نمایش نتایج: از 1 به 7 از 7

موضوع: شک بی اندازه به همسرم

1337
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37276
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    شک بی اندازه به همسرم

    سلام
    خسته نباشید
    خیلی ممنون میشم اگر کمکم کنید
    من خیلی انسان شکاکی هستم
    میدونم که این مسئله دیگه برام یک بیماریه روانی شده ...
    این وسواس فکری واقعا هم خودم و هم همسرم رو اذیت میکنه
    بد بینیه من نسبت به همه هست ولی نسبت به اطرافیان نزدیکم مثل همسرم ، پدر مادرم و ... بیشتره
    نمیدونم باید چیکار کنم ...
    باور کنید خیلی کارها کردم ...
    سعی کردم خودمو درمان کنم ... نامزدم هم تا جایی که تونست کمکم کرد اما درست نشد
    در حال حاضر هم نمیتونم مشاوره حضوری داشته باشم با روانشناس
    همیشه فکر میکنم همسرم داره بهم دروغ میگه یا داره خیانت میکنه یا همیشه میترسم از این مسائل
    حتی کوچکترین مسئله که خیلیا شاید خندشون بگیره اما من ازش میرنجم و فکر میکنم یه دروغ بزرگ بوده و خیانته ...
    نمیدونم باید چیکار کنم این شک از بین بره
    البته اینم بگم که من یه مدته که اینطوری شدم ...
    حدودا یکسال ...
    ولی واقعا شدیده ... میدونم که اینقدر سخت گیری بدتره و نامزدمو ازم دورتر میکنه اما واقعا نمیتونم ...
    همیشه یه چیزایی مثل خوره تو جونمه و آرامشو ازم گرفته
    خواهش میکنم اگه میتونین راهنماییم کنید
    ممنون میشم

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شک بی اندازه به همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط Zh_Hz نمایش پست ها
    سلام
    خسته نباشید
    خیلی ممنون میشم اگر کمکم کنید
    من خیلی انسان شکاکی هستم
    میدونم که این مسئله دیگه برام یک بیماریه روانی شده ...
    این وسواس فکری واقعا هم خودم و هم همسرم رو اذیت میکنه
    بد بینیه من نسبت به همه هست ولی نسبت به اطرافیان نزدیکم مثل همسرم ، پدر مادرم و ... بیشتره
    نمیدونم باید چیکار کنم ...
    باور کنید خیلی کارها کردم ...
    سعی کردم خودمو درمان کنم ... نامزدم هم تا جایی که تونست کمکم کرد اما درست نشد
    در حال حاضر هم نمیتونم مشاوره حضوری داشته باشم با روانشناس
    همیشه فکر میکنم همسرم داره بهم دروغ میگه یا داره خیانت میکنه یا همیشه میترسم از این مسائل
    حتی کوچکترین مسئله که خیلیا شاید خندشون بگیره اما من ازش میرنجم و فکر میکنم یه دروغ بزرگ بوده و خیانته ...
    نمیدونم باید چیکار کنم این شک از بین بره
    البته اینم بگم که من یه مدته که اینطوری شدم ...
    حدودا یکسال ...
    ولی واقعا شدیده ... میدونم که اینقدر سخت گیری بدتره و نامزدمو ازم دورتر میکنه اما واقعا نمیتونم ...
    همیشه یه چیزایی مثل خوره تو جونمه و آرامشو ازم گرفته
    خواهش میکنم اگه میتونین راهنماییم کنید
    ممنون میشم
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز البته نمیدانم چند سالته و تحصیلات و مدرک تحصیلیت چیه و هم چنین شغل و درامدت!!!! ولی

    منم یکساله سردردهای شدیدی دارم که اشکم رو در میاره!!! نمیدونم چیه ولی نه خواب دارم و نه خوراک و بعضیها میگن میگرنه!!! بعضیها میگن سرطانه و تومور و.....

    و فعلا دکتر هم نمیتونم برم(بکساله در گیرم!!!!!) و حالا شما بگید چیکار کنم!!!!؟؟


    عزیز این مزخرفات چیه که تو میگی!!!! خوب گلم شما بیماری, و بیماری شما پارانوئید و یا شخصیت شکاکه و تنها راه کنترل و درمانش مشاوره+ داروست

    پس چاره دیگه ای نیست غیر از مراجعه به همکاران متخصص روانشناس و روانپزشک. زودتر مراجعه کنید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

  3. 2 کاربران زیر از شهرام2014 بابت این پست مفید تشکر کرده اند


  4. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37276
    نوشته ها
    7
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    پاسخ : شک بی اندازه به همسرم

    خیلی ببخشید نمیدونستم حرفایه مراجعه کنندگانتون براتون مزخرف تلقی میشه ...
    میدونم که باید به روانشناس مراجعه کنم
    و تصمیم داشتم تا قبل از فراهم شدن شرایط با یک مشاور آنلاین مشورت کنم که خدا رو شکر متوجه شدم اصولا انسانها رفتار معقول و مودبانه رو فراموش کردن

  5. بالا | پست 4

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : شک بی اندازه به همسرم

    سلام
    درسته از حرفای اقای شهرام ناراحت شدین و مطمینا ایشون قصد بی احترامی نداشتن و هدفشون فقط کمک هست و نگران حال شما هستن
    خواهر گلم مشکل شما قابل کنترل و درمان هست با جلسات مشاوره و دوره درمان
    بهتره سریع تر اقدام کنید و ان شاالله هرچه سریع تر بهبود پیدا کنید و خوش خبر باشید
    لزیزم تا اون موقع بهتره سعی کنید با ورزش و تفریح ذهنتون را ارام کنید و هروقت شکی به جونتون افتاد اون شک را انکار کنید و باهاش مقابله کنید و بهش بها ندین تا بیشتر به شما غالب نشه.

  6. بالا | پست 5

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Sep 2016
    شماره عضویت
    30982
    نوشته ها
    912
    تشکـر
    459
    تشکر شده 875 بار در 507 پست
    میزان امتیاز
    8

    پاسخ : شک بی اندازه به همسرم

    سلام عزیزم
    نمیدونم چرا امکان دکتر رفتن نداری
    اگر مسئلت پوله از همین امروز براش پس انداز کن بلاخره یروزی امکانش برات پیدا میشه
    اینکه خودت میدونی یه مشکلی داری قدم بزرگیه
    امضای ایشان
    دندانم شکست

    برای سنگریزه ای که در غذایم بود

    دردم گرفت

    نه برای دندانم

    برای کم شدن سوی چشم مادرم

  7. بالا | پست 6

    عنوان کاربر
    کاربر ویژه
    تاریخ عضویت
    May 2014
    شماره عضویت
    3710
    نوشته ها
    9,699
    تشکـر
    4,204
    تشکر شده 10,202 بار در 5,111 پست
    میزان امتیاز
    21

    پاسخ : شک بی اندازه به همسرم

    شک بی اندازه به همسرم
    ممکن است در نظرتان نفرت انگیز باشند؛ اما بدانید بی معنا هستند و ممکن است با احساس و شخصیت شما تناسبی نداشته باشند، مثلا فردی این فکر که قالی هنوز هم پس از شستن نجس یا آلوده است)؛ و یا اعمال وسواسی(رفتارها یا اعمالی هستند که گرچه ممکن است آنها را بی معنا یا افراطی بخوانید؛ ولی احساس می کنید ناچارید آنها را انجام دهید.
    گاهی اوقات ممکن است به هر زحمتی در برابر انجام آنها مقاوت کنید یا آنکه ممکن است تا زمانی که یک رفتار را به طور کامل انجام نداده اید، اضطرابتان کمتر نشود مثلا چندیدن بار شستن قالی یا قرینه کردن تمام لوازم منزل یا میزکار) و یا هر دو را داشته باشد.


    وسواس جنبه ارثی دارد؛ اما به این معنا نیست که هر والدی که این اختلال را داشت حتما فرزندانش نیز مبتلا می شوند، برای ظهور وسواس علاوه بر استعداد ژنتیکی، استرس های مختلف مثل فوت یکی از عزیزان، دوران بلوغ و ... باید وجود داشته باشد تا اختلال وسواس آشکار شود.

    در صورتی که انجام دادن این رفتارها و اعمال بیشتر از یک ساعت از زمان شما را می گیرد و باعث مختل شدن روند زندگی شما می شود دچار اختلال وسواس فکری و عملی هستید.

    این رفتارها موجب می شود تا فرد زمان زیادی را صرف این رفتارها کند. از طرفی این افکار و تکانه ها اجازه نمی دهد تا فرد روی کارش تمرکز داشته باشد و در انجام کار اصلی دچار مشکل می شود مثلا فرد هنگام خواندن نماز دائما ذهنش درگیر این موضوع است که آیا درست وضو گرفته، رکعت چندم است، آیا واژه ها را درست تلفظ کرده یا نه و به این شکل از اصل نماز دور می شود.



    اما راه های درمان این اختلال

    افراد نمی توانند خودشان به تنهایی به این اختلال غلبه کنند و باید از متخصص روانشناسی بالینی یا روانپزشک کمک بگیرند. درمان های موثری برای این اختلال وجود دارد.
    درمان شناختی- رفتاری و درمان دارویی از اصلی ترین درمان های این اختلال هستند. تلاش افراد برای دور کردن افکار وسواسی از ذهنشان سبب هجوم بیشتر این افکار می شوند، به همین دلیل افراد باید اجازه دهند تا این افکار در ذهنشان وجود داشته باشند و این افکار را همانند ابرهای آسمان درنظر بگیرند یعنی فقط شاهد و ناظر عبور این افکار از آسمان ذهنمان باشیم و هیچ تلاشی برای دور کردن این افکار یا پرت کردن حواسشان به خرج ندهند.

    همچنین مواجه شدن با عامل وسواس (مثلا این فکر وسواسی که در را قفل نکرده ام) و جلوگیری از پاسخ (مثلا بازبینی نکردن قفل) منجر به خوگیری می شود و کم کم این وسواس شدتش کم خواهد شد؛ اما معمولا افراد مبتلا نمی توانند به تنهایی از پس وسواس بربیایند و نیاز به کمک یک متخصص دارند.
    امضای ایشان

    خـــــدانـگهــــــدار


  8. بالا | پست 7

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2014
    شماره عضویت
    8594
    نوشته ها
    1,659
    تشکـر
    74
    تشکر شده 1,314 بار در 743 پست
    میزان امتیاز
    11

    پاسخ : شک بی اندازه به همسرم

    نقل قول نوشته اصلی توسط شهرام2014 نمایش پست ها
    سلام

    مطلب شما را خواندم عزیز البته نمیدانم چند سالته و تحصیلات و مدرک تحصیلیت چیه و هم چنین شغل و درامدت!!!! ولی

    منم یکساله سردردهای شدیدی دارم که اشکم رو در میاره!!! نمیدونم چیه ولی نه خواب دارم و نه خوراک و بعضیها میگن میگرنه!!! بعضیها میگن سرطانه و تومور و.....

    و فعلا دکتر هم نمیتونم برم(بکساله در گیرم!!!!!) و حالا شما بگید چیکار کنم!!!!؟؟


    عزیز این مزخرفات چیه که تو میگی!!!! خوب گلم شما بیماری, و بیماری شما پارانوئید و یا شخصیت شکاکه و تنها راه کنترل و درمانش مشاوره+ داروست

    پس چاره دیگه ای نیست غیر از مراجعه به همکاران متخصص روانشناس و روانپزشک. زودتر مراجعه کنید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    نقل قول نوشته اصلی توسط Zh_Hz نمایش پست ها
    خیلی ببخشید نمیدونستم حرفایه مراجعه کنندگانتون براتون مزخرف تلقی میشه ...
    میدونم که باید به روانشناس مراجعه کنم
    و تصمیم داشتم تا قبل از فراهم شدن شرایط با یک مشاور آنلاین مشورت کنم که خدا رو شکر متوجه شدم اصولا انسانها رفتار معقول و مودبانه رو فراموش کردن

    سلام

    میدونم ناراحت شدین, ولی این همان تشری است که گاهی والدین به فرزندان خود میزنن برای کار درست و صحیح. و نه غرضی در ان هست و نه مرضی!

    امید دارم که حتما مراجعه کنید و مسئله رو شوخی نگیرید.

    موفق باشید

    سپاس
    دکتر
    امضای ایشان
    وقتی که بدن فیزیکی بیمار شد باید به پزشک رجوع کرد

    و وقتی که بدن روانی مجروح و بیمار شد باید به روانشناس رجوع کرد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد