زندگی کسل

[احسان1990]

سلام پسری 18 ساله م.
توروخدا کمکم کنین توان رفتن پیش مشاور رو هم ندارم.
زندگیم مختل و کسل شده.
نمیتونم هیچ تصمیمی بگیرم تا تصمیمی هم میگیرم نمیتونم اجرا و عملیش کنم و اگ شروعش کردم درجا ازش دلسرد میشم و جا میشم.
اصن هیچ روحیه؛انگیزه و اراده ای واسم نمونده...خیلیییی برنامه تو زندگی دارم و میدونم اگ اراده کنم میتونم موفق شم اماااااا با وجود کمالگراییم و امروزفردا کردن کارا کل عمرم داره بیهوده تلف میشه.
توروخدا بگین چجور ب زندگیم معنا ببخشم چجور نظم بدم چجور ب برنامه هام برسم.
چجور ارادم روحیم انگیزم بره بالا
خیلی بی تفاوت و سرد شدم

[Tarah]

منم 18 سالمه عین شما
یکی از رموز موفقیتم این بوده که اصلا از کسی انتظاری و نفرتی ندارم و روی پای خودم ایستادم و فقط به اینده فکر میکنم
و مهم تر اینکه با کمک بچه های اینجا تونستم مثبت اندیش بشم و افکار منفی رو کنار بذارم
بوخودا افکار منفی فقط ادمو نابود میکنه کار دیگه ای نمیکنه ناموسا

[احسان1990]

منم 18 سالمه عین شما
یکی از رموز موفقیتم این بوده که اصلا از کسی انتظاری و نفرتی ندارم و روی پای خودم ایستادم و فقط به اینده فکر میکنم
و مهم تر اینکه با کمک بچه های اینجا تونستم مثبت اندیش بشم و افکار منفی رو کنار بذارم
بوخودا افکار منفی فقط ادمو نابود میکنه کار دیگه ای نمیکنه ناموسا

خوبه که تونسی خودتو جمع و جور کنی و روی پای خودت بایستی اما من نمیتونم و نمیدونمم...رمز موفقیتتون هم واسه من کار ساز نی

[reza1]

سلام

همانطور که دوستان گفتن در مرحله اول شما باید منی گرای را در خودتون حذف کنید .( شما هر چقدر هم مثبت باشید یک قطره منی گرای میتونه شما را آلوده کنه و باز از کار بندازه ، پس از افراد منفی هم دوری کنید )
همیشه در زندگی مثبت باشید و نیمه پر لیوان و مسئله ها را نگاه کنید !
و این هم بدون هدف و عمل مطمعنن گذراست و فراموش شدنی ...
اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برای خودتون تعین کنید و برای رسیدن بهش تلاش ( با انرژی و فکر مثبت )
همچنین شما نیازمند یک هدف بزرگ برای زندگیتون هستین تا کمال درونی شما بسازه ، ( مخصوصاً هم در این سن این نیاز در وجود ادم کم کم بیشتر و بیشتر حس میشه ، که اگر درست بهش رسیدگی نشه میتونه به انحراف ختم بشه )
منم جز مسیر خدا هدفی والاتر حس نمیکنم که معرفی کنم ، هدفی کامل که نیاز واقعی و معنوی هر انسانه .

ان شاء الله که موفق باشید

[من 87]

سلام. بی انگیزگی و خسته شدن از زندگی بخاطر نداستن هدف و برنامه توی زندگیه. برای خودت یه هدف تعیین کن و تلاش کن بهش برسی.

[سعید62]

همیشه شرایط طوری که آدم فکر می کند پیش نمی رود پس نباید زود ناامید شد همیشه موانعی برای رسیدن به هدف هست هر وقت به مانعی برخوردیم نباید از کوشش و تلاش باز بایستم باید یا مانع از بین برد یا به گونه ای از آن رد شد به طور مثال شاید یک مطلب را خوب متوجه نمی شویم نباید همه وقت را صرف آن بکنیم باید بعضی وقتها از یک مطلب باید عبور کنیدبقیه مطالب را بخوانید بعد مطلبی که متوجه نشده اید را از کسی بپرسید اگر کاری را شروع می کنیم باید ادامه بدهیم شاید بعضی از قسمتهای کار الان قابل انجام نباشد ولی باید آنجاهایی که می توانیم کارمان را پیش ببریم این فکر همه یا هیچ را از ذهنتان دور کنید این جمله را به خود بگویید من به اندازه ای که توان دارم کارم را پیش می برم اگر کل کار انجام نشد اقلا قسمتهایی از آن را انجام می دهم رهرو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود/رهرو آن است که آهسته پیوسته رود. هیچ وقت دست از فعالیت برندارید این رمز موفقیت هست

[LLVM]

شما اگر به امر خود ارضایی مشغول هستید،‌به نظر من سعی کنید این کار رو ترک کنید، چون با هر بار انجام این کار انرژی شما تخلیه میشه و به نقطه صفر میرسید.

یه دلیل دیگه هم این هست که توی زندگی vision ندارید، نمیدونید میخواید چیکاره بشید، هرچند میدونم که فوق العاده سخته که ادم بخواد توی این سن به این دید برسه ولی شدنی هست.

مشکل اصلی شما این هست که هیچ کاری رو توی زندگیتون به اخر نرسوندید، مثلا یک بار سعی کنید یک کتاب رو تا آخرش بخونید. یا یه متلب رو به طور کامل بخونید و بفهمید، چون همیشه سر سری از مسايل رد شدید فکر میکنید همه کار ها به راحتی انجام پذیر هست.

چون تا الان هیچ کاری انجام ندادید،‌از محدودیت های خودتون خبر ندارید، مثلا الان میگید که فکر میکنید خیلی از کار ها رو میتونید انجام بدید،‌ولی به شما قول میدم که اصلا اینطور نیست و شما خیلی محدودیت دارید و از اون کار ها به زور شاید دوتاش رو بتونید انجام بدید.