نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: اذیت و آزار شدید خانواده شوهرم در حاملگی

2253
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34861
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    اذیت و آزار شدید خانواده شوهرم در حاملگی

    سلام من 14 هفته باردارم . یکسال و نیمه ازدواج کردم و الان مشکلات خیلی زیادی با خانواده شوهرم و خودش یدا کردم. از اول زندگیمون مادرش آدمی بود که دخالت میکرد تیکه و طعنه میزد و منو با عروس خواهرش و خواهر زادش و هرکی... مقایسه میکرد و خلاصه امکان نداشت من ایشونو ببینم و یه ناراحتی برام نباشه . بعضی مواقع من جواب میدادم یا نه هیچی نمیگفتم و بعضی موقع هم شده بود اخم و تخم کنم یا بعدش به شوهرم گله و شکایت کنم که اغلب حقو به من میداد و میگفت یه گوشت در باشه و یکی دروازه . سر هر چیزی به من گیر میداد و کار داشت از تمیزی خونه تا ایینکه چی خوردیم حدکوراسیون خونمون چی خریدیمم کجای خونه غذا میخوریم کجا میریم و ... یه چیرایی که باورتون نمیشه.
    با اینکه من اعتراضمیکردم شوهرم هیچ واکنشی نشون نمیداد. تا اینکه گیر داد به اینکه چرا بچه دار نمیشبد و میگفت حتما تو مشکلی داری و برو دوا درمون کن . من حامله که شدم وقتی به مادرشوهرم خبرو دادیم اصلا خوشحال نشد. و این تازه اول بدبختی من بود.
    الان تقریبا 3 ماهمه و تو این 3 ماه همش اذیت نیکنن منو .
    مثلا ما رفتیم یه دکتری که شلوغ بود و شب هم میخواستیم بریم خونه اونا و دیر رسیدیم وقتی در را باز کردن شروع کردن به سرزنش که بحای اینکه از ما بپرسی سر خود رفتی یه دکتر و نمیخواد تو که چیزیت نیست وپس زنا تو مزرعه چطور میزاییدن و هزار حرف دیگه .منم خیلی ناراحت شدم و اخم و تخم کردم .
    بعد از اون یه مهمونی اقوام ایشون بود که بازم مادرش به من اخم کرد و منم بهش محل نذاشتم. اونجا خوردم زمین حتی نیامد بپرسه تو و بچه زنده اید یا مرده . بعدشم من هماتوم گرفتم و باید استراحت میکردم که رفتم خونه مادرم و بعد از چند روز به شوهرم زنگ زدن که اونجا پیشش نمون و برگرد خونتون و وقتی تنها خونه بود اومدن خونه ما و چند ساعتی صحبت کردن . بعد از اون شوهرم کاملا رفتارش تغییر کرده و میگه تو رفتارت ناشایست بوده و اونا هیچ کاری نکردن و همش با من دعوا میکنه
    الان 3 ماهه اصلا حال منو نمیپرسن و اتفاقا رو کردن بهونه. میان دم در خونمون یکساعت با شوهرم صحبت میکنن و میرن اونم اخلاقش عوض میشه
    حالا بدون اینکه مورد جدیدی پیش بیاد پدرشوهرم رفته پیش پدرم و هر چیز ریزی که از اول اتفاق افتاده و کلی چرت وپرت به پدرم گفته و اینکه به من 2 ماه مهلت میده و باید طلاق بگیریم و ابنکه کلی من ایراد داشتم الانم مهم نیست بچه بمیره یا بمونه اگرم بچه بیاد مال خودمه فقط نمیدونم چرا الان یادشون افتاده و اگه اینطوری فکر میکردن چرا انقدر اصرار کردن بچهدار شید الان میگن. سقط بشه چیزی که منو آزار میده اینه که شوهرم کاملا پشت اوناست و داره هر روز با من دعوا میکنه و میگه تقصیر توه همه چیز و من با پدر مادرم یکی ام و هر تصمیمی اونا بگیرن اجرا میکنم .اثلا پشت من نیست و از این رو به اون رو شده . هرچی بهش نیگم اینهمه استرس بذا بچه یمه اصلا براش مهم نیست اونکه برا بچه میمرد
    بهش میگم تو 35 سالته چرا میگی ما نمیتونیم خودمون تصمیم بگیریم و همه چی باید با دخالت خانواده ها باشه میگه من مستقل نیستم
    من الان بیشتر از همه نگران بچمم که با اینهمه فشار عصبی و استرس چی میشه سالم میمونه واینکه بدنیا بیارمش چی میشه پدری نداره که پشت اون و مادش باشه و ممکنه اینا اذیتش کنن و اگه طلاقمونو بگیرن این بچه چی میشه
    بخدا دارم دیوونه میشم

  2. کاربران زیر از تانیا1362 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : اذیت و آزار شدید خانواده شوهرم در حاملگی

    در این مورد اگر اتفاقی بیفته بچه طبق قانون ملحق به پدر هست فقط امیدواریم یک کودک بی گناه رو بین تنشهای خودتون قرار ندید و با آینده اش بازی نکنید

    ولی در مورد مشکلتون خودتون بهتر میدونید با چند سطر نوشتن نمیتونید انتظار راهکاری معجزه امیز داشته باشید

    در این مورد باید با بزرگان فامیل و خانواده برای حل و فصل این مشکل وارد گفتگو بشید

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88472864
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,187 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : اذیت و آزار شدید خانواده شوهرم در حاملگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط تانیا1362 نمایش پست ها
    سلام من 14 هفته باردارم . یکسال و نیمه ازدواج کردم و الان مشکلات خیلی زیادی با خانواده شوهرم و خودش یدا کردم. از اول زندگیمون مادرش آدمی بود که دخالت میکرد تیکه و طعنه میزد و منو با عروس خواهرش و خواهر زادش و هرکی... مقایسه میکرد و خلاصه امکان نداشت من ایشونو ببینم و یه ناراحتی برام نباشه . بعضی مواقع من جواب میدادم یا نه هیچی نمیگفتم و بعضی موقع هم شده بود اخم و تخم کنم یا بعدش به شوهرم گله و شکایت کنم که اغلب حقو به من میداد و میگفت یه گوشت در باشه و یکی دروازه . سر هر چیزی به من گیر میداد و کار داشت از تمیزی خونه تا ایینکه چی خوردیم حدکوراسیون خونمون چی خریدیمم کجای خونه غذا میخوریم کجا میریم و ... یه چیرایی که باورتون نمیشه.
    با اینکه من اعتراضمیکردم شوهرم هیچ واکنشی نشون نمیداد. تا اینکه گیر داد به اینکه چرا بچه دار نمیشبد و میگفت حتما تو مشکلی داری و برو دوا درمون کن . من حامله که شدم وقتی به مادرشوهرم خبرو دادیم اصلا خوشحال نشد. و این تازه اول بدبختی من بود.
    الان تقریبا 3 ماهمه و تو این 3 ماه همش اذیت نیکنن منو .
    مثلا ما رفتیم یه دکتری که شلوغ بود و شب هم میخواستیم بریم خونه اونا و دیر رسیدیم وقتی در را باز کردن شروع کردن به سرزنش که بحای اینکه از ما بپرسی سر خود رفتی یه دکتر و نمیخواد تو که چیزیت نیست وپس زنا تو مزرعه چطور میزاییدن و هزار حرف دیگه .منم خیلی ناراحت شدم و اخم و تخم کردم .
    بعد از اون یه مهمونی اقوام ایشون بود که بازم مادرش به من اخم کرد و منم بهش محل نذاشتم. اونجا خوردم زمین حتی نیامد بپرسه تو و بچه زنده اید یا مرده . بعدشم من هماتوم گرفتم و باید استراحت میکردم که رفتم خونه مادرم و بعد از چند روز به شوهرم زنگ زدن که اونجا پیشش نمون و برگرد خونتون و وقتی تنها خونه بود اومدن خونه ما و چند ساعتی صحبت کردن . بعد از اون شوهرم کاملا رفتارش تغییر کرده و میگه تو رفتارت ناشایست بوده و اونا هیچ کاری نکردن و همش با من دعوا میکنه
    الان 3 ماهه اصلا حال منو نمیپرسن و اتفاقا رو کردن بهونه. میان دم در خونمون یکساعت با شوهرم صحبت میکنن و میرن اونم اخلاقش عوض میشه
    حالا بدون اینکه مورد جدیدی پیش بیاد پدرشوهرم رفته پیش پدرم و هر چیز ریزی که از اول اتفاق افتاده و کلی چرت وپرت به پدرم گفته و اینکه به من 2 ماه مهلت میده و باید طلاق بگیریم و ابنکه کلی من ایراد داشتم الانم مهم نیست بچه بمیره یا بمونه اگرم بچه بیاد مال خودمه فقط نمیدونم چرا الان یادشون افتاده و اگه اینطوری فکر میکردن چرا انقدر اصرار کردن بچهدار شید الان میگن. سقط بشه چیزی که منو آزار میده اینه که شوهرم کاملا پشت اوناست و داره هر روز با من دعوا میکنه و میگه تقصیر توه همه چیز و من با پدر مادرم یکی ام و هر تصمیمی اونا بگیرن اجرا میکنم .اثلا پشت من نیست و از این رو به اون رو شده . هرچی بهش نیگم اینهمه استرس بذا بچه یمه اصلا براش مهم نیست اونکه برا بچه میمرد
    بهش میگم تو 35 سالته چرا میگی ما نمیتونیم خودمون تصمیم بگیریم و همه چی باید با دخالت خانواده ها باشه میگه من مستقل نیستم
    من الان بیشتر از همه نگران بچمم که با اینهمه فشار عصبی و استرس چی میشه سالم میمونه واینکه بدنیا بیارمش چی میشه پدری نداره که پشت اون و مادش باشه و ممکنه اینا اذیتش کنن و اگه طلاقمونو بگیرن این بچه چی میشه
    بخدا دارم دیوونه میشم
    سلام گلم
    اونا تورا مظلوم گیر اوردن دخترخوب
    بگو باشه برو دادخواست طلاق بده منم مهریه ام را مطالبه میکنم و کامل ازتون میخوام بعدش خودم بچه امو بزرگ میکنم و تو برو دنبال زندگی خودت.
    خانواده شوهرت هم حرفی زدن دیگه با سیاست جلوشون وایستا
    به همسرت بگو من ی مرد میخوام و بچه ام ی پدر
    اگه از پسش برنمیای باشه برو از زندگیم.



    مگه آدما چقدر زنده هستن ک بخوان اینقدر تحت فشار باشن همه این فشارها به سلامتی خودت و بچه ات لطمه میزنه گلم
    پس بگو مهریه امو بدین و طلاق هم برام مهم نیست من ی زندگی باارامش میخوام و فک کردم تو مرد هسی ک کنارت خوشبخت بشم.

    فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk

  6. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تشخیص 64 بیت یا 32 بیت بودن ویندوز
    توسط CÆSAR در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 07-10-2015, 12:06 AM
  2. داشته هایت را مدیون نداشته هایت هستی
    توسط مرسانا 19 در انجمن روانشناسی فردی
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 06-13-2015, 04:41 PM
  3. مدیریت رمز گذاری وامنیت همه جانبه گوشی
    توسط Dr . Security در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 05-15-2015, 09:11 PM
  4. وایبر با قابلیت ارسال ویدئو با کیفیت بالا
    توسط Dr . Security در انجمن موبایل
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 04-24-2015, 11:06 AM
  5. نظارت و مدیریت فعالیت های فرزندان HomeGuard Activity Monitor
    توسط Dr . Security در انجمن اینترنت و کامپیوتر
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 03-16-2015, 06:10 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد