من سه سال با یک پسر در ارتباط بودم قصدمون هم ازدواج بود و خونواده هامون خبر داشتن از رابطه ما منتهی همه با ازدواج ما مخالف بودن به شدت ولی ما همدیگرو دوست داشتیم...بعد از سه سال همه چی خوب بودن نمیدونم چرا ی هو تموم شد همه چی البته هردو خسته شده بودیم از مخالفتها و امید داشتیم همه چی درست بشه الان 8 ماه ک از هم جدا شدیم من خیلی سعی کردم رابطمون درست کنم چون واقعا همدیگرو دوس داشتیم....حالا بعد از 8 ماه افسرده شدم به هیچی علاقه ندارم خیلی با کارهای مختلف خودمو سرگرم کردم ولی هنوز فکر میکنم به این قضیه... واقعا خسته شدم