نمایش نتایج: از 1 به 4 از 4

موضوع: ارتباط بين راز و نياز با خدا و آرامش روح

511
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    ارتباط بين راز و نياز با خدا و آرامش روح

    نميدونم چه رابطه اي بين راز و نياز كردن و آرامش روح وجود داره
    شايد حداقل درباره ي من اينطور باشه
    هر وقت حجمي از افكار منفي و آزار دهنده به ذهنم مياد كلي به هم ميريزم و سر هر كسي خالي ميكنم
    اما...
    وقتي راز و نياز ميكنم و حتي 1 آيه از قرآن رو كه ميخونم ، كلي انرژي مثبت ميگيرم انگاري مرهم افكار آشفته ي من شده
    دروغ چرا، من اصلا آدم نماز خون و قرآن خوني نبودم و باهاشون غريبه بودم اما الان يجورايي دارم بهشون عادت ميكنم
    يجورايي شدن يه بخش مهم زندگيه من...
    به قول مادرم توي خونه اي كه نماز و قرآن خونده نشه ، شيطان دسيسه چيني ميكنه ، نميدونم تا چه حد حرفش مصداق همه است ولي براي من واقعيته
    واقعا چرا اينقدر آرامش بخش روح و روان منه؟!!!
    اگر كسي دليل علمي و معنويه اين رابطه رو ميدونه ممنون ميشم توضيح بده

  2. کاربران زیر از maryam sadat بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  3. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : ارتباط بين راز و نياز با خدا و آرامش روح

    آرامش با یاد خدا



    أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ
    آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دل ها آرام مي گيرد


    رسول اكرم(ص) فرمود: بر تو باد كه قرآن را تلاوت كني و خدا را بسيار ياد نمائي كه اين سبب مي شود كه در آسمانها (فرشتگان) به ياد تو باشند و نوري است براي تو در زمين.
    خداوند در آيه 28 سوره رعد كه همان آيه شريفه "الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ"( آنها كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرامش مى‏ گيرد، آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مي گيرد) به بيان يك اصل كلي و مهم مي پردازد و آن توجه انسان به ياد و ذكر او و در نهايت دستيابي به اطمينان و آرامش قلبي است.

    انسان در سرگرداني جهان متلاطم امروز كه توام با اضطراب و تشويش است به دنبال گم گشته اي است و" آرامش" همان گمشده آدمي است. آيه‌ي 288 سوره رعد نيز گواه اين مطلب بوده و خداي بزرگ در آن مي‌فرمايد: مؤمنين، دلشان به خداوند متعال گرم و آرام است. زيرا به او ايمان و توكل دارند، مي‌دانند از كجا آمده و به كجا مي‌روند و چگونه بايد بروند و همين «ياد» و «توكل» مستمر سبب مي‌گردد كه نوسات زندگي موجب تزلزل و اضطراب آنها نگردد، چرا كه هر چيزي جز او، خود نيازمند، متزلزل و فاني است و نمي‌تواند موجبات اطمينان قلبي را فراهم آورد. اما انسان براي دستيابي به سعادت و رسيدن به آرامش قلبي با دو مشكل اساسي روبروست، يكي اين كه شناخت درستي از واژه سعادت نداشته و ديگر اين كه اگر هم معناي صحيح سعادت را بشناسد، در دستيابي به اسباب آن دچار مشكل مي گردد؛ چرا كه اين اسباب يا دچار نقص بوده و يا در راه رسيدن به آن موانعي برخورد مي كند و در اين بين تنها ياد خداست كه سختي ها را آسان كرده و تصويري مطابق با واقعيت از نيك بختي به آدمي نشان داده و او را از خطا و خيالات باطل حفظ مي كند. همچنين اسباب رسيدن به سعادت نيز به دست او و هموست كه از رگ گردن به ما نزديكتر و سرچشمه همه خوبيها و محكم ترين تكيه گاه است.

    توصيه به توجه و ياد خدا و ذكر كثير در آيات قرآن و در اخبار اسلامي وارد شده و از اهميت فراواني برخوردار است تا آنجا كه از ابوذر غفاري نقل شده است: وارد مسجد شدم و به حضور پيامبر(ص) رسيدم به من فرمود: بر تو باد كه قرآن را تلاوت كني و خدا را بسيار ياد نمائي كه اين سبب مي شود كه در آسمانها (فرشتگان) ياد تو كنند و نوري است براي تو در زمين. و نيز در حديث ديگري از امام صادق(ع) چنين آمده: هنگامي كه انسان خدا را در روز يكصد بار ياد كند، اين ذكر كثير محسوب مي شود. اما منظور از ذكر خدا تنها يادآوري به زبان نيست، كه زبان ترجمان قلب است، هدف اين است با تمام وجود به ذات پاك خدا توجه داشته باشيم، همان توجهي كه انسان را از گناه باز مي دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مي كند. به همين دليل در احاديث متعددي از پيشوايان اسلام نقل شده است كه منظور از ذكر خدا يادآوري عملي است.

    همچنين در حديثي از پيامبر اكرم(ص) مي خوانيم كه به حضرت علي(ع) وصيت فرمود: سه كار است كه اين امت توانايي انجام آن را (بطور كامل) ندارند، مواسات و برابري با برادر ديني در مال، و اداي حق مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و ديگران و خدا را در هر حال ياد كردن، منظور سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اكبر نيست، بلكه منظور اين است هنگامي كه كار خطايي در مقابل او قرار مي گيرد از خدا بترسد و آن را ترك گويد.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  4. 3 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  5. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2017
    شماره عضویت
    34133
    نوشته ها
    218
    تشکـر
    190
    تشکر شده 91 بار در 65 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : ارتباط بين راز و نياز با خدا و آرامش روح

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    آرامش با یاد خدا



    أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ
    آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دل ها آرام مي گيرد


    رسول اكرم(ص) فرمود: بر تو باد كه قرآن را تلاوت كني و خدا را بسيار ياد نمائي كه اين سبب مي شود كه در آسمانها (فرشتگان) به ياد تو باشند و نوري است براي تو در زمين.
    خداوند در آيه 28 سوره رعد كه همان آيه شريفه "الَّذينَ آمَنُوا وَ تَطمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكرِ اللَّهِ أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ"( آنها كسانى هستند كه ايمان آورده و دلهايشان به ياد خدا آرامش مى‏ گيرد، آگاه باشيد كه تنها با ياد خدا دلها آرام مي گيرد) به بيان يك اصل كلي و مهم مي پردازد و آن توجه انسان به ياد و ذكر او و در نهايت دستيابي به اطمينان و آرامش قلبي است.

    انسان در سرگرداني جهان متلاطم امروز كه توام با اضطراب و تشويش است به دنبال گم گشته اي است و" آرامش" همان گمشده آدمي است. آيه‌ي 288 سوره رعد نيز گواه اين مطلب بوده و خداي بزرگ در آن مي‌فرمايد: مؤمنين، دلشان به خداوند متعال گرم و آرام است. زيرا به او ايمان و توكل دارند، مي‌دانند از كجا آمده و به كجا مي‌روند و چگونه بايد بروند و همين «ياد» و «توكل» مستمر سبب مي‌گردد كه نوسات زندگي موجب تزلزل و اضطراب آنها نگردد، چرا كه هر چيزي جز او، خود نيازمند، متزلزل و فاني است و نمي‌تواند موجبات اطمينان قلبي را فراهم آورد. اما انسان براي دستيابي به سعادت و رسيدن به آرامش قلبي با دو مشكل اساسي روبروست، يكي اين كه شناخت درستي از واژه سعادت نداشته و ديگر اين كه اگر هم معناي صحيح سعادت را بشناسد، در دستيابي به اسباب آن دچار مشكل مي گردد؛ چرا كه اين اسباب يا دچار نقص بوده و يا در راه رسيدن به آن موانعي برخورد مي كند و در اين بين تنها ياد خداست كه سختي ها را آسان كرده و تصويري مطابق با واقعيت از نيك بختي به آدمي نشان داده و او را از خطا و خيالات باطل حفظ مي كند. همچنين اسباب رسيدن به سعادت نيز به دست او و هموست كه از رگ گردن به ما نزديكتر و سرچشمه همه خوبيها و محكم ترين تكيه گاه است.

    توصيه به توجه و ياد خدا و ذكر كثير در آيات قرآن و در اخبار اسلامي وارد شده و از اهميت فراواني برخوردار است تا آنجا كه از ابوذر غفاري نقل شده است: وارد مسجد شدم و به حضور پيامبر(ص) رسيدم به من فرمود: بر تو باد كه قرآن را تلاوت كني و خدا را بسيار ياد نمائي كه اين سبب مي شود كه در آسمانها (فرشتگان) ياد تو كنند و نوري است براي تو در زمين. و نيز در حديث ديگري از امام صادق(ع) چنين آمده: هنگامي كه انسان خدا را در روز يكصد بار ياد كند، اين ذكر كثير محسوب مي شود. اما منظور از ذكر خدا تنها يادآوري به زبان نيست، كه زبان ترجمان قلب است، هدف اين است با تمام وجود به ذات پاك خدا توجه داشته باشيم، همان توجهي كه انسان را از گناه باز مي دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مي كند. به همين دليل در احاديث متعددي از پيشوايان اسلام نقل شده است كه منظور از ذكر خدا يادآوري عملي است.

    همچنين در حديثي از پيامبر اكرم(ص) مي خوانيم كه به حضرت علي(ع) وصيت فرمود: سه كار است كه اين امت توانايي انجام آن را (بطور كامل) ندارند، مواسات و برابري با برادر ديني در مال، و اداي حق مردم با قضاوت عادلانه نسبت به خود و ديگران و خدا را در هر حال ياد كردن، منظور سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اكبر نيست، بلكه منظور اين است هنگامي كه كار خطايي در مقابل او قرار مي گيرد از خدا بترسد و آن را ترك گويد.
    ممنون از پاسخ كامل و جامعتون

  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jan 2017
    شماره عضویت
    33316
    نوشته ها
    70
    تشکـر
    49
    تشکر شده 50 بار در 32 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : ارتباط بين راز و نياز با خدا و آرامش روح

    نقل قول نوشته اصلی توسط maryam sadat نمایش پست ها
    نميدونم چه رابطه اي بين راز و نياز كردن و آرامش روح وجود داره
    شايد حداقل درباره ي من اينطور باشه
    هر وقت حجمي از افكار منفي و آزار دهنده به ذهنم مياد كلي به هم ميريزم و سر هر كسي خالي ميكنم
    اما...
    وقتي راز و نياز ميكنم و حتي 1 آيه از قرآن رو كه ميخونم ، كلي انرژي مثبت ميگيرم انگاري مرهم افكار آشفته ي من شده
    دروغ چرا، من اصلا آدم نماز خون و قرآن خوني نبودم و باهاشون غريبه بودم اما الان يجورايي دارم بهشون عادت ميكنم
    يجورايي شدن يه بخش مهم زندگيه من...
    به قول مادرم توي خونه اي كه نماز و قرآن خونده نشه ، شيطان دسيسه چيني ميكنه ، نميدونم تا چه حد حرفش مصداق همه است ولي براي من واقعيته
    واقعا چرا اينقدر آرامش بخش روح و روان منه؟!!!
    اگر كسي دليل علمي و معنويه اين رابطه رو ميدونه ممنون ميشم توضيح بده
    با سلام،
    البته مدیر سایت پیش دستی کردند و آیه مربوط را ذکر کردند.
    وقتی هر چیزی غیر ذات الهی فناپذیر است، پس تکیه بر هر چیزی غیر از خدا تکیه گاه دائمی نخواهد بود.
    وقتی خدا وعده داده (الا بذکر الله تطمئن القلوب) دیگر راز و رمزی نیست. آرامش حاصل تحقق همین وعده است.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد