آیات قرآن و تأویل آن

[hamdask]

با سلام،
گاهی دیده می‌شود با استفاده از آیات قرآن (بهتر بگوییم با کج فهمی) کارهای غلطی به نام اسلام انجام می‌شود و یا برخی با برداشت نادرست به دین اسلام حمله می‌کنند. خداوند هیچ کتابی را بدون پیامبر نفرستاده است. در قرآن برخی آبه‌ها کلیدی هستند برای نمونه:

وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ (44 نحل )
هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا وَ ما يَذَّکَّرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ (7 آل عمران)

در آیه 44 سوره نحل وظیفه تبیین قرآن بر عهده پیامبر (ص) است. در آیه 7 آل عمران آیات قرآن به محکم و متشابه تقسیم شده‌اند. در ادامه اشاره دارد بر اینکه کسانی که در دل‌هایشان مریضی است از آیات متشابه پیروی می‌کنند و تاویل آین آیات را جز خدا و راسخون در علم نمی‌دانند. مطابق آیه 44 نحل پیامبر (ص) اولین کسی است که تاویل آیات را می‌داند و هر کس ایشان بگویند به تاویل آیات آگاه هستند. در عقیده شیعه پس از پیامبر (ص)، امامان معصوم (ع) به تاویل آیات آگاه هستند.
شاید یکی از معروف‌ترین جریاناتی که نقش امام را در تاویل قرآن نادیده گرفتند، خوارج بودند. آنها به امام علی (ع) با توجه به آیه 57 انعام شعار «لا حكم الا لله» گفتند:

قُل إِنّي عَلىٰ بَيِّنَةٍ مِن رَبّي وَكَذَّبتُم بِهِ ۚ ما عِندي ما تَستَعجِلونَ بِهِ ۚ إِنِ الحُكمُ إِلّا لِلَّهِ ۖ يَقُصُّ الحَقَّ ۖ وَهُوَ خَيرُ الفاصِلينَ (57 انعام)

و امام (ع) در جواب‌شان گفتند «کلمه حق یراد بها الباطل» یعنی « کلمه حقی که منظور باطلی از آن اراده شده‌است» و در ادامه ایشان خطای خوارج را این گونه گوشزد می‌نمایند که در این آیه گفته شده است که حکم مخصوص خداست ولی خوارج منظورشان این است که کسی حق حکومت ندارد. یعنی نه حکومت علی را قبول داشتند و نه معاویه.

در حقیقت از اسلام و قرآن بی‌امام همان برمی‌آید که از خوارج برآمد.

[hamdask]

با سلام،

وقتی علی علیه السلام برمسند خلافت نشست و مردم با او بیعت کردند، فرمود: به خدا! من از هر مدّعی دانشی، به قرآن و تأویلش داناترم... سوگند به آن که دانه را شکافت و جاندار را پدیدآورد! اگر از هر آیه ای بپرسید، به شما گزارش کنم که چه زمانی نازل شد و در باره چه چیزی نزول یافت و به شما ناسخ و منسوخ، خاص و عام، محکم و متشابه و مکّی و مدنی بودن آن را خبردهم.

نیز حضرت علی علیه السلام فرمود: من ناسخ ومنسوخ، محکم و متشابه، فصل و وصل وحروف و معانی قرآن را نیز می دانم. به خدا! هیچ حرفی برمحمد صلی الله علیه و آله نازل نشد مگر آن که من می دانم که درباره چه کسی ودر چه روزی و چه جایی نزول یافت. به خدا! «انّ هذا لفی الصحف الاولی * صحف ابراهیم و موسی»؛ پیش من است. من آن ها را از فرستاده خدا صلی الله علیه و آله به ارث برده ام.


مصحف امام علی علیه السلام

[ali001]

سلام
الان اینجا منظور تفسیر قرآن است
خب دین اسلام مدعیه با خدا در ارتباط و کتابی رو برای همه ی جهانیان فرستاده
خدایی که میخواد برای کل جهان کتاب بنویسه کتابی مینوسه که برای همه قابل درک و دارای زبانی ساده و روان باشد
نه کتابی که به تفسیر احتیاج داشته باشد!
خیر این آیه ها معنی واقعیشون همون ترجمشون هست و. این چیزایی که ازش در میارن کار ذهن خلاق(!) یک. سری افراد سودجو میباشد

[رزمریم]

سلام
الان اینجا منظور تفسیر قرآن است
خب دین اسلام مدعیه با خدا در ارتباط و کتابی رو برای همه ی جهانیان فرستاده
خدایی که میخواد برای کل جهان کتاب بنویسه کتابی مینوسه که برای همه قابل درک و دارای زبانی ساده و روان باشد
نه کتابی که به تفسیر احتیاج داشته باشد!
خیر این آیه ها معنی واقعیشون همون ترجمشون هست و. این چیزایی که ازش در میارن کار ذهن خلاق(!) یک. سری افراد سودجو میباشد

منظورشون از تفسیر قرآن این نیست که یه چیز عجیب و خارق العاده از آیات قرآن دربیارن

بعضی از آیات تو زمان خاصی و به علت خاصی نازل شدن...که خب همه ی ماها اینا رو نمیدونیم و باید نسبت به تاریخ اون زمان هم آگاهی داشته باشیم تا بدونیم منظور فلان آیه چی هست و چرا نازل شده؟ مثلا شان نزول سوره کوثر! به نظرتون قرآن همینجوری میاد به یه عده بگه خودتون ابتر هستید؟ نه خب مسلما دلیلی داشته...

و اینکه قرآن بر کسی نازل شده که از علم لدنی خداوند بهره مند بوده و وظیفش این بوده که قرآن رو برای مردم توضیح بده

و گرنه که قرآن همینجوری برای همه نازل میشده...وقتی بر یه نفر نازل شده یعنی همه ی مردم توانایی درکش رو ندارن...

مگر کسانی که خودشون رو واقعا به خداوند نزدیک کرده باشن...همونطور که امروزه میبینم هرکس دریچه ای از علم به روش باز میشه بیشتر به خداوند نزدیک میشه و باور میکنه که خدایی هست...مثل خیلی از دانشمندای غربی که با کشفیاتی که تو علم داشتن به خداوند نزدیک شدن

در واقع پیامبر هم عالم به علم الهی بودن و این توانایی رو داشتن که قرآن رو کاملا برای مردم توضیح بدن و معنی و دستوراتش رو روان کنن

کما اینکه زبان عربی زبان بسیار فصیح و کاملی هست که ممکنه تو زبان های دیگه لغاتی درخور معانی کلامش پیدا نشه

مثلا تو یکی از تاپیک های همین سایت یکی از دوستان اشاره کرد که ما فارسی زبان ها رحیم و رحمان و جواد و رووف همه رو میگیم بخشنده یا مهربان

در حالیکه هر کدام از این ها در زبان عربی معنی خاص خودش رو داره و در جای خاصی به کار میره

پس لازمه که کسی باشه که انقدر در معنی عربی دقیق شده باشه که بتونه برای دیگران توضیح بده که منظور از فلان کلمه چی هست...چون همه که فرصت نمیکنن برن عربی بخونن

حالا من همین مثال رحمان و رحیم که گفتم رو براتون کامل میکنم به زبان استاد تفسیر قرآنمون.

اینکه ما در ابتدای هر سوره بسم الله الرحمن الرحیم میگیم

میخوایم اشاره به این داشته باشیم که خداوند به همه بندگانش از روی رحمت نگاه میکنه

حالا این رحمت داشتن به بندگان به چه صورت هست؟ آیا همه یکسان هستن؟

خب مسلما نه...پس لازمش اینکه رحمت خداوند هم نسبت به بندگانش درجه داشته باشه

به چه صورت؟

به این صورت که رحمان اشاره به رحمت عام خداوند داره که تمام بندگان رو شامل میشه...چه کسی که اطاعت خداوند رو میکنه چه کسی که نمیکنه...هرکس تو هرجای دنیا با هر دین و مذهبی مورد این رحمت خداوند هست و خداوند بهش نظر داره

اما رحیم بودن...رحیم بودن خداوند اشاره به رحمت خاص خداوند داره که تنها شامل افراد مطیع و خالص و بندگان مومن خداوند میشه، و در واقع افراد با درجه خلوص و ایمانی که نسبت به خداوند دارند خودشون رو سزاوار دریافت این رحمت الهی میکنن

و اینکه رحمان اول و قبل از رحیم اومده در واقع اشاره به عمومیت رحمت خداوند داره و میخواد بگه ماها هرچی که باشیم مورد رحمت خداوند هستیم و اگر ایمانمون رو افزایش دادیم و خالص شدیم برای خداوند مشمول اون رحمت خاص خداوند هم خواهیم شد ( در واقع اون رحیم بودن خداوند رو با تلاش خودمون باید به دست بیاریم و میزان ایمانی که به خداوند داریم...وگرنه که خداوند نسبت به همه رحمان هست )

خب امیدوارم منظورمو رسونده باشم...

[hamdask]

سلام
الان اینجا منظور تفسیر قرآن است
خب دین اسلام مدعیه با خدا در ارتباط و کتابی رو برای همه ی جهانیان فرستاده
خدایی که میخواد برای کل جهان کتاب بنویسه کتابی مینوسه که برای همه قابل درک و دارای زبانی ساده و روان باشد
نه کتابی که به تفسیر احتیاج داشته باشد!
خیر این آیه ها معنی واقعیشون همون ترجمشون هست و. این چیزایی که ازش در میارن کار ذهن خلاق(!) یک. سری افراد سودجو میباشد

با سلام،

قطعا معنی آیه‌ها (حداقل به زبان عربی) واضح است و هیچ کس مدعی نیست معنی تحت الفظی اشتباه است. از این نظر قرآن برای همه قابل فهم است. همین طور است برای معنی صریح آیات 44 نحل و 57 انعام. که معنی لفظی آنها کاملا مشخص است.
طبق همین آیات قطعا قرآن نیاز به تبیین دارد.

در تکمیل صحبت کاربر "رزمریم" در بسیاری از زمینه‌ها دیگر نیاز به تببین وجود دارد. مثلا بگوییم "همه انسان‌ها در برابر قانون یکسان هستند"، این جمله برای همه قابل فهم است. یا مثلا می‌دانیم دزدی خلاف قانون است. اما چرا قانون با هر دزدی یکسان برخورد نمی‌کند؟ اینجا است که تبیین لازم است.

مهم‌تر اینکه شیوه هدایتی خدا برای بشر با تبیین به وسیله پیامبران بوده است. تعداد کتب آسمانی اندک است اما تعداد پیامبران بسیار زیاد. بسیاری از پیامبران وظیفه تبیین یک شریعت را داشتند همانند پیامبران بنی اسرائیل که وظیفه تببین شریعت حضرت موسی (ع) را داشتند.

[hamdask]

با سلام،

کُلَّ شَیْءٍ اَحْصَیْناهُ فِی اِمامٍ مُبِینٍ

منظور از«امام مبین» در آیه 12 سوره یس