با عرض سلام .
سه چهار سالیست که موضوعی ذهنم رو مشغول کرده.گفتنش یه خرده واسم سخته .من تمایلی به رابطه جنسی معمول ندارم و به نحوی متنفرم ازش .این رو هم بگم تمایلی به جنس موافق ندارم و نیاز عاطفی و جنسی زیادی هم دارم ولی از رابطه جنسی متنفرم و بیشتر به معاشقه علاقه دارم
خب معاشقه شروع رابطه اصلیه دیگه
یه مکانیزم دفاعیه
وقتی آدم مدتها دور بشه از اون چیزی که میخواد
کم کم واکنش وارونه نشون میده
یعنی از یه چیزی متنفره اما چون مجبوره باهاش روبرو باشه میگه من عاشق فلان چیزم
یا یه چیزی رو دوس داره اما چون نمیتونه داشتش باشه میگه من ازش متنفرم
آره میدونم معاشقه شروعه ولی مشکلی که وجود داره تو تصوراتم اصلا نمیتونم رابطه جنسی که به صورت معمول وجود داره رو مجسم کنم .اگر هم بخوام رابطه جنسی رو تجربه کنم ترجیح میدم با عرض معذرت رابطه مقعدی رو تجربه کنم نه رابطه ..نوشته اصلی توسط sam127
میدونم چی میگی ولی این فرق میکنه .من نمیگم کلا از رابطه جنسی متنفرم .میگم به رابطه مقعدی تمایل دارم و از رابطه معمول که وجود داره متنفرم
صبور باش
خب اینی که میگی یه چیز معمولی نیست
و بعدا برات مشکل ساز میشه چون ممکنه همسرت این نوع رابطه رو اصلا نخواد که البته حقش هم هست
فک کن ببین علتش چیه که باعث نفرتت شده
نمیگم برو پیش روانشناس چون میدونم نمیری
والا دلیل نفرتم رو دقیق نمیدونم .ولی حتی فکر کردن بهش هم حالم رو بهم میزنه.بعضی وقتا فکر میکنم که اصلا نباید ازدواج کنم چون دختری نیست این جور عقاید من رو قبول کنهخب اینی که میگی یه چیز معمولی نیست
و بعدا برات مشکل ساز میشه چون ممکنه همسرت این نوع رابطه رو اصلا نخواد که البته حقش هم هست
فک کن ببین علتش چیه که باعث نفرتت شده
نمیگم برو پیش روانشناس چون میدونم نمیری
اخه مشاور حضوری روم نمیشه برم
تجربه کردین و متنفر شدین یا به خاطر تصورات خاصی این اتفاق افتاده؟
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
سلام
شاید فکر میکنید چون رابطه جنسی باعث باردار شدن میشه و این حس باردار شدن طرف مقابل برای شما خوشایند نیست و با اون تصور برای شما دافعه ایجاد کرده
اینجا فکر نمیکنم کسی در این مورد تخصص لازم رو داشته باشه باید پیش یه روان شناس برید تا شما رو ریشه یابی کنه و دلیل این تمایل رو بدونه.
نه کلا هیچ تجربه ای ندارم.ولی کلا حالم بد میشه از فکر کردن بهش
نه فکر نکنم به خاطر این موضوع باشه .چون همه این مسائل ذهنیه و تو واقعیت قرار نیست انجامش بدم که از باردار شدن شخصی واهمه داشته باشم .چون اصلا شخصی در کار نیست
روم نمیشه حضوری برم پیش روانشناس
فقط برای گفت وگو عرض میکنم و برای حل مشکل باید پیش روانشناس برین و هر کسی نسخه خودش رو داره
با توجه به تایپیکهای دیگتون افسرده هم هستین چرا دکتر نمیرین ؟ از چی خجالت می کشین؟
دوستی داشتم که از جنس مخالف خوشش می یومد و در رابطه فقط معاشقه رو دوست داشت و نه رابطه کامل رو ، یه جور دلزدگی نسبت به دخول داشت و هیچ دوست دختری هم نداشت حتی علاقه زیادی به دیدن فیلم پورن نداشت و البته یه تصورات و فانتزیهای غیر معمول دیگه ای هم داشت.و حتی مدل خودارضاییش هم فرق می کرد
میدیدم که تو جمع وقتی صحبتی از جنس مخالف میشد خیلی اذیت میشد و دوست دختری هم نمی تونست برای خودش پیدا کنه و فکر می کرد با بقیه خیلی فرق داره و مشکل اساسی داره خلاصه بالاخره پیش دکتر رفت ( اول ارولوژی . بعد روانشناس ) و اون بهش گفته بود چون تجربه نکرده این تصورات براش پیش اومده و با تجربه کردن مشکلش حل میشه که همینطور هم شد بعد از تجربه دومین رابطه جنسی کلا یه آدم دیگه شد!
البته توجه داشته باشید برای هر شخص بیماری علی رغم علائم یکسان یه نوع درمان خاصی توصیه میشه که تشخیصش به عهده متخصص هست
و در این موارد حساس خود درمانی به هر شکلی ممنوعه و احمقانست
به نظر من شما به دلایلی مثل نداشتن اعتماد به نفس راههایی برای ارضای خودتون متصور شدین که به اینجا رسیده
من مثل خیلی از کاربرای دیگه دانش و تخصصی تو مشاوره ندارم و فقط نظر خودمو میگم
برای کسانی که قوانین سرسختانه در زندگی شون میذارن:
به جای تمرکز بر روی نتایج ، به تلاش های خود بیندیشیم و برنامه ریزی کنیم.
نگاه به گذشته، افسردگی و نگاه به آینده ، اضطراب ایجاد می کند، چون نه قادر به تغییر گذشته ایم و نه به آینده آگاهی داریم.
امیدوارم تاپیکت به خاطر اون چیزی که من فکر میکنم نباشه.
سلام
مطلب شما را خواندم عزیز, نمیدانم چند سالته ولی شما به شدت آسیب دیده ای , که این آسیبها میتوانه نورولوژیکی,ژنتیکی ,روانی,تربیتی باشه یا کمپلکسی از انها !!!
میگی این حالت من طبیعیه:حتما نه!!, میگی قابل درمانه: میگم نیاز به بررسی بالینی و آزمایشات مربوطه رو داره, میگی قابل درمانه: میگم نمیدانم ولی قابل کنترل احتمالا هست.
میگی روم نمیشه برم پهلوی روانشناس: میگم متاسفم ولی راه دیگه ای برای دانستن امر و علت این نوع نگرشت به مسئله و درمان و کنترل آن نیست!!!!!!؟؟؟؟!!!
کوتاه سخن:
حتما و لطفا برای معاینه بالینی به یکی از همکاراران حاذق ما (روانشناس آنالیزم) در شهر خودت رجوع کن.
موفق باشی
سپاس
دکتر
وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد
و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد
سلام آقا آروین
به نظرم همونطور که آقای دکتر و بچه ها فرمودن خیلی بهتر هست که مشاوره ی حضوری تشریف ببرید
درسته براتون سخته ولی خود مشاور کمکتون میکنن که بتونین به راحتی مسئله تون رو بیان کنین
اگه هم زیاد سختتونه براشون تو یه کاغذ بنویسید و بگید روتون نمیشه مستقیم بگید
ولی به نظرم ارزشش رو داره.
خیلی معذرت می خوام ولی اگه قرار باشه همه نسخه پیچی کنن که برن پیش مشاور ما اینجا چیکار میکنیم
قراره اینجا کسانی که خجالت میکشن مشکلشون رو راحت مطرح کنن که حل بشه
نرو پیش روانپزشک
دستت به اب برسه با کله میپری توی دریا
چن سالته تا حالا خودارزایوندگی کردی؟؟
رابطه مقعدی انحراف جنسیه و اینکه مشکلات بدی دارد....
فهمیدم رویاهام خوابن،آرزوها بَر آبَن
تنها راه آرامش این قرص های عصابن
عشق بدون عمل معنایی نداره
اعتماد بدون اثبات هیچه
و عذرخواهی بدون اینکه تغییر کنی بی معناست...
این قافله عمر عجب می گذرد
دریاب دمی که با طرب می گذرد
ساقی غم فردای حریفان چه خوری
پیش آر پیاله را که شب می گذرد خیام
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
نظرت چیه؟
