سلام من ۳۰ سالمه پسرم کارشناسی ارشد کامپیوترم هم کار دارم با درآمد بالا هم خونه خوب هم ماشین خوب همه شرایط مالی اولیه برای ازدواج رو دارم واسه همین همه دورو وری هام همش بم اصرار؟ میکنن ازدواج کنم در حدی که دیوونه ام کردن از بس گفتن واقعا میگم دیوونه شدم از بس سنم رو کوبیدن سرم که باید ازدواج کنی داره دیییییییییییر میشه دیوونه دیوونه شدم
ولی اصلا نمیتونم هیچ دلیلی واسه ازدواج پیدا کنم حتی ۱ دلیل نمیتونم پیدا کنم
راستش تو ۶-۷ سال گذشته هر ۶ ماه یا ۱ سال یک بار کسی رو پیدا کردم و با هم محضری (یا بین خودمون) عقد موقت کردیم و هیچ وقت از نظر جنسی کمبودی احساس نکردم و طرفم رو از نظر مالی حمایت کردم از نظر احساسی هم اصلا آدم احساساتی ای نیستم و احساساتم به جنس مخالف فقط در حد همون مدت رابطه جنسی خلاصه میشه اونقدر که تمرکز کردن روی کارم واسم مهمه هیچ چیز دیگه واسم مهم نیست و اصلا حتی ثانیه ای وقت اینکه واسه بچه بزرگ کردن بزارم رو ندارم ترجیح میدم وقتم رو بزارم یک پروژه سنگین کاری انجام بدم تا اینکه بچه بزرگ کنم
من واقعا از مدل زندگیم خیلی راضیم ۵ روز در هفته هر روز صبح ساعت ۶ ورزش میکنم خیلی تغذیه سالمی دارم در روز کلی وقت واسه مطالعه کاریم میزارم هر ۲-۳ ماه یک بار یکی دو هفته میرم مسافرت خارجی و عملا همیشه سرم گرمه
من الان تنها مشکلم حرف دیگران یعنی از بچه مدرسه ای گرفته تا پدر بزرگ من رو میبینن و همیشه نصیحت میکنن که باید ازدواج کنید و میخوان سعی کنن جوری نشون بدن که من آدم شکست خورده ای هستم که ازدواج نکردم حتی بی شرف ها کارشون به جایی رسیده که بم میگن اگه ازدواج کنی قدت بلند میشه (من قدم ۱۷۰ هست و مشکلی هم ندارم باش و به اندازه کافی خوش تیپ هستم بعد فک کنید به منه ۳۰ ساله میگن اگه ازدواج کنی قدت بلند میشه انگار مثلا من خرم که اینارو بگن گولم بزنن برم ازدواج کنم در حدی با حرفهاشون عصبانیم میکنن که به خودم گفتم عمه من اگه مرد من فقط سر قبرش میرم دیگه حاضر نیستم ببینمشون از بس در مورد سن ازدواجم چرت و پرت اراجیف میگن بم)
میخوام ببینم نظر شما چیه شما اگر جای من بودید چکار میکردید؟ با فک و فامیل وراج
چکار میکردید؟ ازدواج میکردید یا همین راه من رو ادامه میدادید؟