نمایش نتایج: از 1 به 5 از 5

موضوع: علاقه شدید دوستی

716
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20874
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    علاقه شدید دوستی

    سلام دختری 15 ساله هستم دو سال است که دختری را بسیار دوست دارم اما به دلیل غرور او ومن زیاد با هم صمیمی نیستیم من الان دو سال است او را ندیدم و دیگر تحمل رفتارش را ندارم آنقدر دوستش دارم که با ناراحت شدنش بسیار ناراحت میشوم میخواستم بدونم این چه جور دوست داشتنیه که شب ها خوابش را میبینم و هر روز به او فکر میکنم تمام فکرم او شده با تشکر

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 876 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : دوست

    سلام عزیزم دوران بلوغه و هزار دردسر!!!
    کم کم یاد میگیری به ادمها غیر از خانوادت زیاد از حد نباید وابسته بشی..

    من فکر میکنم خلا محبت خواهرانه یا مادرنه باعث وجود این وابستگی باشه
    با مادرت رابطتت چطوره ؟ دوستته یا همش بهت امرونهی میکنه ؟
    خواهر هم سن و سال خودت داری؟ باهاش صمیمی هستی؟
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20874
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : دوست

    با مادرم رابطم زیاد خوب نیست .دوستمه .دادشه کوچیکتر دارم

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 876 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : دوست

    نقل قول نوشته اصلی توسط narges2 نمایش پست ها
    با مادرم رابطم زیاد خوب نیست .دوستمه .دادشه کوچیکتر دارم
    خب همونه
    منم کوچیکتر بودم مثل تو بودم یه دوست داشتم اسمش بهناز بود خیلی رابطه خوبی باهم داشتیم
    اصلا یجورایی رابطمون عاشقانه بود!!!همش بهم میگفتیم دوستت دارمو واسه هم خیلی معرفت میزاشتیم
    خانوادهامونم در جریان بودن یعنی کل مدرسه رو باهاش بودم از مدرسه که میومدم زنگ میزدم بهش چند ساعت حرف میزدیم
    کم کم سنمون رفت بالاتر یکم رابطمون منطقی تر شد ماهم رابطمون با مادرمون اونقدرا صمیمی نبودو فکر میکنم تو سن تو همه گیره
    بنظرم سعی کن دوستای جدیدتری ام پیدا کنی و سرتو با چیزای دیگه ام گرم کنی
    خوبه ادم دوست صمیمی داشته باشه ها ولی نه انقدر اغراق امیز جوری که اگه نباشه تمام زندگیت بهم بریزه
    اگه مغروره برات شاید دوست نداره باهات دوست باشه شایدم زیادی علاقه از تو دریافت کرده و زده شده
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2015
    شماره عضویت
    20874
    نوشته ها
    9
    تشکـر
    1
    تشکر شده 3 بار در 2 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : علاقه شدید دوستی

    نه من ابراز علاقه نمیکنم بهش ما اول باهم دوست بودیم ولی نه اون قدر که ابراز علاقه کنیم اونم دوستی با منو دوست داره ولی قبلا یه دوستی داشته شهرشونو عوض کردن میترسه منم همون جوری شم

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. دوستی یا زنگ خطر ؟
    توسط نارنیا در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 3
    آخرين نوشته: 02-07-2015, 11:37 AM
  2. دوستی با یک مرد مطلقه
    توسط Elhamghaderi44 در انجمن ازدواج با زن یا مرد مطلقه
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 02-06-2015, 11:38 PM
  3. مشکلات در روابط دوستی
    توسط سعیدد در انجمن روابط دختر و پسر
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 02-06-2015, 01:18 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد