نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: عدم تفاهم در زندگی

1681
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34580
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عدم تفاهم در زندگی

    سلام
    من یه ازدواج بچه گانه و هول هولکی داشتم . روز خواستگاری همسرمو برای اولین بار دیدم و بعد از یک هفته بهش جواب مثبت دادم. فقط چون خانوادم خانوادشو میشناختن و تایید کردن. ولی بعد از عقد خیلی احساس تناقض داشتم باهاش افکار و عقایدمون تو خیلی چیزا متفاوت بود. تودوران عقد خیلی با هم بحث میکردیم و
    هیچ وقت به نتیجه نمیرسیدیم. ولی فقط به امید شناخت به مرور زمان و احساس تعهد و ...... باهم عروسی کردیم البته من بارها ازش خواستم بریم پیش مشاور ولی مخالف بود.
    الان یه دختر دو ساله داریم. ولی متاسفانه دیگه مطمینم که انتخابم اشتباه بوده و میدونم که اونم همین حسو داره. خیلی منفعل شدم .منی که همیشه فعال و درحال مطالعه و .... بودم انگیزه هیچ کاریو ندارم. اصلا نمیتونیم با هم صحبت کنیم زود دعوا میشه البته من آروم صحبت میکنم ولی اون خیلی اخلاقش تنده که باعث میشه جریت انتقاد کردن ازشو نداشته باشم.وقتیم که انتقاد میکنم موضع میگیره و به نتیجه نمیرسیم.
    بنظر شما باید به خاطر دخترم این زندگی ناموفق و پر از استرس و بحث و بدون علاقه و عشقو تحمل کنم و بسوزم و بسازم یا باید جدا شم و خودموراحت کنم ازین وضعیت نارضایتی؟ که توش هیچ حس خوشبختی و رفاقت و .... نیست.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : انفعال

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiva.k نمایش پست ها
    سلام
    من یه ازدواج بچه گانه و هول هولکی داشتم . روز خواستگاری همسرمو برای اولین بار دیدم و بعد از یک هفته بهش جواب مثبت دادم. فقط چون خانوادم خانوادشو میشناختن و تایید کردن. ولی بعد از عقد خیلی احساس تناقض داشتم باهاش افکار و عقایدمون تو خیلی چیزا متفاوت بود. تودوران عقد خیلی با هم بحث میکردیم و
    هیچ وقت به نتیجه نمیرسیدیم. ولی فقط به امید شناخت به مرور زمان و احساس تعهد و ...... باهم عروسی کردیم البته من بارها ازش خواستم بریم پیش مشاور ولی مخالف بود.
    الان یه دختر دو ساله داریم. ولی متاسفانه دیگه مطمینم که انتخابم اشتباه بوده و میدونم که اونم همین حسو داره. خیلی منفعل شدم .منی که همیشه فعال و درحال مطالعه و .... بودم انگیزه هیچ کاریو ندارم. اصلا نمیتونیم با هم صحبت کنیم زود دعوا میشه البته من آروم صحبت میکنم ولی اون خیلی اخلاقش تنده که باعث میشه جریت انتقاد کردن ازشو نداشته باشم.وقتیم که انتقاد میکنم موضع میگیره و به نتیجه نمیرسیم.
    بنظر شما باید به خاطر دخترم این زندگی ناموفق و پر از استرس و بحث و بدون علاقه و عشقو تحمل کنم و بسوزم و بسازم یا باید جدا شم و خودموراحت کنم ازین وضعیت نارضایتی؟ که توش هیچ حس خوشبختی و رفاقت و .... نیست.
    سلام

    مطلب شما رو خواندم و خیلی متاسفم از انچه که خواندم از سن و سال شما و همسرتون و نوع کار و تحصیلات شما ها نمیدانم ولی:

    حتما ازدواج غلطی داشته اید که مقصر خود شمائید! اشتباه بزرگترتان اینکه بچه دار شدید!!!!!؟؟

    بهتره سعی کنید کار و شغلی جهت استقلال مالی داشته باشید که اگر تصمیم به جدایی گرفتید توان گرداندن زندگی خود را داشته باشید.

    طبق آمار بچه های خانواده های پر تنش و نابسامان خیلی بیشتر از بچه های طلاق رو به بزهکاری میاورند!؟

    فرزند شما 2 سالشه پس طلاق خیلی آسیب کمتری به او میزنه تا سنین بالاتر(اگر جدا بشید)

    حس و حال خودتون رو که فرمودید ناشی از افسردگیست که به شما دست داده البته حالاتی از شخصیت 2 قطبی و مرزی رو نشان میدهید که نیاز به بررسی بالینی است.

    بهتر اینه که خودتان به تنهایی به یکی از همکاران حاذق مشاور ما(خانم) در شهر خودتون رجوع کنید.


    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2016
    شماره عضویت
    27477
    نوشته ها
    40
    تشکـر
    8
    تشکر شده 31 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : انفعال

    نقل قول نوشته اصلی توسط shiva.k نمایش پست ها
    سلام
    من یه ازدواج بچه گانه و هول هولکی داشتم . روز خواستگاری همسرمو برای اولین بار دیدم و بعد از یک هفته بهش جواب مثبت دادم. فقط چون خانوادم خانوادشو میشناختن و تایید کردن. ولی بعد از عقد خیلی احساس تناقض داشتم باهاش افکار و عقایدمون تو خیلی چیزا متفاوت بود. تودوران عقد خیلی با هم بحث میکردیم و
    هیچ وقت به نتیجه نمیرسیدیم. ولی فقط به امید شناخت به مرور زمان و احساس تعهد و ...... باهم عروسی کردیم البته من بارها ازش خواستم بریم پیش مشاور ولی مخالف بود.
    الان یه دختر دو ساله داریم. ولی متاسفانه دیگه مطمینم که انتخابم اشتباه بوده و میدونم که اونم همین حسو داره. خیلی منفعل شدم .منی که همیشه فعال و درحال مطالعه و .... بودم انگیزه هیچ کاریو ندارم. اصلا نمیتونیم با هم صحبت کنیم زود دعوا میشه البته من آروم صحبت میکنم ولی اون خیلی اخلاقش تنده که باعث میشه جریت انتقاد کردن ازشو نداشته باشم.وقتیم که انتقاد میکنم موضع میگیره و به نتیجه نمیرسیم.
    بنظر شما باید به خاطر دخترم این زندگی ناموفق و پر از استرس و بحث و بدون علاقه و عشقو تحمل کنم و بسوزم و بسازم یا باید جدا شم و خودموراحت کنم ازین وضعیت نارضایتی؟ که توش هیچ حس خوشبختی و رفاقت و .... نیست.
    با سلام خدمت شما

    میدونم که شرایط خوبی ندارید. این رو درک میکنم

    بهترین کار برای شما در حال حاضر، مراجعه به یه مشاور خوب هست

    مسئله شما، نیاز به بررسی بیشتری داره ولی اگر به یک مشاور خوب مراجعه کنید، احتمال سازگاری و سازش شما هم هست

    همون قدر که به فکر جدایی هستید، با پیدا کردن یک مشاور خوب برای ادامه یافتن زندگی خود تلاش کنید

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عدم تفاهم در زندگی

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-22354282
    قبل از چیزی توصیه میکنم خودتون تنهایی به مشاوری مجرب مراجعه کنید
    سوالی که ممکنه پرسیده بشه اینه که میشه بعد از ازدواج به تفاهم رسید ؟ این مورد میتونه سه بخش داشته باشه
    بخش اول تعریف تفاهم - بخش دوم نقش تفاهم در زندگی مشترک - بخش سوم آیا تفاهم باید قبل از ازدواج بین دختر و پسر برای تشکیل زندگی مشترک وجود داشته باشه و یا میشه این تفاهم را
    بعد از ازدواج و در طول زندگی مشترک بوجود آورد؟


    بخش اول : تفاهم با توجه به لغتش -که از فهم گرفته می‌شه- به معنی فهم مشترک طرفینی است و به اشتراک در حیطه فکر و اندیشه گفته می‌شه اما در عرف مردم و کارشناسان به اشتراک و تناسب و در حیطه اخلاق و عمل هم تفاهم گفته می‌شه، به این معنی که وقتی دو نفر با هم تناسب و اشتراک فکری و اخلاقی و عملی دارند گفته می‌شه که اونا با هم تفاهم دارند


    بخش دوم : تفاهم به معنی تناسب و اشتراک طرفینی در حیطه فکر و اخلاق و عمل نقش اساسی در زندگی مشترک داره چون معلومه دو نفری که این مقدار اشتراک دارند بهتر می‌تونند با هم زندگی کنند و اختلافشون کم می‌شه بخاطر اینکه افکار و اخلاق و رفتاری رو درست می‌دونند که طرف مقابلشون هم همونا رو درست می‌دونه و عمل می‌کنه، پس اصلا مطلب نادرستی نمی‌بینند که ازش
    ناراحت بشن و سبب بشه با هم اختلاف پیدا کنند


    بخش سوم : با توجه به اینکه تفاهم اشتراک فکری و اخلاقی و عملی است، لازمه این اشتراک قبل ازدواج وجود داشته باشه چون ایجاد تفاهم بعد ازدواج در گرو تغییر فکر و اخلاق و رفتاره که اینم در معمول افراد کار مشکلیه بخاطر اینکه وقتی یک نفر سالها با یک نوع فکر و اخلاق و رفتار پرورش پیدا کرده، بعیده که بعد از ازدواج به راحتی بتونه عوض بشه و افکار و اخلاق و رفتارش رو مثل طرف مقابل کنه بنا بر این اشتباهه که کسی فکر کنه اگر قبل ازدواج تفاهم نبود بعد ازدواج می‌شه ایجادش کرد البته نمی‌گم غیر ممکنه اما می‌خوام بگم معمولا ایجاد نمی‌شه


    این همون اشتباهیه که دختر و پسرهای عاشق می‌کنند که بدون توجه به تناسبهای طرفینی و صرفا بخاطر عشق ازدواج می‌کنند و بعد ازدواج تازه که متوجه اختلافات فکری اخلاقی رفتاریشون با همدیگه می‌شن و چون معمولا بخاطر اختلاف زیاد نمی‌تونن خودشون رو عوض کنند در نتیجه زندگی خیلیاشون به اختلاف شدید و احیانا طلاق کشیده می‌شه


    البته اگه اختلاف فکری اخلاقی رفتاری طرفین در موارد اصلی و زیاد نباشه احتمال به هم خوردن زندگی کمه چون جذابیتهای عاطفی و جنسی طرفینی سبب می‌شه که هر کدوم بخاطر طرفش کوتاه بیاد یا اونو به همین صورتی که هست بپذیره و یا اینکه سعی کنه خودشو تغییر بده و مثل طرف مقابل بشه


    لذا تفاهم صددرصد لازم نیست بلکه همین که در موارد اصلی مثل هم باشند کافیه بخاطر اینکه موارد غیر اصلی و جزئی با توجه عشق طرفینی به راحتی قابل حله
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد