درودبانورزمریم
من همیشه دیدگاه شما را دوست داشتم زندگی در کنار هم با صلح آرامش ,منتهی دوستان شما تاب تحمل ما را ندارند, شما میتوانید به راحتی تبلیغ بکنیم ما خیر...
کتابهای ما همه در ممیزی گیر میکند شما خیر...
سایت ها و نظرات ما حذف میشود به زندان میندازیدمان و اعداممان میکنید...
"به اندازه کافی طرفداران اسلام منزوی شدن"
مطمئنید؟ بجز من و علی (که من هم در آستانه اخراج از فروم هستم) آیا زیادی احساس منزوی شدن بهتان دست داده؟ نکند ما دونفر جای شما ده بیست نفر را تنگ کردیم؟
بانو رزمریم حرفهای شما با عرض احترام و پوزش "اشک تمساح" است , اگر در مملکت ما اجازه ابراز عقیده داشتیم,اگر زارت زورت بهمان اخطار تذکر نمیدادند , اگر دگراندیشها را نمیکشتند و خلاصه اگر شما هم با ما طی میکردید بعد ما میامدیم به عقاید شما نقد میکردیم بله حق به جانب شما بود, اگر حکومت ایران هم مثل اروپا آمریکا باز بود حقتان بود بگویید اصلا به شما چه دلمان میخواهد مسلمان باشیم.
اما وقتی همواره چوب و نیزه به سمت ماست نمیشود گفت آزادی معنا دارد و ما حق نداریم شما را نقد بکنیم.
"
چرا به زور میخواید عقایدتون رو تحمیل کنین؟؟؟؟؟؟؟"
فعلا که مسلمانان اینطورند نه ما...
ما کی مسلمانی را به جرم مسلمان بودن دار زدیم؟
کی بهتان زور کردیم عقاید ما را قبول کنیم؟ تازه بنده همیشه با آغوش باز پذیرای هر نقدی بودم , این شما بودید تحملم نکردید و تمام نظراتم را حذف کردید خودم را هم تهدید به مرگ و تکه تکه کردن اخراج کردید.
"
من مسلمونم...ادعا هم نمیکنم خیلی مسلمون خوبی باشم...معمولیم در حد توانم"
بله بانو ما هم به شما احترام میگذاریم عقایدتان هم مقدس و محترم است این را میدانم,مشکل از آنجا شروع میشود که هم دینهای شما بر طبق عقاید کتاب دینتان حکم لت پار کردن و منکوب کردن ما را میدهند....
اگر در یک کشور دموکراتیک بودیم و در آنجا دموکراسی بود بله حق به جانب شما بود...
"اینکه پیامبر بی سواد بوده یا باسواد
اینکه پیامبر فلان کرده یا نکرده
چه دردی رو از شما دوا میکنه؟؟؟؟؟"
دردی دوا نمیکند شاید جناب علی هم میخواسته حقیقت تاریخ را بداند دیگر, یعنی که چه چه دردی را دوا میکند؟
خوب است ما هم زیر پست مردم که میایند سوال میپرسند بنویسیم اینکه فلان فلانید فلان شده فلون شده چه دردی ازتان دوا میکند؟! حرفها میزنیدا...