عشق فامیلی
سلام، من 19 سالم هست و اهل اهواز هستم و امسال دانشگاه پیام نور رشته حقوق قبول شدم.
آدمی کم حرف در جمع و با شخصیت و در میان همه قابل احترام هستم و تا کنون خداییش همه ازم راضین و تعریف میکنن.
خانواده ما کلا بچه ها 4 نفره هستیم دوتا خواهر بزرگترم ازدواج کردم و من فرزند سومی هستم و یه برادر کوچکتراز خودم دارم که 15 سالش هست و خدارو شکر یه پدر و مادر عالی و بی نظیر دارم که از خدا مچکرم تا عمر دارم شکر میکنم
بنده علاقمند به دختر خاله م شدم که سنش پایین هست و بعضی مواقع هم اخلاقش خیلی عین بچه ها میشه و باید هم اینجور باشه چون سنش پایینه، دختر خالم اگر اشتباه نکنم باید متولد 82یا83 باشه و من متولد 77 هستم
خانوادهامون ارتباط خیلی خوب و گرمی باهم داریم جوری که خیلی خانواده هامون بهم هم احترام میزارن، خانواده من از حالا بفکر اینن که یکی رو برام برای 2یا3 سال دیگه برا ازدواج نشون کنن.
پدرم شغلش آتش نشان هست و اموراتمون خدارو شکر میگذره و خونه بزرگی(خدارو شکر) و ماشین داریم
دختر خالم یکمی به بقیه و بزرگترها بی احترامی میکنه و همین باعث شد که وقتی که به مادرم گفتم دختر خاله مو میخوام گفت باشه من میرم خواستگاری ولی من این کیس رو دوست ندارم بخاطر بی احترامی که میکنه
دختر خاله ام دختری با حجاب واقعی و اهل قرآن هست و خانواده مذهبی هستن و برادرش آخوند هست.
دختر خاله م کمی زبون درازه و همین باعث شد از چشم مادرم بیفته و منم گفتم باشه نمیخوامش ولی بخاطر اینکه مادرمو ناراحت نکنم گفتم وگرنه همینو میخوام
خواهرام و پدرم این دخترو تایید میکنن چون واقعا اگر بزرگ بشه عوض میشه قربونش برم
ولی حالا تنها چیز که از شما میخوام اینه که آیا حالا موقع رفتن برای خواستگاری این دختر هست چون سنش پایینه یا چه زمانی وقته؟
چون نمیخوام از دستش بدم
چندباری هم نگاهش کردم خندید و ابراز علاقه کرده ولی مطمئن نیستم
تو جمع چندباری روبروش نشستم و خیلی نگاهم میکنه
فقط بهم بگید حالا برم خواستگاری براش که جواب بله یا خیر بگیریم یا زوده چون نمیخوام از دستش بدم و یا در حد حرف باشه و نگه داشتن دختر برا 4یا5 سال
راستی اینم بگم حرفام و فکرم و کارهام و نصمیمهام خیلی بزرگتر سنم هستن و بنظر بقیه باتجربه هستم ولی نه زیاد
اینو خودم نمیگم همه میگن
واقعا ببخشید زیاد نوشتم یا اضافی یا بد نوشتم
امیدوارم پاسخ بدید و دلسوزی کنید
مرسی
نظرت چیه؟
نوشته اصلی توسط sam127
