سر درگمی و عدم انگیزه
سلام
من یک پسر 17 ساله هستم.متاسفانه یا خوشبختانه خیلی دنبال خودشناسی و ... هستم.
ولی این موضوع چند وقتی هست که زندگی من رو تحت شعاع قرار داده.
با علم هیپنوتیزم آشنا شدم ، سعی میکردم از خودم شخصیت بهتری بسازم، توی مدرسه شاگرد خوبی بودم بین هم رشته ای هام دائما بین نفرات 1 تا 3 بودم و توی کلاس همیشه اول بودم.
مشکل از سال 95 شروع شد. افت تحصیلی ناگهانی ، نمیدونستم برای چی...
خیلی تلاش کردم، درس خوندم و... بازم نشد.
بین هم رشته ای هام 15-20 شده بودم (از 40 و خورده ای نفر). نشستم ریشه یابی کردم ولی متاسفانه نتایج اشتباهی کسب کردم. گشتم بدنبال روش های تقویت حافظه و تمرکز و ... کل روز رو به مطالعه میگذروندم برای اینکه باهوش بشم و این حرفها...
کم کم فهمیدم که هیپنوتیزم چاره ساز من نیست. من به چیزی فراتر احتیاج دارم،گشتم و گشتم و با علوم دیگه آشنا شدم; باز هم ادامه دادم تا به جایی رسیدم که دیدم دور و برم شده پر از مطالبی که هیچ ربطی به هدف من ندارن
کلی صحبت کردم با مشاور مدرسه و ... ولی متاسفانه فقط بهم گفت: "کار کن". (منظور ایشون درس خوندنِ)
الان از نظر روحی بکلی داغونم...
احساس میکنم یچیزی کم دارم یعنی از بقیه چیزی کم دارم... من با اون پایه تحصیلی قوی اینجوری درمونده باشم و بقیه اینطوری بتازن و از من جلو بزنن...
با خانواده این موضوع رو در میون گذاشتم، متاسفانه فهمیدم که خیلی سطحی نگر هستند و شروع کردن به نصیحت کردن.
دیگه از همه جا بریدم... خیلی سردرگم هستم. با اینکه به درس و تحصیل و پیشرفت خیلی علاقه مند هستم ولی ...خُب نمیشه...
اینقدر این مسئله ذهن من رو مشغول کرده که اصلا نمیتونم تمرکز داشته باشم روی درس هام.
مدیتیشن،ریکی،هیپنوتیزم، nlp ، یوگا ، تصوف، ترانس ، چاکرا ،کندالینی و....
بخدا خسته شدم از زندگی و کاملا هم سردرگمم ! یعنی نمیدونم الان دقیقا مشکلم چیه ؟!
البته نه اینکه فکر "خودکشی" یا "مواد مخدر" یا چیز های دیگه باشم. ولی قادر به ادامه هم نیستم.
ولی الحق والانصاف تاثیر خوبی بر اخلاقم داشتن مثلا قبلا خیلی عصبانی میشدم ولی الان کاملا خونسرد هستم وکنترل خوبی بر خودم دارم.اراده ی بهتری دارم و...
ولی مشکلی بدتر رو برای من بوجود اوردن
لطفا کمکم کنید از این وضع خارج شم.
یک دنیا ممنون.
نظرت چیه؟
