که حریم دور خودتون بکشین .

    خب این قسمت برای شما و شخصیت شماست .

    خالا اطراف این حریم خیلیا میتونن باشن . اصلا هم روی ادم ها وسواس زیاد به خرج ندین . اصلا هم دلسوزی و کمک بی دلیل نداشته باشین

    این مدلی باشین به طرز عجیبی تعداد دوست هاتون زیاد میشه ...
    هه خیلی وقتا شده.. یه کاری برای خودم گرون تموم شده ولی چون به نفع رفیقم بوده انجامش دادم....
    منظورتون از حریم چیه ینی تو جمعا خودمو بگیرم و ... فخر بفروشم....
    میشه توضیح بدید

    راستی من خیلی دل سوزی بی مورد کردم...

  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    261
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    سلام ترم اول هستی؟
    ن تو جمعی که من هستم حدود صد نفریم که دوساله باهمیم
    یه سریا که کلا درس با به قول بعضیا اسکل...
    یه سریا هم که دنبال دود و این حرفا...
    یکی دوتا اکیپ هستن که به من میخورن و اهل خوشگذرونیو ولذت بردن از زندگی هستن...
    با اونا واقعا نمیدونم چه جوری باید وارد این اکیپ ها بشم

    تقریبا همه همو کامل میشناسیم...

  9. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad533 نمایش پست ها
    ن تو جمعی که من هستم حدود صد نفریم که دوساله باهمیم
    یه سریا که کلا درس با به قول بعضیا اسکل...
    یه سریا هم که دنبال دود و این حرفا...
    یکی دوتا اکیپ هستن که به من میخورن و اهل خوشگذرونیو ولذت بردن از زندگی هستن...
    با اونا واقعا نمیدونم چه جوری باید وارد این اکیپ ها بشم

    تقریبا همه همو کامل میشناسیم...
    چرا همچین دیدی با اون سریا که دنبال درس هستن دارید!!! اگه با افرادی که دنبال پیشرفت و موفقیت هستن بگردین اینده روشن تری در انتظارتونه . البته اون طوری هم نباشه که اعتماد به نفستون ضعیف بشه فقط انگیزه بشه تا بتونید بیشتر درس بخونید.شما الان تو سن خیلی حساس و مهمی هستید که میتونید با پشتکار و تلاش یه جایگاه خوبی برای خودتون در اینده رقم بزنید . من نظر شخصیم اینه که با همه باشید ولی با هیچ کسم نباشید یعنی دنبال دوست صمیمی نباشید چرا که صمیمیت زیاد باعث میشه که رازهای خودتونو بگید و در اینده ضربه میخورید. با باشگاه برید ورزش کنید فوتبال بازی کنید نمیخوات حتما تو اکیپ خاصی باشید هر موقع برنامه ای بود شرکت کنیداینجوری هم آزادتر هسید
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  10. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  11. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    سلام و درود
    محمد جان
    همونطور که اثر انگشت های یک دست باهم فرق دارند،انسان ها هم باهم فرق دارند.یا مثل سعی و تلاش که خدا در قرآن می فرماید:اِنَّ سَعیَکُم لَشَتّی...یعنی سعی و تلاش شما متفاوت است...

    درمورد اینکه ..وقتی برات مشکلی پیش اومد بهت کمک نکردن هیچ، یه جورایی هم میپیچوندنت../دلیلش خودتی...چون:...
    این یه بحث روانشناسی هستش که هرچقدر با مهربون ، بامحبت و باحترام به افراد جواب بدی،مردم به جای اینکه از اخلاق و رفتار و مدارایت تشکر کنند،به نحوی مسخره ت میکنند و یا یه جور دیگه ازت سو استفاده میکنند.یا به قول خودت میپیچوننت.
    شکی درش نیست که قلب پاک و با ترحمی داری...امیدوارم که مورد رحمت و رحم خدا قرار بگیری
    ولی...
    این قانون رو فراموش نکن...
    مگس رو چیزهای کثیف میشینه و پروانه روی گل.
    به نوعی به قانون جذب مربوط میشه.محمد آدمهای خاص رو نزدیک خودت نگه دار و بپذیر..چرا که پروانه ها سمت گل میان.مگس ها همون آدمهای بی صفتی هستند که غیر مستقیم ازت سو استفاده میکنند.

    منظورم اینه که تو هم اکنون ،در مرحله ای هستی که باید تغییر کنی...یه سرو سامونی به رفتار اجتماعیت بدی...
    فکر نکن دارم میگم بد شو...به هیچ وجه بد نشو...ولی اینو ملاک گفتار و رفتارت کن که:.. به همون اندازه که قلب پاک و مهربونی داری،به همون اندازه سنگین تر رفتار کن.
    احتمالا با بقیه زیاد میخندی...یادت باشه محمد جان، لبخند زدن یا قهقهه همیشه به نحوی از شخصیتتو پایین میاره.
    لازم نیست با هر حرفشون عکس العملت رو با لبخند نشون بدی...
    و لازم نیست مهربونی و صداقت و پاکیتو به همه نشون بدی.
    حرف من اینه ،... همین آدمی که هستی باش ولی ، ولی آشکارش نکن...

    یه قانون رو یادت باشه...مردم فقط چیزی رو میپذیرند که خودشون میخوان، نه آنچه که باید بخوان...
    از نوشته ات کاملا معلوم کردی که اطرافیان و دوستانت ،،بامرامی و ساده بودنت رو ، ساده لوحی ات میپندارند.بعد به طور کاملا ناباورانه و ناعادلانه، بجای بحث از خوبی و مهربانی ات پیش دوستان و افراد دیگه ، تو رو //با عرض پوزش و کمال احترام،نسبت به حرفی که میزنم// آدم ساده لوح ، احمق ، بی بندو بار، استثنایی و... معرفی میکنند.همین حرفای اونها به طور عجیبی به گوش دخترا میرسه**نه فقط در دانشگاه ، در همه جا میگم** و مطمئناًبا توجه به اینکه اونها هم انسان اند همچون پسرها ،تو رو آدم مضحک و مسخره ای فرض میکنند و به همین دلیل از نزدیک شدن و ایجاد رابطه باهات خودداری میکنند.

    برادر،،، تمام آنچه که دوروبرت هست ،چه از مذکر ، چه از مؤنث، فردی رو میپذیرند که جدا ازاینکه مهربان و آروم و صادق باشه، باید زرنگ، دارای شخصیت سنگین و با اُبُهت و مورد احترام باشه.
    پس هم برای درست کردن رفتار اجتماعیت ،وهم جذب جنس مخالف،به حرفای گفته شده عمل کن ، به خصوص به اینکه:...
    *نخند چرا که شخصیتت رو زیر سوال میبره...
    *کمتر حرف بزن که بفهمند ، شخصیت سنگینی داری.
    * سرت رو در حالت موسط نگه دار ، نه بالا نگه دار که مغرور شوی ، نه پایین که ساده لوح به نظر بیایی.
    * درونتو با ظاهر آشکار نکن...*گل باش ولی ظاهرش نکن...تا هر حشره ای نیاد سمتت*
    *هنگام حرف زدنت ، سخنانت رو کوتاه کن... از گیر کردن در ادای کلمات خودتو برحذر دار.
    *ساده زیستی ات رو به همه نگو...لازم نیست به همه سلام کنی.{بازم میگم به خود واقعیت و به مهربونی و صمیمی بودنت احترام میذارم و قبول دارم اینکه رفتار متین و سلام کردنت ها ،کار درستیه و قابل تحسینه،ولی این تغییرات رو برای پذیرش شدن در جامعه متأسفانه لازم داری.}
    *حد و مرز شخصی خودت رو تعیین کن...{بسیاری اوقات * نه گفتن* نشان از بی احترامی به شخص نیست، بلکه تو فقط ، به درخواستش *نه * گفته ای ، همین.}یادت باشه هراز گاهی ، *نه گفتن * بد نیست.
    و...
    درمورد چگونه پذیرش به اکیپ باحالای دانشگاه اطلاعی ندارم،ولی قبل از هر چیز باحال شو.خودت رو با تغییرت وفق بده.

    اگربازم سوالی بود درخدمتتون هستم
    برات آرزوی موفقیت دارم
    امیدوارم مطلب مفید بوده باشه.
    موفق باشید محمد.
    به درود
    ویرایش توسط peyman5 : 03-24-2017 در ساعت 11:17 PM

  12. کاربران زیر از peyman5 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2013
    شماره عضویت
    261
    نوشته ها
    6
    تشکـر
    3
    تشکر شده 3 بار در 3 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    سلام و درود
    محمد جان
    همونطور که اثر انگشت های یک دست باهم فرق دارند،انسان ها هم باهم فرق دارند.یا مثل سعی و تلاش که خدا در قرآن می فرماید:اِنَّ سَعیَکُم لَشَتّی...یعنی سعی و تلاش شما متفاوت است...

    درمورد اینکه ..وقتی برات مشکلی پیش اومد بهت کمک نکردن هیچ، یه جورایی هم میپیچوندنت../دلیلش خودتی...چون:...
    این یه بحث روانشناسی هستش که هرچقدر با مهربون ، بامحبت و باحترام به افراد جواب بدی،مردم به جای اینکه از اخلاق و رفتار و مدارایت تشکر کنند،به نحوی مسخره ت میکنند و یا یه جور دیگه ازت سو استفاده میکنند.یا به قول خودت میپیچوننت.
    شکی درش نیست که قلب پاک و با ترحمی داری...امیدوارم که مورد رحمت و رحم خدا قرار بگیری
    ولی...
    این قانون رو فراموش نکن...
    مگس رو چیزهای کثیف میشینه و پروانه روی گل.
    به نوعی به قانون جذب مربوط میشه.محمد آدمهای خاص رو نزدیک خودت نگه دار و بپذیر..چرا که پروانه ها سمت گل میان.مگس ها همون آدمهای بی صفتی هستند که غیر مستقیم ازت سو استفاده میکنند.

    منظورم اینه که تو هم اکنون ،در مرحله ای هستی که باید تغییر کنی...یه سرو سامونی به رفتار اجتماعیت بدی...
    فکر نکن دارم میگم بد شو...به هیچ وجه بد نشو...ولی اینو ملاک گفتار و رفتارت کن که:.. به همون اندازه که قلب پاک و مهربونی داری،به همون اندازه سنگین تر رفتار کن.
    احتمالا با بقیه زیاد میخندی...یادت باشه محمد جان، لبخند زدن یا قهقهه همیشه به نحوی از شخصیتتو پایین میاره.
    لازم نیست با هر حرفشون عکس العملت رو با لبخند نشون بدی...
    و لازم نیست مهربونی و صداقت و پاکیتو به همه نشون بدی.
    حرف من اینه ،... همین آدمی که هستی باش ولی ، ولی آشکارش نکن...

    یه قانون رو یادت باشه...مردم فقط چیزی رو میپذیرند که خودشون میخوان، نه آنچه که باید بخوان...
    از نوشته ات کاملا معلوم کردی که اطرافیان و دوستانت ،،بامرامی و ساده بودنت رو ، ساده لوحی ات میپندارند.بعد به طور کاملا ناباورانه و ناعادلانه، بجای بحث از خوبی و مهربانی ات پیش دوستان و افراد دیگه ، تو رو //با عرض پوزش و کمال احترام،نسبت به حرفی که میزنم// آدم ساده لوح ، احمق ، بی بندو بار، استثنایی و... معرفی میکنند.همین حرفای اونها به طور عجیبی به گوش دخترا میرسه**نه فقط در دانشگاه ، در همه جا میگم** و مطمئناًبا توجه به اینکه اونها هم انسان اند همچون پسرها ،تو رو آدم مضحک و مسخره ای فرض میکنند و به همین دلیل از نزدیک شدن و ایجاد رابطه باهات خودداری میکنند.

    برادر،،، تمام آنچه که دوروبرت هست ،چه از مذکر ، چه از مؤنث، فردی رو میپذیرند که جدا ازاینکه مهربان و آروم و صادق باشه، باید زرنگ، دارای شخصیت سنگین و با اُبُهت و مورد احترام باشه.
    پس هم برای درست کردن رفتار اجتماعیت ،وهم جذب جنس مخالف،به حرفای گفته شده عمل کن ، به خصوص به اینکه:...
    *نخند چرا که شخصیتت رو زیر سوال میبره...
    *کمتر حرف بزن که بفهمند ، شخصیت سنگینی داری.
    * سرت رو در حالت موسط نگه دار ، نه بالا نگه دار که مغرور شوی ، نه پایین که ساده لوح به نظر بیایی.
    * درونتو با ظاهر آشکار نکن...*گل باش ولی ظاهرش نکن...تا هر حشره ای نیاد سمتت*
    *هنگام حرف زدنت ، سخنانت رو کوتاه کن... از گیر کردن در ادای کلمات خودتو برحذر دار.
    *ساده زیستی ات رو به همه نگو...لازم نیست به همه سلام کنی.{بازم میگم به خود واقعیت و به مهربونی و صمیمی بودنت احترام میذارم و قبول دارم اینکه رفتار متین و سلام کردنت ها ،کار درستیه و قابل تحسینه،ولی این تغییرات رو برای پذیرش شدن در جامعه متأسفانه لازم داری.}
    *حد و مرز شخصی خودت رو تعیین کن...{بسیاری اوقات * نه گفتن* نشان از بی احترامی به شخص نیست، بلکه تو فقط ، به درخواستش *نه * گفته ای ، همین.}یادت باشه هراز گاهی ، *نه گفتن * بد نیست.
    و...
    درمورد چگونه پذیرش به اکیپ باحالای دانشگاه اطلاعی ندارم،ولی قبل از هر چیز باحال شو.خودت رو با تغییرت وفق بده.

    اگربازم سوالی بود درخدمتتون هستم
    برات آرزوی موفقیت دارم
    امیدوارم مطلب مفید بوده باشه.
    موفق باشید محمد.
    به درود
    سلام و تشکر با بت مشاوره وراهنمایی گرانبهاتون
    ماشالا اینقدر خوب نوشتین که هضمش یکم برام سخته...
    اینجوری یه حالت خودگیری نمیشه
    منظورم اینه که خودمو جوری نشون بدم که به دست آوردنم آسون نباشه
    ینی اگه کسی می خواد بیاد سراغم باید خیلی بدوعه که بهم برسه؟؟؟
    راستی چند نفریم هستن که می خوان بهم نزدیک شن یعنی رفیق شیم
    ولی خوب من راه نمیدم...؟؟؟؟
    چون من ازشون بالا ترم
    یادمه یکی میگف همیشه آدم باید با بالاتر از خودش بپره
    اینجوری پارتی هم برات ردیفه دیگه یا لااقل اگه یه ی جا گیر کردی اونا دستشون میرسه...
    ینظرتون این درسته؟؟؟

  14. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    نقل قول نوشته اصلی توسط mohammad533 نمایش پست ها
    سلام و تشکر با بت مشاوره وراهنمایی گرانبهاتون
    ماشالا اینقدر خوب نوشتین که هضمش یکم برام سخته...
    اینجوری یه حالت خودگیری نمیشه
    منظورم اینه که خودمو جوری نشون بدم که به دست آوردنم آسون نباشه
    ینی اگه کسی می خواد بیاد سراغم باید خیلی بدوعه که بهم برسه؟؟؟
    راستی چند نفریم هستن که می خوان بهم نزدیک شن یعنی رفیق شیم
    ولی خوب من راه نمیدم...؟؟؟؟
    چون من ازشون بالا ترم
    یادمه یکی میگف همیشه آدم باید با بالاتر از خودش بپره
    اینجوری پارتی هم برات ردیفه دیگه یا لااقل اگه یه ی جا گیر کردی اونا دستشون میرسه...
    ینظرتون این درسته؟؟؟
    بحث از رسیدن و نرسیدن نیست،
    شما از زندگی شخصی و طرز مدارا و رفتار بقیه رو نسبت به خودتون بیان کردین و من تنها نقطه ضعف هاتون رو براساس آنچه گفتید عرض کردم، نه بحث رسیدن و نرسیدن..و راهنمایی کردم که چطوری جاتون رو در اجتماع پیدا کنید و مورد سوء استفاده قرار نگیرید.
    اونچه که بعد از پول، در کشور ما مهم و تأثیر گذاره،داشتن شخصیت هست،،،نه خود گیری و مغرور بودن.حتی خداوند در قرآن نیز خطاب به انسان های مغرور ،میفرماید: * نه میتوانید آسمان را پاره کنید و نه میتوانید زمین را بشکافید** پس مغرور بودن و خودگیری چیزی نبوده که در راهنمایی های من باشه،
    اینکه من عرض کردم کمتر بخندید،مغرور بودن نیست،،، اینکه عرض کردم به صدها نفر لازم نیست سلام بکنید،خودگیری نیست.
    اینکه گفتم باطن تون رو با ظاهر و اظهار کردن نشون ندید،نوعی خودگیری و مغرور بودن نیست.
    من ترحم بودن و صمیمی بودن وخوش اخلاق بودن شما رو تحسین کردم نه انتقاد.
    تمنا میکنم تفاوت جملات رو دربیابید.

    و اینکه فرمودید من از دوستان و افراددیگه ای به دلیل اینکه خودمو ازاونا بالاتر میدونم،راه نمیدم نزدیکم شن...مورد پسند ذاتی انسان نیست.
    به یاد داشته باشید...دوستان واقعی در هر تیپ و حرمت و اندازه ای که باشند،خودشان را در تراز دوست از خود پایین ترشون قرار میدن.
    و حرفم رو با جواب آخرین سوالتون به آخر می رسونم،با بالاتر از خود پریدن نوعی پیشه ی انسان های جاه طلبه...

    فکر کردن به داشتن پارتی فقط درایران مد نظر هست متاسفانه...ولی بازهم اگر شخصیت اجتماعی نداشته باشید و مردم شما رو ساده لوح ببینند،پارتی یه ذره هم ارزش نداره.
    به شخصه ، کارم رو نزد یکی از نمایندگان مجلس دوره قبل مطرح کردم و ایشون من رو به جایی معرفی کردند...وقتی رفتم ...اصلا به کلی ردم کردند.و گفتند اون احمق اصلا هیچ کاره ای نیست..این به حساب نوعی پارتی بالا دست بود.

    پیشنهاد میکنم به جای اینکه به فکر پارتی باشید،،، به فکر خودسازی باشید.
    موفق باشید.

  15. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : از بچگی یه دوست صمیمی نداشتم

    سلام .منم مثل شما از بچگی دوست صمیمی نداشتم ولی ترم 2 دانشگاه بهترین دوستامو پیدا کردم.
    دوست شما از نظر من کسی هست که نقطه اشتراک باهم داشته باشید و همدیگه رو درک کنید.
    اتفاقا توی دوره ی دبیرستان که دوستای خیلی بدی به تورم خورد اما الان خیلی از دوستام راضی هستم و دوست واقعیمو پیدا کردم.
    میدونید همه ادما با هم جور درنمیان. یکی ممکنه یه اخلاقای خاصی داشته باشه مثل خود من و این باعث بشه سخت دوست پیدا کنه. دوستایی هم که داشتم با وجود خدمتای زیادی که بهشون میکردم برام نارو میزدن یا به قول شما موقع کمک میپیچوندن. اما خیلی به طور اتفاقی با دوستام اشنا شدم و دیدم با بقیه فرق دارن .
    شما هم به نظرم ارتباطتون رو با دیگران زیاد کنید. تا اخلاقشون دستتون بیاد و بیشتر مردم رو بشناسید و ببینید با کدومشون راحت ترید و احساس صمیمیت میکنید.
    من خودم از تجربه بدی که به دست اوردم از دوستای دبیرستانم تونستم با شناخت و تجربه بیشتری دوستای خوبم رو پیدا کنم.هر چی بیشتر تعامل کنید تجربه بهتری برای دوست یابی پیدا میکنید.
    ویرایش توسط saba95 : 03-26-2017 در ساعت 08:28 PM

  16. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. بحث آزاد:پیشنهاد رابطه جنسی بین دختر و پسر
    توسط saeed021 در انجمن بحث آزاد
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 01-26-2020, 01:46 AM
  2. پاسخ: 92
    آخرين نوشته: 10-13-2019, 10:54 AM
  3. اینگونه از دوست پسر یا دوست دختر خود ببرید!!!
    توسط saeed021 در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 6
    آخرين نوشته: 02-01-2017, 10:12 PM
  4. آینده ازدواج دوست دختر و دوست پسر
    توسط محمدزاده در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 02-29-2016, 04:26 PM
  5. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 06-28-2015, 01:31 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد