آموزش آهنگری به کودکان در یک روز تعطیل در مسکو...!!!
در یکی از روزهای تعطیل سری به بازار صنایع دستی مسکو زدیم. بازار خیلی خلوت بود و کمی بالاتر که رفتیم متوجه حضور جمعیتی شدیم که دور دو آهنگر حلقه زده بودند و کودکانی که لباس کار برتن کرده و ابزار به دست ایستاده بودند بعد از مدتی توقف متوجه شدیم که دو آهنگر در حال آموزش آهنگری به این بچه ها هستند...این کارها به یکی دو بار ختم نمیشود:
در روزهای تعطیل و جشن ها شاهد برنامه های مختلف برای بچه ها هستیم
مثلا در جشن روز مرد شاهد نمایش تئاتر برای بچه ها بودیم ...کمی جلوتر مردی را با لباس سنتی دیدیم که چوب در دست گرفته و به بچه های اطرافش یاد می دهد که چطور چوب ها را روی انگشت نگه دارند...
کمی آن طرف تر سه جوان روی سکویی داشتند طناب بازی می کردند...همان بازی های دوران کودکی ماها و خیلی از بزرگترها شده بود برنامه جشن کشور مسکو در میدان سرخ...به همین سادگی...!!!
که به همین سادگی میشود برای شادی برنامه ریزی کرد... واقعا میشود اینجا سادگی را با تمام وجود حس کرد...!!!
به کتابخانه ها که سر می زنیم اسباب بازیهای چوبی کنار کتابها می بینیم که قدیمها در ایران باب بود، مثل تیر و کمان چوبی که با چوپ و لاستیک درست می کردیم یا صفحه هایی چوبی که رویشان مرغ و خروس به زمین نوک می زدند...
همه اینها مرا یاد کودکی های ساده و بی غل و غش می اندازد اما امروز برای کودکانمان چه برنامه ای داریم؟
برای شادی اش؟برای بازی اش؟ برای حفظ اصالت و فرهنگ و سننش؟...
نباید کودکان نسل بعدی ما کسانی باشند که ندانند چه داشتند که اگر ندانند با وزش هر باد به همان جهت خواهند رفت و این هجومی است سنگین برای کشوری که هزاران سال تمدن دارد...
یادمان باشد که اگر ما به کودکانمان اموزش ندهیم صفحه سفید و خالی ذهن آنها را دیگران پر خواهند کرد پس بجنبید که سالهاست دیر شده...
اگر نسلی سوخته و چوب کوتاهی های ارگانهای فرهنگی... را خورده اند نگذاریم کودکانمان در آتشی که هیزمش پس مانده های فرهنگی غرب است، بسوزند...