جایگاه شغلی و تنش های عصبی
ایجاد و حفظ حلقه امن
نتایج تحقیق سال۲۰۱۱ دانشمندان علوم اجتماعی دانشگاه کانبرای استرالیا نشان داد که تنفر از شغل برای سلامتی مضر است و گاهی اوقات بدتر از بیکاری است. افسردگی و اضطراب افرادی که از شغلشان ناراضی اند به اندازه افسردگی و اضطراب افراد بیکار یا بیشتر از آن است. تنش عصبی موجود در محیط کار، بیشتر از ضعف مدیریت و رهبری نشئت میگیرد تا کاری که انجام می دهیم. اگر احساس کنیم افراد فقط به منافع خود میاندیشند یا رهبران شرکت به مسائل مالی بیشتر از ما اهمیت میدهند، میزان اضطراب و فشار عصبی مان افزایش مییابد و این اولین دلیل تمایل ما به تغییر شغل است، وقتی رهبران شرکت هیچ احساس تعلقی در ما ایجاد نمیکنند و دلیلی فراتر از کسب درآمد و تحقق منافع شخصی ندارند، طبیعی است که به هیچ وجه نتوانیم به چنین شرکتی وفادار بمانیم.
علاوه بر این افرادی که ناراضی سر کار میروند به طور مستقیم یا غیر مستقیم کاری میکنند که در همکارانشان نیز نارضایتی ایجاد کنند. به نظر من مصیبت به سراغ شرکت میآید، اما در این مورد شرکت هایی که به استقبال مصیبت می روند، آسیب بیشتری میبینند.
پژوهش های وایت هال
دهها سال پیش، دانشمندان انگلیسی به بررسی ارتباط میان جایگاه کارمند روی نردبان ترقی شرکت و تنش های عصبی پرداختند، دستاورد این تحقیقات که با عنوان پژوهش های وایت هال شناخته شد، شگفت انگیز و پر محتوا بود. دانشمندان دریافتند که مسئولیت و فشار بیشتر کاری باعث تنش کارکنان نمیشود. انتظارات شغلی سبب بیشتر شدن تنش عصبی نیست، بلکه میزان نظارتی که کارکنان طی روز احساس می کنند، عامل اصلی است.
در سال ۲۰۱۲محققان دانشگاه هاروارد و استنفورد تحقیق مشابهی انجام دادند که به ارزیابی میزان تنش عصبی افراد شرکت کننده در برنامه مدیریت اجرایی کسب و کار دانشگاه هاروارد پرداخت. در این تحقیق محققان به بررسی میزان کورتیزول شرکتکنندگان پرداختند و آن را با مقدار کورتیزول کارمندانی مقایسه کردند که به رده های بالای شغلی نرسیده بودند. کورتیزول هورمونی است که هنگام تنش عصبی در بدن ترشح میشود. نتایج تحقیقات نشان داد که رهبران تنش عصبی کمتری از زیردستان دارند. مک کلور از بخش خبری استنفورد در اعلام نتایج پژوهش نوشت: « احساس اختیار و کنترل زندگی، نه تنها فشار احساس مسئولیت بیشتر رهبران را کاهش میدهد بلکه مزایای بیشتری نیز برای فرد به همراه دارد.»
تحقیقات وایت هال پژوهش جدیدی نیست و درستی دستاورد آن بارها و بارها اثبات شده است.
❇️ روحیه پدر و مادر هنگام ورود به خانه بر سلامتی کودکان تاثیر زیادی دارد، در حالی که ساعات کاری طولانی والدین بر سلامتی آنها اثر چندانی ندارد. برای بچه ها بهتر است والدینی داشته باشند که ساعات طولانی در شغل مورد علاقه خود کار کنند تا این که ساعات کاری کمتری داشته باشند، اما ناراضی و ناراحت به خانه بازگردند. این تاثیر شغل بر خانواده هاست. احساس بدی که محل کار داریم بیشتر از تا دیروقت کارکردن به بچه ها آسیب می رساند.اگر کارتان را دوست ندارید به خاطر سلامتی فرزندان به هیچ وجه خانه نروید .
رهبران شرکتهایی که فکر میکنند سود و کسب درآمد بر حفظ سلامتی فرد اولویت دارد، باید انتظار بروز رویدادهای ناگوار را داشته باشند که قطعا پیامد چنین تفکری است. تنها راه حل این مشکل ایجاد و حفظ حلقه امن در محل کار است.