نمایش نتایج: از 1 به 6 از 6

موضوع: روزمرگی، بی حوصلگی

5221
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36911
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    روزمرگی، بی حوصلگی

    سلام
    این سوال برادرم هست که پرسیده
    |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||| ||||||||||||
    امسال کنکور دارم. درس خوندن رو دوست دارم با هیچ درسی مشکلی ندارم از نظر فهم و درک. ولی الان 2 هفته ای هست دچار روزمرگی شدم. یعنی همه ش روز ها برام تکراریه. درس ها همون ها، تست، خواب دوباره درس و تکرار همین روال.
    تفریح خاصی ندارم. گاهی می رم یه دوری پاساژ های اطراف می زنم ولی کوتاه، و لذت بخش نیست.
    نمی دونم چطوری باید از پس همه این درس ها با هم برمیام؟
    اصلا متمرکز رو درسم نیستم. بی حوصله ام. انگیزه دارم برام مهمه و می دونم اگر نخونم عواقب وحشتناکی داره و انتظار خانواده هم خب بالا هست. 15 میلیون شهریه پیش دانشگاهی کم پولی نیست.
    الان کتاب جلوم باز هست ولی اصلا چشمام مطلب رو دنبال نمی کنه می بینم 3 ساعت گذشته و 2 صفحه خوندم. یا شب ها بی خواب می شم. مثلا 11 می رم بخوابم که فردا از 8 صبح شروع کنم ولی 4 صبح خوابم می بره 11 بیدار می شم صبحونه می خورم دوباره شدیدا خوابم می گیره. در ضمن شب ساعت 11 تا 4 صبح فقط تو رختخواب وول می خورم از این ور به اون ور همین. بازی با موبایل و .... در کار نیست.
    اهل کامپیوتر و موبایل و سرگرمی های بیخود هم اصلا نیستم. حتی سوالم رو هم گفتم برادرم بپرسه که خودم سراغ نت نیام.
    پیش مشاور درسی که زیاد می رم ولی چرت و پرت می گن. دکتر اعصاب و روان هم تجویزات زیر رو کرده و مصرف می کنم البته 2 ساله. از همه بیشتر همین کمکم کرده. استرسم سرکوب شده و تمرکزم بهتر دارم نسبت به چند سال قبل مقایسه می کنم وگرنه الان هم همه مشکلات و استرس سرجاش هست ولی کمتر از گذشته.
    فلوکستین 20 2 تا - کلونازپام 1 2 تا- نورتریپتیلین 25 2 تا- پرفنازین 2 1عدد.

    ترس ترد شدن یا عدم احترام کافی و مقبولیت توسط خانواده هم خیلی عذابم میده.

    یه چیز دیگه هم هست، دختری هست که بهش علاقه دارم ولی باهاش ارتباطی ندارم ولی مادرم من رو لایق این دختر نمی بینه و هر بار راجع بهش حرف می زنم میگه اگه میخوای بری سمتش باید رشته تاپ قبول بشی با رتبه زیر 500. من نمی فهمم اینا چه ربطی بهم دارن. اینکه من رو لایق اون دختر نمی بینه سخت آزارم میده. دوست داشتم حالا که ن انقدر صاف و صادق هستم و میگم از این دختر خوشم اومده حمایتم می کرد یا حداقل بهم امیدواری می داد. این طوری دلم رو خالی نمی کرد. دختره برام خیلی خیلی مهمه. عشق بچگی و گذرا و .... نیست. همونیه که میخوام برای تمام عمرم و بعد از اون تا بی نهایت.

    مدام خواب می بینم به کلاس درس دیر رسیدم استاد کلی درس داده و من عقبم و الان میخواد امتحان بگیره و بعد بقیه بچه ها به طرق مختلف اذیتم می کنن مثلا یکی خودکارم رو می دزده یکی کارت امتحان و از این چیزا.

    باید یه تغییری تو خودم ایجاد کنم ولی نمی دونم چجوری.
    لطفا کمکم کنید.
    ویرایش توسط asgari20 : 10-20-2017 در ساعت 01:13 AM

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32768
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    16
    تشکر شده 19 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : روزمرگی، بی حوصلگی

    سلام من هیچ تخصصی ندارم و چیزیایی که میگم بر اساس دانسته های ناقص خودمه احتمالا دوستان دیگه بتونند بیشتر کمک کنند
    می تونی محیط رو تغییر بدی مثلا اگه هر روز تو خونه درس می خونی بری کتابخونه سالن مطالعه یا حتی پارک
    اگه تمرکزت به هم نمیریزه می تونی با یکی از دوستات که شبیه خودت درس بخونی
    به نظرم آدم اگه هدف داشته باشه انگیزه و تمرکز هم پیدا می کنه مسلما از این درس خوندن یک سری انتظارات داری می تونی اهدافت رو بنویسی خودت رو در موقعیتی که موفق شدی تصور کن
    اگه نیاز به استراحت داری یه مسافرت کوتاه برو
    من اگه بودم می رفتم سراغ درسی که خیلی دوسش داشتم اون باعث می شد برای ادامه ی مسیر انگیزه پیدا کنم

  3. کاربران زیر از آقای فرهمند بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32768
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    16
    تشکر شده 19 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : روزمرگی، بی حوصلگی

    در ضمن دوستانی که کنکور دادند می دونند که دوران طلایی نتیجه گیری از عید شروع میشه بنابراین اصلا به خودت استرس نده( نه اینکه بی خیال بشی)
    در مورد اون دختر هم باید بگم چیزی نمی دونم ولی برا خودم پیش اومده وقتی که تحت شرایط سختی قرار می گیرم یه سری چیز های بی اهمیت برام مهم میشه فکر کنم ذهنم می خواد هر کاری بکنه غیر از اون کار اصلی تا به طور موقت از سطح استرس کم کنه بنابراین منطقی به قضیه نگاه کن آیا این مسئله واقعا الان مهمه یا فقط یه راهه برا در رفتن از زیر کار؟

  5. کاربران زیر از آقای فرهمند بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  6. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36911
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : روزمرگی، بی حوصلگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط آقای فرهمند نمایش پست ها
    در ضمن دوستانی که کنکور دادند می دونند که دوران طلایی نتیجه گیری از عید شروع میشه بنابراین اصلا به خودت استرس نده( نه اینکه بی خیال بشی)
    در مورد اون دختر هم باید بگم چیزی نمی دونم ولی برا خودم پیش اومده وقتی که تحت شرایط سختی قرار می گیرم یه سری چیز های بی اهمیت برام مهم میشه فکر کنم ذهنم می خواد هر کاری بکنه غیر از اون کار اصلی تا به طور موقت از سطح استرس کم کنه بنابراین منطقی به قضیه نگاه کن آیا این مسئله واقعا الان مهمه یا فقط یه راهه برا در رفتن از زیر کار؟
    سلام ممنون - دختره برام خیلی جدیه. مطمئنم. الان دنبال عشق بازی نیستم ولی این مسئله طرز فکر مادرم عذابم می ده.

  7. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Dec 2016
    شماره عضویت
    32768
    نوشته ها
    86
    تشکـر
    16
    تشکر شده 19 بار در 19 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : روزمرگی، بی حوصلگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط asgari20 نمایش پست ها
    سلام ممنون - دختره برام خیلی جدیه. مطمئنم. الان دنبال عشق بازی نیستم ولی این مسئله طرز فکر مادرم عذابم می ده.
    اینجور که به نظر میرسه موضوع اصلی همونه.
    من در این زمینه تجربه ای ندارم

  8. کاربران زیر از آقای فرهمند بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  9. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36911
    نوشته ها
    3
    تشکـر
    3
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : روزمرگی، بی حوصلگی

    نقل قول نوشته اصلی توسط آقای فرهمند نمایش پست ها
    اینجور که به نظر میرسه موضوع اصلی همونه.
    من در این زمینه تجربه ای ندارم
    نه این فقط یه بحث فرعی بود. اصل موضوع لایق ندونستن من برای اون دختر توسط مادرمه.

    الان می خوام این مشکل روزمرگی و بی حوصلگی از درس خوندن رو حل کنم و خواب شب. الان همه خوابیدن حتی برادرم که خیلی نگران بود و منتظر جوابای شما بیهوش شد. الان چرا نباید خوابم ببره. خسته که هستم کلی هم قرص خوردم چرا تا 4 صبح پر پر می زنم و از فرصت های زندگی و زمان استفاده نمی کنم.

    خداییش انگیزه بالایی دارم و درس خوندن رو دوست دارم. بحث مسافرت و .... منتفیه. محاله بهم اجازه بدن.

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ: 1
    آخرين نوشته: 08-03-2015, 11:02 AM
  2. طلاق توافقی، ۱۰ روزه، ۲ میلیون، تضمینی!
    توسط saeed021 در انجمن مشاوره طلاق
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 07-12-2015, 03:00 PM
  3. پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 11-04-2014, 01:07 PM
  4. آموزه های دینی، اجتماعی و روانشناختی دربارۀ موسیقی
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی رنگ و هنر
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-19-2013, 08:34 PM
  5. شما کدام یک هستید؟ دیداری، شنیداری، لمسی!
    توسط R e z a در انجمن روانشناسی ازدواج
    پاسخ: 0
    آخرين نوشته: 08-14-2013, 02:01 PM

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد