صفحه 1 از 2 12
نمایش نتایج: از 1 به 50 از 60

موضوع: تردید در طلاق به علت خیانت همسر

18028
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    من سی و دوسالمه همسرم هم سنه. شوهرم دکترا داره استاد دانشگاست خودم هم ارشد و در دانشگاه بعد ازسه سال اشنایی ازدواج کردیم ولی از دو شهر متفاوت و خیلی دور از هم هستیم. الان تقریبا شش سال ازدواج کردیم سه سال عقد بودیم که چون شوهرم تو شهر ما دانشجو بود اون مدت هم خونه پدرم زندگی میکردیم. مشکل من اینه که مدتهات حس میکنم الویت زندگی شوهرم نیستم و بیشتر تو این مدت حس کردم هم خونه هستیم شوهرم بیرون کار میکنه منم کارهای خونه اصلا رابطه گرم و عاطفی بین مون نیست. البته شوهرم با خانواده خودش هم همین جوره شاید ماهها بگذره بهشون زنگ نزنه. یک سال بعد از زندگی مشترک متوجه چت های زیاد شوهرم و دیدن فیلم های مبتذل شدم تو یک سال متوجه شدم با چهار تا از دانشجوهات ارتباط داره البته ارتباط نود درصد بصورت چت ************ی بوده ولی فکر میکنم رابطه جنسی کاملی نداشتند یا حداقل زیاد نداشته اون مدت من تو شهر همسرم تنها بودم روزهای سختی رو گذروندم ولی با
    مشاوره
    که صحبت کردم تصمیم گرفتم بهش فرصت بدم البته من و شوهرم چند ساله رابطه جنسی گرمی نداریم شوهرم خیلی بجز همون چند ماه اول ازدواج سردمزاج بودند من شاید یکی دو سال اخیرا توانایی جنسیشونم پایین اومده مشکل داره ولی حاضر به پیگیری نیست البته چند ماه اخیر به اصرار من یک ری دارو تقویتی به زور میخوره. الان یک ساله اومدیم شهر نزدیک خانواده من. تابستون یک ماه تنهایی رفت شهرشون بعد که اومد متوجه یک سری رفتار مشکوک شدم بعد گفت باید هر هفته از سه شنبه تا جمعه برم یک شهر دیگه کلاس بردارم به خاطر مسایل مالی و تو باید بری خونه پدرت هر چقدر اصرار کردم منم بیام قبول نکرد تا کار به دعوا و خانوادهها کشید. و شوهرم ازینکه به اطرافیان و دوستان گفتم خیلی شاکی شد من متوجه شدم یه خط دیگه هم داره که پرینتشو که گرفتم دیدم تو یک ماه اخیر به طرز خیلی زیادی با یک دختری که نمی شناسم ارتباط داشته و احتمال میدم دانشگاه و کار بهونه بوده و به خاطر اون میره شهر دیگه. مشکل دیگم اینه که به دوستاش خیلی بیشتر اهمیت میده و امکان نداره دوستاش بیان دنبالش نره ولی اصلا نه خودش پیشنهاد میده با هم بریم نه من میگم قبول میکنه قبلا میگفت ماشین ندارم و من حوصله پیاده روی نداریم البته الان به خاطر رفتن به شهردیگه ماشین گرفته. مشکل دیگه اینه که ما تو روز خیلی کم باهم وقت میگذرونیم اون وقتی خونست نوددرصد پشت لپ تاپش تو اتاقشه. از لحاظ جنسی حتی بغل کردن و بوسیدن خیلی سرده شاید الان که شاید دو ماهی یکبار. مشکل دیگه سر بچه که اصلا علاقه نداشت قبلا مسایل مالی بهونه میکرد ولی یک سال پیش چند ماهی به اصرار شدید من اقدام کردیم یعنی هر بار سر رابطه باید اصرارش میکردم خودش اشتیاقی نشون نمیداد ولی الان بعد برگشتش شدید مخالف شده و هیچ رابطه نداریم. حالا موضوع من اینه که شوهر من خیلی تو عصبانیت دادو بیداد و توهین میکنه و نمیتونه خودشو کنترل کنه الان من تقریبا یک هفته است خونه پدرمم یکبار با واسطه اشتی کردیم ولی به خاطر یه حرف مادرم که بیشتر بهونه گیری بود دوباره دعوا کردیم حالا پیشنهاد شوهرم اینه یه چند ماه دور باشیم دوباره برگردیم زندگی کنیم ولی من مرددم که دوباره برگردم یا نه

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    سلام
    اولین کار این هست ک هرچه زودتر برگردین سر زندگیتون
    مردا را نباید تنها گذاشت اونم تو شب و تو خونه خالی.
    و کار بعدی این هست ک با شوهرتون بشینید صحبت کنید و بگو هر چی ک ناراحتتون کرده یا باعث سردیتون از زندگی میشه بهم بگین
    اینجوری میفهمید مشکل کار کجاست
    دختر خوب وقتی شوهرت استاد دانشگاه هست ی زن لارج میخواد ینی اهل باشگاه و ورزش باشی تیپ های آس بزنی لباس های ناز بپوشی تو خونه اخر هفته ها برنامه بریز و بگو بریم کوه یا بزنین تو دل طبیعت
    ی تایمی بهش بگو بیاد باهم برین خرید و تو خرید شوخی کنید و لباس برای خودت و خودش پیشنهاد بده و نظرش را بپرس با اینکار هم اون توجه اش بهت بیشتر میشه هم میفهمه شما چقدر بهش توجه دارین
    مردا واقعا مثه بچه ها هستن اگه کم محبت کنی جذب محبت یکی دیگه میشن اگه زیاد محبت کنی حس بزرگی بهشون دست میده و دوری میکنن باید حد وسط باشی
    اگه بغلت نمیکنه بوست نمیکنه ی لباس ناز و باز بپوش و ی آرایش ملایم بکن و ی ادکلن ملایم بزن و برو بهش بچسب و آروم بوسش کن بعد خودش بغلت میکنه و بوست میکنه
    بیا با خودت روراست باش شوهرت جوانه و دانشگاهها بعضی دخترا با آرایش غلیظ و با لباس نامناسب و با صدای کشیده و ناز دار
    شوهر پیغمبر خدا نیست ک بگی وسوسه نمیشه
    پس باید چشم و دل سیرش کنی تا شوهرت در مقابل همه اون رنگها بگه بهترش تو محیط امن و پرآرامش خونه منتظرمه.
    دختر به خودت برس و برای خودت هزینه کن تا قدر بدونن بخوای از خودت بزنی و به خودت نرسی یکی دیگه دل و جیب شوهرت را میزنه.
    فک نکن بعد از طلاق به آرامش واقعی میرسی زندگی ک توش هسی را بساز تا آرامش واقعی را ببینی.
    تو میتونی فقط از ته دلت بخواه و همت کن.

  3. کاربران زیر از fateme.68 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    خانم شوهرت میره تو کمپوت هلو و در میاد هر چند وقت یکبار ..بعد اگه شما مثل زنای سنتی باشی مشخصه دلشو میلرزونن هرچی باشه مرده و نیاز داره به توجه زن

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32580
    نوشته ها
    126
    تشکـر
    46
    تشکر شده 85 بار در 56 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط fateme.68 نمایش پست ها
    مردا را نباید تنها گذاشت اونم تو شب و تو خونه خالی.
    امضای ایشان
    هیچ کس ، هرگز ، به هدفی که نمی بیند ، نخواهد رسید

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    سلام عزیزم

    معیارات برای ازدواج چی بوده ؟

    از صحبتهات میشه متوجه شد شوهرت اهل خیانت،اهل دوست و رفیق ، سرد مزاج ، و بی علاقه نسبت به تاهل هستش

    کاش چندتا خصوصیات مثبتش رو هم نام میبردی تا بدونیم و مقایسه کنیم که چه دلیلی باعث شد باهاشون ازدواج کنی؟

    اول از همه و مهمتر رابطه زناشویی تون هستش تا زمانی که ایشون به شما میلی نداشته باشه

    و اینکه اصلا و ابدا فعلا به بچه فکر نکن

    باور کن عزیزم بچه راه حل این همه مشکل نیست و تا زمانی که تکلیفت مشخص نشده نباید اقدامی کنی

    تو طول درمان ، و زمانی که دارو می خوردن ، ایشون همچنان سردمزاج بودن ؟

    آیا اوایل زندگیتون و حتی در دوران عقد هم به همین صورت بودن؟
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  7. 3 کاربران زیر از سمیراه بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  8. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    من سی و دوسالمه همسرم هم سنه. شوهرم دکترا داره استاد دانشگاست خودم هم ارشد و در دانشگاه بعد ازسه سال اشنایی ازدواج کردیم ولی از دو شهر متفاوت و خیلی دور از هم هستیم. الان تقریبا شش سال ازدواج کردیم سه سال عقد بودیم که چون شوهرم تو شهر ما دانشجو بود اون مدت هم خونه پدرم زندگی میکردیم. مشکل من اینه که مدتهات حس میکنم الویت زندگی شوهرم نیستم و بیشتر تو این مدت حس کردم هم خونه هستیم شوهرم بیرون کار میکنه منم کارهای خونه اصلا رابطه گرم و عاطفی بین مون نیست. البته شوهرم با خانواده خودش هم همین جوره شاید ماهها بگذره بهشون زنگ نزنه. یک سال بعد از زندگی مشترک متوجه چت های زیاد شوهرم و دیدن فیلم های مبتذل شدم تو یک سال متوجه شدم با چهار تا از دانشجوهات ارتباط داره البته ارتباط نود درصد بصورت چت ************ی بوده ولی فکر میکنم رابطه جنسی کاملی نداشتند یا حداقل زیاد نداشته اون مدت من تو شهر همسرم تنها بودم روزهای سختی رو گذروندم ولی با
    مشاوره
    که صحبت کردم تصمیم گرفتم بهش فرصت بدم البته من و شوهرم چند ساله رابطه جنسی گرمی نداریم شوهرم خیلی بجز همون چند ماه اول ازدواج سردمزاج بودند من شاید یکی دو سال اخیرا توانایی جنسیشونم پایین اومده مشکل داره ولی حاضر به پیگیری نیست البته چند ماه اخیر به اصرار من یک ری دارو تقویتی به زور میخوره. الان یک ساله اومدیم شهر نزدیک خانواده من. تابستون یک ماه تنهایی رفت شهرشون بعد که اومد متوجه یک سری رفتار مشکوک شدم بعد گفت باید هر هفته از سه شنبه تا جمعه برم یک شهر دیگه کلاس بردارم به خاطر مسایل مالی و تو باید بری خونه پدرت هر چقدر اصرار کردم منم بیام قبول نکرد تا کار به دعوا و خانوادهها کشید. و شوهرم ازینکه به اطرافیان و دوستان گفتم خیلی شاکی شد من متوجه شدم یه خط دیگه هم داره که پرینتشو که گرفتم دیدم تو یک ماه اخیر به طرز خیلی زیادی با یک دختری که نمی شناسم ارتباط داشته و احتمال میدم دانشگاه و کار بهونه بوده و به خاطر اون میره شهر دیگه. مشکل دیگم اینه که به دوستاش خیلی بیشتر اهمیت میده و امکان نداره دوستاش بیان دنبالش نره ولی اصلا نه خودش پیشنهاد میده با هم بریم نه من میگم قبول میکنه قبلا میگفت ماشین ندارم و من حوصله پیاده روی نداریم البته الان به خاطر رفتن به شهردیگه ماشین گرفته. مشکل دیگه اینه که ما تو روز خیلی کم باهم وقت میگذرونیم اون وقتی خونست نوددرصد پشت لپ تاپش تو اتاقشه. از لحاظ جنسی حتی بغل کردن و بوسیدن خیلی سرده شاید الان که شاید دو ماهی یکبار. مشکل دیگه سر بچه که اصلا علاقه نداشت قبلا مسایل مالی بهونه میکرد ولی یک سال پیش چند ماهی به اصرار شدید من اقدام کردیم یعنی هر بار سر رابطه باید اصرارش میکردم خودش اشتیاقی نشون نمیداد ولی الان بعد برگشتش شدید مخالف شده و هیچ رابطه نداریم. حالا موضوع من اینه که شوهر من خیلی تو عصبانیت دادو بیداد و توهین میکنه و نمیتونه خودشو کنترل کنه الان من تقریبا یک هفته است خونه پدرمم یکبار با واسطه اشتی کردیم ولی به خاطر یه حرف مادرم که بیشتر بهونه گیری بود دوباره دعوا کردیم حالا پیشنهاد شوهرم اینه یه چند ماه دور باشیم دوباره برگردیم زندگی کنیم ولی من مرددم که دوباره برگردم یا نه
    سلام

    عزیز مطلب شما را خواندم, و خیلی متاسفم از انچه که خواندم , دو انسان تحصیل کرده ولی واقعا ناآگاه و نادان نسبت به روابط انسانی و عشق و ازدواج امروز!!! ممکنه بفرمائید توی اون سه سال اشنایی

    چه شناختی از همدیگر و از ایشون داشتید که ازدواج کردید و حالا کار به اینجا کشیده!!!؟؟

    کوتاه سخن عزیز:

    متاسفم که این رو خدمتتون میگم,ولی این ازدواج اصلا درست نیوده و حالا نیز کارش تمومه!! مگر اینکه بخواهید عمری همش با شک و تردید و خیانت زندگی کنید و شاید هم با یک یا دو فرزند جدا بشید!!!؟؟

    شما 32 سالتونه و اگر قصد و نیت شما مادر شدنه از لحاظ فیزیولوژی وقت زیادی ندارید, و حتما بچه دارشدن با این شخص و این شرایط غلطه!!؟؟

    پس بهتره از روی عقل و منطق و حقیقت و مشورت با یک مشاور آگاه و حاذق یکبار تصمیم جدی و درستی برای زندگی خودتان بگیرید.

    با آرزوی بهترینها

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  9. 3 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  10. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    سلام متاسفم که این تصور جا افتاده که خب مرد بی اراده هست چشمش به دخترای خراب میفته بنده خدا دلش میخواد خب!!ای زن تا میتونی برو زیرعمل و ارایش کن و خودتو بکش تا شوهر بی اراده و عذر میخوام اینو میگم حیوان صفتت جذب اون دختر خرابا که تور انداختن واسه مردای متاهل نشه!!!متاااسفم!!!!!
    خانم عزیز داشتن مدرک بالا نشون دهنده شعور یه ادم نیست اتفاقا خیلی از ادمایی که مدرک بالا دارن چون فرصت فکر کردن به ابعاد دیگه زندگی رو نداشتن نمیشه خیلی روشون حساب کرد. اینم بگم هیچی مطلق نیست.
    من خیلی از استاد دانشگاه ها رو میشناسم (استاد خودمون یکیش)که یه عالمه دختر میان طرفش و به هیچ کدوم محل نمیزاره و سرسنگینه و تازه کلی از همسرش تعریف میکنه و فرزند هم داره همسرشم ما دیدیم والا خیلی ساده بود.اینا ادم نیستن؟!!!!!
    شما اصلا بچه دار نشو و نمیگم طلاق بهترین راهه ولی حتما بایه مشاور خوب مشورت کن ببین چه توصیه ای میکنه و اگر همسرتون بخواد اینقدر راحت عهدشکنی بکنه و تعهدش رو زیرپا بزاره و بهتون کم توجهی کنه واقعا لازمه تا اخر عمر باهاش زندگی کنین و عذاب بکشین؟!!
    ویرایش توسط saba95 : 09-26-2017 در ساعت 03:49 PM

  11. 2 کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  12. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط سمیراه نمایش پست ها
    سلام عزیزم

    معیارات برای ازدواج چی بوده ؟


    از صحبتهات میشه متوجه شد شوهرت اهل خیانت،اهل دوست و رفیق ، سرد مزاج ، و بی علاقه نسبت به تاهل هستش

    کاش چندتا خصوصیات مثبتش رو هم نام میبردی تا بدونیم و مقایسه کنیم که چه دلیلی باعث شد باهاشون ازدواج کنی؟

    اول از همه و مهمتر رابطه زناشویی تون هستش تا زمانی که ایشون به شما میلی نداشته باشه

    و اینکه اصلا و ابدا فعلا به بچه فکر نکن

    باور کن عزیزم بچه راه حل این همه مشکل نیست و تا زمانی که تکلیفت مشخص نشده نباید اقدامی کنی

    تو طول درمان ، و زمانی که دارو می خوردن ، ایشون همچنان سردمزاج بودن ؟

    آیا اوایل زندگیتون و حتی در دوران عقد هم به همین صورت بودن؟
    من تو دوران دانشجویی هیچ ارتباطی با جنس مخالف نداشتم چون خیلی خوش سر زبون بود شاگرد اول کلاسمون بود بهم توجه کرد خوش تیپ بود جذبش شدم و اینکه اولش تو دوستی خیلی صداقت داشت و چون وضعیت مالی پدرش خوب نبود از همون اول خودش کار میکرد فکر میکردم خیلی خود ساخته و مستقله. از لحاظ مالی دست و دلبازه هر چی پول بخوام میده بهم غر نمیزنه مثلا اگه غذا درست نکنم بدون اعتراض غذا حاضری میخوری. ماههای اول ازدواج خیلی خوب بود ولی تو عقد یک دوری دو سه ماه داشتیم که دیگه سرد شدند. دارو هم میخورند بازم زیاد تاثیر نداشت چون شوهرم تو رابطه هم مشکل داشت خیلی سخت تحریک میشه و حاضرم نبود دکتر بره این مساله از همون زمانیکه اولین بار متوجه خیانتش شدم وجود داشت ولی حالا نمیدونم رابطه داره یا نه. ولی این سری اخر فهمیدم انگار دنبال دارو بود.
    امروزم رفتم دوباره یک مشاور دیگه میگفت تا زمانیکه شوهرت نیاد من نمیتونم نظر بدم که باید طلاق بگیری یا نه گفت اگه بتونی شوهرتو بیاری به احتمال زیاد بشه به زندگی برگردین. ولی خودم احساس خیلی بدی به شوهرم پیدا کردم یاد کارهاش و رفتاراش میفتم پشیمون میشم. اسیبی که تو این مدت بهم وارد شده شاید از طلاق بدتر باشه ولی مشاور میگفت مطمن نباش زندگی بعد طلاق برات راحته. پدرم میگه اگه اومد
    مشاوره
    برو زندگیت خوب میشه ولی خودم اصلا دیگه دلم نمی خواد به همچین ادمی محبت کنم یا حتی باهاش حرف بزنم نمیدونم رفتارم از شدت ناراحتی و فشار عصبی یا درست و منطقی. اینقدر مشاور راحت میگفت هشتاد درصد مردها به زنهاشون خیانت میکنند نصفشون نمی فهمند نصفشونم خودشون به نفهمی زدن میگفت میگفت خداروشکر معتاد و دست وبزن و... نداره ولی من گفتم من حس میکنم زندگی مشترکی نداشتیم حاضر نیستم به هر قیمتی تو این زندگی بمونم و خودم هم به خودم دروغ بگم. ایشالا هفته دیگه می خوام برم تهران خونه برادرم اونجا برم کلاس مهارتی یاد بگیرم. نمیدونم اگه شوهرم زنگ زدچه واکنشی نشون بدم. چون مطمنم او چند وقت دیگه زنگ میزنه شاید فقط به خاطر ابرو و اینکه چند سال باهم بودیم از سر عادت و ترحم باهام بمونه که عذاب وجدان نگیره بگه اینقدر برام فداکاری کرد و عمرشو پام گذاشت من بدبختش کردم صبح تا شب دارم تو ذهنم با شوهرم حرف میزنم و فکر میکنم چی بگم نمیدونم چرا نمی تونم رو افکارم کنترل کنم.

  13. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    منم واقعا با نظرتون موافقم. به نظرم اگه زیباترین و مهربونترین زن دنیا هم باشی باز ادمی که فکر و مغزش بیمار باشه دنبال اینکارا میره. تا الان که حاضر نشده بیاد مشاوره حتی اگرم بیاد من بازم بهش اعتماد ندارم. البته مشاور گفت همینم که پنهان کاری میکنه و علنی اینکارو نمی کنه یعنی به تو اهمیت میده ولی من بیشتر ازین حرفا عصبی میشم اصلا قبول ندارم. خودم امید و علاقه ای به برگشت ندارم ولی نگران ایندم هستم چون من تا حالا تجربه کار و زندگی تو شهر بزرگ ندارم ولی الان میخوام بیام تهران . جو خونمونم خیلی بد شده یک هفته است همش بحث همینه مامانم فشارخون بالا داره چند بار حالش بد شد. خودم الان از دکتر میام همش سرگیجه و حالت تهوع دارم غذا نمی تونم بخورم وقتی یادم میاد اون باعث شده که این بلاها سرم بیاد خودش معلوم نیست داره چه غلطی میکنه حالم ازش بهم میخوره. خیلی ناامید و خسته شدم.

  14. کاربران زیر از الهام5566 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  15. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    عزیز مطلب شما را خواندم, و خیلی متاسفم از انچه که خواندم , دو انسان تحصیل کرده ولی واقعا ناآگاه و نادان نسبت به روابط انسانی و عشق و ازدواج امروز!!! ممکنه بفرمائید توی اون سه سال اشنایی

    چه شناختی از همدیگر و از ایشون داشتید که ازدواج کردید و حالا کار به اینجا کشیده!!!؟؟

    کوتاه سخن عزیز:

    متاسفم که این رو خدمتتون میگم,ولی این ازدواج اصلا درست نیوده و حالا نیز کارش تمومه!! مگر اینکه بخواهید عمری همش با شک و تردید و خیانت زندگی کنید و شاید هم با یک یا دو فرزند جدا بشید!!!؟؟

    شما 32 سالتونه و اگر قصد و نیت شما مادر شدنه از لحاظ فیزیولوژی وقت زیادی ندارید, و حتما بچه دارشدن با این شخص و این شرایط غلطه!!؟؟

    پس بهتره از روی عقل و منطق و حقیقت و مشورت با یک مشاور آگاه و حاذق یکبار تصمیم جدی و درستی برای زندگی خودتان بگیرید.

    با آرزوی بهترینها

    سپاس

    دکتر
    واقعا خودم هم به این نتیجه رسیدم انتخابم اشتباه بوده و شوهرم اصلا مناسب ازدواج نیست فکر نکنم با هیچ کس زندگی کنه چون تعهد و مسیولیت و صداقت نداره. خیلی احساسی و بچگانه فکر میکردم چون خیلی شناختم از روابط کم بود. به نظر شما با مشاوره امیدی به تغییر همچین ادمی وجود داره . بچه که اصلا چون ما خیلی وقته رابطه نداریم همون چند ماهم هم ماهی دو سه بار به اصرار من بود. الان بیشتر به زندگی بعد طلاق فکر میکنم چه روزهایی در انتظارمه یا چه تصمیمی باید برا ایندم بگیرم

  16. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    سلام متاسفم که این تصور جا افتاده که خب مرد بی اراده هست چشمش به دخترای خراب میفته بنده خدا دلش میخواد خب!!ای زن تا میتونی برو زیرعمل و ارایش کن و خودتو بکش تا شوهر بی اراده و عذر میخوام اینو میگم حیوان صفتت جذب اون دختر خرابا که تور انداختن واسه مردای متاهل نشه!!!متاااسفم!!!!!
    خانم عزیز داشتن مدرک بالا نشون دهنده شعور یه ادم نیست اتفاقا خیلی از ادمایی که مدرک بالا دارن چون فرصت فکر کردن به ابعاد دیگه زندگی رو نداشتن نمیشه خیلی روشون حساب کرد. اینم بگم هیچی مطلق نیست.
    من خیلی از استاد دانشگاه ها رو میشناسم (استاد خودمون یکیش)که یه عالمه دختر میان طرفش و به هیچ کدوم محل نمیزاره و سرسنگینه و تازه کلی از همسرش تعریف میکنه و فرزند هم داره همسرشم ما دیدیم والا خیلی ساده بود.اینا ادم نیستن؟!!!!!
    شما اصلا بچه دار نشو و نمیگم طلاق بهترین راهه ولی حتما بایه مشاور خوب مشورت کن ببین چه توصیه ای میکنه و اگر همسرتون بخواد اینقدر راحت عهدشکنی بکنه و تعهدش رو زیرپا بزاره و بهتون کم توجهی کنه واقعا لازمه تا اخر عمر باهاش زندگی کنین و عذاب بکشین؟!!
    بیخود جو نده برعکسشم این موضوع صدق میکنه ما دیوار یکرو کاگل نمیکنیم این ذات انسانه

  17. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  18. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    بیخود جو نده برعکسشم این موضوع صدق میکنه ما دیوار یکرو کاگل نمیکنیم این ذات انسانه
    چی ذات انسانه؟
    من چی گفتم که جو دادم ؟
    گفتم خیلی از مردا بخوان خیانت کنن کار به این ندارن زنشون ارایش کرده ذات خرابو با هیچی نمیشه درست کرد.میتونه خود مرد به زنش بگه من دوست دارم برام این لباسو بپوشی یا اینجور بگردی باید بره خیانت کنه تا به زنش بفهمونه اینو؟
    چی میگی متوجه نشدم.
    ویرایش توسط saba95 : 09-26-2017 در ساعت 06:10 PM

  19. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  20. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    چی ذات انسانه؟
    من چی گفتم که جو دادم ؟
    گفتم خیلی از مردا بخوان خیانت کنن کار به این ندارن زنشون ارایش کرده ذات خرابو با هیچی نمیشه درست کرد.میتونه خود مرد به زنش بگه من دوست دارم برام این لباسو بپوشی یا اینجور بگردی باید بره خیانت کنه تا به زنش بفهمونه اینو؟
    چی میگی متوجه نشدم.

    این حرفت جوه
    ===
    ه خب مرد بی اراده هست چشمش به دخترای خراب میفته بنده خدا دلش میخواد خب!!ای زن تا میتونی برو زیرعمل و ارایش کن و خودتو بکش تا شوهر بی اراده و عذر میخوام اینو میگم حیوان صفتت جذب اون دختر خرابا که تور انداختن واسه مردای متاهل نشه!!!
    ===

    ذات انسانه که خوشبو و خوشگل و خوشتیپ باشه چه زن چه مرد . واسه ما مردا هم همینه وقتی یه زن تو محیط اجتماعی فعالیت میکنه و دور برش کلی پسر جوون خوشتیپ و خوش بو گرفتن من مرد اگه ژولیده پولیده بیام جلوی زنم یا بوی عرق و بد بدم قطعا دلشو میزنم .یعنی یه زن و یا یه مرد اینقدر شعور ندارن که بدونن تو زندگی زناشویی رعایت اینطور نکاتی مهمه؟؟؟؟

    پس اگه شعور ندارن نباید ازدواج میکردن اصلا

  21. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  22. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    ببخشید شما و همسرتون چه جور شخصیتی دارید؟ یعنی منزوی اروم و کم حرف هستید؟ از وقتی باهم ازدواج کردید چقدر در طول روز باهم حرف میزدید؟

    به نظرم باید هر چه زودتر تکلیفتونو مشخص کنید شوهرتون باید تصمیمشو بگیره که شما رو اگر میخوات باید شما رو شریک همه ی زندگیش بدونه یعنی اینکه میگن فلان جا میخوات بره شما هم باهاش برید و...واگرم نمیخوات در این مسیر شمارو شریک بدونه تنها راهش جدایی است اینکه چند ماه از هم جدا بشید که حالا بعدش ببینه میتونید باهم باشید یا نه . مطمنن همون یه ذره محبت هم برای همیشه از بین میره و هم شما به نبود اون عادت میکنید هم اون . باید قبل از اینکه به تهران برید تکلیف این زندگی مشترک رو مشخص کنید شاید هنوز ایشون وارد اون مسیرهایی که تو ذهنتون تجسم کردید وارد نشده و با این تنهایی اونو به این مسیر دارید هدایتش میکنید.
    بهتره زودتر باهاش تماس بگیرید یه جا همو ملاقات کنید و با زبان اروم و بدون مشاجره از احساساتش بپرسید و شما هم از احساساتتون ازینکه چقدر دوسش دارید و حتی ازون بی اعتمادی هایی که در شما ایجاد شده بدون دعوا و ...و بهش بگین یه فرصت بدین که رو حرفاتون فکر کنه و تصمیم نهاییشو بگیره .نشون بدین که شما این زندگی رو دوست دارید و دارید برای حفظش تلاش میکنید نه اینکه سریع رهاش میکنید
    ویرایش توسط eli2 : 09-26-2017 در ساعت 06:38 PM
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  23. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر محروم
    تاریخ عضویت
    May 2016
    شماره عضویت
    27925
    نوشته ها
    2,306
    تشکـر
    3,118
    تشکر شده 3,059 بار در 1,592 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    این حرفت جوه
    ===
    ه خب مرد بی اراده هست چشمش به دخترای خراب میفته بنده خدا دلش میخواد خب!!ای زن تا میتونی برو زیرعمل و ارایش کن و خودتو بکش تا شوهر بی اراده و عذر میخوام اینو میگم حیوان صفتت جذب اون دختر خرابا که تور انداختن واسه مردای متاهل نشه!!!
    ===

    ذات انسانه که خوشبو و خوشگل و خوشتیپ باشه چه زن چه مرد . واسه ما مردا هم همینه وقتی یه زن تو محیط اجتماعی فعالیت میکنه و دور برش کلی پسر جوون خوشتیپ و خوش بو گرفتن من مرد اگه ژولیده پولیده بیام جلوی زنم یا بوی عرق و بد بدم قطعا دلشو میزنم .یعنی یه زن و یا یه مرد اینقدر شعور ندارن که بدونن تو زندگی زناشویی رعایت اینطور نکاتی مهمه؟؟؟؟

    پس اگه شعور ندارن نباید ازدواج میکردن اصلا
    حرفت درسته ذات انسان زیبا طلبه و اراستگی رو دوست داره منم منکرش نیستم.حرف من اینه مرده میتونه به زنش بگه واسم اینجور بگرد یا این لباسو بپوش خدا ناسلامتی بهش زبون داده الانم فک نمیکنم مث سابق بااشه . دخترا ی امروزی خیلی به اراستگیشون و ظاهرشون اهمیت میدن خیانت به این چیزا نیست چون من مردی رو میشناسم که زنش فوق العاده خوشکله و همیشه هم اراسته هست ولی از بس خیانت میکنه صداش دراومده .من گفتم اینقدر سطحی و بچه گانه قضیه رو نگاه نکنیم.مشکل این خانم با ارایش و لباسای لختی حل نمیشه.
    همیشه نباید از یه طرف توقع داشت طرف دیگه هم باید یکم از فهم و انسانیت مایه بزاره.
    ویرایش توسط saba95 : 09-26-2017 در ساعت 06:26 PM

  24. کاربران زیر از saba95 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  25. بالا | پست 16

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط saba95 نمایش پست ها
    حرفت درسته ذات انسان زیبا طلبه و اراستگی رو دوست داره منم منکرش نیستم.حرف من اینه مرده میتونه به زنش بگه واسم اینجور بگرد یا این لباسو بپوش خدا ناسلامتی بهش زبون داده الانم فک نمیکنم مث سابق بااشه . دخترا ی امروزی خیلی به اراستگیشون و ظاهرشون اهمیت میدن خیانت به این چیزا نیست چون من مردی رو میشناسم که زنش فوق العاده خوشکله و همیشه هم اراسته هست ولی از بس خیانت میکنه صداش دراومده .من گفتم اینقدر سطحی و بچه گانه قضیه رو نگاه نکنیم.مشکل این خانم با ارایش و لباسای لختی حل نمیشه.
    همیشه نباید از یه طرف توقع داشت طرف دیگه هم باید یکم از فهم و انسانیت مایه بزاره.

    صحبت ما مردای نرماله نه هرزه ها

  26. بالا | پست 17

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    سلام

    ببخشید خانم الهام مگه شما از لحاظ ظاهر و آرایش و لباس و ... چیزی برای همسرتون کم گذاشتین؟ جایی از متنتون که ندیدم من

  27. بالا | پست 18

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    ببخشید شما و همسرتون چه جور شخصیتی دارید؟ یعنی منزوی اروم و کم حرف هستید؟ از وقتی باهم ازدواج کردید چقدر در طول روز باهم حرف میزدید؟

    به نظرم باید هر چه زودتر تکلیفتونو مشخص کنید شوهرتون باید تصمیمشو بگیره که شما رو اگر میخوات باید شما رو شریک همه ی زندگیش بدونه یعنی اینکه میگن فلان جا میخوات بره شما هم باهاش برید و...واگرم نمیخوات در این مسیر شمارو شریک بدونه تنها راهش جدایی است اینکه چند ماه از هم جدا بشید که حالا بعدش ببینه میتونید باهم باشید یا نه . مطمنن همون یه ذره محبت هم برای همیشه از بین میره و هم شما به نبود اون عادت میکنید هم اون . باید قبل از اینکه به تهران برید تکلیف این زندگی مشترک رو مشخص کنید شاید هنوز ایشون وارد اون مسیرهایی که تو ذهنتون تجسم کردید وارد نشده و با این تنهایی اونو به این مسیر دارید هدایتش میکنید.
    بهتره زودتر باهاش تماس بگیرید یه جا همو ملاقات کنید و با زبان اروم و بدون مشاجره از احساساتش بپرسید و شما هم از احساساتتون ازینکه چقدر دوسش دارید و حتی ازون بی اعتمادی هایی که در شما ایجاد شده بدون دعوا و ...و بهش بگین یه فرصت یه هفته ای بدین که رو حرفاتون فکر کنه و تصمیم نهاییشو بگیره .نشون بدین که شما این زندگی رو دوست دارید و دارید برای حفظش تلاش میکنید نه اینکه سریع رهاش میکنید
    شوهرم تو محیط دوستان یا کار یا خانواده خودش خیلی پرانرژی و خوش مشربه ولی تو خونه یا خانواده من خیلی ارومه. یه مشکل اساسی منم همینه که خیلی کم حرف میزنه از سرکار میاد چیزی تعریف نمی کنه من بیشتر باید دنبال سوژه باشم حرف بزنم این موضوع خیلی منو اذیت میکرد و من مجبور بودم وقتایی که شوهرم نیست با اعضا خانوادم حرف بزنم چون سکوت و حرف نزدن تو کل روز خیلی منو اذیت میکرد. نود درصد سرش تو لپ تاپشه شاید کل حرفامون تو روز نیم ساعت نمیشد. ولی با دخترایی که رابطه داشت ساعتها تو روز حرف میزد البته بیشتر چت ************ی میکرد من فکر میکنم اختلال روانی یا شخصیتی داره ولی چرا باید اصلا حتی به من دست نزنه و حتی اگه بهش میگفتم در حد یک دقیقه رفع تکلیف انجام میداد الان یاد کارهاش میفتم حالم بد میشه. نمیدونم اصلا دوست ندارم پیشقدم بشم حتی بگم تو و زندگی دوست دارم چون فکر میکنم اینطور طلبکارتر میشه کلا الان بجای اینکه بدهکار باشه طلبکار بود میگفت باید شرطهامو قبول کنی تا اخر عمر بچه نخوایی با خانواده رفت امد نکنی به رفت امد با دوستام گیر ندی بعدم حالت لجبازی میگه اینجاباشی از سر لج هم شده رابطمون خوب نمیشه محلت نمیدم حالا اصلا نمی تونم پیشقدم بشم خواستم بهش ایمیل بزنم ولی فکر نکنم براش اهمیتی داشته باشه حتما خوشحالم هست من نیستم اخر هفته ها بره مشهد. ما چند روز پیش قبل اومدن خونه بابام حرف زدیم راستش میگفت بهت توجه میکنم ولی صداقت و پشیمونی تو حرفاش حس نکردم فقط حس میکنم وقتی جدی حرف جداییی میزنم عذاب وجدان میگیره یا شاید از ترس آبرو احتمالا چند هفته دیگه برگرده ولی خودم هر کاری میکنم که حتی بهش پیشنهاد مشاوره بد بریم ولی اینقدر ازش ناراحت و دلسردم که پشیمون میشم. میخوام حالا که شروع کردم به این راحتی کوتاه نیام چون از بس کوتاه اومدم اینقدر گستاخ و وقیح شده. خیلی وقته تو زندگیم حس کردم منو دوست نداره از لحاظ عاطفی و توجه خیلی اذیت شدم. دلم نمی خواد راحت به همچین ادمی برگردم انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. نمیدونم نمی تونم ارامش داشته باشم خیلی ذهنم درگیره با خودم حرف میزنم. حالا نمیدونم قبل رفتن تهرانم بهش ایمیل بزنم یا نه.

  28. بالا | پست 19

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نه اتفاقا من به لباس و ظاهرم میرسم البته در حد نرمال. خیلی اهل تیپ های فشن یا بی حجاب نیستم. بعضی وقتا هم که تو خونه ارایش میکردم شوهرم یا بی توجه بودیا میگفت واسه چی ارایش میکنی من ساده دوست دارم. من با نظرات شما کاملا موافقم.

  29. بالا | پست 20

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    نه اتفاقا من به لباس و ظاهرم میرسم البته در حد نرمال. خیلی اهل تیپ های فشن یا بی حجاب نیستم. بعضی وقتا هم که تو خونه ارایش میکردم شوهرم یا بی توجه بودیا میگفت واسه چی ارایش میکنی من ساده دوست دارم. من با نظرات شما کاملا موافقم.
    از اول ازدواجم شوهرتون اینطوری بود؟

  30. بالا | پست 21

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    به نظرتون یک ایمیل بزنم. هم درد و دل و حرفهامو بزنم هم بگم اگه حاضر نیستی الان بیای
    مشاوره
    من به فکر اینده خودم باشم . چون می خوام برم تهران چند تا کلاس ثبت نام کنم میترسم وسطش مجبور بشم ول کنم

  31. بالا | پست 22

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    تاحالا گفتید شوهرم این صفات منفی را داره
    حالا بیاید صادقانه این سوالو جواب بدید :


    شوهرتون چه صفات مثبتی داره؟؟؟

  32. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  33. بالا | پست 23

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    به نظرتون یک ایمیل بزنم. هم درد و دل و حرفهامو بزنم هم بگم اگه حاضر نیستی الان بیای
    مشاوره
    من به فکر اینده خودم باشم . چون می خوام برم تهران چند تا کلاس ثبت نام کنم میترسم وسطش مجبور بشم ول کنم
    معلومه که نه

  34. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  35. بالا | پست 24

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    چند ماه اول عقد خوب بود ولی کم کم براش عادی بود زیاد عکس العمل نشون نمیداد البته کلا چون اکثرا مسایل همینجوری ادم که احساسشو بروز بده نیست

  36. بالا | پست 25

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    چه قاطعانه.
    از لحاظ موقعیت کاری خوبه. تیپش خوبه.دست و دلبازه کاری نداره که من چقدر پول خرج میکنم هر چند ادم ولخرجی نیستم. اهل غر نزدن نیست غذا درست کنم یا من برم خونه بابام یا بیرون کاری نداره. ادم خود ساخته همیشه رو پای خودش بوده نسبت به زندگی خانوادش حساسه یعنی کمک مالی لازم داشته باشه انجام میدن ولی از لحاظ عاطفی اصلا زنگ نمیزنه حالشون بپرسم واقعا دیگه چیزی به نظرم نمیرسه.

  37. بالا | پست 26

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    پس نیازی نیست بگم برم تهران. اخه اون واسطه که گفتم الان کربلا رفته ده روز دیگه میاد میترسم هی زنگ بزنه بگه بیا سر خونه زندگیت. خودم فعلا تو شرایط برگشت نیستم اصلا دلم نمی خواد به اون زندگی برگردم.

  38. بالا | پست 27

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    والا به نظرم همسرتون خیلی بیش از حد درونگرا باشن.چون گفتید استاد هستن خیلی از کسایی که درس خونده هستن در حد دکترا خودشون را یه جورایی وقف درس کردن و بیخیال خیلی چیزا شدن

  39. بالا | پست 28

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نه اتفاقا تو جمع دوستاش خیلی خوش مشربه یعنی از بیرون کسایی که ببیند میگن چقدر خوش سرزبونه. ولی چون تو خونه تک پسر بوده سه تا خواهر داشته تنها بوده انگار براش عادت شده تو خونه ساکت باشه سرش تو لپ تاپ باشه.
    ببخشید شما مشاور هستین. خیلی احتیاج دارم با کسی حرف بزنم.

  40. بالا | پست 29

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    ببخشید یک مساله دیگه هم اینکه مگر شما نمیفرمایید که همسرتون از نظر جنسی سرد هستند و حتی اختلال دارن پس چرا با بقیه دختر چت س.ک.س.ی میکنن؟؟!

  41. بالا | پست 30

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    [QUOTE=shahriar;253268]ببخشید یک مساله دیگه هم اینکه مگر شما نمیفرمایید که همسرتون از نظر جنسی سرد هستند و حتی اختلال دارن پس چرا با بقیه دختر چت س.ک.س.ی میکنن؟؟![/QUOTE
    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    ببخشید یک مساله دیگه هم اینکه مگر شما نمیفرمایید که همسرتون از نظر جنسی سرد هستند و حتی اختلال دارن پس چرا با بقیه دختر چت س.ک.س.ی میکنن؟؟!
    فکر میکنم اختلال جنسی داره چون فکر میکنم سالهاست فیلم مبتذل میبینه و بیشتر دوست داره از طریق حرف زدن و دیدن لذت میبره تا رابطه. خیلی تو رابطه سخت حالت تحریک و نعوذ بهش دست میده ولی فکر کنم الان دنبال دارو بوده نمیدونم به خاطر اون دخترست حتما.
    به نظرتون الان باید چیکار کنم. همش این سایت رفرش میکنم منتظرم یکی راهنماییم کنه.

  42. بالا | پست 31

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    اخرین باری که با هم دعوا کردیم شوهرم تو عصبانیت و دعوا یک جمله گفت که همش تو ذهنمه گفت بعد چند ماه اول عقد از ازدواجم پشیمون شدم از سر ترحم باهات موندم. هر چند اگه الان بهش بگم میگه تو عصبانیت بوده ولی فکر میکنم حقیقت همینه.

  43. بالا | پست 32

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    واقعا خودم هم به این نتیجه رسیدم انتخابم اشتباه بوده و شوهرم اصلا مناسب ازدواج نیست فکر نکنم با هیچ کس زندگی کنه چون تعهد و مسیولیت و صداقت نداره. خیلی احساسی و بچگانه فکر میکردم چون خیلی شناختم از روابط کم بود. به نظر شما با مشاوره امیدی به تغییر همچین ادمی وجود داره . بچه که اصلا چون ما خیلی وقته رابطه نداریم همون چند ماهم هم ماهی دو سه بار به اصرار من بود. الان بیشتر به زندگی بعد طلاق فکر میکنم چه روزهایی در انتظارمه یا چه تصمیمی باید برا ایندم بگیرم
    متاسفم ولی حتما نه, ازدواج درستی نداشتید پس سعی کنید طلاق مناسب و معقولی داشته باشید (با فکر و تدبیر) و حتما استقلال مالی و کار و شغل را در نظر داشنته باشید.

    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  44. بالا | پست 33

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    متاسفم ولی حتما نه, ازدواج درستی نداشتید پس سعی کنید طلاق مناسب و معقولی داشته باشید (با فکر و تدبیر) و حتما استقلال مالی و کار و شغل را در نظر داشنته باشید.

    موفق باشید

    سپاس

    دکتر
    ممنون از راهنماییتون. خودم هم تصمیم دارم یک سری کلاس و مهارت در تهران بیام یاد بگیرم. به نظرتون منتظر اقدام اون باشم یا برا مهریه اقدام کنم.
    اگه زنگ زد چه واکنشی نشون بدم اخه مشاور رفتم گفت جواب بده بهش پیشنهاد بده بیاد مشاوره میگفت ازین بدتر هم با مشاوره درست شدند. حتی من دوست ندارم حتی بهش پیشنهاد بدم هیچ امیدی به تغییر ندارم. خیلی تو ذهنم باهاش دعوا میکنم یا فکر میکنم برا اخرین بار چی بگم نمیدونم چطور کنار بیام.

  45. بالا | پست 34

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    ممنون از راهنماییتون. خودم هم تصمیم دارم یک سری کلاس و مهارت در تهران بیام یاد بگیرم. به نظرتون منتظر اقدام اون باشم یا برا مهریه اقدام کنم.
    اگه زنگ زد چه واکنشی نشون بدم اخه مشاور رفتم گفت جواب بده بهش پیشنهاد بده بیاد مشاوره میگفت ازین بدتر هم با مشاوره درست شدند. حتی من دوست ندارم حتی بهش پیشنهاد بدم هیچ امیدی به تغییر ندارم. خیلی تو ذهنم باهاش دعوا میکنم یا فکر میکنم برا اخرین بار چی بگم نمیدونم چطور کنار بیام.
    جواب بدین منتها مثل 2 انسان بالغ رفتار کنید. ببینید مسئله درست شدن ایشون یکطرف و لی از طرفی با شک و سو ظن شما و عدم عشق و علاقه و رابطه جنسی چی!!!!

    من نظر خودم رو گفتم چون شما پرسیدید و صد البته زندگی شماست و حق تصمیم با شما

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  46. بالا | پست 35

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    جواب بدین منتها مثل 2 انسان بالغ رفتار کنید. ببینید مسئله درست شدن ایشون یکطرف و لی از طرفی با شک و سو ظن شما و عدم عشق و علاقه و رابطه جنسی چی!!!!

    من نظر خودم رو گفتم چون شما پرسیدید و صد البته زندگی شماست و حق تصمیم با شما

    سپاس
    دکتر
    ممنون خوشحال میشم وقت میذارین نظرتونو میفرمایین. ببخشید شما مشاور هستین.

  47. بالا | پست 36

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نمیدونم چطور یکم آروم باشم همش یا دارم به خوبیها و محبتهایی که خالصانه براش انجام دادم یا به رفتارها و بی تفاوتی هاش چقدر با حرفاش و رفتاراش منو ناراحت کرد به اینکه شاید الان کنار اون با عشق نشسته چقدر خوشحاله یک درصدم هم به من فکر نمیکنه چقدر واسه خونه زندگیم زحمت کشیدم چقدر با کارهای هنری خونمو قشنگ تزیین کردم ولی الان از همش بدم میاد دلم میخواد برم وسایلمو بیارم دوست ندارم اون استفاده کنه. خیلی از دست خودم عصبانیم چرا اینقدر منفعلانه عمل کردم چرا پنج سال تحمل کردم. دلم میخواد بگم زودتر برو درخواست طلاق بده برم مهریه مو بذارم اجرا ولی همه میگن صبر کن. دلم میخواد اونم سزای این همه زجری ؛که به من داده رو ببینه ازش متنفرم.

  48. بالا | پست 37

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    خیلی نیاز دارم با کسی حرف بزنم ولی هیچکسو ندارم.

  49. بالا | پست 38

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    خیلی نیاز دارم با کسی حرف بزنم ولی هیچکسو ندارم.
    با خانواده چرا صحبت نمیکنید؟ دوست نزدیکی برای درد و دل ندارید؟

  50. بالا | پست 39

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    تنها چیزی که میتونم بگم که طلاق گرفتن خیلی راحته شاید الان همش به بدی های همسرت فکر میکنیو همه ی کارهای بدش تو ذهنت بزرگ جلوه میشه ولی بعد از طلاق همش به این فکر میکنی که چرا یه فرصت بهش ندادم چرا حداقل حرف دلمو بهش نزدم چرا نزاشتم حرف اخرو از طلاق اون بزنه . .بزار در اینده حداقل با خودت بگی تمام تلاشتو برای حفظ زندگی کردی این حس نباشه باهات که کاش برگردی گذشته و کار ناتمامی رو انجام بدی اگه فکر میکنی از محبت براش کم گذاشتی یا کاره خاصی میخاسه براش انجام بدی ، انجام ندادی و یا حداقل خواستتو بهش گفته باشی و اون خودش قبول نکنه حداقل اینجوری در اینده میتونی خودتو اروم کنی که تو تلاشتو کردی اون بود که نخواست و به نظرم لازمه که حتما پیش مشاور بره و اتمام حجتی بشه
    البته اینا صرفا نظر شخصی من بود
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  51. کاربران زیر از eli2 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  52. بالا | پست 40

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    با خانواده چرا صحبت نمیکنید؟ دوست نزدیکی برای درد و دل ندارید؟
    پدر و مادرم هستند که اونا هم بیشتر از بدی هاشو و رفتارهای توهین امیزش میزنند اونا همش میگن هیچ ویژگی خوبی غیر از مدرکش نداره اگه میخوای پنج سال همینجور بهت هیچ توجهی نکرده هر کار خواسته کرده برو بقیه عمرتم همینجوری بگذرون بهشون گفتم دیگه راجع بهش حرف نزنند ولی امکان نداره دو سه بار بحثش نشه منم خیلی بی حوصله و عصبی شدم.

  53. بالا | پست 41

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط eli2 نمایش پست ها
    تنها چیزی که میتونم بگم که طلاق گرفتن خیلی راحته شاید الان همش به بدی های همسرت فکر میکنیو همه ی کارهای بدش تو ذهنت بزرگ جلوه میشه ولی بعد از طلاق همش به این فکر میکنی که چرا یه فرصت بهش ندادم چرا حداقل حرف دلمو بهش نزدم چرا نزاشتم حرف اخرو از طلاق اون بزنه . .بزار در اینده حداقل با خودت بگی تمام تلاشتو برای حفظ زندگی کردی این حس نباشه باهات که کاش برگردی گذشته و کار ناتمامی رو انجام بدی اگه فکر میکنی از محبت براش کم گذاشتی یا کاره خاصی میخاسه براش انجام بدی ، انجام ندادی و یا حداقل خواستتو بهش گفته باشی و اون خودش قبول نکنه حداقل اینجوری در اینده میتونی خودتو اروم کنی که تو تلاشتو کردی اون بود که نخواست و به نظرم لازمه که حتما پیش مشاور بره و اتمام حجتی بشه
    البته اینا صرفا نظر شخصی من بود
    ممنون از نظرت عزیزم اره واقعا درست میگی الان فقط به بدی هاش فکر میکنم چون زندگی من لحظات شاد و رمانتیک و عاطفی خیلی کم داشت بیشتر تنهایی و بی تفاوتی و سردی شوهر بود. چون دو سال پیش چند بار این چت ها و خیانتاشو تکرار کرده بود الان دوباره بازم تکرار کرده حس میکنم براش عادت شده نمی خواد تغییر کنه مخصوصا که الانم میدونه من اطلاع دارم و ناراحتم بازم اهمیت نمیده و حاضر نیست رفتارشو تغییر بده اصلا نمیدونم به من فکر میکنه یا اونم از خداشه طلاق بگیریم. شوهرم اینقدر وجهه و برخورد خوبی تو بین اشناها و اقواممونم داشت که کسی باورش نمیشه جدا بشیم یا بگم اون مشکل داشت به اینم فکر میکنم یکم حالم بد میشه هر چند حاضر نیستم بدبخت باشم و دیگران فکر کنند خوشبختم.

  54. بالا | پست 42

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    نه اتفاقا تو جمع دوستاش خیلی خوش مشربه یعنی از بیرون کسایی که ببیند میگن چقدر خوش سرزبونه. ولی چون تو خونه تک پسر بوده سه تا خواهر داشته تنها بوده انگار براش عادت شده تو خونه ساکت باشه سرش تو لپ تاپ باشه.
    ببخشید شما مشاور هستین. خیلی احتیاج دارم با کسی حرف بزنم.

    ماها هیچکدوم مشاور نیستیم .هممون دوستای شما هستیم که سعی میکنیم با تجاربمون به شما کمک کنیم

    شما ایشون را انتخاب کردید یا ایشون شمارو؟

  55. بالا | پست 43

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    Jan 2016
    شماره عضویت
    25992
    نوشته ها
    2,016
    تشکـر
    2,703
    تشکر شده 2,480 بار در 1,283 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    ممنون از نظرت عزیزم اره واقعا درست میگی الان فقط به بدی هاش فکر میکنم چون زندگی من لحظات شاد و رمانتیک و عاطفی خیلی کم داشت بیشتر تنهایی و بی تفاوتی و سردی شوهر بود. چون دو سال پیش چند بار این چت ها و خیانتاشو تکرار کرده بود الان دوباره بازم تکرار کرده حس میکنم براش عادت شده نمی خواد تغییر کنه مخصوصا که الانم میدونه من اطلاع دارم و ناراحتم بازم اهمیت نمیده و حاضر نیست رفتارشو تغییر بده اصلا نمیدونم به من فکر میکنه یا اونم از خداشه طلاق بگیریم. شوهرم اینقدر وجهه و برخورد خوبی تو بین اشناها و اقواممونم داشت که کسی باورش نمیشه جدا بشیم یا بگم اون مشکل داشت به اینم فکر میکنم یکم حالم بد میشه هر چند حاضر نیستم بدبخت باشم و دیگران فکر کنند خوشبختم.
    ببین دوست عزیز هدف اینه تو خوشحال باشی و به ارامش برسی حالا به هر طریقی که شده ولی آیا الان بخوای طلاق بگیری به اون آرامش میرسی؟ مسلما نه چون تو الان با کلی علامت سوال تو ذهنت که همش بیجوابه میخوای فرار کنی و در نتیجه همیشه و همیشه اون سوال ها ارامشو ازت میگیره .کسی که میتونه با کمکش همه ی این سوال های ذهنتو به جواب برسونی همون مشاور هست . ببین همسر شما مرد کم حرفیه و مشخصه که خیلی مغروره که بخوات یه سری مسایل که تو دلشه به شما بزنه پس بهتره پیش مشاور بره تا همه ی اون سوالای شما از طریق اون مشاور پرسیده بشه. تو بدون شناخت درست ازدواج کردی و الانم میخای بدون اینکه برای این زندگی بجنگی رهاش کنی و بعد بازم دچار پشیمونی بشی . درو همسایه و دوست وآشنا چند روز میان به تو حق میدن و باهات همدردی میکنن و میرن اونا خودشون کلی دردسر و گرفتاری دارن که بخوان برا تو دل بسوزونن. اینکه به فکر اینی که بخوای دیگرانو از خواب و خیال در بیاری به تو هیچ کمکی نمیکنه چون بعدش تنها میشی و یه عالمه فکر و خیال . باید به فکر خودت باشی خودت به خودت کمک کنی و قوی باش و با خودت بگو تا کامل همه چیزو نفهمیدم حاظر نیسم که ازین زندگی بیرون برم تا حرفاموزدم حرفاشو نزده من به این سادگی بیرون برو نیسم .میخام بعدش هر تصمیمی که گرفتی چه ادامه زندگی چه طلاق بدون شک و دودلی باشه به یه مرحله ای برسی که به یقین برسی و مطمن باشی بعدش تااابد پای تصیمت میمونی و پشیمون نمیشی . و همیشه اینو بدون امکان تغییر برا همه هست شاید همسرت منتظر یه جرقه است که از تو دره نجات پیدا کنه همون یه فرصت یک درصدو ازش نگیر.
    امضای ایشان
    و خدایی هست . مهربان تر از حد تصور ...

  56. بالا | پست 44

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    خب زندگی مشترکی که توش ابراز علاقه به همسر، محبت، نوازش، هم کلامی، تعامل جنسی و ... نباشه که دیگه پس چی میمونه؟ فقط مدرک دکترا و تیپ و مسایل مالی (به گفته خودتون)... شما اصلا چطور جذب این آقا شدید؟ در اون سه سال دوران دوستی ایشونو خوب رصد نکردید؟

  57. بالا | پست 45

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Jul 2015
    شماره عضویت
    19153
    نوشته ها
    2,540
    تشکـر
    1,726
    تشکر شده 5,759 بار در 1,860 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    من تو دوران دانشجویی هیچ ارتباطی با جنس مخالف نداشتم چون خیلی خوش سر زبون بود شاگرد اول کلاسمون بود بهم توجه کرد خوش تیپ بود جذبش شدم و اینکه اولش تو دوستی خیلی صداقت داشت و چون وضعیت مالی پدرش خوب نبود از همون اول خودش کار میکرد فکر میکردم خیلی خود ساخته و مستقله. از لحاظ مالی دست و دلبازه هر چی پول بخوام میده بهم غر نمیزنه مثلا اگه غذا درست نکنم بدون اعتراض غذا حاضری میخوری. ماههای اول ازدواج خیلی خوب بود ولی تو عقد یک دوری دو سه ماه داشتیم که دیگه سرد شدند. دارو هم میخورند بازم زیاد تاثیر نداشت چون شوهرم تو رابطه هم مشکل داشت خیلی سخت تحریک میشه و حاضرم نبود دکتر بره این مساله از همون زمانیکه اولین بار متوجه خیانتش شدم وجود داشت ولی حالا نمیدونم رابطه داره یا نه. ولی این سری اخر فهمیدم انگار دنبال دارو بود.
    امروزم رفتم دوباره یک مشاور دیگه میگفت تا زمانیکه شوهرت نیاد من نمیتونم نظر بدم که باید طلاق بگیری یا نه گفت اگه بتونی شوهرتو بیاری به احتمال زیاد بشه به زندگی برگردین. ولی خودم احساس خیلی بدی به شوهرم پیدا کردم یاد کارهاش و رفتاراش میفتم پشیمون میشم. اسیبی که تو این مدت بهم وارد شده شاید از طلاق بدتر باشه ولی مشاور میگفت مطمن نباش زندگی بعد طلاق برات راحته. پدرم میگه اگه اومد
    مشاوره
    برو زندگیت خوب میشه ولی خودم اصلا دیگه دلم نمی خواد به همچین ادمی محبت کنم یا حتی باهاش حرف بزنم نمیدونم رفتارم از شدت ناراحتی و فشار عصبی یا درست و منطقی. اینقدر مشاور راحت میگفت هشتاد درصد مردها به زنهاشون خیانت میکنند نصفشون نمی فهمند نصفشونم خودشون به نفهمی زدن میگفت میگفت خداروشکر معتاد و دست وبزن و... نداره ولی من گفتم من حس میکنم زندگی مشترکی نداشتیم حاضر نیستم به هر قیمتی تو این زندگی بمونم و خودم هم به خودم دروغ بگم. ایشالا هفته دیگه می خوام برم تهران خونه برادرم اونجا برم کلاس مهارتی یاد بگیرم. نمیدونم اگه شوهرم زنگ زدچه واکنشی نشون بدم. چون مطمنم او چند وقت دیگه زنگ میزنه شاید فقط به خاطر ابرو و اینکه چند سال باهم بودیم از سر عادت و ترحم باهام بمونه که عذاب وجدان نگیره بگه اینقدر برام فداکاری کرد و عمرشو پام گذاشت من بدبختش کردم صبح تا شب دارم تو ذهنم با شوهرم حرف میزنم و فکر میکنم چی بگم نمیدونم چرا نمی تونم رو افکارم کنترل کنم.
    عزیزم خوشتیپ بودن کار کردن و درس خون بودن صفتهای خوبی هستن اما کافی نیستن

    درکت میکنم میدونم چه حالیه وقتی اعتماد ادم نسبت به همسرش از بین میره

    میدونم چه درد عمیقی داره حق داری عزیزه دلم حق داری هرچقدر ناراحت باشی

    ببین اون ادمی که تو پیشش مشاوره رفتی اصلا و ابدا صلاحیت مشاوره دادن رو نداره

    پس دیگه نرو پیشش و وقت و پول و اعصابت رو حروم نکن

    متاسفانه الان حتی به ادمهای تحصیلکرده هم نمیشه اعتماد کرد!! یعنی چی که

    80 درصد مردها خیانت میکنن و خوبه که دست بزن نداره برو زندگیت رو بکن !!!

    واقعا به چه حقی همچین حرفهای پوچ و بی اساسی به شما زده ؟

    هیچ مردی حق خیانت به همسرشو نداره اگه ماهم سعی میکنیم کمکت کنیم برای این نیست که مردها حق دارن

    خیانت کنن واسه اینه که احتمال دادیم شاید شوهرت پشیمون باشه و ارزش بخشش رو داشته باشه

    در اینصورته که میتونی زندگیت رو بسازی...

    همه مردها بد نیستن نزار همسرتو با این حرف تبرئه کنن.

    بنظرم دور اون به ظاهر مشاور رو خط بکش و با شماره تلفنهای همین سایت تماس بگیر عزیزم

    قدم به قدم پیش برو و کارتو بسپار به کاردان امیدوارم که حل بشه مشکلت
    امضای ایشان
    آیا دوست دارید برای

    صلح جهانی کاری انجام دهید ؟

    به خانه بروید و به خانواده تان
    عشق بورزید


  58. بالا | پست 46

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    ممنون خوشحال میشم وقت میذارین نظرتونو میفرمایین. ببخشید شما مشاور هستین.
    بله هستم

    سپاس
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  59. بالا | پست 47

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Aug 2017
    شماره عضویت
    36217
    نوشته ها
    147
    تشکـر
    52
    تشکر شده 42 بار در 36 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    من سی و دوسالمه همسرم هم سنه. شوهرم دکترا داره استاد دانشگاست خودم هم ارشد و در دانشگاه بعد ازسه سال اشنایی ازدواج کردیم ولی از دو شهر متفاوت و خیلی دور از هم هستیم. الان تقریبا شش سال ازدواج کردیم سه سال عقد بودیم که چون شوهرم تو شهر ما دانشجو بود اون مدت هم خونه پدرم زندگی میکردیم. مشکل من اینه که مدتهات حس میکنم الویت زندگی شوهرم نیستم و بیشتر تو این مدت حس کردم هم خونه هستیم شوهرم بیرون کار میکنه منم کارهای خونه اصلا رابطه گرم و عاطفی بین مون نیست. البته شوهرم با خانواده خودش هم همین جوره شاید ماهها بگذره بهشون زنگ نزنه. یک سال بعد از زندگی مشترک متوجه چت های زیاد شوهرم و دیدن فیلم های مبتذل شدم تو یک سال متوجه شدم با چهار تا از دانشجوهات ارتباط داره البته ارتباط نود درصد بصورت چت ************ی بوده ولی فکر میکنم رابطه جنسی کاملی نداشتند یا حداقل زیاد نداشته اون مدت من تو شهر همسرم تنها بودم روزهای سختی رو گذروندم ولی با


    مشاوره
    که صحبت کردم تصمیم گرفتم بهش فرصت بدم البته من و شوهرم چند ساله رابطه جنسی گرمی نداریم شوهرم خیلی بجز همون چند ماه اول ازدواج سردمزاج بودند من شاید یکی دو سال اخیرا توانایی جنسیشونم پایین اومده مشکل داره ولی حاضر به پیگیری نیست البته چند ماه اخیر به اصرار من یک ری دارو تقویتی به زور میخوره. الان یک ساله اومدیم شهر نزدیک خانواده من. تابستون یک ماه تنهایی رفت شهرشون بعد که اومد متوجه یک سری رفتار مشکوک شدم بعد گفت باید هر هفته از سه شنبه تا جمعه برم یک شهر دیگه کلاس بردارم به خاطر مسایل مالی و تو باید بری خونه پدرت هر چقدر اصرار کردم منم بیام قبول نکرد تا کار به دعوا و خانوادهها کشید. و شوهرم ازینکه به اطرافیان و دوستان گفتم خیلی شاکی شد من متوجه شدم یه خط دیگه هم داره که پرینتشو که گرفتم دیدم تو یک ماه اخیر به طرز خیلی زیادی با یک دختری که نمی شناسم ارتباط داشته و احتمال میدم دانشگاه و کار بهونه بوده و به خاطر اون میره شهر دیگه. مشکل دیگم اینه که به دوستاش خیلی بیشتر اهمیت میده و امکان نداره دوستاش بیان دنبالش نره ولی اصلا نه خودش پیشنهاد میده با هم بریم نه من میگم قبول میکنه قبلا میگفت ماشین ندارم و من حوصله پیاده روی نداریم البته الان به خاطر رفتن به شهردیگه ماشین گرفته. مشکل دیگه اینه که ما تو روز خیلی کم باهم وقت میگذرونیم اون وقتی خونست نوددرصد پشت لپ تاپش تو اتاقشه. از لحاظ جنسی حتی بغل کردن و بوسیدن خیلی سرده شاید الان که شاید دو ماهی یکبار. مشکل دیگه سر بچه که اصلا علاقه نداشت قبلا مسایل مالی بهونه میکرد ولی یک سال پیش چند ماهی به اصرار شدید من اقدام کردیم یعنی هر بار سر رابطه باید اصرارش میکردم خودش اشتیاقی نشون نمیداد ولی الان بعد برگشتش شدید مخالف شده و هیچ رابطه نداریم. حالا موضوع من اینه که شوهر من خیلی تو عصبانیت دادو بیداد و توهین میکنه و نمیتونه خودشو کنترل کنه الان من تقریبا یک هفته است خونه پدرمم یکبار با واسطه اشتی کردیم ولی به خاطر یه حرف مادرم که بیشتر بهونه گیری بود دوباره دعوا کردیم حالا پیشنهاد شوهرم اینه یه چند ماه دور باشیم دوباره برگردیم زندگی کنیم ولی من مرددم که دوباره برگردم یا نه
    ترجیح میدم نظری ندم چون گاهی اوقات بعضی حرفا رو شنیدن، رو سرنوشت آدمها تاثیر گذاره
    امضای ایشان
    همیشه راهی وجود دارد

  60. بالا | پست 48

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    ماها هیچکدوم مشاور نیستیم .هممون دوستای شما هستیم که سعی میکنیم با تجاربمون به شما کمک کنیم

    شما ایشون را انتخاب کردید یا ایشون شمارو؟
    واقعا از همتون ممنونم. خیلی لطف می کنید که وقت میذارید نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم.
    ما تو دانشگاه اشنا شدیم همکلاسی بودیم ما دقیقا وقتی درسمون تموم شد سه ترم با هم همکلاس بودیم اخر ترم سه با هم اشنا شدیم الان فکر میکنم می بینم همون زمان هم یک سری علامت داشته ولی متاسفانه خیلی احساسی و بی تجربه بودم دقت نداشتم البته همون وقت مشاور دانشگاه هم رفتم گفت از نظر من پنجاه پنجاه هست هر جور خودت انتخاب میکنی هیچ کمکی نکرد هیچ هشداری نداد.

  61. کاربران زیر از الهام5566 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  62. بالا | پست 49

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Sep 2017
    شماره عضویت
    36730
    نوشته ها
    35
    تشکـر
    15
    تشکر شده 4 بار در 4 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    ماها هیچکدوم مشاور نیستیم .هممون دوستای شما هستیم که سعی میکنیم با تجاربمون به شما کمک کنیم

    شما ایشون را انتخاب کردید یا ایشون شمارو؟
    واقعا از همتون ممنونم. خیلی لطف می کنید که وقت میذارید نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم.
    ما تو دانشگاه اشنا شدیم همکلاسی بودیم ما دقیقا وقتی درسمون تموم شد سه ترم با هم همکلاس بودیم اخر ترم سه با هم اشنا شدیم الان فکر میکنم می بینم همون زمان هم یک سری علامت داشته ولی متاسفانه خیلی احساسی و بی تجربه بودم دقت نداشتم البته همون وقت مشاور دانشگاه هم رفتم گفت از نظر من پنجاه پنجاه هست هر جور خودت انتخاب میکنی هیچ کمکی نکرد هیچ هشداری نداد.

  63. کاربران زیر از الهام5566 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  64. بالا | پست 50

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : تردید در طلاق به علت خیانت همسر

    نقل قول نوشته اصلی توسط الهام5566 نمایش پست ها
    واقعا از همتون ممنونم. خیلی لطف می کنید که وقت میذارید نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم.
    ما تو دانشگاه اشنا شدیم همکلاسی بودیم ما دقیقا وقتی درسمون تموم شد سه ترم با هم همکلاس بودیم اخر ترم سه با هم اشنا شدیم الان فکر میکنم می بینم همون زمان هم یک سری علامت داشته ولی متاسفانه خیلی احساسی و بی تجربه بودم دقت نداشتم البته همون وقت مشاور دانشگاه هم رفتم گفت از نظر من پنجاه پنجاه هست هر جور خودت انتخاب میکنی هیچ کمکی نکرد هیچ هشداری نداد.
    تو اقوام کسی هست که ایشون ازشون حرف شنوی داشته باشه

صفحه 1 از 2 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد