نمایش نتایج: از 1 به 11 از 11

موضوع: یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

2712
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16234
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    14
    تشکر شده 8 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    9

    یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    سلام
    من یه دختر ۲۰ ساله هستم که دانشجوی رشته پزشکی هستم ار اقوام خواستگار برام اومده اما هیچکدومشون رو دوست ندارم و همیشه تو‌زندگی به این عقیده داشتم ادم باید با کسی ازدواج کنه که دوسش داشته باشه یا حداقل یکم بهش میل داشته باشه نه اقوام خودم ک هیچطوره باهاشون بک دل نیستم
    خانوادم منو اجبار کردن با پسر خاله برم ازمایش خون میگن این نشد میریم بزرگه بزرگه نشد همون ک هم سن خودته اصن یجوری دارن منو ندید میگیرن میخام درسمو تموم کنک بعدم با ادمی که بعدها میاد ازدواج کنم مشکل اینه اصلن نمیخام الان برم اما اونا گوش نمیدن و اجبار دارن که این کارو بکنم
    بدیش اینجاست من پدرم معتاده مادرم میگه غریبه سراغت نمیاد چون بابات اینجوریه اشنا بگیر که نتونه ولت کنه اما حرفشون همه غلطه و من قبول ندارم
    میترسم من میترسم قبول نکنم فردا دیگه کسی نیاد سراغم میترسم بخت من همینا باشن و واقعا مرد زندگیم همین باشه میترسم رد کنم با اینکه حتی ی درصد دوسش ندارم حتی بهش فکر میکنم ی زره علاقه نیست ک بگین بعدها علاقه بوجود میاد
    بفکر فرارم فکر خودکشی تا بلکه از دست اینا نجات پیدا کنم
    اگر اینجا راهی برام پیدا نشه قطعا وضع جوری دیگه خواهد بود برای من
    یا علی

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    سلام
    شما تازه 20 سال دارید پس هنوز زمان زیادی برای انتخاب همسر دارید به هیچ وجه زیر بار ازدواج با کسی که دوست نداری نرو. نترس به خانواده بگو الان آمادگی برای ازدواج ندارید فرصت برای شما برای پیدا کردن مورد مناسب زیاد هست پس عجله ای در امر ازدواج نکنید توکل به خدا کنید تا خواستگار مناسب برایتان پیدا شود

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nadia86 نمایش پست ها
    سلام
    من یه دختر ۲۰ ساله هستم که دانشجوی رشته پزشکی هستم ار اقوام خواستگار برام اومده اما هیچکدومشون رو دوست ندارم و همیشه تو‌زندگی به این عقیده داشتم ادم باید با کسی ازدواج کنه که دوسش داشته باشه یا حداقل یکم بهش میل داشته باشه نه اقوام خودم ک هیچطوره باهاشون بک دل نیستم
    خانوادم منو اجبار کردن با پسر خاله برم ازمایش خون میگن این نشد میریم بزرگه بزرگه نشد همون ک هم سن خودته اصن یجوری دارن منو ندید میگیرن میخام درسمو تموم کنک بعدم با ادمی که بعدها میاد ازدواج کنم مشکل اینه اصلن نمیخام الان برم اما اونا گوش نمیدن و اجبار دارن که این کارو بکنم
    بدیش اینجاست من پدرم معتاده مادرم میگه غریبه سراغت نمیاد چون بابات اینجوریه اشنا بگیر که نتونه ولت کنه اما حرفشون همه غلطه و من قبول ندارم
    میترسم من میترسم قبول نکنم فردا دیگه کسی نیاد سراغم میترسم بخت من همینا باشن و واقعا مرد زندگیم همین باشه میترسم رد کنم با اینکه حتی ی درصد دوسش ندارم حتی بهش فکر میکنم ی زره علاقه نیست ک بگین بعدها علاقه بوجود میاد
    بفکر فرارم فکر خودکشی تا بلکه از دست اینا نجات پیدا کنم
    اگر اینجا راهی برام پیدا نشه قطعا وضع جوری دیگه خواهد بود برای من
    یا علی
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز, واقعا متاسفم از اینکه دختر باهوش و گلی چون شما در دامان چنین پدر و مادر کم دانی!!!!!!!

    فرمودید دانشجوی رشته پزشکی هستید که خوب بسیار بسیار عالیست و آینده خوبی در انتظار شماست و چند نکته که به اختصار مینویسم.

    20 سالتونه و اصلا وقت ازدواج شما نیست

    باید دروستان را خوب بخوانید و انشالاه برید برای تخصص

    سعی کنید استقلال مالی داشته باشید( حتی شده کار پاره وقت و....)

    به هیچ وجه دانشگاه رو ول نکنید

    اصلا از اینده نترسید خانم دکتر , حتما در اینده شخصی تحصیل کرده و همتراز شما رو خواهید یافت

    پس فقط مقاومت کنید و درس و... تا اینده خود را درست بسازید

    موفق باشید گلم

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  4. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16234
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    14
    تشکر شده 8 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    بله شما درست فرمایش میکنید اما خانواده من وقتی حرف منو نشنون و مدام ابن مشکل پدرم رو یاداوری کنن من چ راهی دارم تموم اینا در صورتی ممکنه ک مادرم و دایی و عمه بفهمن حرف منو
    متاسفانه کسی منو فبول نداره و با توجه به اینکه میفهمن من دوسشون ندارم اسرار ب همچین تصمیمی دارن
    واقعا به ته رسیدم دیشب پسر خاله اومده با پدرش مادرم بهش گفته چن روز دیگه صل کن مال خودته این در صورتیه ک من اصن نفهمیدم وفتیم فهمیدم میگم چرا سر خود کاری میکنین میگن تو بچه ای نمیفهمی بزرگواران کسی شماره مشاور رایگان رو نداره کاری کنم که با پدر مادرم حرف بزنن من دارم بدبخت مبشم اخه

  5. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Nov 2016
    شماره عضویت
    31916
    نوشته ها
    1,553
    تشکـر
    2,376
    تشکر شده 1,676 بار در 966 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nadia86 نمایش پست ها
    بله شما درست فرمایش میکنید اما خانواده من وقتی حرف منو نشنون و مدام ابن مشکل پدرم رو یاداوری کنن من چ راهی دارم تموم اینا در صورتی ممکنه ک مادرم و دایی و عمه بفهمن حرف منو
    متاسفانه کسی منو فبول نداره و با توجه به اینکه میفهمن من دوسشون ندارم اسرار ب همچین تصمیمی دارن
    واقعا به ته رسیدم دیشب پسر خاله اومده با پدرش مادرم بهش گفته چن روز دیگه صل کن مال خودته این در صورتیه ک من اصن نفهمیدم وفتیم فهمیدم میگم چرا سر خود کاری میکنین میگن تو بچه ای نمیفهمی بزرگواران کسی شماره مشاور رایگان رو نداره کاری کنم که با پدر مادرم حرف بزنن من دارم بدبخت مبشم اخه
    سلام
    در این مورد میتونید با متخصصین کانون مشاوران ایران، مشاوره تلفنی/تخصصی داشته باشید

    021-22354282

    با شماره بالا تماس بگیرید مشاوره تلفنی رایگان هست

  6. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nadia86 نمایش پست ها
    سلام
    من یه دختر ۲۰ ساله هستم که دانشجوی رشته پزشکی هستم ار اقوام خواستگار برام اومده اما هیچکدومشون رو دوست ندارم و همیشه تو‌زندگی به این عقیده داشتم ادم باید با کسی ازدواج کنه که دوسش داشته باشه یا حداقل یکم بهش میل داشته باشه نه اقوام خودم ک هیچطوره باهاشون بک دل نیستم
    خانوادم منو اجبار کردن با پسر خاله برم ازمایش خون میگن این نشد میریم بزرگه بزرگه نشد همون ک هم سن خودته اصن یجوری دارن منو ندید میگیرن میخام درسمو تموم کنک بعدم با ادمی که بعدها میاد ازدواج کنم مشکل اینه اصلن نمیخام الان برم اما اونا گوش نمیدن و اجبار دارن که این کارو بکنم
    بدیش اینجاست من پدرم معتاده مادرم میگه غریبه سراغت نمیاد چون بابات اینجوریه اشنا بگیر که نتونه ولت کنه اما حرفشون همه غلطه و من قبول ندارم
    میترسم من میترسم قبول نکنم فردا دیگه کسی نیاد سراغم میترسم بخت من همینا باشن و واقعا مرد زندگیم همین باشه میترسم رد کنم با اینکه حتی ی درصد دوسش ندارم حتی بهش فکر میکنم ی زره علاقه نیست ک بگین بعدها علاقه بوجود میاد
    بفکر فرارم فکر خودکشی تا بلکه از دست اینا نجات پیدا کنم
    اگر اینجا راهی برام پیدا نشه قطعا وضع جوری دیگه خواهد بود برای من
    یا علی
    شما الان بهترین شرایط را دارید و قطعا با ادامه درستون شرایطتتون از اینم بهتر میشه پس با طناب خانواده تو چاه نرید واسه ازدواج زمان زیاده فعلا باید به آرزوهاتون برسید

  7. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36450
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    سلام .من۲۴سالمه و منم بدون علاقه با پسرعمم که ۲سال ازمن کوچکتره نامزد کردن.ولی عقدنکردیم هنوز...خانواده منم دوس دارن دکم کنن ...

  8. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    نقل قول نوشته اصلی توسط ماهچهره نمایش پست ها
    سلام .من۲۴سالمه و منم بدون علاقه با پسرعمم که ۲سال ازمن کوچکتره نامزد کردن.ولی عقدنکردیم هنوز...خانواده منم دوس دارن دکم کنن ...
    تایپیک جدا بزنید

  9. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nadia86 نمایش پست ها
    بله شما درست فرمایش میکنید اما خانواده من وقتی حرف منو نشنون و مدام ابن مشکل پدرم رو یاداوری کنن من چ راهی دارم تموم اینا در صورتی ممکنه ک مادرم و دایی و عمه بفهمن حرف منو
    متاسفانه کسی منو فبول نداره و با توجه به اینکه میفهمن من دوسشون ندارم اسرار ب همچین تصمیمی دارن
    واقعا به ته رسیدم دیشب پسر خاله اومده با پدرش مادرم بهش گفته چن روز دیگه صل کن مال خودته این در صورتیه ک من اصن نفهمیدم وفتیم فهمیدم میگم چرا سر خود کاری میکنین میگن تو بچه ای نمیفهمی بزرگواران کسی شماره مشاور رایگان رو نداره کاری کنم که با پدر مادرم حرف بزنن من دارم بدبخت مبشم اخه
    سلام

    ببینید عزیز , شما 20 سالتونه و دیگر کودک و بچه نیستید! تازه از لحاظ شخصیت حقیقی نیز از نظر قانون حق و حقوقی دارید. قراره پزشک هم بشین!!!!!

    خانم دکتر بچه بازی بسه دیگه !!! سفت و محکم سر حرفت و ادامه تحصیلت وایستا . البته اگر بخواهی من میتوانم شماره بهت بدم و کاملا مجانی با والدینت صحبت کنم. ولی عزیز بعید میدانم اینچنین

    نادانهایی ظرفیتی و گنجایشی برای پذیرفتن حرفهای منطقی و اصولی رو داشته باشند!!!!؟؟ پس فقط میمونه یک راه با چنگ و دندان برای حق و حقوقت بجنگی.

    موفق باشی خانم دکتر

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  10. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    May 2015
    شماره عضویت
    16234
    نوشته ها
    50
    تشکـر
    14
    تشکر شده 8 بار در 7 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    متشکر از شما با راهنمایی شما و دوستان همین حرفا رو گفتم بهشون از پسر خاله یه نشون قبول کرده مادرم اما من گفتم هیچی رو قبول نمیکنم و تا درسم تموم نشده به کسی جوابی نمیدم دو روزه بابا پشتم در اومده که اونم طرف بچه خواهر خودش میگیره فعلا اونا بحثشونه این میگه برا ما اونیکی برا ما
    منم حرفم هیچ خریدای نداره موندم ببینم تکلیفم چی بشه
    امیدم ب خداست دیگه باید چیکار کنم وقتی درسم انقد خوبه تموم کتابامو با نمره بالا قبول شدم اما ایندمو فقط رو اب میبینم همین

  11. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : یه تصمیم به بدبختی یا خوشبختی

    نقل قول نوشته اصلی توسط nadia86 نمایش پست ها
    متشکر از شما با راهنمایی شما و دوستان همین حرفا رو گفتم بهشون از پسر خاله یه نشون قبول کرده مادرم اما من گفتم هیچی رو قبول نمیکنم و تا درسم تموم نشده به کسی جوابی نمیدم دو روزه بابا پشتم در اومده که اونم طرف بچه خواهر خودش میگیره فعلا اونا بحثشونه این میگه برا ما اونیکی برا ما
    منم حرفم هیچ خریدای نداره موندم ببینم تکلیفم چی بشه
    امیدم ب خداست دیگه باید چیکار کنم وقتی درسم انقد خوبه تموم کتابامو با نمره بالا قبول شدم اما ایندمو فقط رو اب میبینم همین
    دختر گلم, درست رو بخوان و نگران اینده نباش مدرکت رو که بگیری و به سن 26 و 27 برسی خیلی چیزها عوض شده

    همین که نمره هات خوبه و تلاشت خوبه عالیه اصلا و ابدا ذهنت رو درگیر و خسته مسائل دیگری نکن.

    موفق باشی

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. حیواناتی که به این راحتی ها نمی میرند! /تصاویر
    توسط ASSASSIN در انجمن عکس های دیدنی
    پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 09-13-2015, 02:07 AM
  2. ۱۰ عادتی که شما را از بیخ افسرده می‌کند!
    توسط سمیراه در انجمن افسردگی
    پاسخ: 2
    آخرين نوشته: 08-22-2015, 03:47 PM
  3. دختر احساساتی و تصمیم احمقانه اش
    توسط Reepaa در انجمن گپ خودمانی
    پاسخ: 29
    آخرين نوشته: 03-11-2015, 03:51 PM
  4. سلام به نظرتون علت خجالتی شدن یا خجالتی موندن یه نفر چیه ؟
    توسط mosbat در انجمن خودکشی، ناامیدی و یاس
    پاسخ: 12
    آخرين نوشته: 01-20-2014, 12:29 AM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد