نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: تنفر شوهرم از زنداداشم

1328
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34440
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    تنفر شوهرم از زنداداشم

    از اول ازدواجم سر خانواده خودم و شوهرم همیشه با شوهرم بحث داشتیم من از خانواده اون گله میگردم واون از رفتارهایی خانواده من. بااینکه باهم خوبیم و خیلی همو دوست داریم ولی همیشه سایه تلخ گذشته روی زندگیمو نه ۵ سال از ازدواجمان میگذره وما یه بچه ۱۱ ماهه داریم شوهرم به خاطر رفتارهایی که از زنداداشم دیده از اون بدش میاد و دوست نداره باهاش حرف بزنم یا حتی هدیه ای بگیرم از طرفی من فکر میکنم اگه هدیه ای که برای بچه میگیرند رو نگیرم اختلاف وتنفر برادرم بیشتر میشه واز طرفی فکر میکنم اگه هدیه رو بگیرم ولی به شوهرم نگم بهش خیانت میکنم لطفا بگید چکار کنم .چطور میتونم کینه ها رو از بین ببرم .

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تنفر شوهرم از زنداداشم

    سلام و درود
    مشکلات در زندگی همیشه وجود دارند...نمیتونی یه آدم رو پیدا کنی که مشکل نداشته باشه.

    بهتره شما هم گذشته رو رها کنید...اماچطوری..
    شما نمیتونید به زن داداشتون بگید کافیه ،چون بدون شک حرف شما رو قبول نمیکنه.
    تنها کسی که میتونید باهاش حرف بزنید،شوهرتونه.
    کاش ماه تولد و یا چهار عدد آخر شماره تلفن شوهرتون رو میگفتیدتا بهتر میتونستم کمک کنم.
    ولی در کل...
    بهتره این موارد رو به شوهرتون بگید.بهتره به همین روش استفاده کنید...به شوهرت بگو که ...


    گذشته رو رها کن. همیشه گذشته مثل قلابی،باعث میشه شخص رو از ورود به آینده محروم کنه.آینده روشنه و گذشته همیشه تاریک.
    نباس که خودمون رو در تاریکی و خشم گذشته محبوس کنیم.گذشته هرچی که بود گذشت.دیگه از گذشته سهمتو گرفتی...سهمت از گذشته من بود،چیز دیگه ای رو با من یکی نکن.
    افراد خانواه ام به خصوص زن داداشم رو ببخش..اگه نمیتونی ببخشی،تنفر هم نداشته باش.تنفرِِِِِِِ گذشته ،زندگی و آینده مون رو ازمون گرفته.
    اگه اونها بدن ،تو بخاطر من خوب باش.من احترام خانواده تو رو بیشتر از خانواده خودمم دارم.فقط بخاطر اینه که تو رو میخوام و دوستت دارم.
    مشکلات گذشته رو وارد آینده نکن.الآن بچه مون یازده ماهشه.میخوام بخشش و مرد بودن رو از پدرش به ارث ببره.
    تازه، خدا در قرآن میگه بخشش باعث کفاره گناهان میشه.تو منو میخواستی ،منم بدست آوردی.یه بچه خوشکل هم خدا بهمون داده.دیگه خواستن چیزای دیگه بیهوده ست.
    بخاطر خانواده و داداشمم شده، نمیتونم باهاش دشمنی کنم.اگه هیچی هم نباشه،زن برادرمه.برادرم که خونمون یکیه،بخاطر اونم باشه باید زن داداشو تحملش کنم.
    من و تو بچه مون همیشه میخندیم،خوشحالیم،شکر خدا تنی سال،زندگی خوب،ولی هروقت بحث اونا میشه خنده رو از لبامون ور میداره.نمیخوام بخاطر چیزی ناراحت باشیم که در گذشته اتفاق افتاده.
    هرقدر که ازشون تنفر داشته باشی،به همون اندازه شادی هامو ازمون گرفته میشه.سال ها قبل یه جا خوندم که میگفت،اگه از کسی تنفر داشته باشی ،یعنی اینکه تو اسیر و برده اونی.به غیر از چیزای خوب به چیزای دیگه فکر نکن.به غیر از آینده ، به گذشته هم فکر نکن.
    طعم تلخ رو همه کشیده ان.این عادیه .درسته گذشته کمی تلخی داشتیم ،ولی بهتره آینده رو باگذشته قاطی نکنیم.دور ورمون رو نیگا.همه چی عالی و ارومه.اگه اون گذشته رو هم کنار بذاری عالی ترم میشه.درونتو با حرفای کسی تلخ نکن.
    وقتی داری از مخالف با اون حرف میزنی و اینکه باهاش رابطه ای نداشته باشم،بدم میاد .بدم میاد ازاینکه فکر کردن به اون هم یکی از اولویت های تفکراتت شده.میدونم وقتی حتی میبینیش هم تنفر وجودتو میگیره بی دلیل هم نیست .من بخاطر تو از همه چی گذشتم.تو هم از کینه و تنفر گذشته بگذر.
    اگه براش هدیه ای ،چیزی میخرن،ناراحت نشو.به من چه بذار بخرن،پول تو که خرج نمیشه.


    اینها رو در آرامش و متانت بهش بگو.
    امیدوارم که کارساز باشه.این طرز حرف زدنت و کلمات ،به نظر بنده تنها روشی هست که میتونی شوهرتو قانع کنی.چون از قانون نقطه ضعف استفاده شده.
    امیدوارم که کارساز باشه.و امیدوارم که زندگی خوبی داشته باشید.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد