نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

1187
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34545
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    باسلام.زنی 33 ساله ام و شوهرم 44 سالشه.پدرشون چندین ساله که از دنیا رفته.ما 5 ساله که ازدواج کردیم و یه بچه 3 ساله داریم.شوهرم 1 برادر و 3 خواهر داره که فقط یک خواهرش ازش کوچیکتره و بقیه بزرگترن.اونها حدود 30 کیلومتری خونه مادرشوهرم س************ت دارن و ما نزدیکیم/البته محل کار من و همسرم حدود 30 کیلومتر با اینجا فاصله داره و شوهرم بخاطر مادرش اینجا زندگی میکنه و بیش از اندازه بهش رسیدگی میکنه و بیشتر وقتشو با اونه و زمان کارش هم زیاده. من از این وضع که همش باید با اون باشیم خسته شده ام توی هر کاری هم اظهار نظر میکنه و منم هرچی به شوهرم بگم اون خودشو وسط میندازه.شوهرم هم با وجود حساسیتم بازم اونو در مسایل ما دخالت میده.من دوس ندارم هرجا میریم اونم ببریم ولی شوهرم بهش تعادف میکنه اونم میاد. دوس دارم فقط خودمون باشیم لا اقل اون همیشه با ما نباشه.شوهرم متوجه نمیشه حال منو و هروقت هم بهش بگم بدتر میشه و به بحث و جدل منجر میشه.لطفا راهنماییم کنید.ایا حق من نیست که یه مسافرت 1 هفته ای بدون اون داشته باشم و کمی دور باشم ازش؟دیگه ذهنم به جایی قد نمیکشه کمکم کنید.تحملش برام سخته.منم خیلی حساسم و دوس ندارم تو زندکی ما حتی نظر بده چه برسه به اینکه تصمیم بگیره.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    سلام ودرود

    با عرض پوزش ، بی غرض میگم
    در زندگی شما، بین آنچه که هست وآنچه که بایدباشد،تفاوت هست.
    زمانی که به شوهرتون میگید که دوستتون دارم...به این معنیه که شما باید تمام آنچیزی که شوهرتون دوست داره رو دوست داشته باشید.ولی شما با عزیزترین نفر شوهرتون در زندگیتون مخالفید؟ این کجاش دوست داشتن شوهره؟اینکه بخوایید عزیزترینشون رو بگیرید.

    متآسفانه یه ضرب المثل خارجی هست که میگه،مادر شوهر در چشم عروس،شیطان است.
    بهتره مادر شوهرتون رو دوست داشته باشید...و اون رو مثل مادرخودتون بدونید، همانطور که شرعاً ،مادر شوهرتون ، مثل مادر شماست.
    اگر بخواهید مادر و پسر را از هم جدا کنید،سیئات انجام داده اید...اگر بخواهید چیز عزیزی رو از کسی بگیرید، بدون شک به جای محبت، خشم دریافت خواهید کرد.
    پیشنهاد میکنم به خاطر همسرتون هم شده، بیشتر به مادر شوهرتون محبت و مهربانی نشون بدید ، به جای اینکه جبهه بگیرید.این شما را نزد شوهرتون ، عزیز و گرانقدر خواهد کرد و قطعاً امتیازاتی رو برای شما خواهد داشت که فکرش را هم نمی کنید.

    موفق و خوشبخت باشید
    به درود
    ویرایش توسط peyman5 : 03-30-2017 در ساعت 01:08 PM

  3. بالا | پست 3


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    نقل قول نوشته اصلی توسط peyman5 نمایش پست ها
    سلام ودرود

    با عرض پوزش ، بی غرض میگم
    در زندگی شما، بین آنچه که هست وآنچه که بایدباشد،تفاوت هست.
    زمانی که به شوهرتون میگید که دوستتون دارم...به این معنیه که شما باید تمام آنچیزی که شوهرتون دوست داره رو دوست داشته باشید.ولی شما با عزیزترین نفر شوهرتون در زندگیتون مخالفید؟ این کجاش دوست داشتن شوهره؟اینکه بخوایید عزیزترینشون رو بگیرید.

    متآسفانه یه ضرب المثل خارجی هست که میگه،مادر شوهر در چشم عروس،شیطان است.
    بهتره مادر شوهرتون رو دوست داشته باشید...و اون رو مثل مادرخودتون بدونید، همانطور که شرعاً ،مادر شوهرتون ، مثل مادر شماست.
    اگر بخواهید مادر و پسر را از هم جدا کنید،سیئات انجام داده اید...اگر بخواهید چیز عزیزی رو از کسی بگیرید، بدون شک به جای محبت، خشم دریافت خواهید کرد.
    پیشنهاد میکنم به خاطر همسرتون هم شده، بیشتر به مادر شوهرتون محبت و مهربانی نشون بدید ، به جای اینکه جبهه بگیرید.این شما را نزد شوهرتون ، عزیز و گرانقدر خواهد کرد و قطعاً امتیازاتی رو برای شما خواهد داشت که فکرش را هم نمی کنید.

    موفق و خوشبخت باشید
    به درود
    سلام.

    دوست عزیز ایشون نه میخوان عزیزترین آدم زندگی شوهرشون رو ازش بگیرن و بینشون فاصله بندازن نه میخوان مادر و پسر رو از هم جدا کنن!

    این خانوم فقط میخواد لحظات سه نفره بیشتری با شوهرش و فرزندش در جمع خانواده سه نفره شون بدون حضور فرد دیگه ای داشته باشن! همین

    و این چیزیه که به نظر من حق هر آدمیه که تشکیل خانواده میده.

    و قطعا میخوان بدون بی احترامی و دلخوری این اتفاق بیفته که اینجا درخواست کمک دادن و گر نه با بی احترامی و شکستن حرمتها و ناراحت کردن دیگران هر کسی میتونه بدون کمک از دیگران به هدفش برسه!
    ویرایش توسط رامونا : 03-30-2017 در ساعت 03:05 PM

  4. بالا | پست 4


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    نقل قول نوشته اصلی توسط m.irani نمایش پست ها
    باسلام.زنی 33 ساله ام و شوهرم 44 سالشه.پدرشون چندین ساله که از دنیا رفته.ما 5 ساله که ازدواج کردیم و یه بچه 3 ساله داریم.شوهرم 1 برادر و 3 خواهر داره که فقط یک خواهرش ازش کوچیکتره و بقیه بزرگترن.اونها حدود 30 کیلومتری خونه مادرشوهرم س************ت دارن و ما نزدیکیم/البته محل کار من و همسرم حدود 30 کیلومتر با اینجا فاصله داره و شوهرم بخاطر مادرش اینجا زندگی میکنه و بیش از اندازه بهش رسیدگی میکنه و بیشتر وقتشو با اونه و زمان کارش هم زیاده. من از این وضع که همش باید با اون باشیم خسته شده ام توی هر کاری هم اظهار نظر میکنه و منم هرچی به شوهرم بگم اون خودشو وسط میندازه.شوهرم هم با وجود حساسیتم بازم اونو در مسایل ما دخالت میده.من دوس ندارم هرجا میریم اونم ببریم ولی شوهرم بهش تعادف میکنه اونم میاد. دوس دارم فقط خودمون باشیم لا اقل اون همیشه با ما نباشه.شوهرم متوجه نمیشه حال منو و هروقت هم بهش بگم بدتر میشه و به بحث و جدل منجر میشه.لطفا راهنماییم کنید.ایا حق من نیست که یه مسافرت 1 هفته ای بدون اون داشته باشم و کمی دور باشم ازش؟دیگه ذهنم به جایی قد نمیکشه کمکم کنید.تحملش برام سخته.منم خیلی حساسم و دوس ندارم تو زندکی ما حتی نظر بده چه برسه به اینکه تصمیم بگیره.
    سلام.

    عزیزم این طبیعیه که هر مردی با از دست دادن پدرش ٬ به دلیل رابطه عاطفی که بین فرزندان و والدین هست تبدیل به بزرگترین حامی و تکیه گاه برای مادرش باشه!

    از طرفی وظیفه هر پسری هست که به پدر و مادرش کمک کنه و حواسش بهشون باشه.

    و از طرف دیگه با صبر و متانت شما در این مسیر قطعا ثواب و اجر رفتار همسر شما مستقیما متوجه خانوادتون خواهد بود و شما تأثیرات این کار نیک رو در زندگیتون خواهید دید.

    اما این حق رو هم دارید که بخواین لحظات بیشتری در کنار همسرتون بدون حضور نفر سومی داشته باشید و تصمیمات زندگیتون رو دو نفره بگیرین.

    چیزی که مشخصه اینه که فقط همسرتونه که میتونه با مدیریت صحیح این روند رو طوری اداره کنه که نه باعث ناراحتی شما بشه نه مادرشون.

    پس لازمه شما با ایشون صحبت کنی اما نکته ش دقیقا اینجاس که چطور باید صحبت کنی!

    ببین همه مردها شدیدا روی پدر و مادرشون حساسن و وقتی میخوای در موردشون با شوهرت حرف بزنی باید خیلی حواست باشه که جبهه نگیری و جانب دارانه صحبت نکنی!

    شوهر شما به محض اینکه متوجه بشه مادرشو مقصر میدونی و داری ازش گله میکنی مقابلت و در کنار مادرش می ایسته و شما رو محکوم میکنه!

    پس سعی کن توی یک شرایط آروم و مناسب که فقط شما دو نفر هستین و همسرتون هیچ درگیری ذهنی نداره همراه با محبت و به نرمی و با احتیاط در استفاده از کلمات خطاب به مادر ایشون ٬ بدون غرض و کنایه و بدون اینکه مادرشو قضاوت کنی یا از رفتارهایی که انجام میده و باعث ناراحتیت میشه چیزی بگی٬ با شوهرت حرف بزنی.

    در کنارش هم سعی کن دل مادرشوهرتو به دست بیاری تا همسرت ببینه که واقعا دشمنی با مادرش نداری و دوسش داری٬ اونوقت کم کم به دل شما راه میاد و بیشتر هواتونو خواهد داشت.

    اینجوری حُسن دیگه ش اینه که با محبت به مادرشوهرت٬ ایشون کم کم متوجه رفتارای اشتباهش میشه ٬ محبتش به شما بیشتر میشه و بیشتر شما را به حال خودتون میزاره و کمترم دخالت میکنه.

    از محبت خارها گل میشود!
    محبت همیشه جوابشو پس داده.

    بزرگترین خاصیت محبت اینه که حتی اگه به نتیجه ای که میخوای نرسی و نتونی روی دیگران تأثیر بزاری( که ۹۹ درصد میتونی) انقد روح و قلب بزرگی به واسطه بخشش و محبت پیدا میکنی که بدی دیگران توی دلت جا نمیگیره و نمیتونی از کسی دلخور و ناراحت باشی.

    پس مطمئن باش در هر صورت ضرر نمیکنی!
    ویرایش توسط رامونا : 03-30-2017 در ساعت 02:59 PM

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27671
    نوشته ها
    374
    تشکـر
    995
    تشکر شده 634 بار در 431 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    درود بر شما
    ببینین عزیز حق با شماست و از این جهت کاملا به شما حق داده میشه ولی خب بنده از ارتباطتتون با مادرشوهرتون خبر ندارم که به چه صورت هست
    ولی خب این نکته رو هم باید گفت که مادرشوهرتون شوهر بالای سرش نیست و دلخوشیش پسرشه که شوهر شما باشه
    شوهر شما هم از این جهت هوای مادرشو داره ....

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Mar 2017
    شماره عضویت
    34420
    نوشته ها
    81
    تشکـر
    15
    تشکر شده 29 بار در 23 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام.

    عزیزم این طبیعیه که هر مردی با از دست دادن پدرش ٬ به دلیل رابطه عاطفی که بین فرزندان و والدین هست تبدیل به بزرگترین حامی و تکیه گاه برای مادرش باشه!

    از طرفی وظیفه هر پسری هست که به پدر و مادرش کمک کنه و حواسش بهشون باشه.

    و از طرف دیگه با صبر و متانت شما در این مسیر قطعا ثواب و اجر رفتار همسر شما مستقیما متوجه خانوادتون خواهد بود و شما تأثیرات این کار نیک رو در زندگیتون خواهید دید.

    اما این حق رو هم دارید که بخواین لحظات بیشتری در کنار همسرتون بدون حضور نفر سومی داشته باشید و تصمیمات زندگیتون رو دو نفره بگیرین.

    چیزی که مشخصه اینه که فقط همسرتونه که میتونه با مدیریت صحیح این روند رو طوری اداره کنه که نه باعث ناراحتی شما بشه نه مادرشون.

    پس لازمه شما با ایشون صحبت کنی اما نکته ش دقیقا اینجاس که چطور باید صحبت کنی!

    ببین همه مردها شدیدا روی پدر و مادرشون حساسن و وقتی میخوای در موردشون با شوهرت حرف بزنی باید خیلی حواست باشه که جبهه نگیری و جانب دارانه صحبت نکنی!

    شوهر شما به محض اینکه متوجه بشه مادرشو مقصر میدونی و داری ازش گله میکنی مقابلت و در کنار مادرش می ایسته و شما رو محکوم میکنه!

    پس سعی کن توی یک شرایط آروم و مناسب که فقط شما دو نفر هستین و همسرتون هیچ درگیری ذهنی نداره همراه با محبت و به نرمی و با احتیاط در استفاده از کلمات خطاب به مادر ایشون ٬ بدون غرض و کنایه و بدون اینکه مادرشو قضاوت کنی یا از رفتارهایی که انجام میده و باعث ناراحتیت میشه چیزی بگی٬ با شوهرت حرف بزنی.

    در کنارش هم سعی کن دل مادرشوهرتو به دست بیاری تا همسرت ببینه که واقعا دشمنی با مادرش نداری و دوسش داری٬ اونوقت کم کم به دل شما راه میاد و بیشتر هواتونو خواهد داشت.

    اینجوری حُسن دیگه ش اینه که با محبت به مادرشوهرت٬ ایشون کم کم متوجه رفتارای اشتباهش میشه ٬ محبتش به شما بیشتر میشه و بیشتر شما را به حال خودتون میزاره و کمترم دخالت میکنه.

    از محبت خارها گل میشود!
    محبت همیشه جوابشو پس داده.

    بزرگترین خاصیت محبت اینه که حتی اگه به نتیجه ای که میخوای نرسی و نتونی روی دیگران تأثیر بزاری( که ۹۹ درصد میتونی) انقد روح و قلب بزرگی به واسطه بخشش و محبت پیدا میکنی که بدی دیگران توی دلت جا نمیگیره و نمیتونی از کسی دلخور و ناراحت باشی.

    پس مطمئن باش در هر صورت ضرر نمیکنی!
    سلام و درود
    سرکار خانم
    لطفاً در طرز مشاوره دادن هاتون بیشتر دقت کنید، کسی که کمک لازم داشت ایشون بودند ، نه من...
    من نمی دونم چرا بعضی از افراد در اینجا ،میخوان از آب گل آلود ماهی بگیرن
    جواب من از بعد روانشناسی بود و اینکه پایان کار ایشون رو مد نظر قرار دادم ، نه آنچه که میخواهند...
    عجیب است ، از بین تمام حرفهایی که من زدم ،شما فقط دو جمله رو دیدید.
    اگر چه بعضی از جملات زیبا هستند ولی ویرانگرند...
    شما از نظر یک دختر جوابش رو دادید و من از نظز یک مرد، ومنطقی.

    شما دارید به ایشون پیشنهاد میدید که {با عرض پوزش }به صورت حیله و مکر،فرزندشون رو از مادر جدا کنند...شما از نظر احساس یک زن جواب دادید،کمااینکه احساس در منطق جایی ندارد.
    شما با طرز مشاوره تون ،ایشون رو به جدال غیر مستقیم فرا خوندید، و من به تفاهم و تحمل و معنی اصلی دوست داشتن.

    به عنوان مطلب آخر،با نهایت احترام از شما درخواست دارم که دیگر در قبال پاسخ نظرات من نقل قول نکنید،. هرگونه که در برابر من رفتار شود،دقیقاً همان را از من خواهید دید.
    شما نیز مثل تک تک کاربران این حق را دارید که نظر و پاسخ بدید، ولی اگر جبهه گیری نمایید و یا از آب گل آلود بخواهید ماهی بگیرید،این اجازه رو به شما نخواهم داد.
    با نهایت احترام ، در برابر پاسخ ها جبهه نگیرید،چرا که مانند همه ،این حق را دارید که نظر خودتون رو بدید.تصمیم نهایی با فرد سوال کننده است،همچنانکه کار شما مشورت است.

  7. بالا | پست 7


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    |
    نقل قول نوشته اصلی توسط m.irani نمایش پست ها
    باسلام.زنی 33 ساله ام و شوهرم 44 سالشه.پدرشون چندین ساله که از دنیا رفته.ما 5 ساله که ازدواج کردیم و یه بچه 3 ساله داریم.شوهرم 1 برادر و 3 خواهر داره که فقط یک خواهرش ازش کوچیکتره و بقیه بزرگترن.اونها حدود 30 کیلومتری خونه مادرشوهرم س************ت دارن و ما نزدیکیم/البته محل کار من و همسرم حدود 30 کیلومتر با اینجا فاصله داره و شوهرم بخاطر مادرش اینجا زندگی میکنه و بیش از اندازه بهش رسیدگی میکنه و بیشتر وقتشو با اونه و زمان کارش هم زیاده. من از این وضع که همش باید با اون باشیم خسته شده ام توی هر کاری هم اظهار نظر میکنه و منم هرچی به شوهرم بگم اون خودشو وسط میندازه.شوهرم هم با وجود حساسیتم بازم اونو در مسایل ما دخالت میده.من دوس ندارم هرجا میریم اونم ببریم ولی شوهرم بهش تعادف میکنه اونم میاد. دوس دارم فقط خودمون باشیم لا اقل اون همیشه با ما نباشه.شوهرم متوجه نمیشه حال منو و هروقت هم بهش بگم بدتر میشه و به بحث و جدل منجر میشه.لطفا راهنماییم کنید.ایا حق من نیست که یه مسافرت 1 هفته ای بدون اون داشته باشم و کمی دور باشم ازش؟دیگه ذهنم به جایی قد نمیکشه کمکم کنید.تحملش برام سخته.منم خیلی حساسم و دوس ندارم تو زندکی ما حتی نظر بده چه برسه به اینکه تصمیم بگیره.
    نقل قول نوشته اصلی توسط رامونا نمایش پست ها
    سلام.

    عزیزم این طبیعیه که هر مردی با از دست دادن پدرش ٬ به دلیل رابطه عاطفی که بین فرزندان و والدین هست تبدیل به بزرگترین حامی و تکیه گاه برای مادرش باشه!

    از طرفی وظیفه هر پسری هست که به پدر و مادرش کمک کنه و حواسش بهشون باشه.

    و از طرف دیگه با صبر و متانت شما در این مسیر قطعا ثواب و اجر رفتار همسر شما مستقیما متوجه خانوادتون خواهد بود و شما تأثیرات این کار نیک رو در زندگیتون خواهید دید.

    اما این حق رو هم دارید که بخواین لحظات بیشتری در کنار همسرتون بدون حضور نفر سومی داشته باشید و تصمیمات زندگیتون رو دو نفره بگیرین.

    چیزی که مشخصه اینه که فقط همسرتونه که میتونه با مدیریت صحیح این روند رو طوری اداره کنه که نه باعث ناراحتی شما بشه نه مادرشون.

    پس لازمه شما با ایشون صحبت کنی اما نکته ش دقیقا اینجاس که چطور باید صحبت کنی!

    ببین همه مردها شدیدا روی پدر و مادرشون حساسن و وقتی میخوای در موردشون با شوهرت حرف بزنی باید خیلی حواست باشه که جبهه نگیری و جانب دارانه صحبت نکنی!

    شوهر شما به محض اینکه متوجه بشه مادرشو مقصر میدونی و داری ازش گله میکنی مقابلت و در کنار مادرش می ایسته و شما رو محکوم میکنه!

    پس سعی کن توی یک شرایط آروم و مناسب که فقط شما دو نفر هستین و همسرتون هیچ درگیری ذهنی نداره همراه با محبت و به نرمی و با احتیاط در استفاده از کلمات خطاب به مادر ایشون ٬ بدون غرض و کنایه و بدون اینکه مادرشو قضاوت کنی یا از رفتارهایی که انجام میده و باعث ناراحتیت میشه چیزی بگی٬ با شوهرت حرف بزنی.

    در کنارش هم سعی کن دل مادرشوهرتو به دست بیاری تا همسرت ببینه که واقعا دشمنی با مادرش نداری و دوسش داری٬ اونوقت کم کم به دل شما راه میاد و بیشتر هواتونو خواهد داشت.

    اینجوری حُسن دیگه ش اینه که با محبت به مادرشوهرت٬ ایشون کم کم متوجه رفتارای اشتباهش میشه ٬ محبتش به شما بیشتر میشه و بیشتر شما را به حال خودتون میزاره و کمترم دخالت میکنه.

    از محبت خارها گل میشود!
    محبت همیشه جوابشو پس داده.

    بزرگترین خاصیت محبت اینه که حتی اگه به نتیجه ای که میخوای نرسی و نتونی روی دیگران تأثیر بزاری( که ۹۹ درصد میتونی) انقد روح و قلب بزرگی به واسطه بخشش و محبت پیدا میکنی که بدی دیگران توی دلت جا نمیگیره و نمیتونی از کسی دلخور و ناراحت باشی.

    پس مطمئن باش در هر صورت ضرر نمیکنی!
    عزیزم من در مطلبم شما رو به محبت و سازش بر اساس رفتار صحیح با همسر و مادرشوهرتون برای حل مشکل دعوت کردم.

    اینکه دیگران دچار سوء برداشت از صحبتهای من بشن اصلا برام مهم نیست٬
    افرادی که به خودشون اجازه میدن به راحتی دیگران رو قضاوت کنن متأسفانه در جامعه ما زیادن و من یاد گرفتم هیچ وقت آرامشمو به خاطر اونها به هم نزنم٬ فاصله مو ازشون حفظ کنم و نادیده بگیرمشون!

    همیشه هدفم اینه که مخاطب اصلیم درست متوجه منظورم بشه که در اینجا شما هستید ؛
    ضمن اینکه اصلا نمیخوام چنین سوء برداشتی باعث بشه مشکلتون بیشتر به هم گره بخوره.

    اینجا تاپیک شماست و من هر حرفی میزنم برای کمک به شماست٬
    برام مهمه که منظورمو درست دریافت کنید و به هیچ کس اجازه نمیدم با کج فهمی و قضاوت بیجا منظورمو اونجور که دلش میخواد به مخاطبم تفهیم کنه و نیت منو بد جلوه بده!

    ببین خانومی همونطور که در جمله آخرم هم گفتم با محبت کردن به دیگران در درجه اول به خودت کمک میکنی و باعث بزرگی قلب و روح خودت میشی٬ چنین چیزی ابدا نمیتونه مکر و حیله باشه !
    چون قطعا خودتو که نمیتونی گول بزنی!

    که اگه مکرو حیله هم باشه پس این همه روایت و توصیه های دینی و حرفهای مشاوران و متخصصان مبنی بر محبت و سازشکاری حرف بیهوده ای بیش نیس!

    یه چیزی رو هم با اطمینان میگم اونم این که پیش هر مشاور متخصصی بری اینو بهت میگه که اگه مشکلی داشتی یا حلش کن یا بدون چون و چرا بپذیرش و باهاش کنار بیا؛
    تحمل کردن بدترین کار ممکنه٬یعنی نه میتونی بپذیری و نه میتونی حلش کنی؛
    و فقط باعث میشه به مرور زمان با خودخوری و سرکوب احساساتت خدایی نکرده به انواع بیماریهای روحی و جسمی گرفتار بشی!

    امیدوارم که بتونی مشکلتو حل کنی و به آرامش برسی.

    در هر صورت نظرات متفاوته و این شمایی که باید تشخیص درست بدی که چه راهکاری میتونه برات مناسبتر باشه.

    امیدوارم موفق باشی.
    ویرایش توسط رامونا : 04-01-2017 در ساعت 06:52 PM

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    سلام خانومی
    به شوهرتون بگین مادر شما برای من هم عزیز و گرامی هستن اما من دوست دارم ی وقتایی با همسرم خلوت کنم و باهم به مسافرت بریم و باهم درمورد مسایل زندگی صحبت کنیم
    و بهتره همونجور ک تو به مادرت میرسی بقیه برادرو خواهرات هم بهش برسن.
    تا همه از زندگی لذت ببریم.

    و با محبت به مادرشوهرتون باهاش صمیمی تر بشین و بهش با محبت بگین حرف دلتون را.
    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  9. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 9


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    چگونه از دخالت مادرشوهر در امان باشیم!؟

    زمانی که با همسرتان ازدواج می کنید بدانید باید بتوانید با خانواده او تعامل داشته و روابط عاطفی درستی برقرار کنید اما اجازه ندهید تا دلسوزی مادرشوهر و دیگران به دخالت های بیجا منجر شده و زندگی شما دچار مشکل شود.


    روش هایی برای درامان ماندن از دخالت های مادرشوهر

    گاه در کشاکش بحث ها و جدال ها در زندگی مشترک، یکی از والدین سعی می کند فرزندان را به سمت خود بکشد تا جبهه قوی تری علیه والد دیگر تشکیل دهد.اصولاً وابسته کردن فرزندان، ترفندی است که گاه یک والد برای پنهان کردن ترس خود از تنهایی و تنها ماندن استفاده می کند. کودکی که در چنین شرایطی بزرگ می شود، همیشه نسبت به والدین (معمولاً یکی از والدین) احساس دین می کند و ناراحتی یا نارضایتی آن والد او را به شدت آشفته می سازد. پدر و مادرشوهر یا همسر بعد از ازدواج شرعاً حق دخالت ندارند.مادرشوهر


    به طور کلی پدر و مادر بیش از راهنمایی های ضروری و خیر خواهانه، وظیفه دیگری در قبال زندگی فرزند بالغ و رشیدشان ندارند و نباید موجبات تیره شدن روابط زوجین را فراهم کنند که موجب غضب و ناخشنودی الهی است و از طرفی هم فرزندان باید نسبت به والدین خود کمال احترام را داشته باشند و از رهنمودها و تجربیات آنها استفاده کنند.

    راهکارهایی که در ادامه گفته می شود به هیچ وجه نافی این حق طبیعی و مسلم شما نیست، مهم آن است که مقداری صبر و حوصله به خرج دهید تا ان شاءالله گذر زمان مسأله را به نفع شما پایان بخشد نه آنکه با ناپختگی و عجله با این مسائل برخورد نموده و مسائلی این چنینی که اغلب مقطعی و زودگذر هستند را تبدیل به مشکل نمایید.

    * همسر خود را در قبال رفتار مادرش مقصّر ندانید.

    * خویشاوندان همسرتان از جمله مادرش را اگر چه در تعاملات خود آداب اجتماعی مورد نظرتان را رعایت نمی کنند، همان گونه که هستند، پذیرفته و در حد وسع خود و با رعایت نکات اخلاقی ودینی (فقط برای عشق و علاقه به همسر خود) به آنها احترام کامل بگذارید و از خطاها و آزار آنها چشم پوشی کنید.

    * راه کاهش دخالت دیگران، کاهش سطح ارتباط است (نه قطع ارتباط) البته میزان سطح کاهش ارتباط باید به گونه ای باشد که موجب مشکلات بیشتر نشود.

    * خود و همسرتان سعی کنید در مقابل مسائلی که در زندگی برایتان به وجود می آید جبهه مشترکی داشته باشید تا در مواقع لزوم که بر اثر دخالت والدین یا اطرافیان، مسائلی در زندگی شما به وجود آمد، از یکدیگر حمایت کرده، توانایی روحی خود و همسرتان را برای تحمّل مشکلات زندگی بالا برده و با دلگرمی بیشتری به زندگی ادامه دهید.

    * حفظ حریم کنید
    در دوران عقد وقتی به خانه همسرتان می روید باید همه چیز را با احتیاط مدیریت کنید. حریم ها را حفظ کنید و وقتی زمان بندی رفتن به خانه پدری همسرتان و میزان ارتباطات کلامی را که باید داشته باشید، برای خودتان مشخص کنید. در کمال احترام و رعایت حرمت ها، میزان و سطح رفت و آمد خود را کنترل کنید. اگر اختلافی پیش آمد و حرف و حدیثی شنیدید، جلوی گسترش آن را بگیرید و نگذارید دامنه بگو مگو بیشتر شود. سعی کنید ماجرا را خودتان و در مرحله بعد، با کمک همسرتان حل و فصل کنید و به گوش پدر و مادر خودتان نرسانید.

    * دخالت مادرشوهر
    برای مقابله با دخالت مادر شوهر، با احترام پاسخ او را بدهید

    * میانجی گری به شیوه درست
    به جای مطرح کردن حرف های مادرشوهرتان به همسرتان، بیاموزید چگونه مؤدبانه و در کمال احترام پاسخ وی را بدهید تا موارد اختلاف به همسرتان منتقل نشود. در واقع باید همسرتان را در این موضوع دخالت ندهید تا بازی جدیدی در زندگی شما شروع نشود.اگر در ابتدا اجازه دهید دخالت در زندگی شما وجود داشته باشد کنترل آن بعد از ازدواج سخت می شود واین موارد بستگی به رفتارهای خودتان دارد.

    روابط عروس و مادرشوهر

    سبک های رفتاری ارتباط با اطرافیان


    ما در ارتباط با اطرافیان به سه سبک رفتاری برخورد می کنیم:

    1. سبک پرخاشگرانه:
    در این سبک همواره به دنبال مقصر هستیم و انگشت اشاره ما به سمت اطراف است تا یک مقصر بیابیم. با احساسات خود آشنا نیستیم و مدام در کلمات خود از متلک استفاده می کنیم و لحنمان تند است:«تو این کار را کردی»، «این طوری گفتی» و...

    2. سبک منفعلانه:
    فرد منفعل در مقابل دیگران بیشترین پاسخش سکوت، لبخند یا تأیید است؛ اما بعد ناراحت می شود، بدگویی می کند و از دیگران می خواهد که از او حمایت کنند. نگاه چشمی ندارد، همیشه عصبانیت های پنهانی دارد که با مدل های بیمار گونه نشان می دهد.

    3. سبک قاطعانه:
    چنین فردی کاملاً به حس های خود آگاه است. در عین این که به دیگران و خودش بی احترامی نمی کند و خودش هم با کلام و رفتارش وارد حریم کسی نمی شود اما می تواند ناراحتی های خود را مطرح کند و به راحتی نه بگوید.

    شما که نمی خواهید با مادر شوهرتان زندگی کنید، بلکه با همسرتان پیوند زناشویی برقرار کرده اید و با همسرتان مشکلی ندارید و او را دوست می دارید. قدر این دوستی را بدانید و با توکل بر خداوند و استعانت از پروردگار به زندگی خود ادامه دهید و به جدایی اصلاً فکر نکنید. به مرور زمان مشکلات بر طرف خواهد شد.گر همسرتان نیز دریابد که شما مورد تأیید والدش هستید، به شما اطمینان بیشتری پیدا می کند و به مرور زمان وابستگی اش را به شما منتقل می کند. از آن جا که این وابستگی برای وی لذت بخش تر است، چون احساس دینی در آن وجود ندارد، به سرعت افزایش می یابد .

  11. بالا | پست 10


    عنوان کاربر
    مشاورکو یار
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    31215
    نوشته ها
    1,462
    تشکـر
    1,960
    تشکر شده 1,912 بار در 980 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : دخالت مادر شوهر در زندگی مشترک

    راه و روشهای برقراری صمیمیت و رابطه با مادرشوهر

    به مادرشوهرتان محبت کنید و در یک فرآیند تدریجی، دوست خوبی برای او بشوید. یک مسابقه با همسرتان برگزار کنید که در آن قرار است گوی سبقت در محبت ورزی به مادرش را از او بربایید. قول می دهیم نتیجه خوبی تا پایان زندگی تان نصیب شما می شود.

    بدی ها را فراموش کنید و هرگز نزد همسرتان از نکات منفی ارتباطتان با خانواده اش صحبت نکنید. اگر مسئله ای شما را آزرده کرده، با آرامش و در کنار نکات مثبت بیانش کنید.اگر به دنبال آرامش هستید، در ابراز محبت به خانواده همسرتان و به ویژه مادرش، منتظر پاسخ مثبت نباشید.

    نکات و راههای درست رابطه با مادرشوهر

    همانطور که شما عاشقانه فرزندتان را دوست دارید، همسرتان و مادرش هم حق دارند که عاشقانه همدیگر را دوست داشته باشند. پس منصف باشید و به این عشق احترام بگذارید.

    همه صحبت های همسرتان را کنایه تلقی نکنید. لازم است برای شادابی خودتان هم که شده از کنار بعضی حرف ها راحت بگذرید.

    فراموش نکنید که بچه های شما به غیر از دایی و خاله، به عمو و عمه هم نیاز دارند. پس رفت و آمدها را به صورت متعادل بین دو خانواده برقرار کنید و اجازه دهید فرزندانتان هویت گسترده تری داشته باشند.

    به مادرشوهرتان بقبولانید که قرار نیست پسرش را از او بگیرید. البته این نباید یک نقل قول مستقیم باشد. بهتر است با رفتار و گفتار غیرمستقیم تان این را ثابت کنید.

    چطور دل مادرشوهرمان را به دست بیاوریم و رابطه با مادرشوهر را تقویت کنیم؟

    البته که هرگز نباید به مادرشوهر به چشم مشکل نگاه کرد اما، برای یافتن توجیه عقلی و منطقی و یک راهنمایی روانشناسانه درباره اینکه عروس ها چطور دل مادرشوهرشان را به دست بیاورند، سراغ یک روانشناس، رفتیم.

    افکار ناکارآمد را دور بریزید: با در نظر گرفتن سه عنصر صمیمیت، دوست داشتن و تعهد، یک رابطه خوب با مادرشوهرتان برنامه ریزی کنید. فکرهای بد، قدرت تشخیص درست را از شما می گیرد و تصمیم گیری برایتان سخت می شود.

    رابطه بر پایه احترام: رابطه تان را بر پایه احترام متقابل برنامه ریزی کنید. منتظر نباشید که او نسبت به شما پیش قدم شود. بزرگ تر و کوچک تری اصل مهم و فراموش نشدنی در این رابطه است. کسی به دیگران احترام می گذارد، شخص محترمی هم هست و کسی که در جست و جوی احترام است، باید آغازگر احترام به دیگران باشد.

    رابطه صمیمانه: اگر خانواده شوهرتان و به ویژه مادرش به این اطمینان برسند که پسرشان با خانواده ای محترم و صمیمی وصلت کرده است، پیوندهای عاطفی و محبت در آنان تقویت می شود. اما اگر شما از ابراز محبت کناره گیری کنید، احساس صمیمیت بین شما مخدوش می شود.

    متعهد و مسئولیت پذیر باشید: تصور کنید وقتی مادر خودتان بیمار است، چقدر برای دلجویی از او وقت می گذارید. برای خانواده شوهرتان و به ویژه مادرش نیز چنین باشید. البته در حدی که بعد از ازدواج تعهد شما نسبت به خانواده خودتان کمتر شده، تعادل را رعایت کنید. یادتان نرود که مادرشوهرتان، عزیزترین شخص زندگی شما یعنی همسرتان را با خون دل پرورش داده است.

    بیان خواسته ها به صورت غیرمستقیم: قرار نیست با خانواده ها مقابله کنید. پس اگر صحبتی دارید با محبت تمام آن را به همسرتان بگویید و اجازه بدهید او مشکل را حل کند. در بعضی موارد هم باید سکوت کنید؛ مثلا زمانی که اختلافی بین اعضای خانواده همسرتان رخ داده است.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد