نمایش نتایج: از 1 به 2 از 2

موضوع: سردرگمی در مصرف دارو

658
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Jun 2017
    شماره عضویت
    35776
    نوشته ها
    30
    تشکـر
    0
    تشکر شده 14 بار در 13 پست
    میزان امتیاز
    0

    سردرگمی در مصرف دارو

    با سلام

    حقیقتش من نسبت به داروهایی که میخورم سردرگم شدم!

    داروهای افسردگی که منو پرخاشگر میکنه و دکتر کلا قطعش کرده!

    داروهای اعصاب هم که هیچکدومشون به من نمیسازه چون ماهیت همشون یکسان هست!

    همه داروهای اعصاب برای من بجز اضافه وزن باعث بیقراری میشه!

    دوز که پایین باشه خبری از بیقراری نیست ولی عصبی هستم! دوز که میره بالا میشم جنازه متحرک و خطری برای خودم و دیگران ندارم اما بیقراری شدیدا آزارم میده!

    الان یک ماه هست که روزی یک ساعت پیاده روی میکنم! ناهار رو تقریبا حذف کردم! در طول روز تا جای ممکنه چیزی نمیخورم!

    اما بعد یک ماه انتظار داشتم حداقل ۳ کیلو کم کنم که برعکس ۳ کیلو چاقتر شدم! کلا این اضافه وزن نه قابل مهار کردنه نه خوشایند!

    بیقراری رو هم با بیپریدین درمان میکنن که اون هم خودش عوارض داره!

    سردرد و سرگیجه و حالت تهوع واقعا آزاردهنده هست و هیچ دارویی هم نمیتونه عوارض این قرص مثلا ضد عوارض رو کم کنه!

    لطفا کسانی که دارو مصرف کردن یا در این زمینه اندک سوادی دارن پاسخ بدن چون حال و حوصله شوخی و دست انداختن رو‌ اصلا ندارم!

    ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : سردرگمی در مصرف دارو

    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید
    021-88472864



    در قديم بیماران دچار افسردگي را یا درمان نمی‏کردند، یا تحت روان‏درمانی درازمدت مبتنی بر بینش قرار می‏دادند. از داده‏های فعلی عینی‏ترین تأیید به نفع شناخت‏درمانی، رفتاردرمانی، و دارودرمانی به دست می‏آید. ترکیب دارودرمانی با شناخت‏درمانی یا رفتاردرمانی شاید مؤثرترین درمان برای این اختلال باشد.

    شناخت‏درمانی: شناخت‏درمانی فنی است که در آن روش‏های جدید فكر كردن و رفتار کردن به بیمار آموزش داده می‏شود تا آنها را جايگزين باورها و افكار منفی و معیوبی کند که در مورد خويش، جهان، و آینده دارد. این برنامه درمانی در كوتاه مدت صورت مي گيرد و مشكلات فعلي انسان ها را رفع مي كند.

    رفتاردرمانی: رفتاردرمانی اختلالات افسردگی بر این نظریه مبتنی است که دليل افسردگی كمبود تقویت مثبت براثر جدایی، مرگ، یا تغییر ناگهانی محیط است. در این نوع درمان برای رسیدن به اهداف خاصی که باعث افزایش فعالیت، فراهم ساختن تجارب خوشایند، و آموختن نحوه آرام‏سازی (relaxation) به بیمار می‏شود، از شیوه‏های گوناگونی استفاده می‏کنند. اعتقاد بر این است که ایجاد تغییر در رفتار شخصی بیمار افسرده مؤثرترین راه برای تغییر افکار و احساساتی است که همراه با آن رفتار در فرد افسرده وجود دارند. رفتاردرمانی اغلب برای درمان احساس درماندگی آموخته شده‏ای به کار می‏رود که برخی از این بیماران دارند؛ به نظر می‏رسد این گونه بیماران در برخورد با همه مشکلات زندگی، احساس ناتوانی از خود نشان می‏دهند.

    روان‏درمانی بینش‏مدار (روان‏کاوانه): روان‏درمانی فردی بینش‏مدار رایج‏ترین اسلوب درمان اختلال دیس‏تایمی است و خیلی از بالینگران آن را درمان انتخابی این اختلال می‏دانند. در این رویکرد درمانی سعی می‏شود نحوه پیدایش و دوام علایم افسردگی و خصایص غیر انطباقی شخصیت را به تعارض‏های حل نشده ابتدای کودکی ربط دهند. با استفاده از این درمان، فرد می‏تواند به معادل‏های افسردگی (از قبیل سوء مصرف مواد) یا به احساس طرد شدگی در کودکی که مقدمه و شکل اولیه افسردگی در بزرگسالی است، بصیرت پیدا کند. دوسوگرایی موجود در روابط فعلی بیمار با والدینش، دوستانش، و افراد دیگری که در زندگی روزمره‏اش وجود دارند، بررسی می‏شود. همین که بیمار بفهمد چطور سعی می‏کرده نیاز مفرط خود به تأیید دیگران را ارضا کند تا بتواند با اعتماد به نفس اندک خود و سوپرایگوی سختگیر خود مقابله کند، به یکی از اهداف مهم درمان دست یافته است.درمان افسردگي

    درمان بین‏فردی: در درمان بین‏فردی اختلالات افسردگی، تجارب بین‏فردی فعلی بیمار و راه‏های مدارای او با استرس بررسی می‏شود تا او بتواند به کاهش علایم افسردگی و بهبود اعتماد به نفس نایل آید. درمان بین‏فردی از حدود دوازده تا شانزده جلسه هفتگی تشکیل می‏شود و همراه با آن می‏توان داروهای ضد افسردگی را هم تجویز کرد.

    خانواده‏ درمانی و گروه‏درمانی: با استفاده از خانواده‏درمانی می‏توان به بیمار و نیز خانواده‏اش کمک کرد تا با علایم افسردگی کنار آیند، به ویژه وقتی که به نظر می‏رسد یک سندرم نیمه‏عاطفی زیستی در کار است. با گروه‏درمانی می‏توان به بیماران منزوی کمک کرد تا برای غلبه بر مشکلات بین‏فردی‏ای که در موقعیت‏های اجتماعی پیدا می‏کنند، راه‏های جدیدی را یاد بگیرند.

    دارودرمانی: به دلیل این اعتقاد نظری کهن و رایج که اختلال دیس‏تایمی در درجه اول اختلالی با عوامل روانی است، بسیاری از روانشناسان باليني از مصرف ضد افسردگی‏ها در بیماران مبتلا به این اختلال خودداری می‏کنند. اما در مطالعات بسیاری دیده شده که درمان این اختلال با ضد افسردگی‏ها موفقیت‏آمیز بوده است. این داده‏ها در مجموع حاکی از آن است که مهار کننده‏های انتخابی بازجذب سروتونین (SSRIs) و نلافاکسین و بوپروپیون برای درمان بیماران مبتلا به اختلال دیس‏تایمی مفید هستند. مهار کننده‏های منوآمین اکسیداز (MAOIs) در زیرگروهی از بیماران مبتلا به اختلال دیس‏تایمی مؤثرند؛ زیرگروه مذکور از این بیماران به تجویز معقول و منطقی آمفتامین‏ها نیز پاسخ می‏دهند.

    بستری کردن: معمولاً بستری کردن بیماران دچار افسردگي هستند ضرورتی پیدا نمی‏کند، در صورتي كه علايم افسردگي در بيمار شديد باشد. عدم توانايي عملكرد اجتماعي و عملكرد شغلي به وضوح مشخص شده باشد، به روش‏های تشخیصی دقيق تري احتياج پيدا شود ويا در افكار فرد فكر خودكشي وجود داشته باشد، همگی مواردی ضروری برای بستری کردن است.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد