نمایش نتایج: از 1 به 3 از 3

موضوع: دخالت بیش ازحدمادرشوهر

1059
  1. بالا | پست 1

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Nov 2017
    شماره عضویت
    37329
    نوشته ها
    1
    تشکـر
    0
    تشکر شده 0 بار در 0 پست
    میزان امتیاز
    0

    دخالت بیش ازحدمادرشوهر

    سلام.هفده سالمه همسرم بیست وپنج ساله.شش ماهه نامزدیم.همسرم چون ازاستان دیگراومده بودوغریب بودخونه ماموندکلا..ازاول تایک ماه پیش رابطه همسرم بامادرم عالی بود.همدیگرو دوست داشتند.واحترام کامل.ولی یک ماه پیش بخاطربدرفتاری همسرم درخانه مادربزرگم(مادرمادرم)مادرم ازاوناراحت شدوناراحتی ماتانزدیکی های طلاق رفت.بعدازاین ماجرامادرم به شدت باهمسرم سرلج افتاد.کارهای برخلاف میل اوانجام میداد.وسعی میکنداوراناراحت کند.همسرم صبوری میکند وچیزی نمیگویی ولی امروزبعدازدوهفته گفت ک کم اوردم ومیخواهم مقابله کنم.وخودش ازمن خواست ازشماکمک بگیرم...ممنون

  2. بالا | پست 2

    عنوان کاربر
    کاربر فعال
    تاریخ عضویت
    Dec 2014
    شماره عضویت
    9968
    نوشته ها
    5,264
    تشکـر
    6,024
    تشکر شده 6,186 بار در 2,950 پست
    میزان امتیاز
    17

    پاسخ : دخالت بیش ازحدمادرشوهر

    سلام
    شوهرتون با ی دسته گل بیان از مادر و مادربزرگتون عدرخواهی کنن تا این کدورت ها از بین بره
    عزیزم این اختلاف ها فقط برای شما بد میشه چون باعث اختلاف بین شما و شوهرتون و مادرتون میشه

  3. بالا | پست 3

    عنوان کاربر
    کاربر انجمن
    تاریخ عضویت
    Oct 2017
    شماره عضویت
    36965
    نوشته ها
    484
    تشکـر
    150
    تشکر شده 435 بار در 240 پست
    میزان امتیاز
    7

    پاسخ : دخالت بیش ازحدمادرشوهر

    نقل قول نوشته اصلی توسط 7179Zari نمایش پست ها
    سلام.هفده سالمه همسرم بیست وپنج ساله.شش ماهه نامزدیم.همسرم چون ازاستان دیگراومده بودوغریب بودخونه ماموندکلا..ازاول تایک ماه پیش رابطه همسرم بامادرم عالی بود.همدیگرو دوست داشتند.واحترام کامل.ولی یک ماه پیش بخاطربدرفتاری همسرم درخانه مادربزرگم(مادرمادرم)مادرم ازاوناراحت شدوناراحتی ماتانزدیکی های طلاق رفت.بعدازاین ماجرامادرم به شدت باهمسرم سرلج افتاد.کارهای برخلاف میل اوانجام میداد.وسعی میکنداوراناراحت کند.همسرم صبوری میکند وچیزی نمیگویی ولی امروزبعدازدوهفته گفت ک کم اوردم ومیخواهم مقابله کنم.وخودش ازمن خواست ازشماکمک بگیرم...ممنون
    عزیزم من نفهمیدم که عنوانت چه ربطی داره ولی مشکل شما اینه که توی سن بسیار پایینی ازدواج کردی و الان توانایی مدیریت رابطه رو نداری. و اینم که نگفتی مشکل از کجا بوده و همسرتون چه بی احترامی به مادربزرگتون کرده که رابطه تا این حد به مشکل برخورده...
    اگه همسرت رو دوس داری و باهم مشکلی ندارید. باید با مثلا پدرتون یا یک بزرگتر که هردو نفر قبولش دارند صحبت کنید تا از هر دو بخواد که از هم دیگر عذرخواهی کنن. مادر شما اگه شما رو دوست داره نباید حد خودش رو تا این حد پایین بیاره که با همسر شما که جای پسرش هست انقدر دعوا کنه. با مادرتون صحبت کنید و بهش بگید که شما همسرتون رو دوست دارید و نمیخوایید سر هیچ و پوچ مهر طلاق توی این سن کم بخوره توی شناسنامتون. هم چنین به همسرتون بگید که باید احترام مادربزرگ رو نگه میداشتند و بهشون بی احترامی نمیکردند. بهتره یک روز که هر سه نفر هستند مثلا هفته ی دیگه ولادت پیامبر (مادر مادربزرگ و همسرتون) همسرتون از مادربزرگتون عذرخواهی کنه و مادرتون هم روی همسرتون رو ببوسه و قضیه ختم به خیر بشه.
    نکته اخر یاد بگیرید که رابطه بین اعضای خونوادتون رو مدیریت کنید و نقش منفعلانه بازی نکنید. حتما هم چندین کتاب مدیریت روابط خانوادگی که زیاد هست توی بازار بخونید. و یا کلاس های روابط متقابل که توی همه شهرها برگزار میکنه شرکت کنید.
    موفق باشید.
    ویرایش توسط ghm : 11-30-2017 در ساعت 11:32 PM

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

لیست کاربران دعوت شده به این موضوع

کلمات کلیدی این موضوع

© تمامی حقوق برای مشاورکو محفوظ بوده و هرگونه کپی برداري از محتوای انجمن پيگرد قانونی دارد