نمایش نتایج: از 1 به 10 از 10

موضوع: نگران آینده

1576
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32634
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    35
    تشکر شده 10 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    8

    نگران آینده

    سلام دوستان

    میخوام درمورد شغل بپرسم.اینکه با این اوضاع مملکتمون چیکار کنم یه شغل پردرآمد داشته باشم. ممکنه یکمی طولانی شه.

    من یه پسر 20 ساله م. همیشه شاگرد اول کلاس بودم. تا الان ، که رشته ی مهندسی معدن میخونم . ترم 4 هستم. اما خیلی وقته به این نتیجه رسیدم که کلا بیخود درس خوندم. الان حداقل مدرک فوق لیسانس لازمه که همونم مساویه با بیکاری. اشتباه میگم بگو اشتباه میگی. الان دکتراشم بیکارن همه. فقط هم این نیست. نمیدونم چرا دیر اینو فهمیدم که اصلا علاقه ای به رشته م ندارم ، اصن از درس زده شدم. بدجوری هم زده شدم.

    کار تدوین بلدم تا حدودی . اتفاقا علاقه هم دارم. اما موقعیت ندارم اساسی برم دنبالش.

    یه دوستی دارم که باهم خیلی وقته تصمیم داریم بزنیم تو کار آزاد. البته بدون هیچ سرمایه ای . اونم چ کاری ، کار لوازم خونگی.

    البته دوستم تجربه ی فروشندگی داره و از نوجوونی فروشنده بوده و خیلی کارش درسته.

    قراره هم وام بگیریم و هم با شوهرخاله ی دوستم که تو کار لوازم خونگیه صحبت کنیم ک کمکمون کنه.

    البته تو تهران نیستیما . تو یکی از شهرستان های استان قزوین هستیم . اینو گفتم که تعجب نکنین از اینکه سرمایه نداریم و میخوایم وام بگیریم.

    اما ب شدت میترسم و دودلم . نمیدونم چیکار کنم. با خیلیا مشورت کردم و دلسردم کردن. میترسم چون ریسکه.

    حتی نمیدونم ب این کار علاقه دارم یا نه.

    حتی نمیدونم اصن دوست دارم بعوان شغل آینده م باشه یا نه.

    از یه طرف هم که درس و دانشگاه هست که خیلی خیلی بهش بی میلم و داره دیگه حالمو بهم میزنه.

    نظر شما چیه؟
    میشه این ریسکو کرد و وارد کار لوازم خونگی شد؟

    ب نظر شما جز لوازم خونگی کار دیگ و یا بهتره بگم کار بهتر با ریسک کمتری هست؟

    من نسبت به آینده واقعا نگرانم. چون دور و برمو دارم میبینم و میدونم چ خبره.

    دوس ندارم بیکار باشم. همیشه روحیه ی خستگی ناپذیر و بازیگوش داشتم. کلا هیچوقت نمیتونم بیکار وایسم یجا. اما میترسم در آینده شغلی نباشه.

    الان هم ب دلگرمی احتیاج دارم ، هم ب راهنمایی واس تصمیم گیری.

    باور کنین دارم افسردگی میگیرم

    ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : نگرانی واس آینده م

    سلام
    اتفاقا کار آزاد خیلی بهتر هستش استخدام دولتی که از معجزات هست اگه کسی استخدام بشه مگه اینکه پارتی داشته باشد اگر آزمون استخدامی بدهید قبول شوید تازه از هفت خوان رستم عبور کنید یک دفعه می گویند نیاز نداریم به هر حال با مهندسی معدن هم حتی کار گیر بیاری در جاهای خطرناک هست تازه پول خوبی هم نمی دهند شما در چه زمینه ای علاقه مند هستی مثلا شما همین دیجی کالا با یک ابتکار با استفاده از فضای مجازی به کلی ثروت رسیده اند خوب ببینید تو شهرتون چه چیزی کم دارید اتفاقا باید دنبال کاری باید باشی که کمبودش حس میشود شما با استفاده از خلاء به وجود آمده میتوانید به درامد زیادی دست پیدا کنید اگر روابط عمومی خوبی دارید میتوانید شانستان در بازاریابی امتحان کنید می توانید با استفاده از اینترنت و درست کردن سایت یا وبلاگ حتی پول درآورید تبلیغ اینترنتی در سایتهای مختلف برای کالاهای مختلف می تواند ایده جالبی باشد الان تبلیغات یکی از پردرآمدترین شغلهاست به هر حال ایده که فراوان هست یکی شروع میکند به پرورش بلدرچین یا حتی شترمرغ یا..... . یکی حتی یک دوره میبینه میرود مثلا نمایندگی نصب و تعمیر تصفیه آب و .... . بستگی به علاقه شخص و نیاز شهر یا استانی در آن هستید می توانید شروع به کار کنید
    امضای ایشان

    تا میتوانی دلی به دست آور
    دل شکستن هنر نمی باشد

  3. کاربران زیر از سعید62 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Apr 2017
    شماره عضویت
    34700
    نوشته ها
    1,062
    تشکـر
    842
    تشکر شده 530 بار در 398 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نگرانی واس آینده م

    به نظرم چون در سن کمی هستی براحتی می تونی ریسک کنی و فوقش بعد از دو سال موفق نشی هنوز جای زیادی برای تجربه کردن کارهای جدید داری

    تجربه من میگه برای فهمیدن قلق های هر کاری حداقل یکی دو سال ( بسته به میزان سرمایه - راهنما و استعداد فردی و ...) باید تو اون ضمینه تجربه کسب کنی تا بفهمی چی به چیه

    بهترین نفر برای راهنماییتان همون شوهر خاله دوستتان هستند و اینکه چقدر می تونند به شما کمک کنند مهمه

    آیا باید اجاره مغازه هم بدهید ؟

    اگر اینطور هست برای شروع و گرفتن وام باید بیشتر فکر کنید

    برای شروع کار چقدر پول نیاز دارید و سهم شما چقدره و دوستتون هم می خوان مثل شما وام بگیرن؟

    وامتون چند درصد سوده و قسط هاش ماهی چقدره

    در صورت ضرر خونوادتون چقدر میتونن به شما کمک کنن

    در کل طوری عمل کنید که اگر از نظر مالی سود نکردید ضرر هم نکنید و از جیب چیزی رو کار نذارید


    لینک زیر رو هم بخون اطلاعات خوبی داره
    http://www.asriran.com/fa/news/54169...86%DA%AF%DB%8C
    امضای ایشان
    من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم


    برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:

    به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
    نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.


  5. کاربران زیر از آرش67 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32634
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    35
    تشکر شده 10 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نگرانی واس آینده م

    نقل قول نوشته اصلی توسط سعید62 نمایش پست ها
    سلام
    اتفاقا کار آزاد خیلی بهتر هستش استخدام دولتی که از معجزات هست اگه کسی استخدام بشه مگه اینکه پارتی داشته باشد اگر آزمون استخدامی بدهید قبول شوید تازه از هفت خوان رستم عبور کنید یک دفعه می گویند نیاز نداریم به هر حال با مهندسی معدن هم حتی کار گیر بیاری در جاهای خطرناک هست تازه پول خوبی هم نمی دهند شما در چه زمینه ای علاقه مند هستی مثلا شما همین دیجی کالا با یک ابتکار با استفاده از فضای مجازی به کلی ثروت رسیده اند خوب ببینید تو شهرتون چه چیزی کم دارید اتفاقا باید دنبال کاری باید باشی که کمبودش حس میشود شما با استفاده از خلاء به وجود آمده میتوانید به درامد زیادی دست پیدا کنید اگر روابط عمومی خوبی دارید میتوانید شانستان در بازاریابی امتحان کنید می توانید با استفاده از اینترنت و درست کردن سایت یا وبلاگ حتی پول درآورید تبلیغ اینترنتی در سایتهای مختلف برای کالاهای مختلف می تواند ایده جالبی باشد الان تبلیغات یکی از پردرآمدترین شغلهاست به هر حال ایده که فراوان هست یکی شروع میکند به پرورش بلدرچین یا حتی شترمرغ یا..... . یکی حتی یک دوره میبینه میرود مثلا نمایندگی نصب و تعمیر تصفیه آب و .... . بستگی به علاقه شخص و نیاز شهر یا استانی در آن هستید می توانید شروع به کار کنید
    ممنون دوست عزیز
    بله این چیزا ک فرمودین رو هم فکر کردم
    شنیدی میگن من نمیتونم کشف کنم چون همه کشف کردنیارو کشف کردن؟
    الان واقعا ایده ی جدیدی ک کمبودش حس بشه خیلی کمه.
    خیلی هم فکر کردم اما چیزی ب ذهنم نرسیده.
    گفتین علاقه م چیه.
    من اگ ب یه علاقه ی درونیم بخوام اشاره کنم ب تدوین و کلیپ سازی اشاره میکنم. واقعا دوست دارم. اما سیستم ندارم ک بخوام کار کنم و یاد بگیرم کامل.
    امروز با یکی ک تو کار لوازم خونگیه صحبت کردم. وقتی گفت 150 تومن سرمایه میخوای، قلبم اومد تو دهنم
    150 تومن؟؟
    نمیدونم واقعا
    حتی از شدت نگرانی نمیتونم درست فکر کنم و مواقع ضروری ک نیازه از هوشم استفاده کنم نمیتونم. همیشه هوش سرشارمو تشویق میکردن. اما نمیدونم چرا هیچ‌وقت نتونستم دراین مورد و این موقعیت تصمیمی هوشمندانه بگیرم. نمیدونم شایدم باهوش نیستم

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : نگرانی واس آینده م

    شما هنوز سنی نداری درستو تموم کن اگه موفق شدی چه بهتر اگر نه اونوقت برو پنل های دیگتو چک کن

  8. 2 کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32634
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    35
    تشکر شده 10 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نگرانی واس آینده م

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    شما هنوز سنی نداری درستو تموم کن اگه موفق شدی چه بهتر اگر نه اونوقت برو پنل های دیگتو چک کن
    درمورد درس خوندن ی موضوعی مطرحه
    اونم اینکه علاقه ب رشته م ندارم
    ینی خودم دوست ندارم مهندس معدن بشم
    بعلاوه، اگ درس رو تموم کنم و اونوقت کار ایده آل پیدا نکنم حسرت زیادی برام میمونه ک این فرصت رو رها کردم و کار آزادو هم در کنار درسم نگه نداشتم.

  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35455
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    0
    تشکر شده 1 بار در 1 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : نگرانی واس آینده م

    توی جامعه کار الان مدرک مهم نیست تخصص مهمه و از اونجاییکه می گی سیستم و امکانات نداری به نظرم اگه به تدوین و کلیپ سازی علاقه داری اگه جایی هست توشهرتون سر بزن بهشون بگو بدون حقوق یا با حقوق خیلی کم براتون کار می کنم شش ماه یک سال که کار کنی حرفه ای میشی بعدش می تونی اگه خیلی خوب و خاص باشی بهترین جاها کار کنی... البته نمی دونم شهرتون کجاست ولی تو بعضی شهرهای بزرگتر خیلی از این جور جا ها کارآموز میگیرن. وارد شدن تو بازار کار با این سرمایه ۱۵۰ میلیونی برای شما یکم ریسک هست اگه می خوای بری کار لوازم خونگی بهترین کار اول شادگردیه حداقل باید یک سال شاگردی کنی تا فوت و فن کار بیاد دستت که از کجا جنس بخری چطوری با مشتری برخورد کنی و خیلی چیزای دیگه تحقیق خیلی مهمه مخصوصا با مبلغی که شما بیان کردین درسته که دوستت فروشندگی کرده ولی هر کاری آدم باید خودش تا حدی وارد باشه حتی فروشندگی....

  11. کاربران زیر از saba1000 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : نگران آینده

    چه چیز واقعا برای تان اهمیت دارد؟ چه چیز سر حوصله تان می آورد؟ چه کاری را آن قدر دوست دارید که اگر برایش به شما دستمزد داده شود، احساس گناه می کنید؟ این سوالات می تواند به شما کمک کند یکی از مهم ترین عناصر انتخاب شغل را پیدا کنید، یعنی ارزش ها. ارزش های شما تکیه گاه احساسی کاری است که انجام می دهید. در شغل هایی که خوب نتیجه می دهند معمولا بین ارزش های شخصی فرد و کاری که انجام می دهند، هماهنگی وجود دارد. جست و جوی کارتان را با ارزیابی ارزش های تان و نوشتن آن بها با دقت و وضوح هرچه تمام تر، شروع کنید.

    مهارت چیزی است که طریق انجام آن را یاد گرفته اید. استعداد چیزی است که با آن به دنیا آمده اید. درک متفاوت بین این دو اهمیت بسیاری دارد. ممکن است در کاری مهارت داشته باشید اما برای تان جالب نباشد. اما این احتمال وجود دارد که اگر استعداد کاری را دارید، بین آن استعداد خاص و ارزش های تان تطابق وجود داشته باشد. این یعنی شما از انجام کارهایی که در آن استعداد دارید بسیار بیشتر لذت می برید تا کارهایی که مهارت انجام آن را آموخته باشید.




    همه ما اولویت های خاصی در زندگی خود داریم. در برخورد خود با دیگران، در طرز فکر خود و تصمیم گیری های مان، در ارجحیت دادن به مفاهیم مقابل انسان ها یا برعکس و میزان راحتی خود با ابهامات زندگی. برای خیلی از افراد، این اولویت ها در سطح ناخودآگاه شان عمل می کند اما شدیدا بر عملکرد ما با دیگران تاثیر می گذارد. شاید این سوال ها بتواند رد فم این قضیه کمک تان کند. آیا خودتان را فردی شهودی می دانید؟ آیا رفت و آمدی هستید یا دوست دارید بیشتر در خانه بمانید؟ در رویارویی با تصمیم گیری ها، آیا به واقعیات تکیه می کنید یا احساسات تان؟ پاسخ شما به این سوالات شمار ا به کاری که انجام دهید نزدیک تر می کند.


    هیچ جایزگینی برای تجربه وجود ندارد. هرچه بیشتر بهتر است. می توان گفت تقریبا همه مشاغل از بیرون، متفاوت از درون آن به نظر می رسند. اگر به تازگی وارد بازار کار شده اید یا می خواهید شغل تان را تغییر دهید، با افرادی صحبت کنید که در آن شغل دست دارند. شغلی در آن زمینه یا صنعت برای خود پیدا کنید و مطئن باشید همانی خواهد بود که همیشه می خواستید. و به هیچ وجه فقط به یک تجربه کاری تکیه نکنید. تا آن جا که می توانید در زمینه کاری خود، تجربه بیندوزید. باتجربه خواهید فهمید که کاری به دردتان می خورد و با ارزش ها و اولویت های تان جور است یا نه.


    در این دنیای مملو از اطلاعات تکنیکی، فشار زیادی برای تخصصی کردن علوم یعنی بیسشتر و بیشتر دانستن درمورد یک رشته محدود است. این خطرناک است، چون این احتمال وجود دارد که شدیدا از رده خارج شوید. خیلی افراد کارشان را به این علت از دست می دهند که به تدریج دیدی کانونی نسبت به شخص یا چیزی که هستند و توانایی های شان پیدا می کنند. بحث قدیمی تخصص گرایی مقابل کلی گرایی این روزها نامی تازه گرفته است: متخصص کلی گرا. یعنی کسی که باوجود داشتن شمای کلی از کار، در زمینه های مختلفی از آن تخصص پیدا کرده است. این روزها سواد به این گفته می شود. این که تا می توانید درمورد موضوعی که دسوت دارید در زمینه کاری تان اطلاعات جمع کنید و مقصد و هدف آن رشته را دنبال کنید.


    شاید با معدل خیلی بالا از دانشگاه فراغ التحصیل شده باشید. اما وقتی می خواهید وارد بازار کار شوید، اولویت ها حرف اول را می زنند. یک راه خوب برای بالا بردن فرصت های شغلی خود این است که از خودتان سوال کنید: «کدام مقام امکان بیشتری برای ام فراهم می کند که در کارم بهترین باشم؟» و شاید آن کار همانی نباشد که حقوق دل خواه تان را به شما عرضه کند.


    تعهد پایین و عملکرد متوسط این روزها به هیچ وجه قابل قبول نیستند. مشکل این جاست که ممکن است زمانی پی به مفهوم این جمله ببرید که دیگر از کار اخراج شده باشید. پس چطور باید خودتان را محافظت کنید؟ اگر کاری را پیدا کنید که بتوانید 110 درصد به آن متعهد شوید، هیچ وقت با چنین مشکلی مواجه نخواهید شد.


    خیلی از شغل هایی که این روزها دنبال نیروی کار است، وعده می دهد که طی دو سال حقوق میلیونی برای تان درست کند. مشکل این جاست که خیلی از تازه واردان به آن کارها با این ایده وارد آن کار می شوند و خرج و مخارج شان را هم با همان ایده انجام می دهند. یک راه بهتر برای شروع این است که درست از همان آغاز کار، سبک زندگی تان را طوری ساختاربندی کنید که بتوانید 10 درصد از حقوق تان را هر ماه کنار بگذراید. پس انداز عاقلانه همیشه یکی از بهترین راه های پیشرفت بوده است.


    نمی توانید منتظر کارفرمای تان بمانید که لقمه را دهان تان بگذارد. نکته این جاست که نمی توانید در این زمینه به او اطمینان کنید. کارفرمایان امروزی می خواهند هر تومانی که از جیب شان بیرون می رود، با چند تومان جایگزین شود. آن ها روی شما سرمایه گذاری می کنند و وقتی بتوانند یک سود فوری و خوب یا نیرو و مهارتی خاص در شما ببینند، سریع دست به کار می شوند. نکته این جاست که نمی توانید روی هیچ کدام این ها حساب کنید. خودتان باید دست به کار شوید و با تلاش زیاد خودتان را جلو ببرید.


    اگر مراحل قبلی را که ذکر شد مطالعه کنید، جای تاکید روی هدف را خالی می بینید. دلیل آن این نیست که اهداف اهمیت ندارند. بلکه هدف شما معمولا از همه آن عوامل دیگری که به آن اشاره شد، مثل ارزش ها، مهارت ها، استعدادها و... ناشی می شوند و حتی اگر آن ها را در دفترتان یادداشت کنید یا روی آینه بنتویسید، بازهم نمی توانید نیاز به تغییر و انطباق و سازگاری با شرایط جدید، رشد خودتان و توسعه فرصت های تان را بپوشانید. تفاوت این جا بین «جهت» و «برنامه» است. مورچه برای خود جهتی دارد اما برنامه ندارد. او می داند که کجا می خواهد برود و برای رسیدن به آن جا از هیچ تلاشی فروگذار نمی کند. اما آن مورچه این جهت را جایی ننوشته است. فقط با اطمینان کامل می داند که جهت اصلی او به آن سمت است و باید به آن جا برسد. جهت شغلی دنیای امروز هم به همین منوال است.

    نتیجه گیری کلی برای بهترین شغل این است که اجازه ندهیم تا روزمرگی و احتیاجات زندگی ما را به سمت شغل خاصی هدایت کند. خود ما باید شغلی را انتخاب و برای به دست آوردن، حفظ و ثباتش تلاش کنیم. پس به امید شغل مناسب بی کار نمانید.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  13. 2 کاربران زیر از farokh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  14. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32634
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    35
    تشکر شده 10 بار در 9 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : نگران آینده

    ممنون
    توضیحات خوب و کاملی بود
    از همه دوستان ممنونم.

    ی موضوع دیگ هم ذهنمو چند روزه درگیر کرده.
    باخودم میگم منکه اصلا معدن رو دوس ندارم، حتی کارشم برام جور بشه نمیدونم باعلاقه دنبالش میکنم یا نه.
    ب فکرم میزنه ک دانشگاهمو ول کنم و برم سراغ تدوین. منتها بدون کنکور دادن. از طریق کارآموزی و کار کردن تو آتلیه ها و دوره های تدوین.
    چون در خودم میبینم ک هیچ‌وقت از فیلم و کلیپ درست کردن خسته نمیشم. اما چون پول و هزینه لازمه، بازم ب سرم میزنه ک با دوستم کار آزاد رو هم پیگیری کنم. احتمال زیاد بیخیال لوازم خونگی شیم و از کار سبک تر با سرمایه ی خیلی کمتر و کم ریسک تری شروع کنیم.
    بنظر شما این فکر احمقانه ست؟ ک دانشگاهمو ول کنم و درکنار داشتن مغازه بطور نیمه وقت دنبال تدوین هم باشم؟

  15. کاربران زیر از MYMAVS بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  16. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2014
    شماره عضویت
    6495
    نوشته ها
    322
    تشکـر
    492
    تشکر شده 306 بار در 164 پست
    میزان امتیاز
    10

    پاسخ : نگران آینده

    نقل قول نوشته اصلی توسط MYMAVS نمایش پست ها
    ممنون
    توضیحات خوب و کاملی بود
    از همه دوستان ممنونم.

    ی موضوع دیگ هم ذهنمو چند روزه درگیر کرده.
    باخودم میگم منکه اصلا معدن رو دوس ندارم، حتی کارشم برام جور بشه نمیدونم باعلاقه دنبالش میکنم یا نه.
    ب فکرم میزنه ک دانشگاهمو ول کنم و برم سراغ تدوین. منتها بدون کنکور دادن. از طریق کارآموزی و کار کردن تو آتلیه ها و دوره های تدوین.
    چون در خودم میبینم ک هیچ‌وقت از فیلم و کلیپ درست کردن خسته نمیشم. اما چون پول و هزینه لازمه، بازم ب سرم میزنه ک با دوستم کار آزاد رو هم پیگیری کنم. احتمال زیاد بیخیال لوازم خونگی شیم و از کار سبک تر با سرمایه ی خیلی کمتر و کم ریسک تری شروع کنیم.
    بنظر شما این فکر احمقانه ست؟ ک دانشگاهمو ول کنم و درکنار داشتن مغازه بطور نیمه وقت دنبال تدوین هم باشم؟
    همونطور که عیان است، علاقه در داشتن کار بسیارمهمه، اما به شرط اینکه این علاقه با برنامه باشه تا بتونه حداقل نیازهای اولیه زندگی رو فراهم کنه.
    اشکالی نداره که اگر مثلا دوشغله باشیم. که یکی رو برحسب علاقه و یا وقت گذاشتن برای کسب و کار خودمون و دیگری رو برای مخارج زندگی انجام می دیم. این بستگی به خودمون و شرایط مختلف هرکس داره.
    اما قبل از اینها بازهم بستگی به خود فرد داره که آیا مدرک دانشگاهی و یا سواد حاصله از تحصیلات آکادمیک برای آینده ای که برای خودش میبینه و علاقه داره به دردش می خوره یا نه؟!
    اما بعضی مواقع از ادامه راهی که میریم کمی دلسرد میشیم و یا احساس علاقه و یا آینده ای برای اون حرفه نمی بینیم مثل همین دانشگاه و رشته ای در حال تحصیل.
    چه اشکالی داره اگه بیشتر راه رو رفته باشیم تا آخرش ادامه می دیم حداقل مدرکش رو می گیریم که این به نظرم عاقلانه تره.
    و همزمان یا بعد از دانشگاه هم به سمت علاقه خودمون قدم برمی داریم.

  17. کاربران زیر از arameshh بابت این پست مفید تشکر کرده اند


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد