نمایش نتایج: از 1 به 15 از 15

موضوع: عدم تمایل مرد به ازدواج

2338
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    عدم تمایل مرد به ازدواج

    سلام به همه دوستانس
    من بیست و چهار سالمه و بشدت دختر فعالی در اجتماع هستم و هیچوقت با هیچ پسری رابطه نداشتم چه دوستی معمولی چه رابطه جنسی اما اخیرا توی کار اتفاقی با مردی تلفنی صحبت کردم و ایشون درباره کار به من کمک کردن بعداز اون هم به من زنگ میزدن . اون متولد 59 هست . نهایتا انقدر با من تماس گرفت و پیام داد که من راضی به صحبت کردن و دوستی با اون شدم . بهش گفتم من اهل اینجور رابطه ها نیستم اما اون ابراز علاق ه میکرد و مدام میگفت از من خوشش اومده نهایتا من راضی به رابطه با اون شدم و باهم دوست شدیم اون از اول میگفت که قصد ازدواج نداره و یکسالی هست از همسرش جدا شده و بخاطر اینکه سرمایه زندگیش رو از دست داده و از نظر عاطفی داغون شده اما حالا میخواد با من باشه و منو دوست داره راستش من کلا از مردای بالای سی خوشم میاد و بخاطر اینکه درک بالاتری از زندگی دارن و پسرای زیر 28 سال رو اصلا آدم حساب نمیکنم . اما یه مدتی که با این اقا بودم و همدیگه رو یکبار دیدم و با هم رفتیم بیرون همه ارتباطمون چتی بود . بعداز اون چون من کار میکنم اون حساس شده بود روی رابطه من با یکیاز هممکارانم که فکر میکرد من باهاش قبلا رابطه داشتم و اینطوری رابطمون ککم کم سرد شد و خیلی از این موضوع ناراحت میشد و بعد یدفه من بهش گفتم که ما بدرد هم نمیخوریم و اونم بعدش فکر کرد و گفتم من تصمیمم عوض شده . میفهمیدم اول میخواست با من ازدواج کنه چون همش به من میگفت تو زنمی و باید تابع من باشی. اما با این حرف من اون فکر کرد و گفت ما اصلا به هم نمیخوریم و بعد از اون رفتارش عوض شد. میگفت بخاطر تفاوت سن و سلیقه و معیارهای زندگیه حالا به من میگه دوسم نداره اما من میدونم بخاطر این میگه که من برم و میگه تو با کنار من بودن به هیچ جا نمیرسی و و باید با کسی ازدواج کنی که خوشبختت کنه . اون حتی رابطه جنسی میخواست اول اما بعد گفت تو دختر پاکی هستی و نمیخوام اینطوری بیفتی توی گناه. حالا میگه دوسم نداره چون بدرد هم نمیخوریم بخاطر تفاوت سنی. اما من دوسش دارم . دختری نیستم که از روی احساس تصمیم بگیرم. بخاطر اخلاق و مردونگیش ازش خوشم میاد. یه حرفی که میزنه روش وامیسه. اون هیچوقت رابطه رو تموم نکرد و نرفت چون من ازش خواسته بودم . همه چی رو به عهده من گذاشته بود. حالا اون میگه همه چی بین ما تموم شده و دیگه واسه همه چی دیر شده و مدام میگه تو باید بری و خوشبخت بشی این تفاوت سنی اذیتش میکنه. میگه من بچم در صورتیکه من بسیار دختر معقولی هستم و همیشه بین جمع معروف بودم که بیشتر از سنم میفهمم و همیشه دیگران رو راهنمایی میکنم. لطفا راهنمایی کنید دوستان.

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : سن ازدواج و عدم تمایل مرد به ازدواج

    سرکاری دختر جون
    (اارسالی از طرف یه پسر زیر 28 سال که شما اصولا آدم حسابشون نمیکنید)
    ویرایش توسط sam127 : 11-05-2017 در ساعت 11:29 AM

  3. کاربران زیر از sam127 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    عدم تمایل مرد به ازدواج:فرار مردان از چرا برخی از آقایون ترجیح می دهند که ازدواج نکنند و مجرد باقی بمانند؟ تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که ۳۵% از مردانی که در سن ازدواج قرار دارند تمایلی به ازدواج ندارند. گفته می شود که این افراد بین ۲۵-۳۰ ساله هیچ گونه علاقه ای حتی به صحبت کردن در مورد مبحث ازدواج هم ندارند. یکی از دلایل عمده این مسئله آن است برخی از این افراد در خانواده های کم توان مالی به دنیا آمده اند و در محدودیت و به دور از مهر و عطوفت رشد کرده اند و لذا اساساً نسبت به همسر، فرزند، و زندگی مشترک دلسرد هستند و حس خوبی ندارند. این افراد به دلیل سختی ها و مرارت هایی که در کودکی خود متحمل شده اند، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند، بر این باورند که توانایی خوشبخت کردن نفر دومی را ندارند، و نمی خواهند زیر بار مسئولیت زندگی بروند. باید توجه داشت زمانیکه زن و مرد یکدیگر را دوست داشته باشند و برای هم ارزش قائل باشند، ازدواج خود را به منزله یک اشتراک قابل تحسین جلوه می دهد و زوجین را از مزایای بیشماری بهرمند می نماید.





    از سوی دیگر برخی از آقایون هم هستند که تصور می کنند فقط زمانی آمادگی ازدواج را دارند که سایر جنبه های زندگی آنها به حد کمال رسیده باشد: از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند، شغل خوبی داشته باشند، سفرهای متعددی به اقصی نقاط جهان رفته باشند، با دوستان خود تجربه های زیادی را کسب کرده باشند و …برای برخی از افراد ازدواج یکی از مهمترین وقایع موجود در زندگی است. اغلب مردها نامزد خود را به چشم یک زن و نه همسر نگاه می کنند و در همان مقاطع ابتدایی ارتباط او را می سنجند تا دریابند که آیا علایق و سلیقه های مشترکی در زندگی دارند یا خیر.




    برخی از آقایون دچار نوعی درگیری ذهنی با عنوان “ترس از تعهد و سر سپردگی” هستند. این بدان معناست که تمایلی ندارند که مابقی عمر خود را تنها با یک خانم سپری کنند. آنها تصور می کنند که خیلی راحت می توانند زنهای مختلفی را برای زمانهای کوتاهی راضی کنند، اما راضی نگه داشتن یک خانم برای ۴۰ سال و یا بیشتر کار دشواری است. البته نباید فراموش کرد که در این قسمت گروه دیگری از آقایون هم وجود دارند که اصلاً چیزی در مورد روابط بلند مدت نمی دانند و چون از ابتدا کلیه روابط عاطفی آنها دوام زیادی نداشته به این نوع عشق ورزی عادت کرده اند و به همین دلیل کوچکترین تمایلی به ازدواج از خود نشان نمی دهند.

    برخی از آقایون تصور می کنند که ازدواج یعنی “پایان زندگی”. آنها فکر می کنند که اگر ازدواج کنند دیگر قادر نیستند از زندگی لذت ببرند. دائماً افکار منفی در مورد زندگی مشترک در ذهن آنها رخنه می کند و بیشتر از این مسئله می ترسند که با انتخاب یک شریک برای همیشه زندگی جنسی آنها به بن بست می رسد. به هر حال هیچ یک از این تصورات صحت ندارند. متاسفانه برخی از آقایون به بی بند و باری عادت کرده اند و ازدواج برای آنها به منزله زنجیری است که به دور گردنشان می افتد و زمام امور را از دستشان می گیرد و به همین دلیل از ازدواج فراری هستند. شاید به خاطر تصورات غلطی است که این افراد از ازدواج دارند. لازم به ذکر است که آمار و ارقام موسسه ملی روانشناختی گویای این مطلب است که افراد متاهل که از زندگی مشترک خود راضی هستند خیلی بیشتر از افراد مجرد از زندگی خود لذت می برند و به طور کلی انسانهای خوشحالتر، با نشاط تر و سرزنده تری هستند.

    برخی از آقایون به این دلیل از ازدواج کردن سرباز می زنند که تمایلی به تقسیم اموال خود با کس دیگری ندارند. آنها می دانند که به محض اینکه زیر یک سقف بروند مجبور می شوند درآمد و کلیه دارایی هایشان را با همسر خود تقسیم کنند و این کاری است که هیچ تمایلی نسبت به انجام دادن آن ندارند. برخی از مردها آنقدر خودخواه هستند که به هیچ وجه دوست ندارند با افرادی ارتباط برقرار کنند که چیزی از آنها طلب کنند.
    برخی از مردهای جوان تعلق خاطر بسیار زیادی به مادر و پدر خود دارند که اصطلاحاً به این جور افراد “پسرهای مامانی” گفته می شود. بعضی از آقایون تصور می کنند که اگر ازدواج کنند با این کار خود به مادرشان بی توجهی کرده اند. همچنین این امکان هم وجود دارد که همسر جدید مانند مادر تحویلشان نگیرد و مجبور می شوند از لاک کودکی خود بیرون بیایند و بزرگ شوند؛ و چون از بزرگ شدن می ترسند نمی توانند زیر بار مسئولیت بروند به همین دلیل از ازدواج دوری می کنند.

    همانطور که می دانید هر تجربه ای که در زندگی بدست می آوریم تاثیری زیادی بر روی تصمیمات آتی ما می گذارد. اگر مردی در رابطه قبلی خود شکست خورده باشد، در انتخاب شریک زندگی بیش از اندازه وسواسی می شود. زمانیکه قلب اینگونه افراد برای اولین بار زخم خورد مرهم گذاشتن بر روی آن کار ساده ای نیست و جبران آسیب های روانی گذشته دشوار می نماید. این قبیل افراد بیش از اندازه محتاط می شوند و تنها یک خاطره بد، کلیه ابعاد زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده، نسبت به همه بدبین می شوند و به طور کلی تغییر کرده و تا ابد خیال ازدواج ا از ذهن خود پاک می کنند.

    برخی از آقایون هستند که خارج از حیطه شغلی برای خود سرگرمی های بیشماری درست می کنند و دیگر آنقدر وقت ندارند که بخواهند به زن و تشکیل زندگی فکر کنند. به عنوان مثال این روزها بسیار مشاهده می شود که مردهایی در سنین ۲۵- تا ۳۰ از محل کار که به خانه باز می گردند مشغول بازی های کامپیوتری می شوند و یا وارد اینترنت شده و عضو کلوپ های ارتباطی می شوند. در واقع شغل دومشان بازی با کامپیوتر است. این افراد عضو کانون های آنلاین بازی یا دوستی می شوند و وقت ارزشمند خود را برای ساعت های متمادی در این دنیای مجازی و فضای خیالی هدر می دهند.

    با شروع زندگی مشترک وظایف زوجین سنگینتر می شود و باید بیش از گذشته تلاش کنند. از همان ابتدا باید به فکر مسائل زیادی نظیر ورود بچه به زندگی هم بود. وظیفه حمایت و پشتیبانی از کودک در وهله اول بر عهده پدر می باشد. برخی از آقایون تمایلی ندارند که زیر بار مسئولیت های بیشتر بروند و تصور می کنند که تنها با فرار از ازدواج می توانند از بار سنگین مسئولیت های روزمره شانه خالی کنند، غافل از اینکه زندگی سرشار از مقوله های چالش برانگیزی که همه روزه بر آنها تحمیل می شود و اگر همراه با شریک زندگی خود با آن مشکلات روبرو شوند خیلی راحتتر از پس آنها بر می آیند.

    این روزها آقایون خیلی راحت تر از گذشته می توانند نیاز های جنسی خود را برآورده سازند به همین دلیل نیازی نمی بینند که تنها یک شریک مادام العمر برای خود انتخاب کنند. شاید این افراد متوجه نیستند که از نظر روانشناسی مردی که تنها با یک زن برای مدت زمان طولانی ارتباط جنسی برقرار می کند به لذات فیزیکی و روانی بیشتری دست پیدا می کند.

    مردها تصور می کنند که با ازدواج نکردن می توانند از طلاق و ریسک های مالی که به همراه دارد جلوگیری بعمل می آورند. آنها به دایی، عمو و نزدیکان خود نگاه می کنند و چون می بینند که آنها از زندگی خود راضی نیستند به فکر فرو می روند که ممکن است اتفاقی مشابه برای آنها هم پیش بیاید، به همین دلیل از خود تمایلی برای ازدواج نشان نمی دهند.

    آقایون تصور می کنند که با ازدواج باید تغییرات شگرفی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسائل زیادی با طرف مقابل مصالحه و سازش داشته باشند. از آنجایی که به روال عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند.

    از طرف جامعه و اطرافیان خود هیچ گونه فشاری را برای تشکیل خانواده احساس نمی کنند. در خانواده های اصیل و با فرهنگ مرسوم است که وقتی پسر خانواده از نظر شخصیتی به رشد کامل می رسد، والدین او را به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک تشویق می کنند اما در برخی از خانواده ها این نوع تشویق ها و دلگرمی دادن ها وجود ندارد و از اینرو جوان حمایت و پشتیبانی کافی برای قدم برداشتن در راه ازدواج را حس نمی کند.

    دوست دارند تا جایی که ممکن است از زندگی مجردی خود لذت ببرند. متاسفانه بعضی از جوانان با الگو برداری های غلط از اطرافیان فکر می کنند که اگر ازدواج کنند درب کلیه ی لذت های زندگی بر روی آنها بسته خواهد شد. این در حالی است که اگر انتخاب آنها صحیح باشد می توانند با همسر خود خوشی هایی را تجربه کنند که در زمان مجردی رویای آنرا هم نمی توانند در سر بپرورانند.



    مقالات مرتبط :




    http://forum.moshaver.co/f179/%D8%B9...7%D8%AC-35652/



    http://forum.moshaver.co/f179/%D8%AA...A7%D8%AC-3784/
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 875 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    عزیزم سرکار هستی دل نبند به این عاشقهای الکی
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    سلام

    خب اگه یکبار هم متن خودتونو بخونید جواب خودتونو پیدا میکنید...

    شما پسر زیر 28 رو آدم حساب نمیکنید (چون میگید که درک بالایی از زندگی ندارن)

    اون آقا هم حتما دختر زیر 30 رو آدم حساب نمیکه

    ببینید اختلاف 13 ساله واقعا زیاد هست و تقریبا میشه گفت از نسل متفاوتی هستید در ضمن ایشون با تجربه هستند و یکبار ازدواج کرده اند اما شما نه تنها مجرد هستید بلکه گفتید کلا اهل دوستی و رابطه با پسرا هم نیستید...

    علت اصرار اولیه این آقا به رابطه هم به احتمال زیاد برای پر کردن خلا عاطفی بوجود آمده از طلاق بوده و بعد از مدتی با تفکر منطقی فهمیدند که این اخلاف سنی مشکل ساز میشه!

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    ممنوووون از راهنماییتون

  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط farokh نمایش پست ها
    عدم تمایل مرد به ازدواج:فرار مردان از چرا برخی از آقایون ترجیح می دهند که ازدواج نکنند و مجرد باقی بمانند؟ تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که ۳۵% از مردانی که در سن ازدواج قرار دارند تمایلی به ازدواج ندارند. گفته می شود که این افراد بین ۲۵-۳۰ ساله هیچ گونه علاقه ای حتی به صحبت کردن در مورد مبحث ازدواج هم ندارند. یکی از دلایل عمده این مسئله آن است برخی از این افراد در خانواده های کم توان مالی به دنیا آمده اند و در محدودیت و به دور از مهر و عطوفت رشد کرده اند و لذا اساساً نسبت به همسر، فرزند، و زندگی مشترک دلسرد هستند و حس خوبی ندارند. این افراد به دلیل سختی ها و مرارت هایی که در کودکی خود متحمل شده اند، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند، بر این باورند که توانایی خوشبخت کردن نفر دومی را ندارند، و نمی خواهند زیر بار مسئولیت زندگی بروند. باید توجه داشت زمانیکه زن و مرد یکدیگر را دوست داشته باشند و برای هم ارزش قائل باشند، ازدواج خود را به منزله یک اشتراک قابل تحسین جلوه می دهد و زوجین را از مزایای بیشماری بهرمند می نماید.





    از سوی دیگر برخی از آقایون هم هستند که تصور می کنند فقط زمانی آمادگی ازدواج را دارند که سایر جنبه های زندگی آنها به حد کمال رسیده باشد: از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند، شغل خوبی داشته باشند، سفرهای متعددی به اقصی نقاط جهان رفته باشند، با دوستان خود تجربه های زیادی را کسب کرده باشند و …برای برخی از افراد ازدواج یکی از مهمترین وقایع موجود در زندگی است. اغلب مردها نامزد خود را به چشم یک زن و نه همسر نگاه می کنند و در همان مقاطع ابتدایی ارتباط او را می سنجند تا دریابند که آیا علایق و سلیقه های مشترکی در زندگی دارند یا خیر.




    برخی از آقایون دچار نوعی درگیری ذهنی با عنوان “ترس از تعهد و سر سپردگی” هستند. این بدان معناست که تمایلی ندارند که مابقی عمر خود را تنها با یک خانم سپری کنند. آنها تصور می کنند که خیلی راحت می توانند زنهای مختلفی را برای زمانهای کوتاهی راضی کنند، اما راضی نگه داشتن یک خانم برای ۴۰ سال و یا بیشتر کار دشواری است. البته نباید فراموش کرد که در این قسمت گروه دیگری از آقایون هم وجود دارند که اصلاً چیزی در مورد روابط بلند مدت نمی دانند و چون از ابتدا کلیه روابط عاطفی آنها دوام زیادی نداشته به این نوع عشق ورزی عادت کرده اند و به همین دلیل کوچکترین تمایلی به ازدواج از خود نشان نمی دهند.

    برخی از آقایون تصور می کنند که ازدواج یعنی “پایان زندگی”. آنها فکر می کنند که اگر ازدواج کنند دیگر قادر نیستند از زندگی لذت ببرند. دائماً افکار منفی در مورد زندگی مشترک در ذهن آنها رخنه می کند و بیشتر از این مسئله می ترسند که با انتخاب یک شریک برای همیشه زندگی جنسی آنها به بن بست می رسد. به هر حال هیچ یک از این تصورات صحت ندارند. متاسفانه برخی از آقایون به بی بند و باری عادت کرده اند و ازدواج برای آنها به منزله زنجیری است که به دور گردنشان می افتد و زمام امور را از دستشان می گیرد و به همین دلیل از ازدواج فراری هستند. شاید به خاطر تصورات غلطی است که این افراد از ازدواج دارند. لازم به ذکر است که آمار و ارقام موسسه ملی روانشناختی گویای این مطلب است که افراد متاهل که از زندگی مشترک خود راضی هستند خیلی بیشتر از افراد مجرد از زندگی خود لذت می برند و به طور کلی انسانهای خوشحالتر، با نشاط تر و سرزنده تری هستند.

    برخی از آقایون به این دلیل از ازدواج کردن سرباز می زنند که تمایلی به تقسیم اموال خود با کس دیگری ندارند. آنها می دانند که به محض اینکه زیر یک سقف بروند مجبور می شوند درآمد و کلیه دارایی هایشان را با همسر خود تقسیم کنند و این کاری است که هیچ تمایلی نسبت به انجام دادن آن ندارند. برخی از مردها آنقدر خودخواه هستند که به هیچ وجه دوست ندارند با افرادی ارتباط برقرار کنند که چیزی از آنها طلب کنند.
    برخی از مردهای جوان تعلق خاطر بسیار زیادی به مادر و پدر خود دارند که اصطلاحاً به این جور افراد “پسرهای مامانی” گفته می شود. بعضی از آقایون تصور می کنند که اگر ازدواج کنند با این کار خود به مادرشان بی توجهی کرده اند. همچنین این امکان هم وجود دارد که همسر جدید مانند مادر تحویلشان نگیرد و مجبور می شوند از لاک کودکی خود بیرون بیایند و بزرگ شوند؛ و چون از بزرگ شدن می ترسند نمی توانند زیر بار مسئولیت بروند به همین دلیل از ازدواج دوری می کنند.

    همانطور که می دانید هر تجربه ای که در زندگی بدست می آوریم تاثیری زیادی بر روی تصمیمات آتی ما می گذارد. اگر مردی در رابطه قبلی خود شکست خورده باشد، در انتخاب شریک زندگی بیش از اندازه وسواسی می شود. زمانیکه قلب اینگونه افراد برای اولین بار زخم خورد مرهم گذاشتن بر روی آن کار ساده ای نیست و جبران آسیب های روانی گذشته دشوار می نماید. این قبیل افراد بیش از اندازه محتاط می شوند و تنها یک خاطره بد، کلیه ابعاد زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده، نسبت به همه بدبین می شوند و به طور کلی تغییر کرده و تا ابد خیال ازدواج ا از ذهن خود پاک می کنند.

    برخی از آقایون هستند که خارج از حیطه شغلی برای خود سرگرمی های بیشماری درست می کنند و دیگر آنقدر وقت ندارند که بخواهند به زن و تشکیل زندگی فکر کنند. به عنوان مثال این روزها بسیار مشاهده می شود که مردهایی در سنین ۲۵- تا ۳۰ از محل کار که به خانه باز می گردند مشغول بازی های کامپیوتری می شوند و یا وارد اینترنت شده و عضو کلوپ های ارتباطی می شوند. در واقع شغل دومشان بازی با کامپیوتر است. این افراد عضو کانون های آنلاین بازی یا دوستی می شوند و وقت ارزشمند خود را برای ساعت های متمادی در این دنیای مجازی و فضای خیالی هدر می دهند.

    با شروع زندگی مشترک وظایف زوجین سنگینتر می شود و باید بیش از گذشته تلاش کنند. از همان ابتدا باید به فکر مسائل زیادی نظیر ورود بچه به زندگی هم بود. وظیفه حمایت و پشتیبانی از کودک در وهله اول بر عهده پدر می باشد. برخی از آقایون تمایلی ندارند که زیر بار مسئولیت های بیشتر بروند و تصور می کنند که تنها با فرار از ازدواج می توانند از بار سنگین مسئولیت های روزمره شانه خالی کنند، غافل از اینکه زندگی سرشار از مقوله های چالش برانگیزی که همه روزه بر آنها تحمیل می شود و اگر همراه با شریک زندگی خود با آن مشکلات روبرو شوند خیلی راحتتر از پس آنها بر می آیند.

    این روزها آقایون خیلی راحت تر از گذشته می توانند نیاز های جنسی خود را برآورده سازند به همین دلیل نیازی نمی بینند که تنها یک شریک مادام العمر برای خود انتخاب کنند. شاید این افراد متوجه نیستند که از نظر روانشناسی مردی که تنها با یک زن برای مدت زمان طولانی ارتباط جنسی برقرار می کند به لذات فیزیکی و روانی بیشتری دست پیدا می کند.

    مردها تصور می کنند که با ازدواج نکردن می توانند از طلاق و ریسک های مالی که به همراه دارد جلوگیری بعمل می آورند. آنها به دایی، عمو و نزدیکان خود نگاه می کنند و چون می بینند که آنها از زندگی خود راضی نیستند به فکر فرو می روند که ممکن است اتفاقی مشابه برای آنها هم پیش بیاید، به همین دلیل از خود تمایلی برای ازدواج نشان نمی دهند.

    آقایون تصور می کنند که با ازدواج باید تغییرات شگرفی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسائل زیادی با طرف مقابل مصالحه و سازش داشته باشند. از آنجایی که به روال عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند.

    از طرف جامعه و اطرافیان خود هیچ گونه فشاری را برای تشکیل خانواده احساس نمی کنند. در خانواده های اصیل و با فرهنگ مرسوم است که وقتی پسر خانواده از نظر شخصیتی به رشد کامل می رسد، والدین او را به ازدواج و تشکیل زندگی مشترک تشویق می کنند اما در برخی از خانواده ها این نوع تشویق ها و دلگرمی دادن ها وجود ندارد و از اینرو جوان حمایت و پشتیبانی کافی برای قدم برداشتن در راه ازدواج را حس نمی کند.

    دوست دارند تا جایی که ممکن است از زندگی مجردی خود لذت ببرند. متاسفانه بعضی از جوانان با الگو برداری های غلط از اطرافیان فکر می کنند که اگر ازدواج کنند درب کلیه ی لذت های زندگی بر روی آنها بسته خواهد شد. این در حالی است که اگر انتخاب آنها صحیح باشد می توانند با همسر خود خوشی هایی را تجربه کنند که در زمان مجردی رویای آنرا هم نمی توانند در سر بپرورانند.



    مقالات مرتبط :




    http://forum.moshaver.co/f179/%D8%B9...7%D8%AC-35652/



    http://forum.moshaver.co/f179/%D8%AA...A7%D8%AC-3784/
    ممنون

  9. بالا | پست 8

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : سن ازدواج و عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط sam127 نمایش پست ها
    سرکاری دختر جون
    (اارسالی از طرف یه پسر زیر 28 سال که شما اصولا آدم حسابشون نمیکنید)
    من قصد چسارت به اقا پسرای زیر 28 نداشتم. فقط میخواستم عمق احساسم رو نشون بدم تو مطلب.

  10. بالا | پست 9

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    سلام

    خب اگه یکبار هم متن خودتونو بخونید جواب خودتونو پیدا میکنید...

    شما پسر زیر 28 رو آدم حساب نمیکنید (چون میگید که درک بالایی از زندگی ندارن)

    اون آقا هم حتما دختر زیر 30 رو آدم حساب نمیکه

    ببینید اختلاف 13 ساله واقعا زیاد هست و تقریبا میشه گفت از نسل متفاوتی هستید در ضمن ایشون با تجربه هستند و یکبار ازدواج کرده اند اما شما نه تنها مجرد هستید بلکه گفتید کلا اهل دوستی و رابطه با پسرا هم نیستید...

    علت اصرار اولیه این آقا به رابطه هم به احتمال زیاد برای پر کردن خلا عاطفی بوجود آمده از طلاق بوده و بعد از مدتی با تفکر منطقی فهمیدند که این اخلاف سنی مشکل ساز میشه!
    اما من فک میکنم این تفاوت سنی ووواقعا مساله مهمی نیست. حداقل برای من. من میتونم تو این رابطه شرایط خوبی رو بوجود بیارم

  11. بالا | پست 10

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره71 نمایش پست ها
    اما من فک میکنم این تفاوت سنی ووواقعا مساله مهمی نیست. حداقل برای من. من میتونم تو این رابطه شرایط خوبی رو بوجود بیارم
    البته یچیز دیگه هم هست که بدبختانه من بیبی فیسم. روز اول که آقا منو دید فک کرد من هیجده سالمه و بهش دروغ گفتم . اما بعد فهمید من بیبی فیسم و با اینکه 24 سالمه تازه یه کم چهره ام بزرگتر شده و این موضوع خیلی همون روز اول براش مهم بود و گفت تو بیبی فیسی و اصلا شوکه شده بود که من 24 سالم باشه.

  12. بالا | پست 11

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26674
    نوشته ها
    692
    تشکـر
    170
    تشکر شده 283 بار در 205 پست
    میزان امتیاز
    9

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره71 نمایش پست ها
    البته یچیز دیگه هم هست که بدبختانه من بیبی فیسم. روز اول که آقا منو دید فک کرد من هیجده سالمه و بهش دروغ گفتم . اما بعد فهمید من بیبی فیسم و با اینکه 24 سالمه تازه یه کم چهره ام بزرگتر شده و این موضوع خیلی همون روز اول براش مهم بود و گفت تو بیبی فیسی و اصلا شوکه شده بود که من 24 سالم باشه.
    خب دوست عزیز همه چی بیبی فیس بودن و ظاهر قضیه نیست که

    گفتم که ایشون تجربه زندگی رسمی با یک زن رو داشتند و شاید هم قبل از ازدواج با دختران دیگری در ارتباط بودند و از روحیات زنان، علایق، موارد آزاردهنده، طرز برخورد و ... با یک زن آگاه هستند...اما شما چی؟؟ آیا قبل از ایشون با مردی بودید؟؟ به روحیات مردان آشنا هستید؟؟ (البته الزامی هم نداره اما در شرایطی که هم پسر و هم دختر هر دو بی تجربه باشن نه در مورد رابطه شما که آقا سابقه ازدواج دارن)

    در ضمن به 10 سال بعد نگاه کنید...شما 34 ساله و در اوج جوانی و هیجان اما ایشان در نزدیکی 50 سالگی

    مساله شما دوتا جنبه داره: 1-سابقه ازدواج آقا 2- اختلاف سنی

    (شاید این آقا مثلا 30 ساله بود شرایط بهتر از این میشد (با وجود طلاق))
    ویرایش توسط shahriar : 11-05-2017 در ساعت 12:28 PM

  13. بالا | پست 12

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37058
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط shahriar نمایش پست ها
    خب دوست عزیز همه چی بیبی فیس بودن و ظاهر قضیه نیست که

    گفتم که ایشون تجربه زندگی رسمی با یک زن رو داشتند و شاید هم قبل از ازدواج با دختران دیگری در ارتباط بودند و از روحیات زنان، علایق، موارد آزاردهنده، طرز برخورد و ... با یک زن آگاه هستند...اما شما چی؟؟ آیا قبل از ایشون با مردی بودید؟؟ به روحیات مردان آشنا هستید؟؟ (البته الزامی هم نداره اما در شرایطی که هم پسر و هم دختر هر دو بی تجربه باشن نه در مورد رابطه شما که آقا سابقه ازدواج دارن)

    در ضمن به 10 سال بعد نگاه کنید...شما 34 ساله و در اوج جوانی و هیجان اما ایشان در نزدیکی 50 سالگی

    مساله شما دوتا جنبه داره: 1-سابقه ازدواج آقا 2- اختلاف سنی

    (شاید این آقا مثلا 30 ساله بود شرایط بهتر از این میشد (با وجود طلاق))
    من واقعا بخاطر کارم مردا زیاد دور و برم هستن . اما نمیدونم چرااز این اقا خوشم اومده. دختر احساسی هم نیستم با یه دوستت دارم خودمو ببازم .. عقلانی فکر کردم و بازم تمایل به ازدواج باهاش رو دارم. من خواستگار دارم و داشتم همشون زیر بیست و هشت و بیست و نه. من دوست ندارم . پس من چی؟ این علاقه به ازدواج با مردای بالای 30. اون فک میکنه من احساسی برخوورد میکنم اماواقعا اینطور نیست. به همه چی فکر کردم. میتونم اطلاعاتمو درباره مردا بالا ببرم با شناخت بیشتر از اون . وگرنه باید سرمو بندازم پایین و به ازدواج دیگه فک نکنم و دوباره مشغول نویسندگیم و کارم بشم و همه چی دوباره بشه کار و کار و کار و کار

  14. بالا | پست 13

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Mar 2015
    شماره عضویت
    14030
    نوشته ها
    5,877
    تشکـر
    725
    تشکر شده 3,402 بار در 1,916 پست
    میزان امتیاز
    16

    پاسخ : سن ازدواج و عدم تمایل مرد به ازدواج

    نقل قول نوشته اصلی توسط ستاره71 نمایش پست ها
    من قصد چسارت به اقا پسرای زیر 28 نداشتم. فقط میخواستم عمق احساسم رو نشون بدم تو مطلب.
    سعی شد مختصر و مفید پاسخ داده بشه

  15. بالا | پست 14

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36895
    نوشته ها
    131
    تشکـر
    83
    تشکر شده 92 بار در 68 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    سلام گلم. اگ دوستش دارید باید رفتارتونو بزرگونه کنید ینی ادای بچه لوسا را درنیاری بهونه نگیری .فقط جایی که لازمه خودتو لوس کنی

    تازه اگ اون بخواد و برگرده.اگه علاقت دنبال مردای بالای ۳۰ خوب حسته نمیتونی کاریش کنی.برای منم مرد بالای ۳۰ جذابترن!

    قیافشون ازاون حالت بچگونه دراومده تازه.بعضیا سنشون هرچی بیشتر میشه جذابترمیشن. احساس امنیت داری.زن و بهتر درک میکنند

    دنبال مسخره بازی نیستند و مهمتررررر اینکههه وقتی سنت کمترباشههه قدرتو بیشتر میدونن!!اصلن بنظرمن عجیب غریب نیست مرد چندسال از زن سنش بزرگتر باشه.

    اما.اینم بگما همه اینا بستگی داره.به چی؟به اینکه انتخابت خوب باشه و مطمئن عمل کنی.غصه نخور شاید برگشت اگر برگشت تکلیفتون و روشن کنین با اون آقاچونکه دوستش داری نگذار وقتتو احساست و هدر بده

  16. بالا | پست 15

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Feb 2016
    شماره عضویت
    26659
    نوشته ها
    2,494
    تشکـر
    2,521
    تشکر شده 1,530 بار در 1,089 پست
    میزان امتیاز
    12

    پاسخ : عدم تمایل مرد به ازدواج

    سلام دوست عزیز
    خوش اومدین به فروم
    نمیدونم دلیلتون برای عدم ارتباط با جنس مخالف تا قبل از این رابطه چی بوده
    ولی فکر می کنم بهتر بود پیشنهاد این آقا رو قبول نمیکردین!
    ایشون برای تسکین درد تنهایی و جداییشون ضمن اینکه از شما خوششون اومده میخواستن باهاتون دوست باشن که یه سری خلع ها رو پوشش بدن
    شما هم یه دختر جوون و چون تا حالا توی رابطه نبودین طبیعیه که زیاد تحت تاثیر قرار بگیرین

    حالا بعد هم که حساس شدن روی رفتار و کار شما و بدون اینکه قصد ازدواجی هم باشه!
    خب اگه این چیزها براشون مهم هست خودشون چرا وارد رابطه با شما شدند؟

    من اعتقادم اینه که اگه پسری دختری رو برای ازدواج بخواد محترمانه این کار رو میکنه و تا حد امکان به خونواده اش میگه
    احتمالا ایشون میخواستن زرنگ بازی در بیارن
    ولی به نظرم اگه تمایل به برقراری ارتباطی ندارین به هیچ وجه واردش نشید
    و سعی کنید قدرت نه گفتنتون رو یه مقدار بالا ببرید.

    و اینکه گفتید که دختر عاقلی هستید خیلی خوبه چون اجازه ندادین ارتباط عمق بیشتری داشته باشه
    ولی اگه از همون اول هم نبود به نظرم بهتر بود و الان اینجوری بهم ریخته نمیشدید
    هر چند گاهی یه سهل انگاری یا ترحم یا احساسات زیادی باعث میشه آدم یه کار اشتباهی رو انجام بده ولی میتونه تجربه بشه
    بهتره تنها باشی تا اینکه با کسی باشی که باعث بشه تنهاتر بشی.

    یه نکته ی دیگه هم میخواستم بگم
    عزیزم همیشه سن و سال معیار نیست، حال انمیدونم دلیلتون برای این چی بوده که گفتید پسرهای زیر 28 سال رو قبول ندارید
    پسرها طبق تجربه و نظریات روانشناسی بعدا از 24-25 سالگی دیگه احساساتشون تا حدود زیادی فروکش میکنه و بر اساس عقل تصمیم میگیرن
    با این حال استثنا هم هست
    بعضی پسرها هستن زیر 20 سال ازدواج کردن و زندگی موفقی داشتن
    داشتن شرایط سنی شرط لازم هست ولی کافی نیست.
    ویرایش توسط یلدا 25 : 11-07-2017 در ساعت 10:47 AM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد