اختلال خلقی دوقطبی
تعریف اختلال دوقطبی و نشانه ها : اختلال دوقطبی (به انگلیسی: Bipolar disorder) (یا شیدایی – افسردگی)
یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد.
اختلال دوقطبی نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق میشوند.
و به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا میکند.
شروع بیماری معمولا با دورهای از افسردگی میباشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز میشود.
در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با دوره شیدایی یا نیمه-شیدایی است.
دورههای شیدایی از چند روز تا چند ماه به طول میانجامند و معمولا شدت آنها باعث میشود
که بیمار نیازمند درمان جدی به صورت بستری یا همراه با مراقبت زیاد باشد.
با فروکش کردن علایم، به خصوص در اوایل سیر بیماری، معمولا فرد به وضعیت قبل از بیماری خود برمیگردد
و به همین دلیل بسیاری از بیماران یا خانوادههای آنان تصور می کنند
بیماری کاملا ریشه کن شده و دیگر نیازی به ادامه درمان وجود ندارد.
بنابراین درمان خود را قطع میکنند. اما قطع زودهنگام درمان خطر برگشت بیماری را بسیار افزایش میدهد
و باعث میشود که بیماری در فاصله چند ماه عود کند.
اختلال دوقطبی یا بیماری مانیک دپرسیو یک اختلال مغزی می باشد که سبب تغییر های غیر معمول در خلق فرد می شود.
جدا از حالت های طبیعی نوسان بالا و پایین که هر فردی آنرا تجربه می کند نشانه های اختلال دوقطبی شدید می باشند.
این نشانه ها می توانند سبب تخریب اختلال در عملکرد شغلی و تحصیلی و حتی اقدام به خودکشی روابط بین فردی گردند.
شیوع طیف اختلالات دوقطبی در جهان بیش از ۶ درصد در طول عمر می باشد.
اختلال دو قطبی به صورت معمول در آخر دوره نوجوانی یا اوائل دوره بزرگسالی تظاهر پیده می کند.
با این حال برخی از بیماران اولین نشانه های بیماری را در دوران کودکی یا اواخر دوره زندگی تجربه می کنند.
این اختلال اغلب به عنوان بیماری شناخته نمی شود و مردم ممکن است از این اختلال سال ها قبل از تشخیص ودرمان صحیح رنج ببرند.
مانند بیماری های دیابت و قلبی اختلال دوقطبی یک بیماری با دوره طولانی می باشد
که فرد باید در طول دوره زندگی خود دقیقا تحت کنترل و نظر باشد.
خلق بالا (شیدایی)
گاهی اوقات این افراد حالتی به نام شیدایی (یا Mania) را تجربه میکنند.
این بیماران ممکن است ناگهان از اوج شادی و خوشحالی به اوج غم و اندوه فرو روند
و ارتباطی بین خُلق بیمار و آنچه که واقعاً در زندگی بیمار رخ میدهد وجود ندارد.
برخی از علایم ونشانههای این بیماری شامل موارد زیر میشود:
• بیقراری، افزایش انرﮊی و میزان فعالیت
• خلق خیلی بالا واحساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگبینی
• تحریک پذیری مفرط
• صحبت کردن بیوقفه، مسابقه افکار، پریدن از موضوعی به موضوع دیگر با سرعت خیلی زیاد
• عدم توانائی برای تمرکز، حواسپرتی
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندیها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشتهاست
• افزایش تمایلات جنسی
• سوء مصرف داروها و مواد مخدر، الکل و داروهای محرک
• رفتارهای اغواگرانه، مداخله جویانه، و پرخاشگرانه
خلق پایین (افسردگی)
افسردگی می تواند قبل یا بعد از دوره شیدایی در این بیماران ایجاد شود.
درصد کمی از بیماران ممکن است در طول بیماری خود اصلا افسردگی را تجربه نکنند.
حالت ترکیبی
خلق ترکیبی (یا Mixed State) وضعیتی است که در آن هر دو علائم شیدایی و افسردگی به طور همزمان بروز میکنند
(مثلا تحریکپذیری، اضطراب، خستگی، احساس گناه، پرخاشگری، تحریکپذیری، تفکرات خودکشی، ترس
، شک یا پاراونیا، صحبت بیوقفه و خشم). به عنوان نمونه، حالت گریه در وضعیت شیدایی یا تفکرات سریع
در وضعیت افسردگی است. حالتهای ترکیبی معمولا خطرناکترین دوره در بیماریهای خلقی هستند
زیرا رفتارهایی مانند سوء مصرف مواد، بیماری پانیک و اقدام به خودکشی تا حد زیادی افزایش پیدا میکنند.
تشخیص و زیردستهها
معمولا اختلال دوقطبی به زیردستههای زیر طبقهبندی میشود :
اختلال دوقطبی نوع اول ( نوع یک )
وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیم-شیدایی برای تشخصی الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق میافتد.
انواع اختلال دو قطبی
الف – اختلال دو قطبى نوع یک
یکى از انواع مهم اختلالات خلقى، اختلال دو قطبى نوع یک (I) نامیده مى شود.
این اختلال مربوط به حالت هیجانى درونى مستمر شخص مى باشد.
این بیماران هم دوره هاى افسردگى و هم دوره هاى سر خوشى دارند.
حد اقل یک دوره خلق شیدا به مدت یک هفته وجود دارد.
اگرچه بیشتر مبتلایان دوره افسردگی را هم تجربه میکنندولی بعضی از انها فقط دوره شیدائی را تجربه میکنند.
دوره های شیدایی بدون درمان بین ۳ تا ۶ ماه به طول میانجامند.
دورههای افسردگی در صورتی که مداوا نشوند ۶-۱۲ ماه ادامه پیدا میکنند.
افرادیکه در فاز مانیا (سرخوشی) قرار دارند حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب،
افزایش احترام به نفس، افکار بزرگ منشانه دارند و بیمارانى که در فاز افسردگى هستند
با کاهش انرژى و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بى اشتهائى و افکار مرگ و خودکشى مشخص هستند.
فرد مانیا در بسیارى از افسانه هاى قدیمى شخصیتى ریشه دار است
که با رفتارى دیوانه وار، چشمانى خیره و حرکاتى نمایشى و پر آب و تاب مشخص مى گردد.
دوره هاى شیدایى در مقایسه با افسردگى فراوانى کمترى دارند.
سیر بیمارى دو قطبى نوع یک (I) غالباً با افسردگى شروع مى شود
(۷۵ درصد موارد در زنها و ۶۷ درصد موارد در مردها) و یک اختلال عود کننده است.
اکثر بیماران هم دوره هاى مانى و هم افسردگى را تجربه مى کنند.
دوره هاى مانى درمان نشده حدوداً ۳ ماه دوام مى آورد.
حدود ۴۰ تا ۵۰ درصد بیماران دو قطبى ممکن است دو سال پس از حمله اول دچار حمله دوم گردند.
در اختلال دو قطبى I میزان شیوع حدود ۱ درصد در طول عمر می باشد.
هزینه این اختلال براى بیماران و خانواده هاى، آنان و جامعه قابل ملاحظه است.
شیوع این بیمارى در زنان و مردان برابر است.
میانگین سنى شروع این اختلال ۳۰ سالگى مى باشد اما از سن ۵ یا ۶ سالگى تا ۵۰ سالگى گسترده است.
از لحاظ وضعیت تاهل نیز این بیمارى ممکن است در افراد طلاق گرفته یا مجرد بیش از افراد متاهل دیده شود.
میزان طلاق نیز در این گروه افراد بالا مى باشد.
اختلال دو قطبى نوع یک (I) در کودکان و نوجوانان در نوجوانان علائم مانیا ممکن است عادى جلوه نماید
و علائم عمده این گروه شامل سوء مصرف الکل یا مواد مخدر، اقدام به خودکشى، مسائل تحصیلى،
گرایشات فلسفى، نشانه هاى وسواس، شکایت از بیماریهاى جسمانى متعدد، درگیرى و مشاجرات متعدد، مى شود.
میزان بروز این اختلال در کودکان و نوجوانان ۱ درصد است و شروع آن حتى ممکن است در ۸ سالگى باشد.
علت شناسى
عوامل زیست شناختى، عوامل ژنتیک و عوامل روانى.
اجتماعى و یا ترکیبى از آنها را مى توان علت این بیمارى تلقى کرد.
عوامل زیست شناسى مهم شامل انتقال دهنده هاى عصبى و بى نظمى هاى عصبى – غددى باشند.
عوامل ژنتیک نقش بسیار مهمى دارند، بطوریکه مطالعات نشان داده است که یکى از والدین به این اختلال دچار باشد،
با احتمال ۲۵ درصد فرزندشان شانس ابتلا به این بیمارى را خواهد داشت و اگر هر دو والدین اختلال دو قطبى داشته باشند
شانس ابتلاء بچه ها به این بیمارى بین ۵۰ تا ۷۵ درصد خواهد بود.
عوامل روانى اجتماعى متعددى نیز ممکن است در ایجاد این بیمارى به تنهائى و یا به همراه عوامل دیگر نقش داشته باشند.
از جمله :
رویدادهاى زندگى و استرس محیطى، خانواده، عوامل شخصیتى قبل از بیمارى و موارد دیگر مى توان ذکر کرد.
تشخیص
این بیمارى با وجود دوره هاى مانیا (سرخوشی) و افسردگى مشخص مى شود.
علائم و نشانه هاى افسردگى و توضیحات مربوط به آن در بخش افسردگى سایت آمده
و چون همان علائم و نشانه ها برای تشخیص مطرح می باشد لذا تکرار نمى گردد
اما علائم و نشانه هائى که به عنوان ملاکهاى دوره مانیا تلقى شده و توسط فرد متخصص ارزیابى شده تا تشخیص این بیمارى گذاشته مى شود
شامل :
۱- یک دوره مشخص خلق غیر طبیعى و مستمراً بالا، توام با احساس خودبزرگ بینى، یا تحریک پذیر که حداقل یک هفته طول مى کشد.
۲- وجود ۲ یا ۳ یا بیشتر از علائم زیر :
الف) افزایش احترام به نفس یا خودبزرگ بینى
ب) کاهش نیاز به خواب (مثلاً ۳ ساعت خواب بر ایشان کافى است)
ج) حرافتر از معمول یا احساس فشار براى صحبت مستمر.
د) پرش افکار یا تجربه ذهنى سبقت جوئى افکار.
ه) پریشانى حواس (به راحتى محرکهاى بى اهمیت خارجى توجه شان را جلب مى کند)
و) افزایش رفتار هدفدار (اجتماعى، شغلى، تحصیلى، فعالیت جنسی) یا تحریک روانى – حرکتى.
ی) درگیرى مفرط با فعالیتهاى لذت بخشى که احتمال نتایج دردناک آن زیاد است،
مثل ولخرجى بى مهابا، بى احتیاطیهاى جنسى، یا سرمایه گذاریهاى حرفه اى جاهلانه.
۳- باعث اختلال در عملکرد شغلى، فعالیتهاى اجتماعى، و یا روابط بین فردى شده و ممکن است
براى جلوگیرى از آسیب به خود و یا دیگران نیاز به بسترى باشد.
ب – اختلال دوقطبی نوع دوم
عدم وجود دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمه-شیدایی و یک یا چند دوره افسردگی اساسی.
در این نوع بیش از یک دوره افسردگی شدید وجود دارد. در صورتی که شدت خلق شیدایی کم است. این نوع به نام شیدائی خفیف (Hypomania) نامیده میشود.
اختلال خلق ادواری (Cyclothymia)
دورههای نیمه-شیدایی همراه با دورههایی از افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند.
در این نوع شدت نوسان خلق به اندازه اختلال دوقطبی نیست، اما میتواند زمان طولانی تری ادامه یابد. این حالت میتواند منجر به اختلالات دو قطبی گردد.
ج – اختلال دو قطبی با تناوب سریع
بیشتر افرادی که دارای اختلال دوقطبی تشخیص داده میشوند، دارای تعداد دوره، به متوسط ۰٫۴ تا ۰٫۷ در سال، با طول سه تا شش ماه هستند. تناوب سریع به افرادی اطلاق میشود که بیشتر از سه دوره در سال را تجربه میکنند. بخش قابل توجهی از بیماران دوقطبی شامل این عنوان میشوند. در برخی منابع عناوین تناوب بسیار سریع و تناوب به شدت سریع یا تناوب بسیار بسیار سریع تعریف شدهاند.
یک تعریف از تناوب بسیار بسیار سریع، تغییر خلق در طول بازه ۲۴ تا ۴۸ ساعت است. در این دسته بیش از ۴ بار نوسان روحی در طول یکسال وجود دارد. این نوع در حدود ۱۰ درصد افراد مبتلا به اختلالات دوقطبی دیده میشود و میتواند با هر کدام از انواع ۱ یا ۲ همراه باشد.
علل پیدایش
اگرچه دلیل قطعی برای این اختلالات هنوز شناخته نشده است، اما محققان بر این باورند
که اختلالات دوقطبی منشا ارثی دارد وترکیب ژنتیکی افراد بیشتر از تربیت آنها در این اختلالات موثر است.
ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد.
به این دلیل است که این اختلالات با دارو قابل درمان هستند.
همچنین نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری بوجود بیایند.
ویژگی هاى بیماران مانیک
بیماران مانیک خلق بالا دارند، تحریک پذیر بوده و زود از کوره در مى روند، حالت نشئه دارند، ممکن است
براى افراد ناآشنا گمراه کننده بوده و جنبه عادى جلوه نماید، اگر در رسیدن به خواسته هایش به مانع برخورد کند
پرخاشگرى مى کنند، تمایل به پوشیدن لباسهاى با رنگهاى روشن و ناهماهنگ و بستن زیورآلات دارند،
دوست دارند لباسهاى بدن نما بپوشند، ممکن است در ملاء عام بخواهند لباس هایشان را درآورند،
مشغله ذهنى با افکار مذهبى، سیاسى، مالى، جنسى، با دادخواهى دارند.
بیماران مانیک هیجان زده، پرحرف و گاهى سرگرم کننده و بیش فعال هستند،
سطح تحمل آنها پائین است و خیلى زود ممکن است به خشم و رفتار خصمانه منجر گردد.
طرز تکلم این افراد معمولاً بلند، سریع، و زیاد مى باشد بطور فهم آن براى شنونده مشکل بوده
و نمى توان صحبت کردن آنها را قطع کرد، هر چه شدت بیمارى بیشتر باشد این نکته شدیدتر در بیمار دیده مى شود.
قدرت تمرکز پائین است، و در هنگام صحبت معمولاً از این شاخه به آن شاخه مى پرند.
هذیان و توهم ممکن است پیدا کنند. حواسشان زود پرت مى شود، خود بزرگ بینى و اعتماد به نفس دارند.
حافظه این افراد آسیب نمى بیند. حدود ۷۵ درصد آنان مهاجم و تهدید کننده هستند.
احتمال خودکشى و دیگرکشى در این افراد نیز وجود دارد. ولخرجى مى کنند و وسایل خود را ممکن است به دیگران ببخشند .
دروغگویى و فریبکارى در آنان شایع است. وقوع شیدائى لازمه تشخیص اختلال دو قطبى است.
یعنى اگر فرد بیماریش براى بار اول با دوره مانیا شروع شود و یا اینکه قبلاً با افسردگى شروع شده ولى حالا دچار مانیا باشد،
تشخیص بیماری دو قطبى I گذاشته مى شود.
اما اگر دچار افسردگى باشد تشخیص افسردگى گذاشته مى شود، تا زمانیکه دوره مانیا مشاهده گردد.
چگونگى تظاهر این دوره ها متفاوت مى باشد مثلاً ممکن است در طى یک روز هر دو دوره مانیا و افسردگى را فرد تجربه کند.
یا اینکه فرد دچار یکى از این اختلالات شده و پس از بهبودى پس از یک فاصله زمانى دچار دوره دیگر گردد.
نشانه های اختلال دوقطبی کدامند؟
اختلال دوقطبی سبب نوسانات خلقی شدید از حالت های خلق خیلی بالا و یا تحریک پذیر به حالت های غمگینی و ناامیدی و برگشت مجدد می گردد
که اغلب در بین این دوره ها دوره هایی از خلق عادی وجود دارد.
تغییرات شدید درمیزان انرﮊی ونحوه رفتار فرد مبتلا همزمان با تغییرات خلقی فرد اتفاق می افتد.
دوره های احساس بالا شیدایی /مانیا و دوره های احساس پایین افسردگی نامیده می شوند.
علائم ونشانه های شیدایی / مانیا (یا دوره شیدایی / مانیا) شامل:
• بی قراری افزایش انرﮊی و میزان فعالیت
• خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید همراه با احساس خودبزرگ بینی
• تحریک پذیری مفرط
• مسابقه افکار پریدن از موضوعی به موضوع دیگر صحبت کردن با سرعت خیلی زیاد
• حواسپرتی توانائی برای تمرکز
• کاهش نیاز به خواب
• اعتقادات غیر واقعی در مورد توانمندی ها و قدرت فرد
• قضاوت ضعیف
• ولخرجی
• رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته است
• افزایش تمایلات جنسی
• سوئ مصرف الکل , دارو های خواب آور داروها
رفتارهای اغواگرانه پرخاشگرانه و مداخله جویان
• انکار مسائل بالا و مشکلات ناشی از آن
یک دوره شیدایی / مانیا با بالا بودن خلق همراه با سه یا بیش از تقریبا هر روز و به مدت یک هفته سه نشانه از نشانه های فوق برای اغلب اوقات روز یا بیشتر تشخیص داده می شود. اگر خلق فرد به صورت تحریک پذیری باشد چهار نشانه اضافی باید وجود داشته باشد.
علائم و نشانه های افسردگی(یا یک دوره افسرده) شامل:
•اضطرب یا ناخشنودی پایدار
• خلق پایین
• احساس ناامیدی یا بدبینی
• درماندگی و بی ارزشی
• احساس گناه
• ازدست دادن علاقه و عدم لذت از فعالیت هایی که قبلا برای فرد لذتبخش بوده اند از جمله ارتباط جنسی
• کاهش انرﮊی احساس خستگی یا کند شدن حافظه وتصمیم گیری
• اختلال در تمرکز
• احساس بیقراری یا تحریک پذیری
• خواب زیاد یا عدم توانائی خوابیدن
• تغییر در اشتها و افزایش یا کاهش وزن بصورت نا خواسته
• احساس درد مزمن یا سایر نشانه های بدنی مقاوم که در اثر بیماری جسمانی یا جراحت ایجاد نشده باشد
• افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
یک دوره افسردگی زمانی که پنج تا از نشانه های فوق در اغلب اوقات تقریبا هرروز و برای دوهفته یا بیشتر طول بکشد تشخیص داده می شود.
درجه خفیف تا متوسط شیدایی/مانیا ، هیپومانیا نامیده می شود.
در دوره هیپومانیا فرد ممکن است احساس خوب همراه با افزایش توانمندی و کارائی داشته باشد.
وقتی خانواده ودوستان فرد مبتلا آموزش می گیرند که نوسانات خلقی ممکن است ناشی از اختلال دو قطبی باشد
فرد مبتلا هر مشکلی را انکار می کند. بدون درمان صحیح , هیپومانیا در برخی از افراد ممکن است
به شیدایی شدید/مانیای شدید و یا به افسردگی تبدیل گردد.
گاهی وقت ها دوره های شدید شیدایی/مانیا یا افسردگی شامل نشانه های سایکوز می باشند .
دیدن نشانه های شایع سایکوز/روانپریشی شامل انواع توهمات(شنیدن یا احساس وجود چیزی که واقعا وجود ندارد)
ویا هذیان ها (اعتقادات غلط وثابت که قابل تغییر با دلایل منطقی نبوده و با فرهنگ فرد نیز قابل توضیح نباشد) می باشد.
نشانه های روانپریشی در اختلال دوقطبی بیشتر نمایانگر وضعیت خلقی خیلی بالای فرد در آن زمان می باشند.
برای مثال هذیان های بزرگ منشی مثل اعتقاد به اینکه فرد برگزیده یا دارای قدرت و سلامت جسمانی خاصی می باشد
ممکن است در دوره شیدایی/مانیا وجود داشته باشد.
احساس بی ارزشی مانند اعتقاد هذیان های مبتنی بر گناهکار بودن به اینکه فرد نابود شده و بی پول است
و یا جرم سنگینی را مرتکب شده است ممکن است در دوره افسردگی ظاهر شوند.
بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی که این نشانه ها را دارند
گاهی اوقات اشتباها به عنوان اسکیزوفرنیا که یک بیماری شدید روان پزشکی است تشخیص داده می شوند.
حالت های مختلف خلقی در اختلال دوقطبی به صورت یک طیف و با ساختار پیوسته می باشند
که این طرز تفکر بسیار کمک کننده می تواند باشد.
در یک سر طیف بالاتر از آن افسردگی متوسط و پس از آن خلق پائین می باشد
که اغلب افسردگی شدید مردم آن را غمگینی کوتاه مدت و کج خلقی برای حالات مزمن می نامند.
پس از آن نیز خلق عادی یا متعادل قرار دارد که بالاتر از آن هیپومانیا ( شیدایی/مانیای خفیف تا متوسط) و سپس شیدایی/مانیای شدید جای دارد.
در گروهی از مردم نشانه های مانیا و افسردگی هم زمان با هم اتفاق می افتند
که به این حالت وضعیت دوقطبی مختلط گفته می شود.
نشانه های حالات مختلط روانپریشی/ سایکوز و تغییرات عمده در اشتها مشکلات خواب اغلب شامل سراسیمگی افکار خودکشی است.
یک فرد ممکن است در حالی که خلق خیلی پائین دارد و ناامید می باشد احساس انرﮊی زائدالوصفی در خود بکند.
اختلال دوقطبی ممکن است به صورت مشکلی غیر از بیماری روان پزشکی ظاهرگردد برای مثال به صورت :
سوء مصرف الکل یا دارو تشنج در روابط بین فردی باشد. کارائی ضعیف شغلی یا تحصیلی.
این مشکلات ممکن است در حقیقت علائمی از یک اختلال خلقی زمینه ای باشند.
تشخیص اختلال دوقطبی
مانند سایر اختلالات روانی اختلال دوقطبی هنوز به صورت فیزیولوﮊیکی توسط آزمایش خون یا اسکن کامپیوتری مغزی قابل شناسائی نمی باشد.
بنابراین اختلال دوقطبی بر اساس نشانه ها ، دوره بیماری و در صورت وجود سابقه خانوادگی مثبت تشخیص داده می شود.
اختلال دوقطبی (اختلال شیدایی ـ افسردگی)
شرح بیماری
اختلال دوقطبی (اختلال شیدایی ـ افسردگی) عبارت است از اختلالی که در آن خلق بیمار دچار نوسانات شدیدی میشود، و ارتباطی بین خلق بیمار و آنچه که واقعاًدر زندگی بیمار رخ میدهد وجود ندارد.
سیر بیماری بدین نحو است که به طور یک در میان ولی نامنظم، یک مدت فرد دچار سرخوشی و فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری زیاد بدون توجیه است (شیدایی) و به دنبال آن دچار افسردگی شدید میشود، و این سیکل به همین منوال ادامه پیدا میکند. در بین شیدایی و افسردگی، دورهای از رفتار طبیعی (ممکن است کوتاه باشد یا حتی چند سال طول بکشد) وجود دارد.
علایم شایع
شیدایی
افزایش انرژی؛ سرخوردگی و نئشگی در بیمار
بیمار صبح زودتر و زودتر از خواب برمی خیزد (در مواردی بیمار ممکن است حتی ۴-۳ روزنخوابد)
حواس بیمار خیلی زود از یک کار پرت میشود و بسیار بیقرار است (امکان دارد این مسأله باعث کاهش بازده کاری شود). فرد پروژههای جدید را با اشتیاق فراوان آغاز میکند، ولی ندرتاً آنها را به پایان میبرد.
امکان دارد بیمار شروع به ولخرجی کند.
امکان دارد بیمار شریکهای جنسی متعدد اختیار کند.
بیمار اغلب تحریکپذیر است و دچار حملات عصبانیت میشود.
صحبت کردن بیمار سریع، خشن، و غیرمنطقی میشود.
امکان دارد بیمار فکر کند که تواناییهای خیلی زیادی دارد ( خود بزرگبینی)
امکان دارد بیمار غذا خوردن را فراموش کند و وزن وی کم و خستگی بر وی عارض شود.
امکان دارد بیمار به یک باور نادرست و غیرقابل تغییر از اهمیت و بزرگی خود برسد و فکر کند که میتواند کارهای خطرناک انجام دهد. افسردگی
امکان دارد بیمار به طور فزایندهای گوشه نشینی اختیار کند؛ خوابش مختل شود؛ و صبحها دیر از رختخواب بر خیزد.
امکان دارد بیمار دراتاقش بماند، و از رو به رو شدن با دنیای بیرون واهمه داشته باشد؛ یا در واقع عزت نفس نداشته باشد.
غفلت از رسیدگی به خود
کاهش میل جنسی
کاهش سرعت صحبت کردن و کند شدن حرکات
افزایش تصورات در مورد وجود مشکلاتی که واقعاً وجود ندارند.
نگرانی بیش از حد در مورد بیماریهایی که واقعاً وجود ندارند. علل
ناشناخته است.
عوامل زیستشناختی، روانی، و ارثی همگی ممکن است نقش داشته باشند
امکان دارد استرس زیاد یا مرگ یکی از نزدیکان باعث ظهور ناگهانی شیدایی یا افسردگی شود.
عوامل افزایش دهنده خطر
سابقه خانوادگی این اختلال
پیشگیری
هیچ داروی خاصی برای پیشگیری از آن وجود ندارد.
عواقب مورد انتظار
ممکن است بتوان این اختلال را با درمان دراز مدت که باعث کاهش دفعات و شدت حملات شیدایی و افسردگی میشود، تا حد زیادی کنترل کرد و سلامت فرد را به حد نزدیک به طبیعی رساند. بسیاری از مدیران، دانشمندان، و افراد سرشناس دچار این اختلال بودهاند.
عوارض احتمالی
عود بیماری، به خصوص با قطع دارو
از دست دادن شغل؛ بروز مشکلات در زندگی مشترک
عدم رو به بهبود گذاشتن اختلال خودکشی
درمان اختلال دو قطبی
Treatment of bipolar disorder
اختلال دو قطبی یک ناراحتی با شیوع زیاد است وافراد زیادی را در تمام دنیا از جمله ایران رنج میدهد.
اما خبرهای خوبی هم وجود دارد: اختلال دوقطبی قابل درمان است وافرادی که مبتلا به این بیماری می باشند
می توانند زندگی خوب و سازنده ای داشته باشند.
اختلال دو قطبی یک بیماری درازمدت است لذا درمانی طولانی مدت را می طلبد.
اختلال دو قطبی میتواند بسیار نوساندار باشد(از افسردگی به شیدائی یا برعکس) بنابراین ممکن است
مرتبا نوع درمان عوض شود. گاهی درمان ضد افسردگی وگاهی ضد شیدائی.
انچه در ای درمان ثابت میماند درمان تثبیت کنندۀ خلق است.
آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکرۀ جسمی واجتماعی و فرهنگی – روانی او وارد میکند
بسیار شدیدتر از بیماریهای جسمی دیگر است.
اختلال دو قطبی در مراحل مختلف عوارض مختلفی در بر دارد:
درمحله افسردگی این اختلال بی انگیزگی و بی علاقگی وخلق تنگ باعث میشود که فرد اشتغال و….
خود را از دست بدهد و بسیار از زندگی وهمقطارانش عقب بیفتد. گاهی شدت افسردگی به حدیست که حتی باعث اقدام به خودکشی میشود.
در مرحله شیدائی رفتارهای معطوف به هدف فرد افزایش می یابد،
از جمله اینکه میل جنسی او افزایش یافته و همراه با کاهش قدرت قضاوتی که در این شرایط بر او مستولی میشود،
باعث بی بندو باری و بوجود آمدن رفتارهای دور از شاَََُن از وی میشود ، که خیلی وقتها آبروی وی را زیر سوال می برد.
ولخری ودست ودلبازی های وی باعث از دست دادن اموال و….میشود.
بیخوابی ، عصبانیت، پرخاشگری، پرحرفی، بی مبالاتیها، واقدامات ناگهانی ضربات شدیدی برسلامت شخص وارد میکند.
امروزه هم براى دوره هاى افسردگى و هم براى مانیا درمان هاى اختصاصى وجود دارد، و مطالعات بیانگر تاثیر درمان پیشگیرى کننده مى باشد.
تاکید درمان نیز به درمان داروئى و روان درمانى معطوف به خود بیمار است.
ضمن اینکه درمان باید از تعداد و شدت عوامل استرس زاى زندگى بیمار بکاهد.
معمولاً این بیماران نیاز به بسترى دارند که البته خودشان مخالفت نموده و رضایت نمى دهند.
از جمله داروهائیکه در درمان این بیماران بکار برده مى شود موارد زیر را مى توان نام برد :
کلونازپام، لورازپام، هالوپریدول، والپروئیت، کاربامازپین، و لیتیوم.
این داروها با توجه به شدت بیمارى و اینکه در چه دوره و یا فازى از بیمارى مى باشند
انتخاب مى گردند که باید حتماً توسط پزشک متخصص صورت گیرد
زیرا ممکن است مصرف خود به خودى این داروها عوارض جانبى خطرناکى به همراه داشته باشد.
درمان داروئی
مهمترین داروهای تثبیت کننده خلق شامل :
لیتیوم، سدیوم والپروئات، وکاربامازپین و لاموتریژین است که توسط روانپزشک با توجه به خصوصیات بیماری و خود بیمار انتخاب میشود.
ممکن است همزمان داروهای دیگری نیز استفاده شوند ازجمله داروهای کاهنده یا افزایندۀ میل جنسی، داروهای ضد افسردگی(از جمله SSRIs,TCAs,bupropion,…)، خواب آورها، ضداضطرابها، وداروهای ضدسایکوز (OLANZAPINE,RISPERIDONE,ZIPRASIDONE,…) در مواردیکه روانپریشی نیز بر دردهای بیمار افزوده شده باشد.
از نقش روان درمانی در درمان نباید غافل شد چه بسا بسیاری از علائم تشدید کننده، مشکلات بوجود آمده از بیماری، کاهش اعتماد به نفس، اضطراب داشتن این بیماری، سایکواجوکیشنpsychoedjucation برای ادغام این ناراحتی در زندگی بیمار بسیار حائز اهمیت است.
مدت درمان
درمان ابتدائی اگر شدت اختلال دو قطبی شدید نباشد معمولاَ ۹ ماه تا یکسال میباشد ، ولی در رواندرمانی ها باید به او آموزش داده شود که مترصد علائم آغازین بیماری باشد(علائمی مثل : کاهش نیاز به خواب، پر حرفی، ولخرجی، افسردگی، افزایش انرژی ومیل جنسی و……).
پس از آن بسیاری از روانپزشکان درمان را پس از دادن اطلاعات فوق قطع میکنند ولی در مواردیکه اختلال دو قطبی شدید بوده باشد این درمان را حداقل برای ۲/۵ تا ۵ سال ادامه میدهند. در موارد عود کننده درمان طولانی مدت لازم است.( درمان پیشگیری کننده از موارد عود اختلال دو قطبی).
متاسفانه بسیاری از بیماران به علت توجیه نشدن یا اشکالات فرهنگی درخصوص مصرف دارو، پس از بهبود اولیه با این تفکر که بیماری درمان شده و دیگر عود نمی کند، درمان نگهدارنده را رها می کنند ونهایتاَ دوباره عوارض اختلال دو قطبی گریبانگیرشان می شود.
برای درمان این اختلال از ترکیب دارو درمانی و روان درمانی که بهترین راه برای مهار این بیماری است، استفاده می شود .
به طور کلی درمان شامل ۴ قسمت است:
۱٫ درمان حاد بیماری (اختلال دو قطبی)
۲٫ درمان نگهدارنده maintainance
۳٫ درمان پیشگیری کنندهprophylactic
۴٫ درمان عوارض
مبارزه با افکار و باورهای غلط از جمله اعتیاد دار بودن داروهای روانپزشکی، بعضی از داروهای عطاری (وبه اصطلاح درمانهای گیاهی بدون مجوز از وزارت بهداشت)، لای کتاب باز کردن، رمّالی، دعانویسی و احضار ارواح و… قسمت بزرگی از درمان به حساب می آید .
درمان دارویی
یکی از مشکلات این اختلال نبود درمان کامل است. به هر حال با آنکه سر و کار داشتن با آن مشکل است، در حقیقت میتوان با مراقبتهای حرفهای در مدت زمان طولانی آن را کنترل کرد.
درمان دارویی ، روان درمانی و ایجاد تغییرات در طرز زندگی افراد، آثار مخرب این اختلال کاهش میدهد و به آنها کمک میکند با این وضعیت کنار بیایند و افراد مبتلا را در داشتن یک زندگی معمولی در خانه، سرکار، مدرسه یاری میدهد. اگرچه پذیرفتن مصرف دارو برای شخص و خانواده او ممکن است بسیار دشوار باشد اما درمان دارو باید برای سالها ادامه یابد و این مسئله بسیار ضروری است.
درمان دارویی متداول برای اختلال دوقطبی شامل داروهای تثبیت کنندهی احوال هستند داروها معمولاً شامل کربنات لیتیوم، divlproex sodium (Depakote) یا carbamazepine (Tegretol) است براساس تعداد نشانههای خاصی که هر فرد دارد و مرحلهی اختلال، پزشک همچنین ممکن است داروهای ضدافسردگی و ضد اضطراب را تجویز نماید.
در حالیکه درمان دارویی درمان کاملی نیست به درصد قابل توجهی از مردم کمک کرده است. لیتیوم تقریباً به ۵۰ تا ۷۰ درصد افراد در حالت شیدایی کمک شایانی کرده است. متأسفانه بسیاری از بیماران دو قطبی درمان خود را کامل نمیکنند بعضی از آنها احساس در اوج بودن خود را در طی درمان از دست میدهند و چون میخواهند به حسی که فکر میکردند در بالای دنیا قرار دارند برگردند درمان را متوقف میکنند. بعضی از عوارض جانبی داروها مثل اضافه وزن، مشکلات مربوط به حافظه و تمرکز و رعشه شاکی هستند. برخی افراد که احساس میکنند حالشان بهتر است، فکر میکنند دیگر به داروها نیازی ندارند و بدون مشورت با پزشک معالجشان، داروها را قطع میکنند.
یکی از کارهای مهمی که اعضای خانواده این افراد میتوانند برای فرد انجام دهند این است که به فرد کمک کنند به مصرف داروهایش ادامه دهد.
یکی از کارهای مهمی که اعضای خانوادهی این افراد میتوانند برای فرد انجام دهند این است که به فرد کمک کنند به مصرف داروهایش ادامه دهد. اگر شما به شخصی با این اختلال نزدیک هستید او را تشویق کنید که درمان را شروع و یا ادامه دهد. این به فرد کمک میکند که به داروها و درمان اعتماد کند و میتواند جان فرد را نجات دهد.
یکی از بحثهای انتقادی در شروع درمان، مسئلهی اعتیاد به داروهاست. پنجاه تا شصت و پنج درصد افراد با این اختلال از مواد مخدر و محرکهایی همچون کوکائین، آمفتامینها و یا الکل استفاده میکنند آنها به دلایل مختلفی از این مواد استفاده میکنند یکی از این دلایل، رسیدن به اوج انرژی در نتیجهی شیدایی و یا برای از یاد بردن حالت افسردگی است. توجه به مصرف مواد مخدر بخشی از یک درمان خوب است و عدم توجه به آن ممکن است باعث بی نتیجه شدن درمان شود.
روشهای درمانی روانشناسی
در فاصله بین دوره های شیدایی یا افسردگی، درمانهای روانشناسی میتواند موثر ابشد. این درمانها باید حدود ۱۶ جلسه یک ساعته به مدت ۶ تا ۹ ماه باشند.
این درمان ها شامل:
•تربیت روانی(Psycho education)- دانستن بیشتر در مورد اختلالات دو قطبی
•تحت نظر داشتن حالت روحی- کمک کردن به شما برای شناخت زمانهای تغییر حالت روحی
.استراتژی خلقی- کمک کردن برای جلوگیری از تغییر حالت روحی به شیدایی یا افسردگی کامل
•کمک برای افزایش مهارتهای سازگاری
•شناخت و رفتار درمانی(CBT) برای افسردگی
روان درمانی
روان درمانی یک مکمل ضروری برای دارو درمانی در افراد مبتلا است مشاورهی حرفهای به بیماران کمک میکند که با مشکلات احساسی و عوامل استرس زایی که باعث شروع هر یک از حالات افسردگی و شیدایی میشود کنار بیایند. همچنین می تواند در رفع مشکلات بیپایهی مربوط به این اختلال، کشمکشهای درونی و افسردگی که فاز مهم و حساسی از این اختلال است، کمک نماید. دارو درمانی به همراه یک روان درمانی خوب و طولانی مدت و مداوم اثرات مثبت و خوبی خواهد داشت.
تغییر در طرز زندگی
علاوه بر مراجعه به یک روان کاو، مصرف دقیق داروهای تجویز شده و روان درمانی، ایجاد تغییراتی در طرز زندگی افراد نیز میتواند به آنها در ادارهی بیماریشان کمک کند.
از مصرف هرگونه ماده مخدر یا الکل خودداری کنید. این مواد محرک حالت افسردگی شخص بیمار را به حالت شیدایی تغییر میدهند و داروهای مسکن میتوانند تحریک کننده حالت افسردگی باشند.
خواب کافی داشته باشید. اختلال دو قطبی با ریتم بدن شخص ارتباط نزدیکی دارد. همانطور که حالت شیدایی الگوهای خواب شخص را تغییر میدهد، تغییر در خواب هم می تواند تحریک کنندهی این حالت باشد.
مصرف کافئین را کاهش دهید. این ماده به طور غیرمستقیم باعث تحریک شیدایی میشود. هم خود شخص و هم خانوادهی او باید اطلاعات کاملی دربارهی این اختلال جمعآوری کنند و سپس با هم از استرسهایی که به وجود آورندهی این حالتها هستند جلوگیری کنند.
به یک گروه حامی بپیوندید این گروه بایستی شامل دوستانی باشد که بتوانند حمایتهای روحی منظمی به شخص اهدا کنند و همچنین افراد دیگری با اختلال دوقطبی و اعضای خانوادهی شخص. از آنجایی که اشخاص بیمار فکر میکنند کسی احساسات آنها را درک نمیکند، صحبت با افرادی که تجربههای مشابهی داشتهاند کمک بسیار خوبی میتواند باشد.
بعضی اوقات افرادی که از اختلال دو قطبی رنج میبرند، دورههای رنج شدیدی دارند و این حالات میتوانند تأثیرات بسیاری روی خانوادههای آنها نیز بگذارد. با مشاورهی شایسته و کامل و مداوم، دارو درمانی، تغییرات موثر در زندگی این افراد میتواند زندگی پرمعنا و موفقی را رهبری کنند.
حاملگی
شما باید هر برنامه برای حاملگی را با روانپزشک خود در میان بگذارید. با هم فکری هم، شما میتوانید برای کنترل حالات روحی خود در طول حاملگی و پس از تولد نوزاد برنامه ریزی کنید.
اگر باردار هستید، بهتر است برای آگاهی از قطع یا ادامه مصرف لیتیوم با روانپزشک خود مشورت کنید. گرچه لیتیوم از دیگر تثبیت کننده ها بی خطرتر است، اما باید خطر احتمالی آن برای نوزاد با خطر احتمال بازگشت افسردگی یا شیدایی در شما مقایسه شود. این احتمال در سه ماه اول بارداری بیشتر است. پس از گذشت هفته بیست و ششم، لیتیوم بی خطر است. اما اگر لیتیوم مصرف میکنید، نباید به نوزاد شیر بدهید.
در طول زمان حاملگی، تمام کسانی که با این موضوع در رابطه اند شامل: پزشک متخصص زنان- ماما- پزشک خانواده – روانپزشک و پرستار روانپزشک- باید با هم در ارتباط باشند.
درمان یک دوره افسردگی یا شیدایی
دوره افسردگی
داروهای افسردگی معمولا باید به داروهای تثبیت کننده خلقی اضافه شود. متداول ترین این داروهاSSRIs (مهار کننده های جذب سروتونین) است. این داروها بر یک ماده شیمیایی در مغز به نام سروتونین تاثیر گذاشته و به نظر میرسد که با مصرف این دارو نسبت به داروهای دیگر احتمال تغییر خلق به حالت شیدایی کمتر است. داروی قدیمی ضد افسردگی تری سیکلیک به علت نداشتن این خصوصیت توصیه نمیگردد.
در صورتی که شما به تازگی یک دوره شیدایی داشته و یا اختلال خلق تناوبی سریع را تجربه کرده اید، داروهای ضد افسردگی ممکن است منجر به بازگشت حالت شیدایی شوند.
در این حالت بهتر است سطح داروی تثبیت کننده را افزایش داده و از داروهای ضد افسردگی استفاده نکرد.
داروهای ضد افسردگی پس از ۲ تا ۶ هفته استفاده باعث بهبود حالت خلقی میشوند، اما خواب و اشتها زودتر بهبود پیدا میکند. مصرف این دارو باید حداقل ۸ هفته پس از بهبود افسردگی ادامه پیدا کند و سپس باید به آرامیاز مقدار آنها کاسته شود.
حتی پس از بهبودی بهتر است همواره این قرصها را با توجه به نظر روانپزشک همراه داشته باشید. اگر خیلی زود مصرف قرصها را ترک کنید، احتمال عود افسردگی در شما زیاد است. اگر شما به یکباره مصرف را قطع کنید، ممکن است دچار علایم ترک (Withdrawal ) شوید.
در صورتی که دوره شیدایی را تجربه کردید، نباید داروهای ضد افسردگی را برای مدت طولانی مصرف کنید.
شیدایی و دوره های افسردگی مخلوط
در این صورت هرگونه داروی ضد افسردگی باید متوقف شود. داروی تثبیت کننده و یا داروهای ضد جنون به تنهایی و یا حتی همراه هم میتوان استفاده کرد. داروهای ضد جنون در اسکیزوفرنی استفاده میشوند اما میتوان برای کم کردن فعالیت بیش از اندازه، خودبزرگ بینی، بی خوابی و از بین بردن دوره شیدایی استفاده کرد.
داروهای ضد جنون قدیمی تر مثل کلروپرومازین و هالوپریدول اثرات جانبی مثل لرزش و گرفتگی عضلات دارند. برخی از داروهای جدیدتر مثل رسیپریدون و اولانزاپین بدون این اثرات جانبی نامناسب میتوانند علایم شیدایی را کاهش دهند.
پس از شروع درمان، علایم ممکن است پس از چند روز بهبود یابند اما درمان باید چندین ماه ادامه پیدا کند. برای رانندگی در مدت مصرف باید با پزشک خانواده خود مشورت نمایید.
متوقف کردن نوسانات خلقی – خود درمانی
•تحت نظر گرفتن رفتار شحصی
نشانه های تغییر حالت خود را یاد بگیرید تا بتوانید در موقع مناسب کمک بگیرید. با اینکار شما میتوانید از بروز کامل عارضه و یا بستری شدن در بیمارستان اجتناب کنید. نوشتن حالات روحی روزانه میتواند به شما در این کار کمک کند.
•اطلاعات
تا میتوانید در مورد بیماری تان و آنچه برای درمان آن مفید است اطلاعات کسب کنید.
•استرس(تنش)
از شرایط تنش زا بپرهیزید. پرهیز کامل از تنش غیر ممکن است بنابر این بهتر است یاد بگیرید چگونه این شرایط را کنترل کنید. شما میتوانید از طریق CD یا DVD و یا گروهای تمدد اعصاب و یا پیشنهادهای روانشناسان به استرس خود غلبه کنید.
•روابط اجتماعی
افسردگی یا شیدایی میتوانند اثرات نامطلوبی بر دوستان و خانواده داشته باشد. شما ممکن است مجبور به بازسازی روابط تان بعد از یک دوره افسردگی یا شیدایی بشوید.
داشتن حداقل یک نفر که بتوانید به او اعتماد کنید بسیار مفید است. دوستان و خانواده نیاز دارند بدانند که چه اتفاقی برای شما میافتد و آنها چه کاری میتوانند برای شما انجام دهند.
•فعالیت
سعی کنید زندگی، کار، استراحت و روابطتان با دوستان و خانواده را متعادل کنید. در صورتی که شما بیش از اندازه مشغول باشید ممکن است دچار دوره شیدایی شوید.
مطمین باشید که زمان کافی برای استراحت دارید. در صورتی که شما بیکار هستید به دنبال گذراندن یک دوره اموزشی و یا کار داوطلبانه که وابستگی با بیماری روانی ندارد باشید .
•ورزش
۲۰ دقیقه ورزش ، سه بار در هفته برای بهبود شرایط روحی مفید است.
•تفریح
به طور مرتب کارهایی انجام دهید که شما را شاد کرده و به زندگی شما معنا میبخشد.
ادامه درمان
ممکن است شما بخواهید قبل از اینکه دکتر دستور قطع دارو بدهد ، از ادامه مصرف خودداری کنید. متاسفانه اینکار اغلب به بازگشت دوره ها منجر میشود. با دکتر و خانواده خود هنگامیکه بهبود یافتید در این مورد صحبت کنید.
در درمان خود اظهار نظر کنید
اگر برای اختلال دو قطبی در بیمارستان بستری شده اید، بهتر است برای دکتر و خانواده خود یک «رهنمود آینده،Advance Directive»تهیه کنید که اگر شما دوباره مریض شدید چگونه با شما رفتار کنند.
از پزشکم (GP) چه انتظاری دارم؟
در صورتی که شما لیتیوم مصرف میکنید دکتر شما باید:
•فشار خون و بررسی سلامتی عمومی سالانه
•آزمایش سطح لیتیوم خون هر ۳ تا ۶ ماه
•آزمایش خون برای تست کارکرد کبد و تیرویید حداقل هر ۱۵ ماه یکبار
نکاتی برای دوستان و خانواده
افسردگی و شیدایی برای دوستان و خانواده ناراحت کننده و خسته کننده است
رفتار در طول دوره
افسردگی
دانستن اینکه به افراد بسیار افسرده چه بگوییم سخت است. آنها همه چیز را از دیدگاه منفی میبینند و قادر نیستند بگویند از شما چه میخواهند. آنها ممکن است زودرنج و گوشه گیر باشند اما در همان حال به کمک شما نیاز دارند. آنها ممکن است نگران باشند ولی نخواهند یا نتوانند که نصیحت شما را بپذیرند. سعی کنید در حد امکان صبور باشید و آنان را درک کنید.
شیدایی
در شروع یک دوره شیدایی، شخص شاد و پرانرژی به نظر میرسد. هرچند که اینگونه هیجانات منجر به بدتر شدن شرایط روحی آنان میگردد. بنابراین سعی کنید آنان را متقاعد کنید که کمکشان نمایید و به آنان در مورد بیماری شان توضیح دهید.
کمکهای عملی بسیار مهم هستند. مطمین شوید که دوست یا فامیل شما قادر است که از خود نگهداری کند.
کمک به شخص محبوبتان برای بهبودی
اطلاعات بیشتری در مورد اختلالات دوقطبی پیدا کنید. همراهی شما با بیمار در جلسات روانپزشکی بسیار موثر خواهد بود.
از خودتان مراقبت کنید
به خودتان زمان و فضا ی کافی برای تجدید قوا بدهید . مطمین باشید که زمانهایی برای خودتان و گذراندن با دوستانتان اختصاص داده اید. در صورتی که دوست یا فامیل شما در بیمارستان است، مدت نگهداری از انها را با دیگران تقسیم کنید. شما به دوستتان وقتی خسته نیستید بهتر میتوانید کمک کنید.
در مواقع اضطراری
در شیدایی شدید، شخص ممکن است حالت خصمانه ، بدگمانی به خود گرفته و یا به صورت لفظی ویا فیزیکی درگیر شود.
در افسردگی شدید، شخص ممکن است تصمیم به خودکشی بگیرد.
در صورتی که متوجه شدید که آنها:
•با نخوردن و نیاشامیدن کاملا از خود غافل شده اند
خود یا دیگران را در شرایط خطرناک قرار میدهند.
•از آزار دادن یا کشتن خود حرف میزنند.
سریعا برای آنان از مراکز درمانی کمک بخواهید.
نام و شماره یک شخص متخصص قابل اعتماد را داشته باشید. گاهی بستری کوتاه مدت در بیمارستان لازم است.
مراقبت از کودکان
در صورتی که شما شیدا یا افسرده هستید، به طور موقت نمیتوانید از کودکانتان مراقبت کنید. در این مدت همسر یا فرد دیگری از خانواده باید این وظیفه را به عهده بگیرد. بهتر است در دوران بهبودی در این مورد تصمیم گیری کنید.
ممکن است بچه شما هنگامیکه شما سالم نیستید احساس نگرانی و سر در گمی کند. این موضوع را از رفتارشان نیز میتوان فهمید.
برای بچه ها بسیار مفید خواهد بود اگر بزرگترها ی آنان حساس و فهیم بوده و بتوانند با خونسردی و سازگاری به مشکلات آنها پاسخ دهند. بزرگترها میتوانند به آنان بفهمانند که چرا پدر یا مادر آنها رفتار متفاوتی دارد. سوالات انها باید با خونسردی، به درستی و به زبانی که متوجه شوند پاسخ داده شود. آنها احساس بهتری خواهند داشت اگر به برنامه عادی زندگی شان بازگردند.
چگونه اختلالات دوقطبی را برای کودکان توضیح دهیم؟
بچه های بزرگتر ممکن است خود را در بروز مشکل مقصر بدانند. باید آنان را مطمئن ساخت که عامل این بیماری نیستند و میتوانند به بهبود آن کمک کنند. هنگامی که بچه های بزرگتر وظیفه مراقبت از پدر یا مادر بیمار را برعهده بگیرند، نیاز به درک ویژه و پشتیبانی عملی دارند.
اصول کلی
– گرفتن شرح حال و انجام معاینه توسط پزشکان (گاهی روانپزشک)
– رواندرمانی یا مشاوره همراه با درمان دارویی بهترین نتایج را در بر دارد.
– برای مواردی که علایم شدید هستند، ممکن است لازم باشد بیمار در بیمارستان یا مرکز درمانی بستری شود.
– امکان دارد در مورد بیمارانی که به دارو جواب نمیدهند، از شوک (ECT) استفاده شود.
– رژیم دارویی باید دقیقاً رعایت شود. ضمناً باید به طور منظم به پزشک معالج مراجعه شود تا اثربخشی درمان و اثرات جانبی احتمالی مورد بررسی قرار گیرند.
– هیچگاه وقتی احساس کردید حالتان بهتر شده است، دارو را قطع نکنید. این کار ممکن است باعث عود بیماری شود که شاید به دارو خوب جواب ندهد.
– با کمک مشاوره میتوانید روشهای کنار آمدن با این اختلال را فراگیرید. اعضای خانواده باید بتوانند علایم پیش درآمد وقوع حمله را بشناسند و چگونگی کمک به فرد بیمار را فرا بگیرند.
داروها
پزشک شما ممکن است لیتیم، والپروییک اسید، یا کاربامازپین (تگرتول) تجویز کند. برای علایم شدیدتر ممکن است تجویز یک داروی ضد روانپریشی ضروری باشد.
فعالیت در زمان ابتلا به این بیماری های روزانه خود را حتی اگر تمایل ندارید، ادامه دهید.
رژیم غذایی
یک رژیم طبیعی و متعادل داشته باشید، حتی اگر اشتها ندارید. امکان دارد مکمل ویتامینها و مواد معدنی لازم باشد. پزشکتان ممکن است به شما توصیه کند که از مصرف کافئین پرهیز کنید، زیرا کافئین یک ماده تحریککننده است.
درچه شرایطی باید به پزشک مراجعه نمود؟
اگر شما یا یکی از اعضای خانواده تان دارای علایم افسردگی یا سرخوشی هستید.
اگر فکر خودکشی به سرتان زده است یا احساس ناامیدی میکنید.
همانگونه که از نام قبلی استنباط میشود کسی که دچار اختلال دوقطبی است دچار نوسانات خلقی شدید میباشد.این نوسانات معمولا هفته ها یا ماها طول میکشد و با انچه مردم عادی در زندگی روزمره تجربه میکنند بسیارمتفاوت است.
خلق افسرده: احساس شدید افسردگی
خلق شیدا: احساس شادمانی بسیار و ناامیدی
خلق مختلط: به عنوان مثال خلق افسرده همراه با بیقراری و فعالیت بیش از اندازه ناشی از شیدائی.
شیوع اختلالات دو قطبی:
در حدود یک نفر از هر ۱۰۰ بزرگسال در طول زندگی خود دچار این اختلال میگردد. معمولا این اختلالات بعد از سنین نوجوانی اتفاق میافتد. در سنین بالاتر از ۴۰ سال این اختلالات غیر معمول است. مردان و زنان به یک اندازه در معرض ابتلا به این اختلالات قرار دارند.
علل اختلالات دوقطبی
دلیل قطعی برای این اختلالات شناخته نشده، اما تحقیقات نشان میدهد که:
اختلالات دوقطبی منشائ ارثی دارد. به عبارتی ژنها بیشتر از تربیت در این اختلالات موثرند.
ممکن است مشکل فیزیکی در قسمتی از مغز که کنترل حالات روحی را به عهده دارد عامل این اختلالات باشد. به این دلیل است که این اختلالات با دارو قابل درمان هستند.
نوسانات خلقی ممکن است گاهی توسط استرس و یا بیماری بوجود بیایند.
علایم اختلالات دو قطبی
علائم بیماری بستگی به این دارد که خلق شما به سمت افسردگی یا شیدائی تغییر کرده باشد.
۱- افسردگی
احساس افسردگی احساسی است که همه ما در طول زندگی آنرا تجربه کرده ایم. این احساس میتواند به ما در شناخت و برخورد با مشکلات زندگی کمک کند. اما در افسردگی بالینی یا اختلالات دوقطبی این احساس افسردگی بسیار شدید تر است. در این حالت احساس افسردگی برای مدت طولانی باقی میماند و حتی انجام امور عادی زندگی را سخت یا غیر ممکن میسازد.
در صورتی که شما افسرده شده باشید متوجه این تغییرات در خود شده اید:
روحی
احساس غمگینی که از بین نمیرود.
احساس نیاز به گریستن بدون هیچ دلیلی
ازدست دادن تمایل و رغبت به همه چیز
عدم لذت بردن از چیزهایی که قبلا لذت می بردید.
احساس بی قراری و آشفتگی
از دست دادن اعتماد به نفس
احساس بی ارزشی و ناامیدی
زودرنجی و تحریک پذیری
فکرکردن به خود کشی
فکری
از دست دادن قدرت فکر کردن مثبت و امیدوارانه
از دست دادن قدرت تصمیم گیری حتی در موارد ساده
مشکل تمرکز کردن
جسمی
کم شدن اشتها و وزن
مشکل خوابیدن
بیدار شدن زودتر از موقع
احساس خستگی کامل
یبوست
عدم تمایل به رابطه جنسی
رفتاری
مشکل در شروع و به پایان رساندن کارها- حتی کارهای روزمره
گریه کردن زیاد و یا احساس نیاز به گریه و عدم توانایی گریستن
پرهیز از مواجهه با افراد
۲- شیدایی یا هیجان
شیدایی یک احساس خوشحالی، افزایش انرژی و خوش بینی بیش از اندازه است. این حالت میتواند آنقدر شدید باشد که فکر کردن و قضاوت شما را تحت تاثیر قرار دهد. ممکن است تفکرات عجیبی راجع به خود داشته باشید، تصمیمات بدی بگیرید و به صورت شرم آور، مضر و گاهی خطرناک رفتار کنید.
مانند حالت افسردگی، در این حالت هم زندگی فرد مختل میشود و میتواند روابط و کار فرد را تحت تاثیر قرار دهد. در حالتی که این حالت خیلی شدید نباشد به آن شیدائی خفیف میگویند.
در صورتی که شما شیدا شوید ممکن است حالات زیر را در خود مشاهده کنید:
روحی
بسیار شاد و مهیج
عصبی و برانگیخته شدن توسط کسانی که در خوش بینی شما شریک نمیشوند
احساس برتر بودن بیش از اندازه
فکری
پر از ایده های جدید و مهیج
پریدن از یک ایده یه ایده دیگر
شنیدن صداهایی که افراد دیگر نمیشنوند
جسمی
بی میل یا ناتوان از خوابیدن
پر انرژی
افزایش تمایل به رابطه جنسی
رفتاری
برنامه ریزی های بلندپروازانه و غیر واقعی
بسیار فعال و پر جنب و جوش
رفتارهای نا معمول
حرف زدن سریع – دیگران ممکن است متوجه صحبتهای شما نشوند.
تصمیمات عجولانه و گاهی با نتایج مصیبت بار
ولخرجی
احساس صمیمیت زیاد
بروز بیش از حد احساسات
اگر شما در اواسط دوره شیدایی برای اولین بار باشید، ممکن است متوجه هیچ چیز غیر عادی نشوید. حتی دوستان و خانواده شما نیز ممکن است متوجه نشوند. حتی ممکن است اگر کسی سعی کند در این مورد نظری ابراز کند ناراحت شوید. در این حالت شما به تدریج در انجام امور روزمره و ارتباط با افراد دچار مشکل می شوید.
علایم جنون(Psychotic)
اگر دوره های شیدایی و یا افسردگی خیلی جدی شود، شما ممکن است دچار علایم جنون شوید.
• حالت شیدایی: علایم این حالت شامل احساس خود بزرگ بینی است -اینکه مسئول انجام یک ماموریت مهم بوده یا از یک قدرت بسیار زیاد برخوردار است.
• حالت افسردگی: احساس گناه شدید، احساس بدترین بودن و یا حتی احساس عدم وجود.
علاوه بر این اعتقادات نامعقول فرد ممکن است دچار توهم شده که شامل شنیدن دیدن بوییدن و یا لمس کردن چیزها یا کسانی که وجود ندارند.
بین دوره ها:
قبلا بر این باور بودند که اگر شما از اختلالات دو قطبی رنج میبرید، باید در بین دوره های افسردگی و شیدایی خلق متعادل داشته باشند . اما اکنون میدانیم که در این حالت علی رغم بهبود ظاهری ممکن است علایم افسردگی خفیف و مشکلات ذهنی ادامه پیدا کند.
درمان
برای پیشگیری از پیشرفت نوسانات خلقی به حالت افسردگی – شیدایی میتوان اقداماتی انجام داد که در ادامه از انها نام برده میشود .اما در اغلب موارد درمان دارویی هم مورد نیاز است تا
I. خلق شما را تثبیت کند(پیشگیری)
II. درمان دوره های افسردگی و شیدایی
تجویز دارو برای تثبیت حالت روحی
چندین نوع تثبیت کننده وجود دارد که اغلب نیز برای درمان صرع به کار میروند. اما در بین آنها لیتیوم(که نوعی نمک معدنی است) موثرترین آنهاست.
لیتیوم:
لیتیوم به مدت پنجاه سال است که به عنوان تثبیت کننده حالت خلقی به کار میرود. اما چگونگی عملکرد آن هنوز مشخص نیست.
از لیتیوم برای درمان هردونوع افسردگی و شیدایی استفاده میشود.
درمان با لیتیوم باید توسط روانپزشک شروع شود.تعیین مقدار دقیق لیتیوم در بدن لازم است. مقدار کم آن بی اثر و مقدار زیاد آن سمی است. بناباین شما باید به طور مرتب در چند هفته اول آزمایش خون دهید تا مطمین شوید که از مقدار مناسبی استفاده میکنید. با ثابت شدن مقدار دارو پزشک شما میتواند لیتیوم را همراه با آزمایش خون منظم برای شما تجویز کند.
مقدار لیتیوم در خون به مقدار آب بدن بستگی دارد. اگر آب بدن کم شود مقدار لیتیوم در خون بالا رفته و احتمال بروز اثرات منفی آن و یا حتی اثرات سمی آن وجود دارد. بنابراین بسیار مهم است که:
• آب بسیار بنوشید- مخصوصا در مواقعی که هوا گرم است و یا فعالیت شما زیاد است .
• چایی و قهوه کمتر مصرف کنید- چون آنها باعث افزایش ادرار میگردند. حداقل سه ماه یا بیشتر طول میکشد تا اثرات لیتیوم پدیدار شود. در این مدت با اینکه تغییر حالت روحی شما ادامه دارد باید به خوردن قرصهای لیتیوم ادامه دهید.
اثرات جانبی
اثرات زیر در چند هفته اول شروع مصرف خود را نشان میدهند. این اثرات نا مطلوب هستند اما با گذشت زمان بهبود مییابند.
احساس تشنگی
• ادرار زیادتر از معمول
• افزایش وزن
• اثرات جانبی نا معمول تر شامل:
• تاری دید
• ضعیف شدن ماهیچههای بدن
• اسهال
• لرزش ضعیف دستها
• احساس بیمار بودن
این اثرات معمولا با کم کردن دوز بهبود مییابد.
اگر سطح لیتیوم در خون شما خیلی بالا باشد، شما حالات زیر را تجربه خواهید کرد:
• استفراغ کردن
• تلو تلو خوردن
• لکنت زبان
در این حالت باید هرچه سریعتر با پزشک تماس گرفت.
آزمایش خون
در ابتدا شما باید هر هفته یکبار برای اطمینان از درست بودن سطح لیتیوم در خون آزمایش دهید. تا وقتی که مصرف لیتیوم ادامه دارد این آزمایشات نیزادامه دارد. اما پس از چند ماه اول تعداد آزمایشات کم میشود.
استفاده طولانی از لیتیوم ممکن است به کلیه و غده تیرویید اسیب رساند. بهتر است هر چند ماه یکبار برای اطمینان از کارکرد صحیح آنها آزمایش داد. در صورت بروز مشکل شما باید از لیتیوم را متوقف کرده و از یک جایگزین استفاده کنید.
مراقبتهای شخصی
استفاده از رژیم غذایی مناسب
• نوشیدن مرتب نوشیدنی های غیر شیرین. اینکار به نگه داشتن سطح آب و نمک بدن شما کمک میکند.
• غذا خوردن منظم – اینکار به تعادل مایعات بدن کمک میکند.
• کاهش مصرف کافیین در چای ، قهوه و نوشابه- این مواد با افزایش ادرار سطح لیتیوم را بالا میبرند.
تثبیت کننده های دیگر خلقی
گرچه لیتیوم موثرترین تثبیت کننده است، اما داروهای دیگری نیز وجود دارد.
• که یک ضد تشنج است. اما هنوز شواهد کافی وجود ندارد که سدیم والپروت به اندازه لیتیوم موثر است . این دارو نباید برای خانمهادر سنین باروری تجویز شود.
• کاربامازپین اثر کمتری داشته و کمتر برای اختلالات دو قطبی استفاده میشود. اما اگر برای شما مناسب است نیازی به تغییر آن نیست.
• تجویز های ضد جنون جدید (مثل اولانزاپین) نیز میتواند به عنوان تثبیت کننده استفاده شود.
•لیتیوم، سدیم والپروت، اولانزاپین معمولا برای درمان طولانی مدت تجویز میگردند.
•کارمازپین برای مواقعی که نوسان خلق سریعتر و متناوب تری دارید پیشنهاد میگردد.
•ترکیب دارویی نیز کاهی لازم است
بطور کلی بهترین دارو به وجود شما بستگی دارد. یک دارو ممکن است برای یک نفر مناسب باشد ولی در شخص دیگری اثر خوبی نداشته باشد. اما برای اولین تجویز اصولا دارویی تجویز میگردد که تاثیر بیشتری در دیگران نشان داده است.
بدون دارو چه اتفاقی میافتد؟
———————————–
لیتیوم ۳۰ تا ۴۰ درصدازاحتمال عود بیماری کم میکند، اما هرچه تعداد دوره های شیدایی شما بیشتر باشد، احتمال عود آن هم بیشتر است.با افزایش سن ، احتمال عود دوره ها همچنان ثابت میماند. حتی ممکن است شما برای مدت طولانی مشکلی نداشته باشید، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.
با افزایش سن ، احتمال عود دوره ها همچنان ثابت میماند. حتی ممکن است شما برای مدت طولانی مشکلی نداشته باشید، اما همواره خطر بازگشت وجود دارد.
از چه موقع شروع به مصرف دارو کنیم؟
پس از گذراندن یک دوره، نمیتوان گفت که دوره های بعدی چه زمانی باز میگردند. ممکن است شما مایل به مصرف دارو در این مرحله نباشید مگر اینکه دوره شما بسیار شدید بوده باشد. اگر برای بار دوم مبتلا شوید به احتمال ۸۰ درصد دوره ها عود خواهند کرد. اغلب روانپزشکان در این حالت داروهای تثبیت کننده را پیشنهاد میدهند.
برای چه مدت یک داروی تثبیت کننده باید مصرف شود؟
برای حداقل دو سال بعد از یک دوره اختلال و تا ۵ سال در حالتهای زیر میتون ادامه داد .
• عود مکرر دوره ها
• دوره جنون
• استفاده از الکل یا مواد مخدر
• داشتن استرس در خانه یا محل کار
در صورت ادامه داشتن مشکل، ممکن است مجبور شوید برای مدت طولانی تری به مصرف دارو ادامه دهید.
حداقل از هر صد نفر یک نفر از اختلال دوقطبی رنج میبرند.
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که چه اشکالی دارد که شخصی انرژی زیادی داشته باشد؟ مشکل این است :
شما شاید کارهای اغراق آمیز یا غیرعاقلانهای در طی حالت مانیایی انجام دهید. بسیاری از عقاید شما غیرمنطقی هستند و حرفهای اغراق آمیز شما ممکن است حتی بهترین دوستهایتان را هم با شما غریبه کند. بعد از این مرحله، انرژی شما پایین میآید وقتی این اتفاق میافتد شما به افسردگی شدید میرسید. ده تا پانزده درصد از افرادی که اختلال دو قطبی دارند این حالات خود را با خودکشی پایان میدهند. برای مثال تریسی که در ابتدا در موردش صحبت کردیم بعد از دورهی مانیاییاش تا حد زیادی افسرده شده بود که دست به خودکشی زد.
او میگفت: هیچ امیدی نیست. تغییرات رفتاری من روز به روز بدتر و بدتر میشوند و من هیچ زندگی معمولی نخواهم داشت او علاقهاش را به اکثر چیزها از دست داده بود و در تمام طول روز میخوابید و نهایتاً سعی کرد که به این وضع پایان دهد.
حداقل از هر صد نفر یک نفر از اختلال دو قطبی رنج میبرد. این بیماری در اواخر نوجوانی یا اوایل بیست سالگی شروع می شود و به نظر میرسد این بیماری در مردان ابتدا حالتهای مانیک و در خانمها حالتهای افسردگی ایجاد میکند. هرچه این اختلال زودتر شروع شود، دوره این بیماری شدیدتر خواهد بود.
این اختلال در صورتی که کنترل نشود، در زندگی شخصی، خانوادگی و شغلی فرد آشفتگی به وجود میآورد و شخص خسارت میبیند. و نشانههای بیماری در طول زندگی فرد تکرار میشوند. خبر خوب این است که اختلال دوقطبی یکی از بیماریهای روانی قابل درمان است و همهی افرادی که از اختلال شدید دو قطبی رنج میبرند درگیر اختلالات شدید این بیماری نمیشوند. برخی افراد از اختلال cyclothymic (تغییر وضع مزاجی و روحی از شادابی و فعالیت و غمگینی و….) رنج می برند، مشکلی با شدت کمتر، به همراه بیثبات بودن رفتار که زمان کوتاهتری دارد و ضعف کمتری نسبت به حالت قبل ایجاد میکند. در صورتیکه اختلال دو قطبی گسیختگی زیادی را در زندگی فرد به وجود میآورد، خیلی از افرادی که از اشکال ملایم این بیماری رنج میبرند رهبران قوی و مبتکری هستند. در حقیقت برطبق شواهد موجود گفته میشود افراد بزرگی در تاریخ بودند که از اختلال دو قطبی و یا اختلالاتی شبیه به آن رنج می بردند در بین آنها شخصیتهای سیاسی همچون چرچیل، دنیل و بستر و موسولینی، رهبران مذهبی همچون جوزف اسمیت (بنیان گذار مورمونیسم) ویلیام کوپر (شاعر و سراینده) و سی.تی استاد (مؤسس جنبش مذهبی دانشآموزان) وجود دارند.
مانیا
اشخاصی که در حالت مانیایی به سر میبرند به شدت تحریک پذیر، بدخلق و پرتکاپور هستند. آنها به خواب کمی احتیاج دارند (دو یا سه ساعت در شب حالت معمول آن است)، سریع و با فشار حرف میزنند افکار دورهای دارند و ممکن است به طور ناگهانی از موضوعی به موضوع دیگری که هیچ ربطی به هم ندارند بپردازند، گیج و بی ملاحظه هستند، بیپروا رانندگی میکنند شدیداً شاد و سرمست هستند هزارها دلار را به سرعت خرج میکنند. بسیاری از آنها احساس اغراق آمیزی از اهمیت و یا تواناییهایشان دارند.
در حالتهای مانیایی خفیفتر انرژی زیاد، تفکر سریع و احتیاج به خواب کم به طور موقت میتواند به نوآوری باور نکردنی تبدیل شود همچنین این افراد میتوانند بسیار زودجوش و اجتماعی باشند و شاید به اینکه افراد قابلی در سخنرانی هستند و یا گرم کنندهی مجالس هستند ایمان بیاورند.
در مانیایی شدید، افراد به یک بیمار روانی تبدیل میشوند بدین معنی که مراحل فکری و یا تواناییشان برای قضاوت دربارهی حقیقت هم خوانی ندارند آنها شاید دربارهی تواناییهایشان اعتماد زیادی پیدا کنند و سرانجام راضی شوند که قدرت پیشبینی آینده را دارند. بعضی اوقات یک مسیحی با اختلال دو قطبی ممکن است مسئولیتهای روزانهاش را رها کرده و تمام وقتش را به خواندن کتاب مقدس بپردازد و ساعتها با یک نفر در مورد خدا صحبت کند.
جری به مدت ده سال یک مغازهی کفش فروشی کوچک اما موفق داشت بعد از وقتی دچار شیدایی شد و شروع به برنامهریزی برای گسترش کارش کرد. او معتقد بود نقشهای که داشت می تواند مغازهاش را در کل ایالت و یا حتی در آمریکا مشهور کند او بیست و چهار مغازهی دیگر اجاره کرد و دهها هزار جفت کفش سفارش داد قبل از اینکه خانوادهاش بتوانند او را از این کار منع کنند. خوشبختانه همسرش توانست کارها را مرتب کند. او اجاره نامهی ساختمانها را لغو کرد و کفشها را قبل از اینکه خانواده به طور کامل ورشکست شود، به تولیدی برگرداند!
بسیاری افراد با این اختلال باید به پزشکان زیادی در طی چندین سال مراجعه کنند تا یک نفر دلیل اصلی را کشف کند.
تشخیص حالت شادمانی که بخشی از اختلال دوقطبی است در ابتدا سخت است بسیاری مردم فکر میکنند که یک شخص مانیک یک شخص شاد و با انرژی است آنها نمیدانند که مانیا ممکن است باعث شود شخص پارانوید، زودرنج، تحریک پذیر و بسیار قوی شود. مانیای خفیف ممکن است با نوسانات معمولی رفتار اشتباه گرفته شود.
بسیاری از افراد با این اختلال مثل تریسی، باید به پزشکان زیادی مراجعه کنند تا دلیل اصلی بیماری آنها کشف شود.
افسردگی
قسمت دیگر اختلال دوقطبی مخالف حالت مانیایی است. افرادی که در حالت افسردگی هستند احساس غم و دلتنگی میکنند، سطح انرژی پایینی دارند، مقدار خواب آنها افزایش یا کاهش یافته است، به فعالیتهای لذت بخش بیعلاقه شدهاند، احساس بیارزشی میکنند، نمیتوانند تمرکز کنند و افکار مرتبط با خودکشی دارند. افراد در حالت افسردگی عموماً احساس گناه میکنند و خودشان را محکوم میکنند و شاید راضی شوند که خدا آنها را دوست ندارد و یا فکر کنند که رستگاری خود را از دست دادهاند.
رفتار برخی افراد بین مانیا، افسردگی و حالت عادی تغییر می کند. بعضی اوقات مانیا و افسردگی در یک زمان تجربه میشوند که به آن mixed spisode میگویند این اختلال با این نشانهها تشخیص داده میشود: زودرنجی ، اضطراب، احساس بی ارزشی، خواب کم و رفتار نسنجیده، این اختلال میتواند خیلی خطرناک باشد زیرا اگر شخص افکار مربوط به خودکشی داشته باشد، حالتهای مانیایی ممکن است به شخص انرژی کافی برای برنامه ریزی برای خودکشی بدهد در حالیکه افسردگی شخص این انرژی را ندارد.
استرس خانواده
هر دو حالت مانیایی و افسردگی تنش باور نکردنی را برای افراد خانواده و دوستان ایجاد میکند.
از آنجایی که افراد در حالت مانیایی غیرمنطقی هستند و رفتار نسنجیدهای دارند،
اعضای خانواده میترسند که این افراد کاری مضر یا خطرناک انجام دهند.
این افراد شاید خانواده را به قرض و بدهیهای سنگین گرفتار کنند، کارهای متفاوتی انجام دهند، کارشان را ترک کنند
و رفتارهای احمقانهای از خود بروز دهند.
اعضای خانواده افراد افسرده وقتی بارها تلاش آنها برای حمایت و تشویق شخص رد میشود خیلی ناامید میشوند.
دلایل
در حال حاضر ما اطلاع خاصی از اینکه دقیقاً چه امری باعث ایجاد اختلال دوقطبی میشود نداریم.
افزایش اختلال دو قطبی در بین اقوام درجهی اول، احتمال ارتباط این بیماری با وراثت را اثبات مینماید. علاوه بر وجود استعداد برای این بیماری ، شاید دلایل روان شناسی دیگر نیز وجود داشته باشد مانند تعارضهای طولانی عاطفی که میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند.
از دیدگاه معنوی، در حالیکه تمام مشکلات بشری در نهایت از سرپیچی آدم و حوا که گناه و زشتی را وارد جامع و زندگی شخصی
کردهاند سرچشمه میگیرد، به نظر میرسد بسیاری از افراد معتقد به مسائل دینی هم بخش زیادی از زندگی خود را با این حالت اضطراب آور گذراندهاند.
افراد معتقدی که از این اختلال رنج میبرند، تغییرات زیادی را در زندگی دینی خود تجربه میکنند
در حالت شیدایی میتوانند بسیار هیجان زده و خیالاتی باشند
و تمام وقت خود را به خواندن کتاب مقدس میگذرانند و تمام این کارها با انرژی مافوق بشری انجام میدهند.
آنها مطمئنند که خداوند به آنها برنامهی ویژهای داده است و سپس در وضعیت افسردگی،
بی حال شده احساس گناه میکنند و امیدی به ارتباط با خداوند ندارند.
سوالات متداول درباره ی اختلال دوقطبی
دلیل این اختلال چیست؟ به نظر میرسد عوامل روان شناختی دلیل عمدهی به وجود آورندهی آن است.
و همچنین شواهدی از ارتباط این اختلال با ژنتیک یافت شده است. عوامل احساسی مانند استرس شدید و نبود روابط دوستانه ی نزدیک میتواند باعث تحریک این اختلال شود.
آیا این اختلال قابل درمان است؟ هیچ درمان قطعی برای اختلال دو قطبی وجود ندارد.
بیشتر بیماران اگر درمان داروییشان را بپذیرند و داروهایشان را به دقت مصرف کنند،
روان درمانی کامل و شایستهای را از متخصصی که عمق این اختلال را درک میکند، دریافت نمایند
و زندگی خود را تغییر دهند به ویژه از هیچ مادهی مخدر یا الکل استفاده نکنند میتوانند از نشانههای این بیماری خلاص شوند.
آیا فرد دوقطبی میتواند به کارش ادامه دهد؟ بله، اشخاصی که داروهای خود را مصرف میکنند،
روان درمانی خود را ادامه میدهند و طرز زندگی خود را با شرایط تنظیم میکنند، میتوانند زندگی معمولی داشته باشند
وقتی که این افراد به حالت بیمار خود برمیگردند، اداراک خانواده و دارو درمانی مناسب معمولاً می تواند آنها را برای مدتی نسبتاً کوتاه به حالت ثبات برگرداند.
آیا اختلال دوقطبی به تسلط شیطان بر انسان برنمیگردد؟
خیر. بسیاری از افراد معتقد به دین هم مانند افرادی که به این چیزها اعتقادی ندارند
به داروهایی همچون کربنات لیتیوم پاسخ دادهاند وقتی که بیماری به یک دارو پاسخ میدهد، کاملاً واضح است
که مشکل شخص باید مربوط به وضعیت جسمانی یا روحی او باشد.
آیا داروها هیچ عارضهی جانبی هم دارند؟ بله، اغلب عوارض دارند.
اما عاقبت عدم استفاده از داروها شاید مرگ به صورت خودکشی یا رفتار حساب نشده و خطرناکی باشد. شخص باید به دارو درمانی ادامه دهد.
چه مدت طول میکشد که داروها اثر خود را نشان دهند؟
اغلب یک هفته بعد از شروع درمان. اما در مورد کربنات لیتیوم و همچنین بسیاری ار داروهای دیگر، پیدا کردن دوز مناسب دارو شاید وقت بیشتری بگیرد. دوز مناسب دارو به معنی مقداری از دارو است که با کمترین عوارض جانبی، تعداد بیشتری از نشانههای بیماری را از بین ببرد.
روان درمانی چه کمکی میتواند بکند؟
روان شناسان به بیماران در زمینهی شناخت اختلال و اهمیت مصرف داروها کمک میکنند
و راه حلهایی به منظور قویتر کردن بیماران از لحاظ احساسی ارائه میدهند. این افراد به بیماران آموزش میدهند
چگونه ناسازگاریها و استرسهایی که باعث به وجود آمدن هر یک از دو قطب بیماری را شناسایی و کنترل کنند
بیماریهایی همچون اختلال دوقطبی میتواند عزت نفس شخص را از بین ببرد و باعث شود شخص احساس تنهایی و جدایی از دیگران بکند.
بنابراین اهمیت این درمانها مشخص است. همچنین روان درمانی به بیمار و خانوادهی فرد کمک میکند
که با کشمکشهای خانوادگی بهتر کنار بیایند و با هم طوری رفتار کنند که این بیماری را کنترل کنند.
افرادی که از اختلال دوقطبی رنج میبرند و خانوادههای آنها میتوانند نیروی خود را با وابستگی به خداوند افزایش دهند.
چگونه من میتوانم به یکی از اعضای خانوادهام که چنین مشکلی دارد کمک کنم؟
به محض اینکه یکی از حالات افسردگی یا شیدایی را مشاهده کردید از یک متخصص کمک بگیرید.
به فرد کمک کنید داروهایش را درست استفاده کند. صبور باشید و شخص را تشویق کنید
که خودش را با این اختلال بپذیرد. برای او دعا کنید و اگر شخص افکار مربوط به خودکشی داشت
و یا احساس کردید او خطرناک شده است از پلیس یا تیمی دیگر (مربوط به شرایط بحرانی) کمک بگیرید.
آیا خداوند نمیتواند این بیماری را درمان کند؟
بله، او می تواند اما او به ندرت میتواند این کار را بدون مشاوره و رشد شخصی که با رودررویی شخص با رنجش به وجد میآید، انجام دهد.
نتیجه اینکه بیماران میتوانند در درمان بیماریشان پیشرفت زیادی کنند
اگر رنج خود را به عنوان یک بخش زنده در این دنیای پر از گناه و زوال بپذیرند
و با آن روبرو شوند و آنها میتوانند این امید را داشته باشند که بهترین روزهای زندگی خواهند آمد.
به عبارت دیگر ایمان به افراد کمک میکند بهتر زندگی کنند.
بیماران مشهور
از افراد مشهور مبتلا به این بیماری میتوان ونسان ونگوگ، لودویگ ون بتهوون، ناپلئون بناپارت، ارنست همینگوی،
وینستون چرچیل، آیزاک نیوتن را نام برد، چرچیل این بیماری را سگ سیاه مینامید.