اولا طبق چیزی ک روانشناسی میگه مردا با چشم عاشق میشون و خانم ها با گوش.(برای همینه ک میگن ظاهر و هیکل خانم خیلی مهمه برای پسر)
دوما این دیدار و رفتن به خانه عروس برای دیدن عادی هست و اشنایی با اخلاق و برخورد. نه اینکه طرف لخت بشه یا هیکل بررسی بشه.( گفتم اخلاق و برخورد بعضی افراد زشته چون حسابی میان هیکل طرف را برانداز میکنن و یا سوالای بیجا میپرسن یا فک میکنن چون پسر دارن گنج نایاب دارن و اومدن کنیز بگیرن ک این اشتباس )
سوما دخترا اصولا تو مراسم خواستگاری با حجاب و چادر ظاهر میشن ک الان ارایش هم اومده روش, ک نمیشه داماد بفهمه ک دقیقا چه شکلی هست اما پسر با ی پیراهن و شلوار و بدون ارایش هست ک دختر راحت میتونه ظاهر اون را ببینه.
بازم این مراسم ها برمیگرده به خانواده ها ک چقدر ازاد هستن منظورم تو برخوردها هست
بعضی از خانواده ها اجازه میدن ی مدت دختر و پسر باهم بیرون برن و خانواده ها رفت و امد کنن تا بشناسن همو ک این کار خیلی خوب هست البته اگه طرفین احساسات را بر عقل چیره نکنن.
نغمه عزیز این مرحله ربطی به شناخت دختر و پسر از هم را نداره چون حتی اونایی ک این رسم را دارن بازم تو روز خواستگاری دختر و پسر میرن تو اتاق باهم صحبت میکنن ک این مرحله هست تو با توجه به علایق و معیار خودت طرف را بررسی میکنی.
ببین در واقع این مرحله ک میگی دختر بینان ,
مادر و خواهر پسر با ی جعبه شیرینی میان خونه دختر و دور هم میشینن به صحبت های عادی تا خلق و خوی طرف را بدست بیارن و ی تصویر ظاهری از دختر و برخوردش ببینن و برعکس خانواده دختر از برخورد مادر و خواهر پسره اشنا میشن ک اهل ریزبینی و زیرو رو کشیدن و اختلاف انداختن هست یا خیر.
اینکه دختر و پسر باهم تفاهم داشته باشن خیلی مهم هست اما تو با صحبت با پسره نمیتونی بفهمی ک خانواده اش چجور ادمی هستن
شاید اون فرد صددرصد همونی باشه ک تو میخوای و قبول کنی و بعد ک رفتی تو زندگی ببینی ک مادرش و خواهرش خیلی اهل دخالت و تفرقه انداختن هستن ک این برخوردها خیلی باعث طلاق شده.
حتی در میان دوستانم همچین اتفاقی افتاد ک دوستم و همسرشون عاشق هم بودن اما مادر پسره باعث طلاق اونا شد حتی موقع طلاق دوستم دلش نیومد ازش مهریه بگیره میگفت شوهرم بیچاره چی داشت مگه.
و حتی ی موردی را دیدم ک ی پسر مطلقه رفت خواستگاری ی دخترخانم, و دختره و خانواده اش خبر نداشتن ک پسره مطلقه هست و قبلا زن داشت و خیلی بهشون برخورد ک همچین پسری اومد خواستگاریش و پاشو تو خونه اشون گذاشت.
اگه مرحله اشنایی خانواده بود مادر و خواهرش قبلش میرفتن از وضیعت پسرشون میگفتن تا کار به خواستگاری و اوردن دسته گل و... نشه.
البته حرف من بیشتر بخاطره تجربه و چیزایی هست ک دیدم.
فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk
سلام،
حرفاتون تا حدی درسته، اما پسر که نمیتونه مثلا موی دختر خانم رو ببینه و دخترهای مومن همه تو یه رده نیستن. بعضیها راضی نیستن حتی یه تار موشون رو هم نامحرم ببینه. یعنی پسر فقط میتونه گردی صورت دختر رو ببینه.
از طرفی وقتی مجلس زنانه باشه، دختر و خانوادش هم راحت میتونن خانواده پسر و مخصوصا مادر شوهر رو خوب ارزیابی کنن، ببینه اصلا میتونه با این مادرشوهر کنار بیاد یا نه. (البته با ازدواجهای مدرن که دختر و پسر فارغ از خانواده هم ازدواج میکنن، کلا جریان خواستگاری یه چیز دیگه هست و اصلا تو بحث ما نیست).
در هر صورت خواستگاریهای من که یه آش شله قلم کاری بوده از روشهای مختلف.
مرسی از نظرت فاطمه جان
ربط که داره، اگه دختر تو این مرحله توسط مادر و خواهر پسندیده نشه دیگه کار به مرحله شناخت نمیرسه اصلا
من منظورم اینه که نباید پسند خواهر و مادر داماد نسبت به شناخت اولیه خود دو نفر در مرحله اول ارجحیت داشته باشه
منم مواردی دیدم که لازم میدونم به چند موردش اشاره کنمببین در واقع این مرحله ک میگی دختر بینان ,
مادر و خواهر پسر با ی جعبه شیرینی میان خونه دختر و دور هم میشینن به صحبت های عادی تا خلق و خوی طرف را بدست بیارن و ی تصویر ظاهری از دختر و برخوردش ببینن و برعکس خانواده دختر از برخورد مادر و خواهر پسره اشنا میشن ک اهل ریزبینی و زیرو رو کشیدن و اختلاف انداختن هست یا خیر.
اینکه دختر و پسر باهم تفاهم داشته باشن خیلی مهم هست اما تو با صحبت با پسره نمیتونی بفهمی ک خانواده اش چجور ادمی هستن
شاید اون فرد صددرصد همونی باشه ک تو میخوای و قبول کنی و بعد ک رفتی تو زندگی ببینی ک مادرش و خواهرش خیلی اهل دخالت و تفرقه انداختن هستن ک این برخوردها خیلی باعث طلاق شده.
حتی در میان دوستانم همچین اتفاقی افتاد ک دوستم و همسرشون عاشق هم بودن اما مادر پسره باعث طلاق اونا شد حتی موقع طلاق دوستم دلش نیومد ازش مهریه بگیره میگفت شوهرم بیچاره چی داشت مگه.
و حتی ی موردی را دیدم ک ی پسر مطلقه رفت خواستگاری ی دخترخانم, و دختره و خانواده اش خبر نداشتن ک پسره مطلقه هست و قبلا زن داشت و خیلی بهشون برخورد ک همچین پسری اومد خواستگاریش و پاشو تو خونه اشون گذاشت.
اگه مرحله اشنایی خانواده بود مادر و خواهرش قبلش میرفتن از وضیعت پسرشون میگفتن تا کار به خواستگاری و اوردن دسته گل و... نشه.
البته حرف من بیشتر بخاطره تجربه و چیزایی هست ک دیدم.
فرستاده شده از LG-D855ِ من با Tapatalk
1- یه آقا پسری میشناختم که جلسه اول خودش هم با مادر و خواهرش رفت برای خواستگاری
خواهر داماد بعد از اولین جلسه خواستگاری برام اینجوری تعریف کرد: برادرم یه دختر سبزه زشت پسندیده که سنش از خودش بیشتره، داداشم داره خودشون بدبخت میکنه و...
اما داماد که از دختر خوشش اومده بود، یکی دوماه با مادر و خواهرش صحبت کرد و بالاخره راضیشون کرد ،
این دو نفر الان 6ساله ازدواج کردن و خوشبخت هستن،
من بعدها وقتی عروس رو دیدم باورم نمیشد خواهرش چطوری چنین دیدی از دختر داشته! چون به نظر من دختر بسیار خوب و زیبایی بود و فقط چند ماه از داماد بزرگتر بود
داماد بعدها گفت خوشحالم که جلسه اول درخواستگاری حضور داشتم و مادر و خواهرم را جای خودم نفرستادم
2. خودم یه خواستگاری داشتم که مادر و خواهرش جلسه اول بدون داماد میخواستن برای خواستگاری بیان
من قبول نکردم، گفتم یا با خود پسر بیان یا اصلا نیان، مادرم باهاشون صحبت کرد قرار شد پسرشون هم بیاد
بعد که اومدند دیدم از رفتار مادر و خواهرش اصلا خوشم نمیاد، ولی جالبش این بود که وقتی با خود پسر حرف زدم دیدم اونم خودش از رفتار مادر و خواهرش ناراحته!
حرفم اینه اگه فقط مادر و خواهرش اومده بودن من به خاطر رفتارشون حتما رد میکردم،
اما چون خود پسر رفتار و طرز فکرش متفاوت بود حاضر شدم یه جلسه دیگه هم صحبت کنیم، گناه که نکرده تو چنین خانواده ای به دنیا اومده...
3. یکی از آقایون همین انجمن چند روز پیش تعریف میکرد که چندین ساله مادرش بدون حضور خودش میره براش خواستگاری
و به خاطر سختگیر بودن مادرش تا الان نتونسته ازدواح کنه
ایشون میگفت من خودمم کاستی هایی دارم اما مادرم مدت هاست دنبال یه دختر همه چیز تموم و بی عیب و نقص برام میگرده
میگفت اگه خودم باهاش رفته بودم این همه مدت تنها نمیموندم و تا الان ازدواج کرده بودم
4. یکی از دوستای قمیم میگفت به خاطر همین رفتارایی که تو جلسه اول بدون حضور پسر انجام میشه همه روحیه و اعتماد به نفسم رو دارم از دست میدم
به مامانش گفته بود دیگه خواستگار راه نده که بخواد اینفدر اذیت بشه
این فقط چند نمونه بود ، درسته این رسم فوایدی هم داره ، خیلی از موارد موفقیت آمیز هم ازش دراومده ولی نمیشه فقط نیمه پر لیوان رو دید
چون یسری پسر دارن به خاطر همین موضوع از ازدواج محروم میشن
یسری دختر که شاید ظاهر یا شرایط ایده آلی نداشته باشن به همین خاطر تحقیر میشن
و راه داره برای میدون دادن به خانمایی باز میشه، که ظاهرا خیر و صلاح "فرزند یا برادرشون" را میخوان، اما در واقع با سخت گیری دارن از خوشبختی دورش میکنن
عزیزم همه این مواردی ک گفتی پسر رفتار خانواده را قبول نداشت
اصولا پسرایی ک نظرات خانواده را قبول دارن اونا را میفرستن
گفتم افرادی هستن ک برخورد و اخلاق خوبی ندارن دقیقا همین افراد هستن ک فقط اومدن رو طرف عیب بزارن و برن
من منظورم مادر و خواهرهایی هست ک از طرف پسرشون نماینده شدن بیان برای اشنایی اولیه.
مثلا مادرشوهر خودم از طرف همسرم نماینده بود و اومد خونمون ی نگاه عادی و مثله مهمونی ک اومده خونمون باهام داشت و شروع کرد به صحبت های عادی ک نگاه و برخورد خریدانه و تحقیرانه نداشتن و دقیقا از همین برخوردش خوشم اومد. و منم اولش استرس داشتم اما چنان عادی و دوستانه سوال میکرد و رفتارش خوب بود ک واقعا فراموش کردم اون ی غریبه هست به چه منظوری اومده.
و مادرم هم متقابلا سوالاتی درمورد پسرشون و خانواده اش پرسید.
ویرایش توسط fateme.68 : 07-16-2017 در ساعت 07:22 PM
یک رسم بدی هم بعضی خانواده ها دارن ، وقتی قراره برای دخترشون خواستگار بیاد کلی هزینه شیرینی مخصوص و میوه های مختلف و... میکنن .
به نوعی میخوان جلوی خواستگار آبرو داری کنن ، حتی با اینکه این هزینه ها براشون سنگینه ، نمیگم هیچی جلو خواستگار نزارن اما در حد توانشون ، نمیخواد حالا هم همه نوع میوه فصل ، آب میوه و... باشه ( حتی شنیدم بعضی ها قرض میکنن )
خواستگار مهمانی است که خودش را دعوت کرده پس نیازی نیست اونقدر هم خود را در زحمت بندازین ، اگر در ماه چنتا خواستگار همینجور بیان و نشه خانواده دختر کلی ضرر مالی بهش وارد میشه.
حتی بعضی ها برای خواستگار ها به فکر تغییر دکراسون منزل هستن ، حتی قرض میکنن مبل فلان و... میخرن تا جلوی خواستگارشون بی کلاس نباشن . ( اینو من دیدم )
به عنوان یک پسر اگر بفهمم چنین چیز های برای یک خانواده انقدر مهمه بیخیال وصلت با اون خانواده میشم ، حتی اگر دختر خوبی داشته باشن . اینجور خرج های سنگین فقط اسرافه .
یا یک رسم یا فرهنگ خیلی ناجوری بین بعضی خانواده هاست ، از دختر خانم جهیزیه چند میلیونی و آنچنانی میخوان ، از اون طرف از داماد یک مهریه سنگین و یک عروسی بزرگ آنچنانی و سنگین . ( همش اسرافه )
یا قائم آل محمد
بسیار عااالی
ویرایش توسط Microsoft : 10-21-2018 در ساعت 02:47 AM
**ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
**اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
**نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
**چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده
سلامپ.ن هرچقدر به مردم احترام بزاریم همونقدر احترام دریافت میکنیم
منظور از این پ.ن چی هست؟
**ملاصدرا مي گويد: خداوند بي نهايت است و لامكان و بي زمان اما به قدر فهم تو كوچك مي شود و به قدر نياز تو فرود مي آيد و به قدرآرزوي تو گسترده مي شود و به قدر ايمان تو كارگشا مي شود.
**اگر ميخواهيد دشمنان خود را تنبيه كنيد به دوستان خود محبت كنيد. (كورش كبير)
**نويسنده معروفي مي گويد: زن مانند كروات است هم زيبايي به مرد مي بخشد و هم گلويش را فشار مي دهد.
**چارلي چاپلين: وقتي زندگي 100 دليل براي گريه كردن به تو نشان ميده تو 1000 دليل براي خنديدن به اون نشون بده
چه چندش آور واقعا دختر ببینن یا بعد از بله گرفتن زود عقد میکنن
کی میخواد این رسم های غلط مسخره بیافته
ولی خدایی با کت شلوار نرید خاستگاری
زندگی سه دیدگاه داره
دیدگاه شما
دیدگاه من
حقیقت
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)