من 32 سالمه دو ساله با اقای چهل ساله ای اشنا شدم که در سن 26 سالگی ازدواج کرده بوده و بعد از چند ماه طلاق گرفته. یه بار که حرف ازدواج بین ما پیش اومد اون گفت من از همه چیزت خوشم میاد ولی اخلاقتو باید درست کنی چون نق نقو هستی. جدیدا به من میگه من دیگه بدون تو نمیتونم زندگی کنم تو حتی اخلاقت هم خیلی خوب شده نسبت به اون موقع ها! ولی خوب بازم حرف خواستگاری رو نمیزنه البته خیلی وقتا تو حرفاش خودشو شوهر من میدونه یا میگه اگه زنم بشی اینجور اونجور ولی حرف خواستگاری نمیزنه . من حیرونم که این بالاخره تو کله اش چی میگذره. البته یه بارم به من گفت اگه ازت خواستگاری کنم چه جوابی میدی منم گفتم هر وقت خواستگاری کنی میگم! البته الان درگیری های مالی زیادی داره و من توقع ازدواج هم ازش ندارم. ولی به نظر شما این ازدواجیه یا نه؟؟