نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

2222
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34456
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

    سلام
    من 32 سالمه مجردم و تازه عضو شدم. فعلاً سر کار نمی رم. قراره برای فوق لیسانس تا چند هفته دیگه کنکور بدم ولی وضعیت طوری شده که نه از درس خیلی خوشم میاد نه از تفریحات خودم. من خیلی درس رو دوست داشتم و هنوزم دارم چون لیسانس و فوق لیسانس از دانشگاه دولتی خیلی خوب دارم و الانم برای فوق لیسانس دوم دارم تلاش می کنم چون ریاضی رو به عنوان رشته دوم دوست دارم و احساس می کنم بتونم موفق بشم. ولی کلا اون علاقه که در گذشته بوده الان نیست. نمی دونم شاید درگیر درس و دانشگاه بودن تا این سن بدون اینکه چندان سر کار برم باعث شده یا شخصیت منزوی من.
    تفریحات خودم با توجه به اینکه تحرکم زیاد نیست متأسفانه معمولا در منزل و در حد شبکه های اجتماعی، چت، بازی های کامپیوتری، فیلم و ... هست که از اونا هم خسته میشم.
    همین مسائل باعث شدند کلا خیلی اوقات سوالات زیادی برام پیش بیاد که اصلا چرا زندگی می کنم و انگیزه من چیه؟! وقتی نه از درس و نه از تفریح لذت آنچنانی می برم. و متأسفانه وقت هایی هم که چنین مسائلی برام پیش میاد سراغ افکار منفی می رم و خیلی هجوم میارن و بعضا حتی فکر خودکشی هم سراغم میاد ولی فعلا کم.

    به نظر شما چه تغییری توی زندگیم بدم؟ آیا تفریحات بیشتری وارد زندگیم کنم یا مثلا استراحتمو بیشتر از درس بذارم. ولی خب از یه طرفم شاید خوب نباشه چون تا 5 هفته دیگه باید کنکور بدم.

    خیلی ممنونم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

    سلام و درود
    انسان با گذشت سن ، بدون شک، از شور و شوق و شوخی ها و.. که قبلا در زندگیش داشته، کاسته میشه.این نه تنها برای شما بلکه برای همه یکسان هست.پس فکر نکنید که افکار منفی دارید و منزوی شدید و یادارید بیماری روانی میگیرید.به هیچ وجه...
    ولی شخص زمانی بیماری روانی پیدا میکنه که از کارش کم کنه،و به تفریحات و وقت آزادش اضافه کنه.این یعنی اینکه مستقیم دارید به سمت گودال ندامت میرید.

    صحبت از مقاطع و مدرک کارشناسی و ارشد کردید،و احساس میکنید بهتره یه کارشناسی دیگه هم داشته باشید...
    شما رو تحسین میکنم و بهتون تبریک میگم...
    ولی یه نظر دیگه هم دارم،،، اینکه بهتره وارد دنیای کار بشید.احساس ،تنها یک نیروی محرک برای انجام کاره.برای گرفتن تصمیم درست و بهتر کردن زندگی خودتون بهتره از احساسات و خیالات دور شید...وقتشه که خودتون رو بیازمایید...بچه های شما در آینده کاغذ ومدرک از شما نمیخوان،اونها پول و زندگی خوب میخوان.
    ازاینکه میخوایید که رشته دیگه ای رو بخونید خیلی عالیه، خوندن و داشتن علم،بد نیست،ولی بهتر اینه که ،در کنار خوندن برای لیسانس دومتون یه شغل هم داشته باشید.اینطوری هم به خودتون میرسیدو هم به وضع زندگی و بچه هاتون .
    بهتره با یک1 تیر، دو2 نشان بزنید.
    با توجه به مدرک های پیشین ،وارد شغل بشید و در کنار اون لیسانس جدید رو هم بگیرید.
    از زمان بهترین استفاده رو ببرید.
    بهتره کم کم از بعضی کارهایی که در گذشته انجام میدادید،فاصله بگیرید و کارهای روزانه جدیدی رو وارد زندگیتون کنید.
    به توجه به سنتون، به دنیای جدیدی نیاز دارید. همه چیز آماده و مهیا شده ، فقط منتظر شمان که دست بکار بشید...
    سالهاست که درس میخونید،پس همه چیز رو آماده کردید برای همچین روزی، اگر ازش استفاده نکنید،یعنی این سال هایی که درس خوندید ، فقط نوعی وقت تلف کردن بوده. آیا واقعا وقت تلف کردن بوده؟

    درمورد انگیزه شما : انگیزه شما همون چیزی است که سال ها براش زحمت کشیدید،و الآن وقت استفاده از ثمره سالها تلاشه.
    هدف انسان از زندگی، رسیدن به آرامشه.پول یکی از راه های رسیدن به آرامش دنیاییه..ولی شما بگید چه فایده ای داره،سالها زندگی بعدش هم پشیمونی؟
    درمورد تفریح و درس،هر چیزی که بیش از حد ازش استفاده کنی ، یه روزی کسل کننده میشه.درگذشته درس خوندید برای ساخت آینده بهتر.حالا وارد آینده شده اید،چرا منتظر وایسادی؟حرکت کن.
    تفریح هم زمان خودش رو داره...تفریحات شم به نوعی عادت شد براتون.اصلا زندگیتون احتمالاً به نحوی شده درس و تفریح...به این نمیگن زندگی ...به انجام تفریحات روزانه تون میگن، تلف کردن عمر.
    طبق آیه قرآن : زندگی انسان ، سرمایه ی اوست.از این سرمایه ، استفاده کنید.

    بدون شک افکار منفی میان سراغت.
    هرچقدر افکار و زندگیتون، فضای خالی پیدا کنه،افکار منفی اون فضا رو پر میکنه تا اینکه انسان رو به سمت توهمات و افسردگی و در نهایت خود کشی میکشونه.
    برادر، طبق قانون زندگی ،هر آنچه رو که امروز دارید،ناشی از گذشته شماست.اگر روش زندگیتون رو به همین روال بی هدف ادامه بدید،آینده تون هم،مثل امروزتون خواهد بود.
    و نکته آخرم اینکه ، افراد موفق و مدیران بزرگ جهانی،در شرح حال زندگی خودشون ،بیشتر به این نکته اشاره کردند که: زمانی که بیکار بودیم، میترسیدیم،اینکه چرا باید بیکار باشم؟این چه کاری هست که باید انجام میدادم، ولی انجام نداده ام.
    پس لطفاًهمچون آدمهای متشخص فکر کنید..نه تنها استراحتتون رو بیشتر نکنید، بلکه بهتره چاره ای برای وقت آزادتون بیابید.

    موفق و سربلند باشید.

  3. 3 کاربران زیر از peyman5 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34456
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط خدایا تنهایم مگذار نمایش پست ها
    منم 28 سالمه یجورایی تو مایه خودتم
    همش بخاطر گوشه گیری و درگیری کردن ذهن با درسه
    برا چی میخوای دوتا فوق لیسانس بگیری؟
    اگه الان بری دنبال یه کار درست و حسابی بهتر نیست؟
    ازدواج هم خوبه کلا زندگیت رو متحول میکنه
    منم مثل خودتم مجردم اما هیچی ندارم من حتی یه فوق لیسانسم ندارم
    میخوام برم دنبال یه کار
    ممنون. به فکر کار هم بودم ولی چون قصدم ادامه تحصیل توی خارج هست عملا کار اینجا کمک چندانی برای بهبود رزومه علمی نمی کنه. شرایط ازدواج هم فعلاً ندارم.

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34456
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    سلام و درود
    انسان با گذشت سن ، بدون شک، از شور و شوق و شوخی ها و.. که قبلا در زندگیش داشته، کاسته میشه.این نه تنها برای شما بلکه برای همه یکسان هست.پس فکر نکنید که افکار منفی دارید و منزوی شدید و یادارید بیماری روانی میگیرید.به هیچ وجه...
    ولی شخص زمانی بیماری روانی پیدا میکنه که از کارش کم کنه،و به تفریحات و وقت آزادش اضافه کنه.این یعنی اینکه مستقیم دارید به سمت گودال ندامت میرید.

    صحبت از مقاطع و مدرک کارشناسی و ارشد کردید،و احساس میکنید بهتره یه کارشناسی دیگه هم داشته باشید...
    شما رو تحسین میکنم و بهتون تبریک میگم...
    ولی یه نظر دیگه هم دارم،،، اینکه بهتره وارد دنیای کار بشید.احساس ،تنها یک نیروی محرک برای انجام کاره.برای گرفتن تصمیم درست و بهتر کردن زندگی خودتون بهتره از احساسات و خیالات دور شید...وقتشه که خودتون رو بیازمایید...بچه های شما در آینده کاغذ ومدرک از شما نمیخوان،اونها پول و زندگی خوب میخوان.
    ازاینکه میخوایید که رشته دیگه ای رو بخونید خیلی عالیه، خوندن و داشتن علم،بد نیست،ولی بهتر اینه که ،در کنار خوندن برای لیسانس دومتون یه شغل هم داشته باشید.اینطوری هم به خودتون میرسیدو هم به وضع زندگی و بچه هاتون .
    بهتره با یک1 تیر، دو2 نشان بزنید.
    با توجه به مدرک های پیشین ،وارد شغل بشید و در کنار اون لیسانس جدید رو هم بگیرید.
    از زمان بهترین استفاده رو ببرید.
    بهتره کم کم از بعضی کارهایی که در گذشته انجام میدادید،فاصله بگیرید و کارهای روزانه جدیدی رو وارد زندگیتون کنید.
    به توجه به سنتون، به دنیای جدیدی نیاز دارید. همه چیز آماده و مهیا شده ، فقط منتظر شمان که دست بکار بشید...
    سالهاست که درس میخونید،پس همه چیز رو آماده کردید برای همچین روزی، اگر ازش استفاده نکنید،یعنی این سال هایی که درس خوندید ، فقط نوعی وقت تلف کردن بوده. آیا واقعا وقت تلف کردن بوده؟

    درمورد انگیزه شما : انگیزه شما همون چیزی است که سال ها براش زحمت کشیدید،و الآن وقت استفاده از ثمره سالها تلاشه.
    هدف انسان از زندگی، رسیدن به آرامشه.پول یکی از راه های رسیدن به آرامش دنیاییه..ولی شما بگید چه فایده ای داره،سالها زندگی بعدش هم پشیمونی؟
    درمورد تفریح و درس،هر چیزی که بیش از حد ازش استفاده کنی ، یه روزی کسل کننده میشه.درگذشته درس خوندید برای ساخت آینده بهتر.حالا وارد آینده شده اید،چرا منتظر وایسادی؟حرکت کن.
    تفریح هم زمان خودش رو داره...تفریحات شم به نوعی عادت شد براتون.اصلا زندگیتون احتمالاً به نحوی شده درس و تفریح...به این نمیگن زندگی ...به انجام تفریحات روزانه تون میگن، تلف کردن عمر.
    طبق آیه قرآن : زندگی انسان ، سرمایه ی اوست.از این سرمایه ، استفاده کنید.

    بدون شک افکار منفی میان سراغت.
    هرچقدر افکار و زندگیتون، فضای خالی پیدا کنه،افکار منفی اون فضا رو پر میکنه تا اینکه انسان رو به سمت توهمات و افسردگی و در نهایت خود کشی میکشونه.
    برادر، طبق قانون زندگی ،هر آنچه رو که امروز دارید،ناشی از گذشته شماست.اگر روش زندگیتون رو به همین روال بی هدف ادامه بدید،آینده تون هم،مثل امروزتون خواهد بود.
    و نکته آخرم اینکه ، افراد موفق و مدیران بزرگ جهانی،در شرح حال زندگی خودشون ،بیشتر به این نکته اشاره کردند که: زمانی که بیکار بودیم، میترسیدیم،اینکه چرا باید بیکار باشم؟این چه کاری هست که باید انجام میدادم، ولی انجام نداده ام.
    پس لطفاًهمچون آدمهای متشخص فکر کنید..نه تنها استراحتتون رو بیشتر نکنید، بلکه بهتره چاره ای برای وقت آزادتون بیابید.

    موفق و سربلند باشید.
    خیلی خیلی ممنونم آقا پیمان از وقت و حوصله ای که گذاشتید. واقعا مطالب مهمی بودند که ازشون غافل شدم. بله درست می گید نیاز به تعیین دقیق هدف هست. اینکه فوق لیسانس دوم رو دارم براساس علاقه ام می گیرم خوبه ولی هدف نهاییش هم باید مشخص باشه. در خصوص کار و پول، چون قصدم ادامه تحصیل در خارج هست برای همین شاید کار در مقطع فعلی مناسب نباشه. بالتبع، خب ازدواج هم با وجود نداشتن کار چندان جالب نیست مخصوصا که بخوام دوباره از مهر، درس رو شروع کنم. چون معمولا ثابت شده که باید وقت زیادی بذارم برای یادگیری نسبت به افراد دیگه. نمی گم کندذهنم چون پارسالم شانس قبولی ارشد ریاضی در دانشگاه های دولتی تهران رو داشتم ولی به دلایلی منصرف شدم. منظورم اینه باید عمقی یه چیزی رو یاد بگیرم. اگر رشته ریاضی هم باشد که خب کار سخت تر میشه.
    به هر حال سعی می کنم نکات نامه شما رو توی زندگیم بررسی کنم.
    نکته شما در خصوص قرآن و نیز افراد موفق هم جالب بود. بازم خیلی ممنونم

  6. کاربران زیر از davood1985 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,483 بار در 1,286 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط davood1985 نمایش پست ها
    سلام
    من 32 سالمه مجردم و تازه عضو شدم. فعلاً سر کار نمی رم. قراره برای فوق لیسانس تا چند هفته دیگه کنکور بدم ولی وضعیت طوری شده که نه از درس خیلی خوشم میاد نه از تفریحات خودم. من خیلی درس رو دوست داشتم و هنوزم دارم چون لیسانس و فوق لیسانس از دانشگاه دولتی خیلی خوب دارم و الانم برای فوق لیسانس دوم دارم تلاش می کنم چون ریاضی رو به عنوان رشته دوم دوست دارم و احساس می کنم بتونم موفق بشم. ولی کلا اون علاقه که در گذشته بوده الان نیست. نمی دونم شاید درگیر درس و دانشگاه بودن تا این سن بدون اینکه چندان سر کار برم باعث شده یا شخصیت منزوی من.
    تفریحات خودم با توجه به اینکه تحرکم زیاد نیست متأسفانه معمولا در منزل و در حد شبکه های اجتماعی، چت، بازی های کامپیوتری، فیلم و ... هست که از اونا هم خسته میشم.
    همین مسائل باعث شدند کلا خیلی اوقات سوالات زیادی برام پیش بیاد که اصلا چرا زندگی می کنم و انگیزه من چیه؟! وقتی نه از درس و نه از تفریح لذت آنچنانی می برم. و متأسفانه وقت هایی هم که چنین مسائلی برام پیش میاد سراغ افکار منفی می رم و خیلی هجوم میارن و بعضا حتی فکر خودکشی هم سراغم میاد ولی فعلا کم.

    به نظر شما چه تغییری توی زندگیم بدم؟ آیا تفریحات بیشتری وارد زندگیم کنم یا مثلا استراحتمو بیشتر از درس بذارم. ولی خب از یه طرفم شاید خوب نباشه چون تا 5 هفته دیگه باید کنکور بدم.

    خیلی ممنونم
    الان شما یه هدفی رو برای خودتون تعیین کردید و هزینشم دارید میپردازید یعنی همین استرسو خونه نشینی و کم شدن روابط اجتماعیتون و...
    من فکر میکنم اگر درسو الان نیمه کاره رها کنید چون فقط 5 هفته دیگه بیشتر نمونده ممکنه همیشه ذهنتون درگیرش باشه که چرا نخوندمو چرا به ارزوم نرسیدمو .... ولی نظر شخصیم اینه که با خودتون بگید باید حداکثر تلاشتنو باید تو این 5 هفته بکنید تا در اینده پشیمون نشید چون راهی است که یا باید شروعش نمیکردید و الانم که اخرشه بهتره تمومش کنید ولی باید برنامه ای برای اینده داشته باشید اینکه اگر قبول شدید یا نشدید صددرصد دیگه باید دنبال یه کار باشید (خود به خود وقتی وارد کار و جامعه شدید دیگه فرصت غصه خوردنو و افسردگی ندارید . کلن منزوی بودن یکی از نتایجش همین افسردگی هست ولی وقتی وارد جامعه شدید حالتون خوب میشه) باید از همین الان رو اینده خودتون فکر و برنامه داشته باشید برنامه برای چه زمانی که قبول شدید چه زمانی که قبول نشدید. ولی الان وظیفتون اینه که حداکثر تلاشتونو برای راهی که شروع کردید انجام بدین تا در اینده اگرم قبول نشدید با خودتون بگید من تلاشمو کردم ولی حکمتم مسیر دیگری بوده. و نکته دیگه هم اینه برای بعد از امتحانتون به عنوان تشویقی حتما یه مسافرت و... داشته باشید و در برنامه های ایندتون تک بعدی بودن رو کنار بزارید و به همه جنبه های زندگیتون برسید
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  8. 2 کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34456
    نوشته ها
    4
    تشکـر
    2
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : احساس بی انگیزگی و عدم لذت بردن از زندگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    الان شما یه هدفی رو برای خودتون تعیین کردید و هزینشم دارید میپردازید یعنی همین استرسو خونه نشینی و کم شدن روابط اجتماعیتون و...
    من فکر میکنم اگر درسو الان نیمه کاره رها کنید چون فقط 5 هفته دیگه بیشتر نمونده ممکنه همیشه ذهنتون درگیرش باشه که چرا نخوندمو چرا به ارزوم نرسیدمو .... ولی نظر شخصیم اینه که با خودتون بگید باید حداکثر تلاشتنو باید تو این 5 هفته بکنید تا در اینده پشیمون نشید چون راهی است که یا باید شروعش نمیکردید و الانم که اخرشه بهتره تمومش کنید ولی باید برنامه ای برای اینده داشته باشید اینکه اگر قبول شدید یا نشدید صددرصد دیگه باید دنبال یه کار باشید (خود به خود وقتی وارد کار و جامعه شدید دیگه فرصت غصه خوردنو و افسردگی ندارید . کلن منزوی بودن یکی از نتایجش همین افسردگی هست ولی وقتی وارد جامعه شدید حالتون خوب میشه) باید از همین الان رو اینده خودتون فکر و برنامه داشته باشید برنامه برای چه زمانی که قبول شدید چه زمانی که قبول نشدید. ولی الان وظیفتون اینه که حداکثر تلاشتونو برای راهی که شروع کردید انجام بدین تا در اینده اگرم قبول نشدید با خودتون بگید من تلاشمو کردم ولی حکمتم مسیر دیگری بوده. و نکته دیگه هم اینه برای بعد از امتحانتون به عنوان تشویقی حتما یه مسافرت و... داشته باشید و در برنامه های ایندتون تک بعدی بودن رو کنار بزارید و به همه جنبه های زندگیتون برسید
    خیلی خیلی ممنون....دقیقا درست می گید...حداکثر تلاش در این روزا خیلی مهمه....امیدوارم نتیجه دلخواه بدست بیاد...امیدمون به خداست.
    ویرایش توسط davood1985 : 03-25-2017 در ساعت 02:23 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. همسرم تحت هر شرایطی فقط حرف خودشو میزنه
    توسط M36sale در انجمن اخلاق و رفتار همسر
    پاسخ: 9
    آخرين نوشته: 09-05-2015, 06:55 PM
  2. آیا معاشقه و نوازش هم به روابط ضربه میزنه؟
    توسط ty_ty در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-14-2015, 01:38 AM
  3. بی انگیزگی در زندگی
    توسط yasi84 در انجمن افسردگی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 08-01-2015, 05:31 PM
  4. بی انگیزه ای
    توسط yasaman.sh در انجمن افسردگی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 07-24-2015, 11:50 PM
  5. بی انگیزگی در زندگی
    توسط سماه در انجمن افسردگی
    پاسخ: 7
    آخرين نوشته: 02-20-2015, 06:32 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد